کشف جسد منصوره حسینی 15 روز پس از درگذشتش!

منصوره حسینی ـ نقاش نوگرا ـ 17 روز قبل از دنیا رفت.


به گزارش ایسنا، حسینی که سال گذشته به دلیل بیماری قلبی و کهولت سن در بخش سی سی یو بیمارستان شهدای «تجریش» بستری شده بود، 17 روز پیش در منزلش درگذشت و از آنجا که در تنهایی زندگی می‌کرد روز پنج شنبه - هشتم تیرماه -، درست 15 روز پس از درگذشتش، توسط همسایگان جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد.

جزییات مراسم خاکسپاری و تشییع او نیز به زودی اعلام خواهد شد.


منصوره حسینی سال ۱۳۰۵ در تهران متولد شد و در سال ۱۳۲۸ لیسانس نقاشی خود را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت کرد، سپس در سال ۱۳۳۸ از آکادمی هنرهای زیبای رم پایان نامه گرفت .

هنگامی که حسینی در دانشکده هنرهای زیبا آموزش خود را آغاز کرد، این دانشکده چهار پنج سال بیشتر نداشت. او با پژوهش بسیار از بند آموخته‌های خشک دانشکده رهایی می‌گیرد، خودش معتقد بود: « مادام آشوب مرا تشویق می‌کرد، ولی حیدریان متلک می‌پراند و می‌گفت سزانـک شده‌ای، در حالی‌که من اصلاً سزان را نمی‌شناختم و سال‌های آخر دانشجویی بود که کم‌کم با کارهای او آشنا شدم.»


حسینی بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه به‌عنوان نقاشی نوگرا فعالیت خود را ادامه می‌دهد و در چند نمایشگاه گروهی نیز شرکت می‌کند و سرانجام در اسفند سال ۱۳۳۳ برای ادامه تحصیل به ایتالیا می‌رود و در آکادمی هنرهای زیبای رم پذیرفته می‌شود.

او از نخستین هنرمندان ایرانی است که در دوسالانه ونیز حضور پیدا می‌کند و در سال ۱۳۳۶ نگارخانه «وانتاجو» در شهر رم نمایشگاهی از ۱۹ پرده نقاشی او را به تماشا می‌گذارد و «گزارشگر هنری روزنامه دومنیکا در این‌باره می‌نویسد:« به‌نظر می‌رسد که منصوره، نقاش آینده‌دار ایرانی و میهمان عاشق رم، هوشمندانه از «مکتب رم» بهره گرفته و حال و هوای نقاشی ما را با پیچیدگی تزیینی و خیالی نقاشی قدیم ایرانی درآمیخته‌ است.»


منصوره حسینی نخست با الهام از خط کوفی دست به ابداعات جدید زد و سپس خطوط ابداعی خود را تبدیل به یک ویژگی سبک‌شناختی و زیبایی‌شناسانه خاص کرد، به نحوی که با آن موفق به ایجاد سمفونی و ریتم و حرکت به نحوی غیرمستقیم همچون نت برای موسیقی در رویکرد نقاشانه خود گردید.

به گفته او این ویژگی برگرفته از روح عرفان اسلامی، معنویت شرقی و کلیت فرهنگ ایرانی است.

 

کارهای او در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی بسیار در ایران، ایتالیا، چکسلواکی، یوگسلاوی و از جمله دوسالانه‌های تهران ، دوسالانه ونیز، چهارسالانه رم و ... به روی دیوار رفت و جوایزی از نمایشگاه «نقاشان آسیایی در رم» ، مسابقه ثبت زیبایی‌های رم ، مسابقه نقاشی از مناظر شهرستان جووانی کامپانو (۱۳۳۸)، نمایشگاه ملی هنر معاصر و ... دریافت کرد.


نمایشگاه مروری بر آثار او سال 77 در فرهنگسرای نیاوران و پنجمین نمایشگاه «پیشگامان نوگرایی در ایران» در موزه هنرهای معاصر ایران در سال ۱۳۸۳برپا شده است.

رأی دهید
STING68 - گنبد - ایران
*** به گفته او این ویژگی برگرفته از روح عرفان اسلامی، معنویت شرقی و کلیت فرهنگ ایرانی است. ***.............خدا رحمتش کنه و بهشت رضوان رو نصیبش و صبر فراوان به خانواده اش نثار کنه.......امین یا ارحمن راحمین
شنبه 10 تير 1391 - 21:28
irane aziz - وین - اتریش
خیلی‌ دردناکه،این سرنوشت هنر در ایران است،که باید در تنهایی‌ و بی‌خبری بمیرد
شنبه 10 تير 1391 - 21:34
Neda02 - اتاوا - کانادا
شرمنده می‌شم از این که همیشه بعد از مرگ یک بزرگ‌زن یا بزرگ‌مرد، تازه اون‌ها را کشف می‌کنیم. ۱۷ روز بوده تو تابستون این عزیز در تنهایی مطلق از این دنیا رفته و کسی را نداشته که ازش خبری بگیره، اون‌وقت این حیوانات پیشنهاد داده‌اند که خونه این عزیز تبدیل به موزه بشه. دنیای خیلی بی‌رحمی‌ شده.
شنبه 10 تير 1391 - 21:42
ukguy4u - لندن - بریتانیا
چه غم انگیز
شنبه 10 تير 1391 - 21:59
perser68 - فلوریدا - امریکا
اگه حدسم درست باشه مثل اینکه مرده شور مثبت داده!
شنبه 10 تير 1391 - 21:59
truth-seeker - لندن - انگلستان
هنرمندان و اندیشمندان واقعی‌ در تنهایی خود شاهکارهأی ابداع میکنند و تنها نیز میمیرند اما هنرمندان پوچ در مهمانی و بزمها مطرب عیاشان میمانند.
شنبه 10 تير 1391 - 22:44
ادیب-ایران - تهران - ایران
دلم گرفت، حالا فهمیدم دنیا بی ارزشتر از اونیه که بهش دل ببندم و بخام دل از کسی برنجونم
شنبه 10 تير 1391 - 23:08
IRAN+ISRAEL+USA 4EVER - مونیخ - آلمان
روحش شاد، چه غمگین که خانومی هنرمند در تنهایی بمیرند و در آنجا اما برای اشغالگران سرزمینمان سال به سال عاشورا تاسوعا بگیرند و به سر کله خود بکوبند.ننگ و نفرت ابدی بر حکومت جهل و جنایت تازی- فاشیستی- بیسواد ه اسلامی. به امید ریشکن شدن این فرقه فاسد در کشورمان ایران به زودی.امین
یکشنبه 11 تير 1391 - 02:17
مارتين - لندن - انگلیس
روحش شاد روانش پاک
یکشنبه 11 تير 1391 - 02:41
مجید خان - تهران - ایران
سلام.چه جای شکر و شکایت زنقش نیک و بد است-چو بر صحیفه ی هستی رقم نخواهد ماند.در گذشت غم انگیز و تاءسف بار این بانوی هنرمند را به هموطنان عزیز و جامعه ی هنری ایران تسلیت عرض می کنم. اما ایشان در آثارشان و در خاطره ی مردم ما همیشه زنده هستند.روانشان شاد و یادشان گرامی.
یکشنبه 11 تير 1391 - 08:39
nerse - اهواز - ایران
irane aziz - وین - اتریش: باهات موافقم دوست عزیز و متاسف از چنین سرنوشتی که هنر مستقل در ایران داشته
یکشنبه 11 تير 1391 - 15:54
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.