ریحانه مغلوب مرگ شد
دختر 2.5 ساله آملی که با شکنجه ناپدریاش در بیمارستان امام رضا(ع) شهرستان آمل بستری شده بود، پس از یک هفته مغلوب مرگ شد و ناپدری متهم به قتل تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.
به گزارش جامجم، سیزدهم شهریور امسال زنی در حالی که دختربچه 2.5 سالهای را به اورژانس بیمارستان امام رضا(ع) شهرستان آمل در استان مازندران آورد، از مسئولان درخواست کمک کرد.
پرستاران با معاینه کودک علاوه بر مشاهده آثار کبودی و سوختگی متعدد روی بدن کودک متوجه شدند او بر اثر اصابت ضربه به ناحیه سر بیهوش شده است.
تلاش پزشکان برای نجات این دختر به نام ریحانه آغاز شد؛ اما او مرگ مغزی شده بود و سرانجام پس از یک هفته بستری این دختر خردسال نوزدهم شهریور روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
در پی مرگ کودک، پروندهای در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان آمل تشکیل شد و در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.
ناپدری، عامل جنایت بود
در تحقیق از مادر کودک، وی به پلیس گفت: شوهرم ـ ناپدری ریحانه ـ معتاد بود. او همیشه من و کودکم را کتک میزد و از او میترسیدیم. شوهرم دست و پای دخترم را میسوزاند و التماسهای من برای نجات فرزندم بیفایده بود. او حتی پسر شش ساله خودش را هم کتک میزد.
وی اضافه کرد: روز حادثه شوهرم عصبانی شد و پس از کتک زدن دخترم، به یکباره او را از پنجره خانه که در طبقه اول بود به بیرون انداخت. سراسیمه به خیابان آمدم، شوهرم فرار کرده بود و ریحانه بیهوش و زخمی کناری افتاده بود. فرزندم را به بیمارستان رساندم، اما بینتیجه ماند و برای همیشه او را از دست دادم.
با اطلاعات به دست آمده از این زن، پلیس جستجوی ویژهای را برای دستگیری ناپدری سنگدل آغاز کرد.
در پی مرگ خاموش ریحانه 2.5 ساله آملی، عمه ناتنی او روز گذشته به خبرنگار ما گفت: برادرم داوود سالها بود که شیشه مصرف میکرد و حتی همسر اول او نیز معتاد بود. هر چه تلاش کردیم آنها اعتیادشان را ترک کنند بیفایده بود و با به دنیا آمدن پسرشان اوضاع چندان تغییری نکرد. سرانجام وقتی برادر معتادم به زندان افتاد، همسرش از او طلاق گرفت.
وی اضافه کرد: مادرم از نوهاش نگهداری میکرد تا این که دو ماه پیش برادرم با مادر ریحانه ازدواج کرد. در این مدت برادرزادهام و ریحانه به ملاقات من و مادرم میآمدند. هر دویشان را دوست داشتیم.
زن از بدرفتاری برادر معتادش گفت
این زن با اشاره به ماجرای کودکآزاریهای برادرش گفت: مدتی پیش از طریق عروسمان متوجه شدیم، برادرم ریحانه را کتک میزند و شکنجهاش میدهد. باورم نمیشد برادرم آنقدر سنگدل شده باشد که از این کارها بکند. بنابراین به مرکز پلیس رفته و از او شکایت کردم. وقتی برادرم به کلانتری آمد، تعهد داد از ریحانه مانند فرزند خود نگهداری کند و به او آسیب نرساند.
وی اضافه کرد: در این مرحله برادرم ریحانه را به خانهشان آورد و از آن موقع به بعد جویای احوال ریحانه بودم. حتی چند روزی نیز او را به خانهمان آوردم و از او نگهداری کردم؛ اما برادرم دوباره رفتار گذشتهاش را پیش گرفت و ریحانه بیپناه را دوباره شکنجه داد. عمه ناتنی کودک با اشاره به شکنجه شدن دوباره کودک از سوی برادرش گفت: در تماس تلفنی خانوادهام متوجه شدم ریحانه در بیمارستان بستری شده است. سراسیمه خود را به بیمارستان رساندم.
از زن برادرم موضوع بستری شدن ریحانه را پرسیدم که او گفت: ریحانه با برادر ناتنیاش در حال بازی بوده که روی زمین افتاده و بیهوش شده است. این حرفها را باور نکردم تا این که آنقدر با عروسمان حرف زدم تا بالاخره از روز حادثه گفت و این که برادرم مقصر حادثه است.
این زن یادآور شد: عروسمان گفت که دوستان شوهرش شب برای مصرف موادمخدر ساعاتی را مهمانشان بوده و بعد رفتهاند. روز حادثه در خواب بوده که صدای گریههای دخترش ریحانه را شنیده است، وقتی بیدار شده شوهرش را در حال کتک زدن ریحانه دیده، خواسته کمکش کند که از سوی شوهرش تهدید میشود و نمیتواند ریحانه را نجات دهد.
عمه ناتنی ریحانه که هنوز مرگ او را باور ندارد، گفت: ریحانه برادرزاده واقعیام نبود، اما یک دختر دوستداشتنی بود که به او خیلی علاقهمند بودم و او همیشه مرا عمه صدا میزد. برادرم بابت مرگ ریحانه باید مجازات شود. او من و خانوادهام را داغدار کرده است.
بنا بر این گزارش، با اطلاعاتی که مادر کودک در اختیار پلیس قرار داده است، جستجو برای دستگیری ناپدری سنگدل آغاز شده است.
