انقلابی یا راهزنی؟

مجید محمدی ( جامعه شناس )

در جریان استیضاح وزیر کار در ۱۵ بهمن ۱۳۹۱، رئیس دولت و رئیس مجلس یکدیگر و نزدیکان طرف دیگری را به فساد و سوء استفاده از قدرت متهم کردند که هر دو واقعیت‌ها را- البته به طور محدود و کنترل شده- مطرح کردند. انقلاب سال ۵۷ بر چه اساسی شکل گرفت انقلابیون  به قدرت رسیده چه ایده‌هایی داشتند که امروز سرنوشت کشور به اینجا رسیده است؟
 


اتهامات متقابل

 
از روزی که فردی یا گروهی با ایده‌ توزیع ثروت و عدالت توزیعی با اتکا به قدرت (و نه آزادی و دموکراسی و قانون) علیه حکومتی برخاسته اتهامات متقابلی میان آن فرد و گروه از یک طرف و حکومت از طرف دیگر رد و بدل شده است: انقلابی، «حکومت» را راهزن و شریک دزدان اموال عمومی از طریق لابی، اخذ مالیات و معاملات پنهان با ثروتمندان معرفی کرده است و حکومت، «انقلابی» را عینا همانند سارق و راهزن اموال مردم از طریق مصادره، فساد ناشی از مخفی کاری، و رانت برای حلقه های روحانیون می نامد.
 
آیا فراتر از ادعاها و اتهام ها، رابطه‌ای میان «انقلابیِ» عدالتجو/ضد آزادی و دموکراسی و «راهزن» اموال عمومی و خصوصی وجود دارد؟ انقلابی های عدالتجو/ضد آزادی/ضد حاکمیت قانون پس از به دست گرفتن حکومت چگونه رفتار کرده‌اند: آیا به مالکیت خصوصی احترام گذاشته‌اند؟ آیا اموالی را که مصادره کرده‌اند به بخش عمومی منتقل کرده و در خدمت رفاه عمومی قرار داده‌اند؟ آیا مالکیت معنوی افراد بر تولیدات فرهنگی و مالکیت عمومی بر فضای مجازی و ارتباطی و گستره‌ی عمومی را محترم شناخته‌اند؟
 
دام ادعای عدالت طلبی در جامعه‌ بسته
 
انقلاب‌هایی با گفتمان متمرکز بر عدالت توزیعی (و نه برابری در برابر قانون یا برابری فرصت‌ها) و بدون توجه به آزادی و دموکراسی و قانون، قدرت را از یک گروه اقتدارگرا به گروه دیگری از اقتدارگرایان منتقل کرده‌اند. گروهی که تحت نظارت عمومی قرار نگیرد، مجبور به کسب آرای عمومی نباشد، نیازی به شفافیت احساس نکند و قدرت را نه با کارایی که با میزان دشمنی با دشمن متوهم و سرکوب مخالفان و منتقدان بسنجد به سرعت فاسد می شود.
 
انقلابی هایی که با دموکراسی و آزادی و حکومت قانون مخالفند و از تعبیر «لیبرال» به عنوان یک ناسزا استفاده می کنند به سرعت دست در جیب مردم می کنند با این توجیه که اینها جبران ایثارهای گذشته‌ آنها و رسیدگی به محرومان (از جمله خود آنها) است.
 
انقلابی های غیر لیبرالی که شعار فریبندهی عدالت توزیعی سر می دهند پس از به دست گرفتن قدرت متوجه می شوند که در جامعه بسته تحت حکومت آنها ثروت زیادی تولید نمی شود و برای حفظ قدرت باید منابع ثروت عمومی (زمین، نفت، معادن) و مجاری کسب ثروت (واردات و صادرات، منابع بانکی) را نیز در اختیار داشته باشند. از همین جاست که مصادره‌ها و امتیازها و رانت‌ها آغاز شده و تداوم می یابد. انقلابی هایی که با هدف مبارزه با راهزنان به میدان می آیند اگر ضد حاکمیت قانون باشند و ضد آزادی و دموکراسی عمل کنند به سرعت خود به راهزنانی قهار تبدیل می شوند.
  
 رابین هود
 
مرز روشنی میان دو تیپ ایده‌ال سارق و انقلابیِ عدالتجو/ضد آزادی وجود ندارد: آنها اشتراک های معنایی و واقعی زیادی دارند. چهره‌ افسانه‌ای رابین هود نمونه روشنی از هر دو است. او البته راهزنی می کند برای کمک به فقرا. در عالم واقع رابین هودی که برای فقرا راهزنی کند نداشته‌ایم. حتی راهزنی برای فقرا به لحاظ اخلاقی و قانونی عمل راهزنی را توجیه نمی کند.
 
در سال‌های اولیه جمهوری اسلامی بخش قابل توجهی از انقلابی ها از مجرای مصادره‌ها و کسب مدیریت و به خود اختصاص دادن مزایای آن (مثل کسب دلار از طریق مسافرت به خارج کشور، کسب امتیاز برای کسب و کار و از طریق آن اختصاص وام و ارز به خود و دوستان و اعضای خانواده، کسب سهمیه‌های واردات و صادرات، و اختصاص منابع عمومی به خود) به راهزنی منابع عمومی مشغول بودند. در این سال‌ها انقلابی و راهزن بر هم افتادگی‌های بسیاری داشت اما دشوار می شد گفت که این دو عینا یکی هستند.
 
رابین هود وارونه
 
انقلابی هایی که با آزادی و دموکراسی و حاکمیت قانون مخالف باشند پس از به دست گرفتن قدرت نه تنها بر اساس انتظار از رابین هود افسانه‌ای عمل نمی کنند، که تلاش می کنند شکاف میان فقیر و غنی را افزایش دهند و فرصت‌های برابر را از میان ببرند تا قدرت استبدادی و سرکوبگرانه خود را تداوم بخشند.
 
همچنین آنها به انبوهی از جمعیت فقیر نیاز دارند تا در ماشین سرکوب جذب شوند و دهانشان به دست قدرتمندان باشد. آنها می دانند که گسترش طبقه‌ متوسط و راحت شدن خیال افراد از نیازهای اولیه آنها را به فکر مشارکت بیشتر در امور اجتماعی و کسب حقوق خود می اندازد. از همین جهت تلاش می کنند جمعیت فقرا بیشتر شود. یکی از روش‌های افزایش جمعیت فقرا افزایش جمعیت است. رژیم‌های استبدادی و سرکوبگر معمولا طرفدار کاهش رشد جمعیت یا ثبات آن نیستند.
 
سه نوع انقلابی
 
انقلابی ها معمولا بر یک یا دو وجه از سه وجه نظم مستقر تمرکز می یابند: فقدان آزادی‌های چهارگانه (بیان، رسانه‌ها، تجمع و تشکل)، توزیع نا متناسب ثروت، و فقدان فرصت برای رشد و توسعه‌ فردی و اجتماعی. آنها که بر وجه اول تمرکز دارند می خواهند دموکراسی و آزادی را جایگزین نظم مستقر سیاسی کنند؛ آنها که به وجه دوم توجه دارند تنها به این می اندیشند که منابع ثروت را از دست قدرتمندان و ثروتمندان که دستشان توی دست یکدیگر است در بیاورند؛ و گروه سوم در پی حکومت قانون است تا قانون فرصت مساوی به همه بدهد و امتیازات واقعی و نابرابری‌ها به تدریج جای خود را به شایستگی‌ها بدهند، کاری که در نظم مستقر غیر ممکن است.
 
در میان این سه دسته، آنها که متمرکز بر ثروت و نحوه توزیع آن هستند بیش از همه در خطر تبدیل شدن به راهزن هستند اگر هدف برای آنها توجیه کننده روش و وسیله باشد. آنها منابع رژیم سابق را می ستانند و چون نظارتی بر کار آنها نیست (در شرایط فقدان آزادی و حکومت قانون) آنها را از آن خود می کنند. البته به اطرافیان نیز صدقه‌هایی می دهند تا «تک خور» تلقی نشوند و در برابر مخالفان تنها نمانند. این گروه به سرعت به سراغ بازسازی و تشکیل قوای قهریه‌ای شقی تر از قوای قهریه‌ی رژیم سابق می روند تا بتوانند قدرت را حفظ کنند.
 
 از همین جهت کسانی که به خطرات انقلاب علیه نظم مستقر می اندیشند یا اخطار می دهند باید میان انقلاب از جنس دوم و انقلاب از جنس اول و سوم تفاوت بگذارند.
 
راهزنی همه جانبه
 
نظام‌های انقلابی ضد آزادی و ضد دموکراسی فقط در محدوده راهزنی اموال عمومی و خصوصی محدود نمی مانند که به راهزنی در حیطه‌های دیگر مثل اطلاعات و ارتباطات گام می گذارند.
 

رأی دهید
دل سوخته - اریزونا - امریکا
فقط یه عده دزد به حکومت رسیدن و برای رسیدن به قدرت و ثروت از هیچ کاری روی گردان نیستند .ملت هم خودشونو به خریت زدن و مثل گاو سر به راه شدن و مسئولین هم هر بلایی که دلشون میخواد بر سر مردمی که اینجور سر براه هستن میارن
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 19:23
garmsari - یورک - بریتانیا
یک مشت دزد بى ابرو در طویله اى که اسمش مجلس هست ،نشسته اند و یک دزد دیکرکه با تقلب و جنایت ریىس جمهور شده است.مى اید و ترکمون میزند به هیکل سید على دزد و ان روباه مکار که لاریجانى. ولى دمش کرم مموتى قشنک ریشهاى رهبر معتاد را رنکى کرد.
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 19:34
شاهنشاه روحت شاد - تهران - ایران
ملتی که برای مفت خوری انقلاب کنه به ... خوری میافته
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 20:02
arash9812 - تهران - ایران
مرگ بر خامنه‌ای و مزدورانش
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 22:05
نقی‌ الله - سیدنی - استرالیا
یه مشت دزد مسلمون ریختند سر اموال مردم و خزانه‌های این مملکت و سر اینکه کی‌ بیشتر دزدی کنه دارند با هم رقابت میکنند، و سر مردم رو گرم کردند با مشکلات فلسطین، سوریه و لبنان! و جالبیش اینه که هنوز انقدر احمق و نادون هست تو این مملکت که گول همچنین حقهٔ کثیفی رو میخورند!!
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 22:47
tehran-tehran - طهران - ایران
زنده با د ولایت فقیه، علی‌ زمان
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 23:07
جانم فدای ولایت فقیه - تهران - ایران
عشق فقط عشق علی‌
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 23:19
anti-US - مونترئال - کانادا
شاهنشاه روحت شاد - تهران - ایران: شاهنشاه روحت شاه؛ ای رضاشاه دوباره بیا که به یه فرد قاطعی مثل رضاشاه نیاز داریم؛ دموکراسی برای ما خیلی زود بود؛ . وقتی که زمان شاه چهار تا روشنفکر بخاطر کج-بینیها و دغدغه های شخصی به کشور تازه جون گرفته حمله-ور شدند که بزور دموکراسی غرب رو توش فرو کنند، نتیجه-اش این میشه. رضاشاه زنده باد، خداییش مرد بودی، کشور مرده قاجاری رو زنده کردی درود بر تو
دوشنبه 16 بهمن 1391 - 23:16
perser68 - فلوریدا - امریکا
ننگ به ولایت وقیح،جلاد زمان
‌سه شنبه 17 بهمن 1391 - 01:00
smart292 - ونکوور - کانادا
با سخنان احمقی نژاد معلوم شد همشان دزد هستنند،ما نیاز به یک پاک سازی ملی‌ و پاکسازی آخوندی داریم ،همانطور که آتاتورک در ترکیه همه آخوندها را با هلی‌کوپتر و هواپیما به وسط دریا انداخت،خیلی زود در ایران انجام خواهد شد.به امید آن روز.
‌سه شنبه 17 بهمن 1391 - 05:30
shahramareia - تهران - ایران
tehran-tehran - طهران - ایران. جانم فدای ولایت فقیه - تهران - ایران. اسم علی را لکه دار نکنید با این چلاق یکدست قاتل مغرور و دیکتاتور زمانه
‌سه شنبه 17 بهمن 1391 - 09:40
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.