خواهرکشی برای حفظ آبرو
رأی دهید
این جوان بدون مقاومت به کشتن خواهرش اقرار کرد و گفت به دلیل حفظ آبرو این جنایت را انجام داده است. او توضیح داد: «خواهرم بعد از جدایی شوهر اولش رفتارهای ناشایست داشت تا اینکه بار دیگر ازدواج کرد اما شوهرش او را ترک کرد و پس از آن باز هم کارهای نادرست رویا شروع شد و به ناچار او را کشتم.»سعید در بازجوییها گفت: «من دوماهه بودم که پدرم را به دلیل قاچاق موادمخدر اعدام کردند. پنجساله هم که شدم مادرم به دلیل بیماری فوت شد و از آن به بعد من، سه خواهر و سه برادرم با هم زندگی میکردیم و خواهر بزرگم از ما مراقبت میکرد. بعد از اینکه آنها ازدواج کردند من به شدت تنها شدم.»متهم به قتل ادامه داد: «تا چهارم دبیرستان درس خواندم اما در امتحانات قبول نشدم و نتوانستم دیپلم بگیرم. بعد از آن سرکار رفتم و کارگری میکردم. در همان دوران بود که به موادمخدر اعتیاد پیدا کردم. رویا که خواهر کوچکم بود از بچگی مشکل روحی و روانی داشت و بارها او را پیش دعانویس برده بودیم اما فایدهای نداشت. او بعد از ازدواج با شوهرش مشکل داشت تا اینکه همسرش را به جرم حمل موادمخدر دستگیر کردند و او با داشتن یک بچه طلاق گرفت و به خانه خواهر بزرگم رفت اما رفتارهای ناشایستش برای همه ما دردسر درست کرده و از طرفی حال روحیاش بدتر شده بود. برای همین او را پیش روانپزشک بردیم و رویا را مدتی بستری کردند. وقتی بهتر شد او را مرخص کردند و بعد از مدتی رویا با مردی دیگر ازدواج کرد.»سعید در ادامه اعترافاتش گفت: «شوهر دوم خواهرم معتاد بود و رویا را هم معتاد کرد. آن مرد شغلی نداشت و برای خرید مواد وسایل خانه را میفروخت و بالاخره هم در حالیکه صاحب بچه شده بود خانوادهاش را ترک کرد و رفت. رویا دوباره به خانه خواهر بزرگم در شهر کوچکی در اطراف کرمان رفت و باز هم همان رفتارهای سابق را در پیش گرفت. مدتی که از این ماجرا گذشت او گفت قصد دارد دنبال شوهرش برود برای همین تنهایی راهی بندرعباس شد. از همان موقع بود که من فهمیدم آبرویم به خطر افتاده است.»جوان متهم به قتل توضیح داد: «چند نفر از اقوام و آشنایان که در بندرعباس زندگی میکردند با من تماس گرفتند و از کارهای زشت خواهرم خبر دادند. من میدانستم رویا بیماری روانی دارد و خیلی از رفتارهایش دست خودش نیست ولی از طرفی آبرویم هم در خطر بود. دو ماه تمام به این ماجرا فکر کردم تا اینکه به این نتیجه رسیدم که باید او را بکشم. البته قبل از آن چند بار به رویا تذکر داده بودم اما او در رفتارش تغییر نداده بود. روز حادثه با خواهرم به اطراف خطآهن رفتیم و با هم کراک کشیدیم. بعد رویا از من سیگار خواست. فهمیده بود میخواهم او را بکشم و از من پرسید این آخرین سیگاری است که میکشد من هم جواب مثبت دادم. بعد به پشت سرش رفتم و شالی را که به سر داشت دور گردنش پیچیدم و آنقدر فشار دادم تا او خفه شد. خواهرم هیچ مقاومتی در برابر من نکرده و انگار سرنوشتش را پذیرفته بود. من بعد از اینکه از مرگ خواهرم مطمئن شدم با خانوادهام تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.»
بنا بر این گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
baran828 - تهران - ایران
خدای من...
دوشنبه 12 تير 1391 - 09:35
bambook - تهران - ایران
ای خدا یه فکری به حال و احوال و ایتده این مملکت بکن
دوشنبه 12 تير 1391 - 10:00
مانفرد - ایران - ایران
یک نمونه از هزاران موردی که هر روز تو ایران اتفاق می افته و هر لحظه هم داره زیادتر میشه......گویا خدا از این سرزمین رخت بر بسته.هر روز نکبتبارتر از دیروز اینه سرنوشت مردمی که ناخواسته تو چاهی افتادند که تا دلت بخواد بی انتهاست.آیندهای مبهم و تار رو میشه به راحتی دید
دوشنبه 12 تير 1391 - 10:02
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
قابل توجه ماچو منهای ایرانی!!!!! در داخل خارج در سایت!! این نتیجهی افکار کثیف شماست --حتا اگر ظاهراً ضد اسلام باشید که بخورد وسط مغزتان!!!! به خواهرم شک داشتم کشتم--- زنم دیر به خانه آمد کشتم... مادرم رفتار مشکوک داشت کشتم-!!!کشتم کشتم کشتم!!!---باز بیرگها بچسبید به کارناوال همجنسگرایان --بچسبید به سینه ی لخت گل شیفته !!!که این ملا هم از سر خودتان و فامیلتان زیاد!!!
دوشنبه 12 تير 1391 - 09:42
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
آدم نمیدونه کی رو باید مقصر بدونه و کی رو سرزنش کنه !!! لعنت به کسانی که تخم اعتیاد رو در کشور ما کاشتند وکاشتند و کاشتند
دوشنبه 12 تير 1391 - 10:34
khodekhodeshe - انتورپ - بلژیک
بلند اخترم ________ رهبرم (شما بخوانید عنترم) از ره امد . که بر .... دهد میهن من. مردیم از این همه تاسف و هخبار رنگ و وارنگ.
دوشنبه 12 تير 1391 - 10:35
Neda02 - اتاوا - کانادا
مملکت نفرین شده.
دوشنبه 12 تير 1391 - 12:30
monjiiran - وین - اتریش
چقدر خواهرش از زندگی سیر بوده که مقاومت نکرده خدای من،،،،
دوشنبه 12 تير 1391 - 12:58
setareh mashreghi - خوزستان - ایران
هیچ چی بدتر از فقر فرهنگی نیست!پدرومادرهم که نباشه بدتره اعتیاد هم دنبالش میاد احمق خودت معتادبودی چرا باتوهمات یه عده دیگه همخون خودتوکشتی !
دوشنبه 12 تير 1391 - 13:45
hamed1965 - لیستر - انگلستان
داوطلب مرگ خدابیامرزتت.
دوشنبه 12 تير 1391 - 14:46
رقص ماه - بندرعباس - ایران
یعنی چی این؟؟؟اینو خوندم دیگه واقعا گریه م گرفت :"(. "بعد رویا از من سیگار خواست. فهمیده بود میخواهم او را بکشم و از من پرسید این آخرین سیگاری است که میکشد من هم جواب مثبت دادم. بعد به پشت سرش رفتم و شالی را که به سر داشت دور گردنش پیچیدم و آنقدر فشار دادم تا او خفه شد. خواهرم هیچ مقاومتی در برابر من نکرده و انگار سرنوشتش را پذیرفته بود"
دوشنبه 12 تير 1391 - 15:51
baas - روتردام - هلند
نکبت اسلام تمامی نداره .
دوشنبه 12 تير 1391 - 17:56
sepherdad - سیدنی - استرالیا
وقتی پدر خانواده رو از بین ببری همه از بین میرن البته مغز خشک شدههای فمیست فقط مرگ این دختر رو میبیننن،،. از نظر اونها پسره بچه که در اثر تجاوز و نداشتن پدر همجنس باز( شما بخوانید مقطوع نسل) شده مشکلی نداره!!!!!!!
سه شنبه 13 تير 1391 - 16:53
shana - خ - ایران
بچه هاش چی ؟ چه سرنوشتی اون بیچاره ها دارند
یکشنبه 18 تير 1391 - 06:34
