اجیر شدن 2 آدمکش ناشی از سوی مادر و دختر کینهجو
رأی دهید
روزنامه ایران : دختر جوان وقتی بدرفتاریهای پدرش را دید برای نجات خود و مادرش از زندگی جهنمی به طراحی توطئه قتل پرداخت.
2 پسر اجیر شدند تا با این مادر و دختر قتل را انجام بدهند اما پدر خانواده نجات یافت و راز پنهان از سوی پلیس آگاهی ساری فاش شد.
ساعت 11 صبح 14 فروردین ماه سال جاری زن جوانی در تماس با پلیس110 ساری، ادعا کرد گروهی دزد به خانهشان حمله کرده و شوهرش را هدف ضربات چاقو قرار دادند.
دقایقی نگذشته بود که پلیس خود را به خانه زن و شوهر در خیابان دخانیات رساند. آنان ابتدا با زن
37 ساله روبهرو شدند که نگران به نظر میرسید وی گفت: من و دخترم برای انجام کاری به بیرون از خانه رفته بودیم انگار دزدان وارد خانه ما شده و همسرم که تنها بود را با چاقو زدهاند و پس از سرقت طلاهایی که در خانه بود فرار کردهاند.
همزمان با بررسیهای میدانی، اکبر- پدر خانواده- که خونریزی شدیدی داشت و نمیتوانست حرف بزند به بیمارستان انتقال یافت و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد.کارآگاهان در تجسسهای ویژه و نمونهبرداریها در صحنه سرقت خونین متوجه شدند که دزدان براحتی و بدون شکستن قفل ورودی خانه وارد آنجا شدهاند و جالب اینکه هیچ سرقتی نیز رخ نداده است.
از سوی دیگر اکبر وقتی یک ماه بعد از بیمارستان مرخص شد و در بازجوییها پرده از اختلاف کینهجویانهای برداشت که از مدتها پیش با همسرش داشت و رفتارهای مرموز آنها که احتمال داده میشد برای قتل اکبر توطئهچینی کرده باشند.
پلیس مادر خانواده به نام مریم و دختر 18 سالهاش که «طراوت» نام دارد را تحت مراقبتهای پنهانی قرار داد و با اقدامات مخابراتی به بررسی پیامکهای این مادر و دختر پرداخت و دریافت آنها شب حادثه با مردی به نام علی اصغر 26 ساله در میانرود در تماس بودهاند.همزمان اکبر با مراجعه به نزد پلیس گفت: همسرم بتازگی مرد جوانی را برای باغبانی به من معرفی کرده که فهمیدهام وی اصلاً باغبانی بلد نیست و احتمال میدهم همه تحت نظر همسرم باشد.در این مرحله، «مریم» تحت بازجویی پلیس قرار گرفت و زمانی که دید راز پنهانش فاش شده است به افسر پرونده در اداره اجتماعی پلیس آگاهی ساری گفت: با همسرم اختلاف شدید دارم و در طول زندگیام یک روز خوش را با هم نداشتیم، شوهرم من و دخترم را همیشه کتک میزد و هزینههای خانه را هم نمیداد، از دستش خسته شده بودم.
چند بار از وی خواستم من را طلاق بدهد اما هر بار با مخالفتهایش روبهرو شدم. دخترم نیز عذابهای من را میدید تا اینکه پیشنهاد داد پدرش را به قتل برسانیم. طراوت نقشه جنایت را طرحریزی کرد و من هم با یکی از آشنایانم به نام علیاصغر هماهنگ کردم و ماجرا را با وی در میان گذاشتم و قرار شد وی با ما همدستی کند.
شب حادثه داخل غذای همسرم قرص خواب ریختیم و پس از اینکه وی کاملاً خوابش برد، در را برای علیاصغر باز کردم و این پسر به همراه یکی از دوستانش وارد خانه ما شدند و همگی با هم قصد کشتن اکبر را داشتیم آنها حتی سیم برق را دور گردن اکبر فشار دادند و با چاقو چند ضربه به وی زدند اما اکبر زنده ماند.
مریم در ادامه به مأموران گفت: پس از آن که حال همسرم خوب شد دوباره علیاصغر را به عنوان کارگر به وی معرفی کردم تا در باغ ما مشغول کار شود و سر فرصت وی را بکشد که باز هم نقشه ما عملی نشد.
با اعترافات این زن، طراوت نیز دستگیر شد که در بازجوییها به جرم خود و همدستی با مادر خود اعتراف کرد.
با اعترافات آنها علیاصغر نیز دستگیر شد و ادعا کرد که همدستش منصور نام داشته که فرار کرده است
selen - گنت - بلژیک
دست قشنگه را بزنید برای طراوت جان و مادر ش عجب دختر بی عاطفهای
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 22:24
reza.28 - لندن - انگلستان
حالا هم اون آشنات تویه زندان باقعبانی یاد میگیره هم تو و دوخترت دیگه نه کتک میخوری نه گشنه میمونی
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 22:25
clariss - وین - اتریش
خدایا.. تو این دنیا چی میگذره؟؟؟
دوشنبه 9 مرداد 1391 - 23:26
mashady - منچستر - انگليس
مقصر فقط قانونه ، چرا زمانی که این مادر و دختر کتک میخوردن قانون ازشون دفاع نکرد? چرا باید خودشان راه حل پیدا کنند ?، چرا باید طلاق آنقدر سخت باشه ?، چرا باید به زندگی مشترک شون ادامه بدن آدمهایی که از همدیگه بدشون میاد ?
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 02:17
korosh_oslo - اسکر - نروژ
چقدر ناز داری طراوت چون با اون ننت.باهوشیا خرگوش.
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 02:51
baran828 - تهران - ایران
واه واه ...رو تخت مرده شور خونه بشورن اینجور ...
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 07:31
pars* - نیدرزاکسن - المان
متاسفانه برخی معنی خانواده و زندگی مشترک را درک نمیکنن چرا مثل حیوان با خانوادهت رفتار میکنی من با خشونت مخالفم ولی درست که فکر کنی میبینی چه رفتار خشنی با خانوادهت باید داشته باشی که عزیزترینت این رفتارو داشته باشن مخت سوت میکش
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 09:15
hossein-87 - تهران - ایران
مردک الاغ، یا تو خونواده داری بلد نیستی یا زن و بچت نا اهلن . پس یا تو احمق باید آدم بشی یا به سازشون برقصی . وقتی نمیتونی، غلط میکنی طلاف نمیدی. مرتیکه اینهمه زدنش باز زنده مونده!
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 10:50
ye mard - استکهلم - سوئد
بهشت زیرِ پای پدر.
سه شنبه 10 مرداد 1391 - 13:17
