ناگفتههای یک اتاق مشاوره : ترحم و رابطه جنسی؛ انگیزه مصرف شیشه!
ترگل ، نامزد یکی از بیمارهام بنام اژدر است ، مدتی بود احساس میکردم مصرف کننده شیشه شده ولی خودش انکار میکرد. امروز با گریه ای قطع نشدنی پیشم اومد گفت که مصرف شیشه رو از عید شروع کرده و دوست داره قطعش کنه اما مشکلاتی که سر راهش وجود داره ، مانع قطع مصرف او شده است.
اما شکایت اصلی او از رابطه با نامزدش بود، رابطه ای تقریبا یک طرفه و مایوس کننده. بشکلی که تمام تماسها فقط از جانب ترگل برقرار میشه ، ترگل میره دم مغازه دنبال اژدر که برن بیرون ، در روابط شخصی ترگل همیشه کوتاه می یاد و انعطاف بخرج میده، ابراز علاقه ای از طرف اژدر به او نمی شود ، هدیه ای برایش نمی خرد ، به مشکلاتش توجهی ندارد و حتی به حرفهای او گوش
هم نمی دهد ، و .... که در ترگل احساس درماندگی و بی ارزش بودن بوجود آورده ولی با تمام این مسائل علاقه زیادی به اژدر دارد و برای ارتباط و کنار او بودن لحظه شماری می کند . و اژدر بیشتر و بیشتر از او دوری می نماید و فاصله می گیرد.
از اژدر پرسیدم ایا او را دوست داری گفت نمی دونم بیشتر احساس ترحم می کنم تا عشق.به او گفتم چرا بهش نمی گی تا بره دنبال زندگی خودش. گفت دلم می سوزه ممکنه بره بیفته دست افراد ناباب. اما اگر ترک کنه ولش می کنم بره و برای همین امروز اوردمش اینجا!
فهمیدم رابطه بیشتر بخاطر مصرف بوجود آمده تا عشق و صمیمیت .ترگل بخاطر شیشه به اژدر وابسته شده و البته نه وابسته به خود اژدر بلکه وابسته به شیشه ای که او تهیه می کند و اژدر نیز بخاطر اینکه یک هم مصرف داشته باشه و نیازهای جنسی اش برآورده بشه و همینطور ترگل برای مصرفش سراغ کس دیگه ای نرود با احساس ترحم برایش شیشه تهیه می کند و این وسط رابطه بر سر مصرف شکل گرفته.
گریه ترگل که کمی آرامتر شد موانع و مشکلاتش رو یکی یکی با هم آنالیز کردیم سپس الویت بندی نموده و هدف گذاری کردیم و برای مشکلات اولاتر راهکار هایی پیدا کردیم و قرار شد تا جلسه بعد مصرف را افزایش ندهد داروهایش را طبق تجویز روانپزشک مصرف نماید و راهکارها را برای حذف و کمتر شدن مشکلات انجام دهد . بنظرم ، درمان حمایتی و مصاحبه انگیزشی بهترین گزنیه ها برای شروع بودند. اژدر هم از قبل درمان را شروع کرده و مصرفش رو به یک سوم رسونده.و خانواده درمانی را برایش شروع کردم.