از تولد تا 18 سالگی دانمارکی ها چگونه می گذرد؟

عصر ایران - نادر رستمی مسن یکی از ایرانیان مهاجری است که بیش از 30 سال است تجربه کار با نوجوانان و جوانان را در دانمارک دارد . وی تجربیات خوبی از کشورهای اسکاندیناوی و نظام آموزشی و تربیتی موجود در این کشورها و به ویژه دانمارک اندوخته است . او 18 سال سابقه حضور در باشگاه های اوقات فراغت نوجوانان و جوانان را در دانمارک دارد و 8 سال است که مدیریت این باشگاه ها را عهده دار است.
دغدغه انتقال تجربیات به ایران نادر رستمی را در سال های گذشته بارها به سفر به ایران واداشته است . وی می گوید در تلاش است تا سیستم باشگاه های اوقات فراغت برای نوجوانان وجوانان را به ایران منتقل کند و برای این کار با مسئولان مربوطه در کشورمان جلساتی را برگزار کرده است.


با او درباره نظام تعلیم و تربیت در کشورهای اسکاندیناوی و تلاش های او در ایران برای انتقال این تجربیات به کشورمان به گفتگو نشستیم.

آقای رستمی! آن طور که از فعالیت های شما پیداست ، شما در زمینه آموزش و تربیت نوجوانان و جوانان کار می کنید و تجربیات زیادی از کشورهای اسکاندیناوی و به ویژه دانمارک دارید . به طور کلی آیا می توانید برای ما شرح دهید که یک نوزاد از بدو تولد در کشورهای اسکاندیناوی چه مراحل تربیتی را طی می کند و نظام تعلیم و تربیت باچه تدابیری شخصیت یک کودک را شکل می دهد؟


 
در کشورهای اسکاندیناوی به دلیل شاغل بودن والدین ، پس از فارغ شدن مادران ، یک مرخصی با حقوق یکساله به آنها تعلق می گیرد تا مادر بتواند یک سال را در منزل بوده ودر این یک سال اولیه زندگی نوزاد، پیش فرزند خود باشد .

بعد از آن بچه تحویل vuggestue یا  degplegej ( دو نوع دولتی و خصوصی شیرخوارگاه) می شود . "ووگستو" متعلق به شهرداری ها بوده و دولتی هستند و معمولا در هر محلی یک یا چند ووگستو وجود دارد که هر کدام از آنان تا حداکثر از 60 نوزاد مراقبت می کنند،

 اما "داوپلایه ها" شخصی هستند و معمولا مادرانی که در منزل تنها هستند و شاغل نمی باشند از شهرداری ها تقاضای جواز دایر کردن این گونه مراکز نگهداری نوزادان را می نمایند. پس از این مرحله شهرداری ها تقاضا را بررسی می کنند و در نخستین گام باید خانه متقاضی شرایط استاندارد فیزیکی را دارا باشد.
پس از آن مادر متقاضی را به چند دوره آموزشی می فرستند و تعالیم کودک داری را به او می آموزند . پس از طی این مراحل هیئتی از شهرداری صلاحیت نهایی مادر را تایید و جواز کسب را صادر می کند .

همزمان با صدور این جواز کسب بسیاری از اسباب بازی ها و وسایل تفریح بچه ها به انضمام وسایل بهداشتی به صورت رایگان در اختیار مادر متقاضی قرار می گیرد . شهرداری ها کنترل بیشتری بر روی داوپلایه ها دارند چرا که ووگستو ها متعلق به خودشان است ولی داوپلایه ها شخصی بوده و نیاز به نظارت بیشتری دارند.

در دانمارک پس از فارغ شدن مادر ، شهرداری دکتر اطفال پیش او می فرستد تا در گام نخست طفل معاینه و برای او پرونده سلامت تشکیل شود. در همین زمان پزشکان به مادران اطلاعات جامعی درباره نحوه پرستاری از اطفال را می دهند.

پس از طی تقریبا دو سال از تولد نوزاد ، کودکان به مهد کودک های محلی منتقل می شوند و شهرداری ها موظفند تا برای یکایک اطفال در محل شان در مهد کودک ها جا رزرو کنند و دلیل این مساله در این است که والدین شاغل بوده و فرصت حمل و نقل کودکان خود را تا مهدکودک های دوردست ندارند.

وقتی اطفال وارد مهد کودک می شوند مربیان شروع به بررسی شاخص های سلامت و رشد کودکان می کنند و نهایت تلاش را می کنند تا کودکان همپای یکدیگر رشد کنند.
یکی از اهداف و اصول تربیتی و آموزشی مهدکودک ها و مراکز آموزشی کودکان و نوجوانان در دانمارک ایجاد فضای مناسب برای تمرینات بدنی و فیزیکی به منظور خسته کردن مثبت کودکان و نوجوانان و گرفتن انرژی آنهاست و فلسفه آن این است که هم کودکان در فرایند یادگیری قرار بگیرند و هم اینکه پس از بازگشت به خانه به آرامی استراحت کنند. این مساله در خیلی از موارد مایه راحتی خیال والدین نیز است چرا که می دانند کودکانشان در محیطی مناسب و زیر نظر افراد متخصص انرژی خود را تخلیه کرده اند.


 
به طور کلی شهرداری ها مسئول تعلیم و تربیت کودکان ، نوجوانان و جوانان می باشند . از این رو شهرداری ها اهمیت خاصی به استفاده از افراد تحصیلکرده می دهند وبا توجه به  نیاز متفاوت کودکان در سنین مختلف برنامه های آموزشی خاصی برای آنها ترتیب می دهند.

در هر سه مرکز نگهداری کودکان جشن هایی برگزار می شود ، با این هدف که همکاری پدر و مادران با مرکز آموزشی بیشتر شده و آنان با شناخت والدین دیگر کودکان ،محل را برای خود امن تر حس کنند.
معمولا در این جشن ها انتخابات هیئت امنا نیز برگزار می شود و مایندگان والدین در این جشن ها انتخاب می شوند. در دانمارک مرسوم است که هر محل آموزشی منقل کباب خیلی بزرگی نیز است که در روز جشن پدر و مادرها خود غذاهایشان را می آورند و کباب کرده و به این بهانه با یکدیگر آشنا می شوند.

آیا ارایه این خدمات اجباری است؟

بله ؛ در مواردی که خانواده توان رسیدگی به کودک خود و تضمین رشد کودک را نداشته باشد اجباری می شود و شهرداری مسئول تشخیص این امر است . همچنین برای شهروندان مهاجر خارجی حضور اطفال در مهد کودک ها اجباری است و اصلی ترین دلیل آن همسان سازی فرهنگی و آشنا ساختن کودک با زبان کشور میزبان است .

شیوه کار مهد کودک ها به چه شکلی است ؟

هر مهد کودک یک رییس ، یک معاون و تعدادی مربی تحصیل کرده دارد . تعدادی هم کمک مربی تحصیل نکرده در این مراکز مشغول به کار هستند . هر کسی که در مهد کودک کار می کند باید نامه تایید عدم سوء سابقه در مورد کودک آزاری داشته باشد که از سوی پلیس صادر می شود.
هر مهد کودک  یک اساسنامه دارد که در هیئت امنا بررسی و تایید شده و به مهر و  امضای رییس رسیده است . این اساسنامه ها که اهداف مهد کودک را مشخص می کنند همه ساله در شهرداری های مختلف بررسی و با تایید آن قابل اجرا می شوند.

مهد کودک ها با والدین ، پزشکان و دندانپزشک اطفال ، کلیسای محل ، کانون سالخوردگان و نیز مدارس محل همکاری تعامل گونه ای دارند و ماهیانه جلسه ای با هیئت امنای مهد کودک تشکیل می دهند.
اعضای هیئت امنا را رییس ، معاون ، یک مربی ارشد ، یک مشاور از شهرداری ، در برخی جاها یک نماینده از کلیسا ( کلیسا ها معمولا وظیفه آموزش سرودهای مذهبی در مهد کودک ها را بر عهده دارند که در دراز مدت هم تلاش دارند کودکان را با داستان های مذهبی آشنا کنند) دو نماینده از والدین ، یک نماینده ناظر بهداشت از شهرداری تشکیل می دهد.

نحوه کار روزانه مهد کودک ها بدین شکل است که تماس دایم و نزدیک با کودکان داشته باشند و با تماس نزدیک شاهد رشد روزانه کودک باشند.
در این رابطه مربیان از همان بدو کار تلاش دارند تا به کودکان کارهای گروهی و احترام به یکدیگر را بیاموزند . مربیان به کودکان می آموزند که خشونت هیچ جایی در مهد کودک ندارد . این همان آموزه ای است که مربیان در مواردی حتی به والدین نیز گوشزد می کنند چرا که به جرات می توان گفت و به تجربه ثابت شده است اطفالی دست به خشونت در مهد کودک ها می زنند که این مساله را در خانواده خود تجربه کرده باشند.

 

در مهد کودک ها از همان ابتدا تلاش می شود تا به کودکان وظایفی متناسب با سن و سالشان سپرده شود تا حس مسئولیت پذیری در آنها رشد کند که این خود در دراز مدت سبب اعتماد به نفس کودکان می شود.
همچنین در مهد کودک ها احترام به حیوانات و عدم حیوان آزاری و مسایلی از این دست نیز آموزش داده می شود.

آیا والدین نیز درباره مسایل تربیتی فرزندان شان آموزش های خاصی می بینند؟

مسئول رشد هر کودکی پدر و مادر او هستند و تحت هیچ عنوانی نمی توانند از زیر این مهم شانه خالی کنند. در واقع  "ووگستو "، "داوپله" و "مهدکودک" ها  ابزارهایی در اختیار والدین قرار می دهند تا بر این مهم نایل آیند . علاوه بر این در کشوری چون دانمارک همه کتابخانه ها مجانی بوده و خانواده ها می توانند با گرفتن کمک از مشاوران کتابخانه کتاب های مخصوص تربیتی را دریافت کرده و مطالعه کنند و سطح دانش خود را ارتقا دهند. در کتابخانه ها همچنین هر از چندی برنامه پخش فیلم های آموزشی و سخنرانی هایی درباره تعلیم و تربیت کودکان ترتیب داده می شود.

با این حال  وقتی هم مشاهده شود که والدینی فاقد اطلاعات کافی در این زمینه هستند مطلب بلافاصله با شهرداری محل و مشاورین والدین در میان گذاشته می شود و امکانات یادگیری در اختیار والدین قرار داده می شود. این مساله بدان قدر اهمیت دارد که اگر والدین نتوانند از عهده این کار برآیند در آخر کودکان شان را از آنان می گیرند و در محل های دیگری نگهداری می کنند.

البته هیچ شهرداری دوست ندارد هیچ کودکی را از پدر و مادرش جدا کند چون به یقین حاصل شده است که بهترین محل و محیط برای زندگی کودک دقیقا خانواده آن کودک است ولی در مواردی متاسفانه راه دیگری باقی نمی ماند.

دور کردن اطفال از والدین معمولا در دوره های دو ساله صورت می گیرد که در این دو سال والدین دوره های مخصوصی می بینند تا آمادگی لازم را برای نگهداری کودکانشان ببینند و البته طی همین مدت والدین می توانند ماهی یک یا دو بار فرزند خود را ملاقات کنند ، زمان این مساله را مشاوران مشخص می کنند و این به این خاطر است که حقی از بچه ها ضایع نشود.

 اما اگر مساله کودک آزاری حاد باشد گاه ممکن است دوران دور کردن فرزندان از والدین تا به سن بلوغ رسیدن فرزندان طول بکشد و طول این محکومیت را دادگاه و هیئتی از انجمن شهر تعیین می کنند.همچنین مواردی از کودک آزاری می تواند مجازات های سنگینی مثل زندان را نیز در پی داشته باشد.

با گذر از مراحل اولیه رشد ، وقتی کودکی به سن 10 سالگی رسید، نظام آموزشی چه برنامه هایی دارد؟

در کشورهای اسکاندیناوی مخصوصا دانمارک همه روزه پس از بسته شدن مدارس، مکان های دیگری باز می شوند به نام " باشگاه های اوقات فراغت نوجوانان و جوانان " .

 

این باشگاه ها وظیفه دارند نوجوانان و جوانان را از 10 تا 18 سالگی تحت پوشش خود گرفته و اوقات فراغت شان را پر کنند . در این باشگاه ها افراد تحصیل کرده که در رشته " paedagog" (پدگو) درس خوانده اند (این رشته تلفیقی از روان شناسی ، جامعه شناسی ، مردم شناسی ، آداب و رسوم شناسی ، نوجوان و جوان شناسی می باشد) با شناخت کامل به نیازهای روزمره جوانان در کنار آنان بوده و سعی می کنند تا نوجوان و جوان با اعتماد به نفس بیشتری به زندگی خود ادامه داده و راحت تر بر مشکلات روزمره فائق آیند .

این باشگاه ها هر کدام ساختمانی نسبتاً بزرگ دارند که در آن انواع و اقسام فعالیت ها از جمله فوتبال دستی ، پینگ کنگ ، فوتبال گل کوچک ، زمین بسکتبال ، اتاق موزیک ، اتاق کامپیوتر ، کارگاهی برای تعمیرات مختلف برای جوانان و به همراه و کمک خود جوانان ، پرده بزرگ سینما ، سالن بزرگ جلسات ،آشپزخانه بزرگ برای غذا پختن به همراه جوانان و اتاق کمک درسی نوجوانان و جوانان  وجود دارد .

هر باشگاهی امکان استفاده از اتوبوس را نیز دارد . ( معمولا هر سه یا چهار باشگاه یک اتوبوس می خرند و به طور مشترک از آن استفاده می کنند.) همچنین این باشگاه ها همکاری خیلی نزدیکی نیز با باشگاه های ورزشی هر محل دارند چون یکی از اهداف هر باشگاه اوقات فراغت ، این است که اعضای نوجوان و جوان آن عضو فعالی از باشگاه ورزشی محل خود نیز باشند.

باشگاه ها همه ساله یک سری از متخصصان و مشاوران حرفه ای را دعوت می کنند تا به سوالات نوجوانان و جوانان در موارد مختلف پاسخ دهند . جوانان باید عضو باشگاه باشند و در همان محل زندگی کنند یا در مدرسه محل تحصیل کنند.
حق عضویت برای کودکان 10 تا 14 ساله ماهیانه 115 کرون (حدود 40 هزار تومان) است و برای جوانان 14 تا 18 سال 20 کرون (حدود 7 هزار تومان) ؛ دلیل این مساله  این است که باشگاه های جوانان از ساعت 18 تا 22 باز هستند و برای شهرداری بسیار مهم است که با تخفیف های زیاد جوانان را جذب این مراکز کند.
در مواردی هم که جوان یا خانواده اش فاقد قدرت مالی باشند حق عضویت آن از بودجه شهرداری پرداخت می شود.

باشگاه های اوقات فراغت در تمامی ایام سال ( 365 روز) فعال بوده و تعطیلی ندارند چرا که این باشگاه ها در واقع برای پر کردن اوقات فراغت جوانان و نوجوانان هستند .در باشگاه ها آوردن انواع و اقسام سلاح های سرد و گرم ممنوع است ، مواد مخدر و الکل نیز ممنوع بوده و درگیری و کتک کاری مطلقا ممنوع می باشد . در مواردی که نوجوان یا جوانی از این قوانین تخطی کند بلافاصله با والدین تماس گرفته می شود و ماجرا به اطلاع والدین می رسد.

در این باشگاه ها جوانان و نوجوانان به مسافرت ها و گردش های مختلف برده می شوند و حتی جوانان و نوجوانان به باشگاه های مشابه در کشورهای همسایه نیز برده می شوند تا آنجا را هم ببینند و با نحوه کار و زندگی جوانان در آن کشورها نیز آشنا شوند و تبادل فرهنگی شکل بگیرد.

در صورت بروز جرمی از سوی یک نوجوان یا جوان نحوه رسیدگی به آن چگونه است ؟

اگر جوان زیر 15 سال باشد پلیس اجازه بازجویی از جوان را بدون بودن حضور ناظری از شهرداری ندارد . به طور کلی در چنین مواردی پلیس مسئولیت اصلی را بر عهده دارد . اگر در بازجویی ها جرم نوجوان یا جوان ثابت شد، اگر زیر 15 سال بود نه در زندان بلکه در مکان های مخصوصی مختص جوانان بزهکار زیر 15 سال نگهداری می شود که شدیدا تحت نظارت ناظرانی از باشگاه های اوقات فراغت قرار دارند.

اما اگر سن نوجوان بالای 15 سال باشد پلیس مستقیما اقدام می کند اما باز هم وی را به زندان بزرگ سالان منتقل نمی کنند بلکه در مکان های مخصوص مختص جوانان 15 تا 18 ساله نگهداری می شوند. در این مکان ها نیز ناظرانی از باشگاه های اوقات فراغت حضور دارند. معمولا این ناظران به استخدام این " کانون های اصلاح و تربیت " در می آیند .

برای پیشگیری از بزهکاری جوانان چه اقداماتی صورت می گیرد؟

  تمامی باشگاه های اوقات فراغت نوجوانان و جوانان در دانمارک عضو " sspudvalgt" ( گروه کاری متشکل از نمایندگان مشاورهای شهرداری ، مدرسه محل ، پدگو و پلیس محل) هستند . این گروه هر ماه یک جلسه دارد که جلسات آن در محل باشگاه تشکیل می شود و در آن جلسه در مورد شرایط اجتماعی ، خانوادگی ، فیزیکی و روحی هر جوان صحبت می شود . در واقع همه جوان ها در این جلسات بررسی نمی شوند بلکه جوانان و نوجوانانی بررسی می شوند که در لیست " گروه ریسک " قرار دارند و این گروه به جوانان و نوجوانانی گفته می شود که در خطر لغزش و ناهنجاری های اجتماعی قرار داشته و معمولا به قوانین احترام لازم را نمی گذارند و یا به مربیان بی احترامی می کنند .

نگاه نوجوانان و جوانان قرار گرفته در این گروه (ک به طور میانگین 30 درصد نوجوانان و جوانان را شامل می شود)   به جوانان خلافکارشناخته شده به عنوان یک الگو معطوف است . لازم به ذکر است که در کشوری چون دانمارک 2 درصد از جوانان در لیست گروه جوانان خلافکار قرار دارند که البته بسیاری از آنان در اثر همکاری ارگان های مسئول بار دیگر به دامان جامعه و زندگی عادی باز می گردند .
 
یکی از هدف های اصلی باشگاه های اوقات فراغت در واقع سوق دادن نوجوانان و جوانان در گروه ریسک به سمت 68 درصد بدون مشکل است و سعی می شود دیوار حائلی بین گروه 2 درصد با گروه 30 درصد به وجود آید .

معمولا وقتی جوانی مرتکب خلافی می شود در موارد اولیه و در دفعات اول پلیس به دادن یک اخطار شفاهی کفایت می کند اما در جلسات ssp (گروه کاری) جوان شناسایی شده و گروه کاری دست  به کار می شود .

اخطار شفاهی پلیس به جوان به این معنا نیست که پلیس با خانواده جوان تماس نخواهد گرفت بلکه به این معنا است که در سابقه جوان قید نخواهد شد. اما قبل از تماس پلیس با جوان پس از آنکه مساله در ssp مطرح شد ، یکسری از همکاران که در قسمتی به نام  milioafsnit ( قسمت محیط یا محله که وابسته به شهر داری است ) کار می کنند ، دو نفر از همکاران را به درب منزل جوان می فرستند و این دو بدون قرار قبلی و بدون اینکه وارد منزل شوند ، پدر و مادران را در جریان اولین بزهکاری فرزندشان قرار می دهند. در اکثر موارد والدین شوکه می شوند و عکس العمل های خیلی پرخاشگرایانه از خود نشان می دهند به همین دلیل هم همیشه دو نفر به درب منازل می روند و معمولا یک زن و یک مرد این ماموریت را عهده دار می شوند.

پس از اطلاع به خانواده جوان ، باشگاه اوقات فراغت محل ، جوان خاطی را به یک جلسه دعوت می کند و این مساله را که باشگاه نیز در جریان عمل خلاف جوان قرار دارد به اطلاع وی می رسانند. به جوان گفته می شود :‌" شما در چاله افتاده اید و جزء گروه ریسک شده اید.  به خاطر همین و برای کمک به شما ، شما را تحت کنترل بیشتری قرار خواهیم داد ".

مرحله سوم و آخر این است که پلیس به اتفاق مشاور، جوان را به همراه والدینش به یک جلسه دعوت می کنند که در آنجا به صراحت گفته می شود این مورد را جزو سوابق او ذکر نمی کنند اما باید جوان خاطی مراعات کند تا دیگر مرتکب خلافی نشود.

حتی در مواردی پلیس یک سلول خالی از یک زندان را به جوان و والدینش نشان می دهد که تمام این اقدامات باعث می شود بیش از 85 درصد از جوانان خلاف دوم را انجام ندهند.
البته در مواردی مثل قتل یا جرایم سنگین پلیس از همان اول ، خلاف را در سابقه جوان خاطی قید می کند.

 باشگاه های اوقات فراغت برای نظارت بر جوانان در بیرون از باشگاه چه برنامه هایی دارند و چگونه عمل می کنند؟

این باشگاه ها همیشه همکارانی دارند که برای کار در بیرون از باشگاه دوره های تخصصی را دیده اند . دو گروه برای کارهای بیرون از باشگاه فعالیت دارند : گروه اول به نام "کاپشن قرمز ها" که در کوچه و خیابان های محل پرسه می زنند و مواظب جوانان عضو و حتی غیر عضو باشگاه می باشند.

" کاپشن سبزها " گروه دیگری هستند که مسئول  نظارت بر جشن ها و مراسم مختلفی هستند که جوانان در آن مراسم حضور دارند و کار اصلی این گروه کنترل جوانان به صورت نا محسوس و با فاصله دور است .

همچنین در هر محله و یا در چند محله به صورت مشترک  خط های تلفن 24 ساعته وجود دارد که آماده پاسخگویی به سوال و کمک به جوانان می باشند .

همچنین پروژه ای وجود دارد به نام " روان کردن مسیر زندگی جوان " که طی این پروژه جوانانی که در دبیرستان های معمولی به اندازه کافی مستعد یادگیری دروس روزانه نبوده و مثلا فنی یا حرفه ای هستند ، تلاش می شود به مدارس مخصوص فنی و حرفه ای هدایت شوند که این مساله در موارد زیادی کمک می کند تا استعدادهای نهان جوان کشف شده و آینده شغلی بهتری در انتظار او باشد . برای مثال جوانانی هستند که از نظر تحصیلی ضعیف بودند اما هم اکنون رییس یک کارگاه چوب بری موفق هستند .

  برای بومی کردن این تجربیات و استفاده از آن در ایران نیز برنامه ای وجود دارد و شما در این زمینه فعالیت هایی داشته اید ؟

شکی نیست که در ایران کارهای مثمر ثمر فراوانی در زمینه تربیت و آموزش نوجوانان و جوانان به انجام رسیده و می رسد ، اما یکی از تفاوت های ایران با کشوری چون دانمارک در این است که در دانمارک تنها 5 میلیون نفر زندگی می کنند در حالی که ایران بیش از 75 میلیون نفر جمعیت دارد . البته مسلم و واضح است که تجربیات و اطلاعات من از شیوه تربیت در کشورهای اسکاندیناوی باید بومی شده و سپس مورد استفاده قرار گیرد.

من در دانمارک بیش از 18 سال سابقه کار و بیش از 8 سال سابقه مدیریت باشگاه اوقات فراغت نوجوانان و جوانان با قریب به 300 عضو را داشته ام . در ایران نیز در همین راستا و با این امید که درآینده در  هر محله ای و در کنار هر مسجدی زیر سایه مقامات مذهبی و مسئولان کشور امکان باز کردن چنین باشگاه هایی فراهم شود ، در جلساتی با مسئولان مرتبط کشور که از طریق سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در دانمارک هماهنگ شده بود ، شرکت کرده و به نتایج خیلی مثبتی نیز رسیده ایم . یکی از مواردی که روی آن کار می شود افتتاح رشته تحصیلی " پدگو " در دانشگاه های ایران است که امیدوارم در آینده نزدیک به نتیجه برسد.

من در تمامی جلساتی که شرکت داشته ام با همکاری بی شائبه هر یک از مسئولین مواجه بوده ام و باید به عرض برسانم که این پروژه ان قدر بزرگ است که می باست برای اجرایی شدن زمان کافی طی شود.

همچنین سایتی بدین منظور افتتاح کرده ام با نام " یاور جوان www.yavarjavan.com که در آن بخشی از فعالیت های خودم در این حوزه را شرح داده ام و در اختیار خوانندگان قرار می دهم .

چون من هم در ایران زندگی می کنم و هم در دانمارک و بیش از 30 سال است که در دانمارک مقیم هستم زمان هایی را که در ایران هستم با کمال میل حاضر به ارایه مشاوره به ارگان ها و نهادهای مختلف دولتی و خصوصی درباره تجربیات شخصی خود ،بدون یک ریال چشمداشت اقتصادی هستم .

در آخر به عنوان یک متخصص تربیتی چه توصیه هایی به خوانندگان ایرانی این مصاحبه دارید ؟
 
به خوانندگان این مصاحبه و همه هم وطنانم توصیه دارم که اجازه دهند تا کودکانشان از کودکی شان لذت ببرند و به اصطلاح کودکی کنند . کودکان را بی دلیل وارد دنیای بزرگ سالان نکنند و فراموش نکنند یک بچه زرنگ 4 ساله نمی تواند و نباید 6 ساله یا 7 ساله رفتار کند. او فقط یک بچه باهوش 4 ساله است که نیازهای فراوان یک کودک 4 ساله را دارد. از کودکان خود به اندازه سن آنها توقع داشته باشید و به کودکان خود سرکوفت نزنید که سرکوفت زدن ها حلال مشکل نیست و چه بسا در دراز مدت خود سبب ایجاد مشکلات بسیار خواهد شد .

دوری و اجتناب از تنبیه فیزیکی و روانی سر لوحه باشد ، اگر می خواهید کودکان خود را تنبیه هم بکنید آنها را یک یا دو ساعت به داخل اتاق هایشان بفرستید و اجازه ندهید از موبایل یا کامپیوتر ، اینترنت ، تلویزیون یا موزیک یا ... استفاده کنند .
اتاق فرستادن برای این است که کودکان با خود فکر کنند که چرا شما آنها را به اتاق فرستاده اید. در مقابل کودکان خود مشاجره نکنید و با کودکانتان در فعالیت های فیزیکی شان سهیم شوید و فعالیت های فیزیکی را به عنوان یک رویه ثابت در برنامه هفتگی خود با کودکانتان قرار دهید.

رأی دهید
حافظ ولایت - تهران - ایران
باز آمار خود کشی تو این کشورهای شمال اروپا بالا رفت اینا از این مقاله ها نوشتند. آی بدو بدو که مدینه فاضله پیدا شد.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 16:25
تمايل صداپور - تهران - ایران
یاد دیالوگ فیلم " ارتفاع پست " افتادم . اونجایی که ربایندگان هواپیما مشغول جمع کردن امضا برای رفتن به آمریکا هستن .. وقتی به " رضا شفیع جم " میرسن بهش میگن تو هم میخواهی بیایی آمریکا ؟؟ اون هم میپرسه آمریکا دیگه چه جور جاییه ؟؟ میگن آمریکا جایی هست که بهت کار میدن با حقوق بالا ، بیمه ات میکنن به طوری که رایگان همه جا درمانت میکنن . اگر از کار بیکار بشی بهت حقوق بیکاری میدن . بهت احترام میزارن و .. رضا شفیعی جم با تعجب میپرسه : بلا نسبت مگر خرن ؟؟!!!!!!!! ( یعنی قشر مردم ما اینجور خدمات رو اونقدر دست نیافتنی میدونه که اگر کسی پیدا بشه و این امکانات رو بده اون رو با حماقت و خریت یکی میدونه !!!!!!)
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 16:32
amoo uk - ليدز - انگليس
واقعیت هستش ، اما در کشور ثروتمندی مثل ایران ناب علی‌ گدا بیمارستان = پول، انسانیت کشک ، کودکان در گوش کنار خیابان رها میشن ، زنان که زندگی مفلسانه و حامله هستند هیچ امکاناتی ندارن باید بمیرن ، آموزش هم که افتضاح و بد بختی زیاد.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 16:43
maryamhedi - لوون - بلژیک
لا مصبا برنامه‌هاشون برای جوانا از رو ایران کپی می‌کنن ولی‌ تو ایران برای این که ریا نشه اجرا نمی‌‌کنن
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 17:38
parviz1 - کترینگ - انگلستان
همه این داستان‌ها این هست که توی مهدکودک‌های ایران مولا بزارن چون لمس کردن و مالیدن و... به بچه اشکال شرعی نداره!!!!!!!!!!!!!! آی‌ توف روح هرچه مولای حشری بی‌ همه چیز.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 19:13
parviz1 - کترینگ - انگلستان
همه این داستان‌ها این هست که توی مهدکودک‌های ایران مولا بزارن چون لمس کردن و مالیدن و... به بچه اشکال شرعی نداره!!!!!!!!!!!!!! آی‌ توف روح هرچه مولای حشری بی‌ همه چیز.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 19:13
dkdk - اسلیس - دانمارک
یادمه ‌یک روز داشتم در گوگده(مرکز خرید)شهرمان خرید می‌کردم،مادر و پدری برای فرزند خردسالشان بستنی خریده بودند.هنگام خوردن کمی‌ بستنی روی لباس بچه ریخت و پدر ‌یک پشت دستی‌ یواش به بچه زد در همین موقع زن پیر دانمارکی جلو آمد و رو به پدر کرد و گفت تو نباید بچه را تنبیه کنی‌،مرد که غافل گیر شده بود با سر تکان دادن حرف پیرزن پذیرفت.من هرگز این اتفاق که حدود ۱۰ سال پیش رخ داد را فراموش نمیکنم.در ضمن اگر والدینی درست از فرزندشان مراقبت نکنند توسط دولت فرزند را از والدین میگیرند.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 19:22
irane aziz - وین - اتریش
ایران هم تو اعتیاد اول،تو دزدی مسئولین اول تو تو دروغ گو بودن مسئولین اول تو رشد ۱۰۰ در ۱۰۰ گرونی اول تو سانسور اول تو زندانی کردن خبرنگاران اول،،،،، تو خیلی‌ چیزا اولیم،خودمون خبر نداریم
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 20:15
amooojoghdeshakhdar - ونیز - ایتالیا
یهو بچه.رو بزا بده دست اینا
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 20:25
alborzi - کرج - ایران
یک کلام خلایق هر چه لایق ! به حکومت هم ربطی نداره .
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 20:31
پروردگار - تهران - ایران
دلم برای جوانان دانمارکی سوخت چه زندگی یکنواختی دارند ما تو ایران صبح ساعت 4 بیدار می شیم می ریم برای تماشای مراسم اعدام بعد ساعت 7 توی اتوبوس بالاخره دونفر پیدا می شن که با هم کتک کاری کنن ساعت 8 جلو در دانشگاه حراست به لباسمون گیر می ده ساعت 9 همکلاسیمون رو صورتمون اسید می پاشه ..
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 20:49
ufo - وايله - دانمارك
والا چی بگم.کاشگی ایران هم یکروز اینجوری بشه ما بخیل نیستیم مثل حافظ ولایت که دنیا رو فقط در قلب یخیش میبینه.دوران بعد از زایمان ششماه است که مادران می توانند حقوق دریافت کنند.نه یکسال.دوران تحصیل تاکلاس ۹ اجباریست سال ۱۰ شرط رفتن به پیش دانشگاهیست و.الا اخر.خلاصه کلام مردم فکر فردا را نمی کنند
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 21:11
es_amini - لافايت - آمريکا
ممنون از آقای رستمی که به فکر کمک کردن به هم وطنهات هستی/ ایرانیها مردم باحیا و قدردانی هستند. متاسفانه من کسانی رو تو غرب می شناسم که خیلی خوب می تونند کار بزرگی رو در ایران به ثمر بنشونن چون هم توان مالی و هم توان علمی دارند ولی اصلا به فکر ایرانیها نیستند. باز هم ممنون آقای رستمی
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 21:05
oghate talkh - بوخولتز - هلند
حافظ جنایت- تهران ایران اون پولی‌ که تو به حلقوم خودت و خانوادت می‌ریزی از ... یک خوک کثیف تره
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 22:05
vortex_2010 - استکهلم - سوئد
ما که نسل سوخته شدیم اما ایران آینده به تجربیات امثال آقای رستمی به شدت نیاز خواهد داشت تا یک نسل طبیعی پرورش بدهد!
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 22:08
V.I.P - آمستردام - هلند
منصفانه بگم بهتون این آقا راست میگه ولی یک جای کار اشکال داره اونهم موقعی است که میگه والدین!!! حالا کدوم والدین؟؟؟ معمولاً در کشورهای شمال اروپا خانمها ترجیح میدهند از دوست پسرشون یا هرکی تو دیسکو پیدا کنند حامله بشن بعد به عنوان مادر تنها پول بیشتری از دولت میگیرند متأسفانه معمولاً اینگونه بچه ها توسط دوست پسر مامان جونشون مورد تجاوز جنسی هم قرار میگیرند که البته مادر عزیز چشمش رو هم میگذاره تا یک وقت دوست پسرش رو از دست نده!! یادم میآد در دانمارک از کنار مغازه ها رد میشدم که یک دفعه چشمم به یک مغازه پرنو افتاد که آلت تناسلی زن و مرد به طور واضح معلوم بود در همون موقع هم چند تا بچه داشتند باهم صحبت میکردند و انگار نه انگار که تو ویترین چه خبره اینقدر عادی بود.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 21:45
komohammadd - استکهلم - سوئد
دوست عزیز(vip from Amesterdam) لطفا در مورد موضوعاتی که اطلاعات دارید . نظر بدید. و از گفتن ... خوداری کنید. ما ندیدیم زنی در اینجا بره دیسکو و یکنفر و پیدا کنه و حامله بشه از اون. البته من شنیدم سکس در هلند ازاده و خیلی بی بندباری ولی این موضوع به همه کشورا نچسبون.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 22:39
kiyanoush - زاربروخن - آلمان
من چند بار دانمارک بودم،واقعا مردم خوشبختی‌ داره ولی‌ تو اروپا هیچ جا به لوکزامبورگ نمیرسه من اونجا هم یبار رفتم و فکر می‌کنم سطح زندگی‌ مردومش از دانمارک هم بالا باشه.
دوشنبه 22 خرداد 1391 - 22:42
coco - تورنتو - کانادا
V.I.P - آمستردام - هلند- خانوم یا آقأی محترم جمله شما که کمی‌ همگانی شروع می‌شه با "معمولاً در کشورهای شمال اروپا خانمها ترجیح میدهند از دوست پسرشون یا هرکی تو دیسکو پیدا کنند حامله بشن..." خیلی‌ یکطرفه هستش. شما همه را تقریبا جم زدید. می‌شه بگیید این اطلاعات را از کجا آوردید و منبع اون چیه؟ بد هم در جمله بعدی گفتید "متأسفانه معمولاً اینگونه بچه ها..." کلمه معمولان بازم همه را تقریبا جم میزانه زیر یک چیز. اصلا از کامنت شما خوشم نیومد چون معلومه الکی‌ چیزی شنیدید و یک کلاغ چلل کلاغش. این حوادث همه جا پیش میاد تو حیم ایرانِ خودمون هزار کثافت کاری می‌شه که هم راجبش می‌نویسن و هم صحبت میکنند. چند وقت پیشا عکس یه جنین سقط شده تو زباله ایران بود. جمله اخریتن راجع‌به بچه‌ها و چیزأی سکسی‌، اون بچه هارو پدر مادراشون باید جم کنن به شما هیچ مربوط نیست..ادامه دارد
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 04:47
coco - تورنتو - کانادا
V.I.P - آمستردام - هلند- صحبت از منبع واسه کامنتمون شد، خواستم بگم مردم دانمارک سال پشت سال به عنوان خوشحال‌ترین مردم دنیا شناخته میشن(واسه این چی‌ داری بگی‌ حالا؟). این هم منبعش 2011:. https://www.forbes.com/pictures/mef45ejmi/02-denmark/#gallerycontent. این هم منبعش 2012:. https://www.huffingtonpost.com/2012/04/06/world-happiness-report-2012_n_1408787.html.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 04:48
aziz iran - کپنهاک - دانمارک
ایahk هم برای خودش دکان باز کرده است ...آنچه را که ایشان عنوان میکنند جزئی است ناکامل از سیستمی هدفمند در کشور دانمارک , و انچه را که ایشان بیشتر بدان نیازمند کرده است همکاریش با سفارت و رفت و امدش به ایران برای مقاصدی برای زندگی حالش و با حالش ....روزگار غریبی است که همه بفکر جیب هستند تا به چیز دیگری ....
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 07:32
aziz iran - کپنهاک - دانمارک
V.I.P - آمستردام - هلند. دوست گرامی جنابعالی انگاری تازه به اروپا امده اید و هنوز توی حال و هوای مساجد و تکایای ایران هستید ...البته این زیاد مهم نیست, یه چند سالی که در اروپا زندگی کنید و فرهنگ جوامعی غیر از آخوندی را ببینید به افکار فعلی یتان خواهد خندید.... انچه که در مورد جامعه ی هلند نوشته اید برداشتهای خرده مذهبی هائی است که افراد تازه وارد و بدون اطلاع از اوضاع و احوال دارند که تنها در نشست و برخاست با عده ئی نااگاه یاد میگیرند و بعنوان معلومات ارائه میدهند...همانند انچه دیگر ایرانیها در تمام اروپا برای خودشان بلوف و بلغور میکنند. نکته ئی که در مورد کشور دانمارک عنوان کرده اید باید عرض شود که این کودکان تماما" در مدارس کلاس تعلیم و تربیت و اموزش سکس و غیره دارند و دیدن چیزهائی که برای شما تعجب اور بوده برای آنان کاملا" عادی است و بدین سبب هول نشده اند و به آن سطح افکار تجاوز کارانه که در کشورهای مذهبی است مردم نمی رسند . بهتر است در مواردی که اطلاعاتمان غیر کافی است نخود هر آشی نشویم .
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 07:40
maryamhedi - لوون - بلژیک
حافظ ولایت بی‌ زحمت یه سری به بیمارستان سوختگی و مسمومین و پزشکی‌ قانونی بزن تا آمار واقعی‌ خودکشی‌ ایران بیاد دستت منکر امر خودکشی‌ در اروپا نیستم ولی‌ حد اقل برای جبران و کاهشش دارن رو جوانا کار می‌کنن می‌شه یکی‌ از اقدامات ایران برای کاهش خودکشی‌ جوانان را نام ببری
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 07:41
shayan96 - تهران - ایران
انقدر از خوبی های اسکاندیناوی گفتید دلم هوای اونجاها را کرد میشه اقامت گرفت ؟ولی بدیش بی بندوباریشونه
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 08:17
V.I.P - آمستردام - هلند
coco - تورنتو - کانادا فکر کنم تو تازه وارد کانادا شدی یک کم صبر کن هنوز آبندی نشدی!! اینگونه آمار و ارقام هم جنبه تبلیغاتی داره تا به تو وامثال تو القاء کنند که بهترین آدمهای روی زمینند و تو رو هم مثل خودشون کنند این چرت و پرت ها رو بریز دور، تو مثل اینکه مشکل خواندن و نوشتن هم داری من جمع نزدم اگر دوباره بخونی نوشته ام معمولاً!! چشمت رو باز کن میبینی!! معمولاً معنیش جمع زدن چیزی نیست در ثانی تو که این همه غلط املایی داری بهتر نیست از من ایراد نگیری و یک کم مطالعه کنی تا وضع خواندن و نوشتنت بهتر بشه؟
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 09:27
STING68 - گنبد - ایران
حافظ ولایت - تهران - ایران ( باز امار تجاوز تورم اختلاس احتکار بزهکاری قتل بالا رفت کوچک گاگووول زاده هایی عقب افتادده مثل تویه بی هویت بی وجدان پیدا شد در ضمن جایگاه معنوی و والایی رهبری رو با این دری وری نوشتن ها ضایع نکن والا با خدا طرفی.) *یا علی(ع)*
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 10:14
V.I.P - آمستردام - هلند
komohammadd - استکهلم - سوئد تو راست میگی ندیدی!! ولی خبرنگاران سوئدی دیده اند که در روزنامه هاشون آمار زنان و دختران سوئدی رو منتشر میکنند که هر سال تابستان تک و تنها به کشورهای جنوب اروپا مثل ایتالیا، اسپانیا ترکیه یونان و حتی به آفریقا تونس و الجزایر و مراکش برای عیاشی و خوش گذرانی مسافرت میکنند.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 10:16
coco - تورنتو - کانادا
V.I.P - آمستردام - هلند--کاملا با شما موافقم این آمار و ارقام که United Nations داده فقط برایه اینه که کسانی‌ مثل من و شمارا گول بزنن واگر نه خوشحال‌ترین مردم تو ایران زندگی‌ می‌کنن یکیش همین مملی خودمون که همیشه شاده. در ضمن مگه من دارم امتحان میدم اینجا که به طرز نوشتنِ من ایراد میگیری؟ من از بهنویس استفاده می‌کنم و نوشتنم همینه که هست دوس نداری نخون کامنتمو به درک---. -----------------. aziz iran - کپنهاک - دانمارک - با شما کاملا موافقم بچه‌های ۱۰ ساله تو کانادا تعلیم و آموزش سکس می‌بینن و دیدن همه‌چیز براشون عادیه، اونجا ایرانه که دو تا تار مو از زیر روسری بیاد بیرون همه مردا حشری میشن.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 13:57
felora - تهران - ایران
shayan96 - تهران - ایران ـ همه ما عقل واراده واختیار داریم .. هیچکس نمیتونه من وتو رو وادار به کاری بکنه مگر اینکه بخواهیم ! پس خوبیهارو ببینیم و لذت منطقی وانسانی ببریم . درست مثل اینکه هیچکس نگذاره یک دونه سیگار هم به دستت برسه, اینجور سیگار نکشیدن و سیگاری نبودن هنر نیست ... موفق باشی.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 15:06
coco - تورنتو - کانادا
V.I.P - آمستردام - هلند --از جوابی‌ که به (komohammadd - استکهلم - سوئد)دادید فهمیدم که مغز شما در چه قرورنی سیر میکنه، فقط تو ایرانه که دختر‌ها تک و تنها کاری کنن گناهه جاهای دیگه همه مردم آزادن که هر جا میخوان برن بدون وکیل و آقا بالاسر هیچ عیبی هم نداره، شما واقعا فکر می‌کنید که زنا و دخترای سوئدئ باید برن به آفریقا تونس و الجزایر و مراکش تا عشق و حال کنن مگه سوئد کم پسرِ گوگول مگولی داره که باید برن با شپشو هایی آفریقائی بخوابن؟ تو که اینقد سطح فکرت مال قبل از بشریته تو هلند چه غلطی میکنی‌ باید بری با طالبان زندگی‌ کنی‌ پیش پنج‌تا زنت.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 16:31
V.I.P - آمستردام - هلند
coco - تورنتو - کانادا خوشم اومد که به فحاشی افتادی!! کاری که یک آفریقایی با اینها میکنه صد تا گوگولی مگولی سوئدی هم به خط بشن نمیتونند بکنند 15 سال پیش که سوئد بودم یکیشون گفت این آفریقاییها یک چیز دیگه ای هستند که شماها هم به پای اینها تو سکس نمیرسید ثانیاً همه آفریقاییها شپشی نیستند امتحان کن میفهمی. در ضمن در اسکاندیناوی به دلایل زیاد افسردگی رایجه و اینها بالاترین مصرف قرصهای ضد افسردگی و نشاط آور را دارند واسه همینه که خیلی شادند.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 21:09
باقلوا - ایرانشهر - ایران
aziz iran - کپنهاک - دانمارک. با نظر V.I.P - آمستردام - هلند موافقم ، . :. بنده هم باید عرض کنم که با بی بند و باری جنسی بخصوص در سنین کودکی مخالفم ، اصلا لزومی نداره کودکان تا قبل از سن بلوغ و سن ازدواجشون ، دستگاه جنسی دیگران رو ببینند ، هر چیزی حد و اندازه داره ، حتی توی آمریکا و بسیاری از کشورهای پیشرفته هم خط قرمزهایی برای مسایل جنسی و اخلاقی قائل میشن و در نظر میگیرند ، حتی جریمه و زندان داره ، حالا شما از ایران اومدین بیرون دیگه اینقدر ذوق زده نشین که مثل اون دیپلمات ایرانی در برزیل خودتون رو خفه کنین ، . بچه ای که توی سنین کودکی باید تمرکزش روی نشاط و مطالعه و تفریحات سالم باشه ذهنش با مسایل جنسی مزخرف دایما مخشوش میشه ، حالا اگه بازم شما میخوای ادای روشنفکری در بیاری و به اسلام ربطش بدی حرفی نیست.
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 21:35
ehsanusa - تهران - ایران
1- جالبه، اول یکی میاد از رفتار غربیها انتقاد میکنه، بعد با دیگران بر سر نظرش بحث و دعوا میکنه، بعد در ادامه یهو از یکی از اونایی که بهشون انتقاد میکرده روایتی رو نقل میکنه و معلوم میشه که بــــعله، طرف خودش هم دستی بر آتش دارد!!!!. 2- من نمیدونم چرا این خارجیها که اینقدر بی بند و بار هستن و از بچگی همش ذهنشون دور مسائل جنسی دور میزنه، این همه اختراعات مفید دارن و پیشرفته هستن؟ اینا اگه همش دنبال بی بند و باری و فاحشگی هستن، پس این پیشرفتها کار کیه؟ نکنه مسلمونای کشورهای اسلامی که به اونجاها مهاجرت میکنن، یا ماوران دولتی این کشورها (مخصوصا ایران) عامل این همه پیشرفت تو این ممالک هستن و ما خبر نداریم!!! ادامه. .
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 23:04
ehsanusa - تهران - ایران
ادامه . 3- اینا تو دانمارک اشتباه میکنن. بچه رو باید از بدو تولد تو گوشش اذان خوند، بعد ختنه اش کرد، بعد تو بسیج مهد کودک ثبت نامش کرد، بعد تو مدرسه مداحی یادش داد و مغزشو شستشو داد تا هر روز شعار جانم فدای رهبر بده، بزرگ که شد بره تو بسیج مردم رو کتک بزنه و برای حکومت آدم بکشه و در نهایت رستگار بشه و بعد از مرگش هم بره بهشت 70 تا 70 تا بهش حوری بدن عشق و حال کنه!!! بچه رو اینجوری باید تربیت کردها!!!
‌سه شنبه 23 خرداد 1391 - 23:04
taraaaaa - ایران - ایران
این سیاست کشورهای پیشرفته است.."یکسان سازی".و واسه رسیدن به این هدف باید همه یه جور تربیت بشن.بنابراین کودک از والدین گرفته میشه و اونجوری تربیت میشه که نظام می خواد.این بد نیست.شکاف فرهنگی به حداقل می رسه و خوب هم نیست چون هویت انسانها زیر سوال می ره.کودک مخصوصا مهاجر(چون پدر مادر جور دیگه تربیت شدند)هیچ ربطی به پدر مادرش نداره.
‌چهارشنبه 24 خرداد 1391 - 09:55
V.I.P - آمستردام - هلند
ehsanusa - تهران - ایران تو چیزهایی رو بهم ربط میدی که من رو به یاد گلهای شقایق و آقای گودرزی میندازه!! شماها با این طرز تفکرتون اگر هزار سال هم بگذره نمیتونید از زیر بار آخوند بیایید بیرون. ولی من بهت نصیحت میکنم اگر میخوای پیشرفت کنی گوش به حرف کسی نده برو همون کاری را بکن که اجنبی ها بهت میگن.
‌چهارشنبه 24 خرداد 1391 - 11:01
coco - تورنتو - کانادا
ehsanusa - تهران - ایران - دوستِ گرامی‌ مرسی‌ واسه کامنت زیباتون با هر سه‌ قسمت‌ش موافقم. روزتون خوش.
‌چهارشنبه 24 خرداد 1391 - 13:00
ehsanusa - تهران - ایران
در غرب هر کسی آزاده هر جور که میخواد زندگی کنه، به شرطی که مزاحم دیگران نشده و عرف جامعه رو به هم نزنه!!! یکی میره دنبال بی بند وباری و هرزگی (که همه جا معیارهاش یکسانه) یکی میره دنبال علم و معرفت!!! کسی حق نداره در مورد افراد یک جامعه قضاوت کنه که این کارشون بده یا خوبه!!! به تشخیص خودشون رفتارهاشونو تعریف میکنن!!! متاسفانه ما ایرانیها از بس مورد قضاوت قرار گرفته ایم، در باره همه قضاوت میکنیم!!! جوامع غربی فرهنگ خوشونو دارن و کسی حق نداره بهشون بگه که این فرهنگ درسته یا غلط! مخصوصا اگه از یه کشور دیگه باشه! تو هر فرهنگی هم کار درست و غلط از هم تبیین شده، و مشخصه!!! اونایی هم که مهاجرت میکنن به کشورهای غربی، باید خودشونو تغییر بدن نه اون کشوری رو که بهش مهاجرت کردن!!! پس اگه براشون مشکلی پیش بیاد به دلیل تفاوت فرهنگی، مقصر خودشونن نه اون کشور!!! یه ضرب المثل ایرانی میگه: چوب رو که برداری، گربه دزده فرار میکنه!!!
‌پنجشنبه 25 خرداد 1391 - 01:41
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.