مه آفرید: نام کسی که خاوری را فراری داد، فاش می کنم

مه آفرید امیرخسروی متهم اول فساد سه هزار میلیاردی در دادگاه اعلام کرد: نام کسی که خاوری را فراری داد فاش می کنم.

به گزارش سرویس سیاسی "انتخاب" Entekhab.ir ؛ وی در مهمترین بخش از سخنانش به دو نکته کلیدی اشاره کرد. وی ابتدا پرسید که چرا "ع.ب" نماینده مجلس در دادگاه نیست و خواستار فراخواندن وی به دادگاه شد.

مه آفریاد در بخش دیگری از سخنانش، پرده از دیدار با یکی از مسئولان مجمع (م. ر) برداشت و گفت: آقای "م.ر" از مسولان مجمع تشخیص مصلحت نظام در منزلش، پارک لویزان، دفترش و در خیابان ظفر با من ملاقات و جلسه‌هایی را داشته است. من یک هشداری را در جلسه بعد به این افراد می‌دهم تا خودشان به دادگاه بیایند و همه چیز را بیان کنند.

در بخش نخست از دفاعیات مه‌آفرید خسروی سردسته شبکه وقوع فساد 3 هزار میلیارد تومانی این فرد در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: من برای آنکه بتوانم درباره رشوه‌هایی که پرداخت کرده‌ام به طور دقیق توضیح بدهم باید هر کدام را مشخصا اعلام کنید تا من درباره میزان پرداخت و صحت و سقم آن صحبت کنم.

وی موضوع 117 شرکت تابع گروه آریا را نپذیرفت و عنوان کرد: من قبول ندارم که این 117 شرکت برای من بوده چه برسد به اینکه نیمه فعال و فعال بودن 48 تای آن را تأیید کنم.

بار دیگر توسط قاضی پرونده بخشی از کیفر خواست خسروی قرائت شد و بار دیگر به او تفهیم شد که شما متهم هستید به افساد فی‌الارض از طریق شرکت در اخلال نظام اقتصادی به مبلغ 2 هزار و 800 میلیارد تومان که البته با تشکیل یک باند و یک شبکه بوده است.

قاضی گفت: شما تاکنون به پرداخت 30 فقره رشوه اعتراف کرده‌اید که برای 16 فقره ان تاکنون پرونده تشکیل داده شده و مابقی آن نیز مفتوح است.

خسروی درباره پرداخت رشوه 2 میلیارد و 400 میلیون تومانی « س ـ ک» مدیر بانک صادرات گروه ملی فولاد گفت: من براساس درخواست آقای «س ـ ک» پولی را برای صرف در امور خیریه به این فرد داده بودم که منشأ آن هم از چک شخصی خودم بود و به هیچ وجه از نداشتن مجوز گشایش اعتبارات اسنادی توسط بانک صادرات اطلاعات نداشتم.

خسروی گفت: من هیچ وقت به دنبال مجوز نبودم آقای «س ـ ک» خودش به صورت شفاهی به ما داشتن مجوز را ابلاغ می‌کرد. ما هم درخواستمان را به شعبه ارجاع می‌دادیم و متقاضی بودیم بانک صادرات خودش باید سقف اعتباری ما را می‌سنجید و سپس به ما اعتبار می‌داد.

خسروی افزود: معاون شعبه بانک صادرات گروه ملی مدعی شده که از مسئله گشایش اعتبارات اسنادی بی‌خبر بوده اما من از شما می‌پرسم من به عنوان متقاضی باید از صدور مجوز باخبر باشم یا بانک صادرات که گشایش اعتبار می‌کند باید خبرداشته باشد.

وی گفت: من از شما می‌خواهم تا رئیس اتاق سویفت بانک صادرات را به عنوان شاهد بیاورید ببینید که برای سویفت زدن گشایش اعتبارات اسنادی از چه کسی دستور می‌گرفته است.

خسروی افزود: من از شما می‌خواهم آقای «الف » را به دادگاه بیاورید و از او بپرسید که در قبال گشایش‌ها من چه چیزی به او داده‌آم من صرفا به عنوان یک خریدار انجام وظیفه می‌کردم و در تنزیل گشایش‌ها هیچ دخالتی نداشته‌ام.

وی افزود: گروه ملی فولاد خریدار جنس بوده است در حالی که در گشایش 4 طرف وجود دارد ما فقط طرف گشایش‌کننده    بوده‌ایم من که نمی‌توانستم بروم بپرسم آیا در تنظیم اسناد به درستی انجام شده یا خیر.

وی تصریح کرد: من یک خرید مدت‌دار انجام داده‌ام و در طی خرید بحث تنزیل و دریافت تسهیلات به من مربوط نمی‌شده است.

در نهایت با درخواست متهم «س ـ ک» در جایگاه قرار گرفت تا درباره دریافت رشوه دو میلیارد و 400 میلیونی توضیحاتی ارائه کند. اما پیش از او قاضی خطاب به متهم گفت: انکار بعد از اقرار مسبوق نیست.

وی افزود: من از شما غیر از واقعیت چیزی نشنیده‌ام هر چند که شما دچار مشکل شده‌اید و در برخی از مواقع به شما گفته‌اند که انکار کنید و اعتراف نداشته‌ باشید اما این را بدانید که قطعا اظهار‌نظرهای صادقانه شما باعث می‌شود اگر جای دست قاضی باز باشد به نفع شما عمل کند.

خسروی ادامه داد: آقایان از همان زمانی که گروه ملی را خریدند شروع به تحرکاتی کردند که ما کار را نکنیم. بنده در این زمان به رییس‌جمهور نامه‌ای نوشتم و در واقع آشنایی من با آقای «ع.ر» خواهرزاده‌ی آقای «م» از همین جا شروع شد و آقای «ع.ر» به من گفت که وی دستور پی‌گیری این نامه را می‌دهد و من در آن نامه تقاضا کردم که اگر آقایان نمی‌خواهند ما کار کنیم به ما بگویند که بیت‌المال هدر نرود و در واقع از سال 88 این خطر را حس کردم که آنها برعلیه ما توطئه می‌کنند.

وی تصریح کرد: مدیرکل صنایع ایران و «ص.م» نماینده‌ی مجلس در جریان این کار بود. در واقع در آن زمان 25 میلیارد تومان در حساب آریا بود و کارخانه MDF را ما در همان زمان با نامه‌ای که وزارت اقتصاد نوشته بودند در حال ضربه خوردن بود و باید بگویم که از سال 80 ما کارخانه MDF را پایه‌ریزی کردیم و در زمان دستگیری من، ماشین‌آلاتی که در حال نصب شدن بود، جلویش گرفته شد و آقایان با این کار می‌خواستند به تولید کشور ضربه بزنند.

این متهم با اشاره به این‌که بیان می‌کنم من شرکتی کاغذی ایجاد کردم، در صورتی که من بزرگ‌ترین شرکت MDF دنیا را ایجاد کردم، اظهار کرد: در واقع کارخانه‌ی من را آقای «س» مقایسه می‌کند، چرا این موضوع بررسی نمی‌شود؟

خسروی در رابطه با پول‌هایی که بابت خرید ماشین‌آلات خارج شده بود، گفت: باید بیان کنم مگر آقای «ع.ر» مدیرعامل گروه ملی تمام خریدها را کنترل نمی‌کردند؟ ایشان باید بیایند بگویند که خبر نداشتند؟ این درست نیست و باید بگویم که وی در زمینه‌ی پول‌ها رییس بخش فولاد بوده و بر این کار نظارت می‌کرده است.

وی با اشاره به این‌که من عین واقعیت را می‌گویم خاطرنشان کرد: در واقع شرکت‌های من کاغذی نبوده و یک میلیون تولید آیا از نظر شما کاغذی است؟

این متهم ادامه داد: گوشتی که کیلویی 8 هزار و 500 به وزارت بازرگانی به فروش می‌رفت چه کسی قراردادش را لغو کرد؟ مگر آقای «غ» یک میلیارد دلار در بانک مرکزی سپرده نگذاشت؟ من در آن زمان با قائم مقام بانک مرکزی رفیق بودم. هم‌چنین آقایانی از کمیسیون امنیت ملی مجلس،قوه قضاییه، کمیسیون برنامه و بودجه همگی باید در دادگاه حاضر شوند و بگویند که چندین بار بنده به آنها اعلام کردم که عده‌ای از من باج می‌خواهند.


مه آفرید با تاکید بر اینکه نمایندگان مجلس به من زنگ می زدند نه من به آنها، گفت: بروید پرینت تلفن های مرا را بگیرید. من به کدام نماینده زنگ زده ام؟ آقای «ل» نماینده‌ی مجلس چقدر به من تلفن زد؟ در واقع شما باید بدانید که چه کسی به من زنگ زده است. من به نماینده‌ی مجلس یا برعکس.

وی تاکید کرد: چرا موضوع را امنیتی کردید که کسی جرأت نمی‌کند جلو بیاید؟ چرا این‌قدر محدودیت؟ چرا شما نمی‌گذارید من در تلویزیون مصاحبه کنم؟ در واقع من 10 ماه در بازداشت هستم، آیا این درست است؟

این متهم ادامه داد: یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه‌ی امنیتی با من گذاشته و به من پیشنهاد کرد که شرکتی را خارج از کشور دایر کنید، چرا این مسائل را نمی‌گویید؟

خسروی تصریح کرد: یکی از نمایندگان مجلس در دفتر بنده می‌گویند شما چکار کردید که آقای معاون وزیر اقتصاد آزاد است ولی من 10 ماه در زندان هستم. مگر 5 درصد سهام به نام این آقا نبوده است؟

قاضی سراج خطاب به این صحبت خسروی خواستار توضیح شد که وی پاسخ داد: آقای معاون وزیر اقتصاد جزو نفرات هیات موسسه بوده و این را شورای پول و اعتبار تصویب کرده است. در واقع اگر لازم باشد همه‌ی آقایان باید بیایند و بگویند که بانک آریا را برای بحث تحریم ایجاد کردیم. جلسه‌ی بعد باید این آقایان یا خودشان بگویند، اصلا به بالاترین مسوولان کشور بگویند که ما بودیم دستور این کار را دادیم یا اگر این کار را نکنند من اسامی آنها را می‌گویم و اسامی همه‌ی این افراد را با مدارک مستند و دلیل و برهان دارم؛ چرا که شرایط تحریم وجود دارد. در واقع آنها اصلا از من خواستند به دولت کمک کنم.

این متهم در پایان گفت: مگر این انسان‌ها آدم‌های دولتی نیستند؟ مگر آدم‌های تصمیم‌گیر کشور نیستند؟ بیایند و توضیح دهند.

مه‌آفرید امیرخسروی اظهار کرد: آقای خاوری با پورویی تمام به من می‌گوید برای اینکه سقف اعتبارات را بالا ببریم باید به من پول بدهید، این سوال اینجا مطرح می‌شود که آقای خاوری را چه کسانی فراری داده‌اند؟ اگر در جلسه بعد این افراد به دادگاه نیایند و خود را معرفی نکنند، من قطعا نام آنها را فاش خواهم کرد.

وی ادامه داد: آقای "م.ر" از مسولان مجمع تشخیص مصلحت نظام در منزلش، پارک لویزان، دفترش و در خیابان ظفر با من ملاقات و جلسه‌هایی را داشته است. من یک هشداری را در جلسه بعد به این افراد می‌دهم تا خودشان به دادگاه بیایند و همه چیز را بیان کنند.

قاضی سراج گفت: آیا دو هزار و 800 میلیارد تومان از سیستم خارج شده است؟ متهم گفت: چرا وقتی اسم افراد شاخص می‌آید اجازه نمی‌دهید حرف‌مان را تمام کنیم. قاضی گفت: من چنین چیزی نگفته‌ام و وظیفه من فقط تفهیم اتهام است.

مه‌آفرید ادامه داد: جرم من افساد فی‌الارض است و باید دلایل آن را بازگو کنم. همچنین من از این مبلغ اطلاعی نداشتم.

این متهم افزود: کسانی که یک میلیارد دلار به من معرفی‌نامه می‌دهند و به من می‌گویند که بروم گوشت وارد کنم و تحریم را دور بزنم کجا هستند؟ قاضی سراج گفت: همه اسامی که شما بیان کردید ممکن است علیه شما ادعاهایی را داشته باشند.

متهم در پاسخ گفت: اشکالی ندارد. متهم ادامه داد: آقای معاون وزیر اقتصاد در امور بانکی و بیمه از وزیر اقتصاد 300 میلیارد تومان معرفی‌نامه برای بانک صنعت و معدن گرفته است و همه این کارها برای این بوده که سهامدار بانک آریا شود.

قاضی سراج گفت: میلیارد یا میلیون؟ متهم پاسخ داد: میلیارد. ما با مبلغ میلیون کاری نداریم.

متهم ادامه داد: من از هفت صبح تا 12 شب کار کردم و اینکه این آقایان خود را اینگونه کنار کشیدند کار خوبی نیست. همچنین به من گفتند که تیم استقلال اهواز سقوط کرده و بیا برای اهواز تیمی خریداری کن. این افراد که این پیشنهادها را به من می‌دادند کجا هستند. همچنین این افراد به من گفتند که فولاد خرمشهر که همه مدارک آن موجود است، بخرم و کار کنم و مشکل لوله اهواز را که بدهکار است برطرف کنم. اگر من این کارها را انجام نمی‌دادم این شرکت کلی به دولت بدهی داشت. همچنین گروه ملی را به اصرار آقایان دولتی خریداری کردم.

فراهانی نماینده دادستان گفت: چه کسی به تو گفت که گروه ملی را خریداری کن؟ متهم پاسخ داد: در جلسه آینده می‌گویم. شما که این همه مدت صبر کرده‌اید، یک هفته دیگر هم صبر کنید.

متهم افزود: در این پرونده هیچ چیز را نمی‌شود از هم منفک کرد و همه چیز به هم ربط دارد. من برای کشورم فعالیت کردم و همه در جریان کارهای من بودند که من چه کارهایی را انجام می‌دهم. مدیرکل صنعت وزارت اطلاعات آقای "ش" با من جلسه گذاشت و گفت ما از همه چیز مطلع هستیم و فعالیت‌های گروه امیرمنصور آریا مشخص است.

وی ادامه داد: من یک روز با رییس کل بانک مرکزی آقای "ب" وقت ملاقات داشتم که آقای "ک" در همان روز به من خبر می‌دهد که LCها بدون مجوز است.

قاضی سراج گفت: آقای "ک" این موضوع را نمی‌دانسته و وقتی بازرسین این موضوع را به او می‌گویند، او گریه می‌کند. متهم با لبخند پاسخ داد: ما هم همه کودک هستیم و اینها را باور می‌کنیم.

مه‌آفرید افزود: بانک مرکزی نامه‌ای به بانک ملی می‌زند و می‌گوید که باید ظرف یک ماه تمام بدهی‌های خود را پرداخت کند. من به آقای "س" گفتم که افرادی از من پول می‌خواهند اما این فرد فقط سرش را تکان داد. من در رابطه با این موضوع به هر مسئولی در این کشور گفتم که از من پولی را می‌خواهند به جای اینکه به من کمک کنند، تنها سرشان را تکان می‌دادند.

مه‌آفرید تصریح کرد: آقای "الف" بیان کردند که چهار ماه دیگر کار گروه امیرمنصور تمام است و زمین می‌‌خورد. آقای "الف" از کجا این موضوع را می‌دانسته، کسی جرات نمی‌کند به گروه آقای "الف" نزدیک شود و همه این حرفها بر این اساس بوده است که یکسری از افراد پشت نظام سنگر گرفته‌اند و به اسم نظام دارند از نظام جمهوری اسلامی ایران سوء استفاده می‌کنند، این افراد به اسم نظام پول می‌گیرند و رشوه می‌دهند و رشوه می‌گیرند.

وی افزود: از کجا اطلاع داشتم که آقای "الف" با آقای خاوری چه ارتباطی داشته، در حالی که وی رابط آقای خاوری در وزارت اطلاعات بوده است. در این قضیه به آقای "الف" می‌گویم که نماینده شما در بانک مرکزی اشکال ایجاد می‌کند و درخواست پول کرده ولی وی تنها به من می‌گوید که ایشان آدم خوبی است. این اطلاعات را آقای حسن سلطانی به من داده است.

قاضی سراج پرسید: چرا «ح.س» فرار کرد؟ متهم پاسخ داد: من ضامن او نیستم.

این متهم افزود: روز جمعه 90/5/14 حکم بازداشت من صادر می‌شود و آقای "ش" کارمند سابق وزارت اطلاعات به من می‌گوید که از کشور خارج شو و من برای احتیاط به آقای مهرگان گفتم که از کشور خارج شود زیرا آقای مهرگان اشتباهی را مرتکب نشده بود. افرادی می‌خواستند که ما فرار کنیم اما من این کار را نکردم و به کشورم افتخار می‌کنم.

قاضی با لبخند گفت: چقدر نیرو داشتی که همه به تو اطلاع‌رسانی می‌کنن؟ متهم افزود: من نیرویی در هیچ جا نداشتم.

مه‌آفرید ادامه داد: تمام دوستان من در خارج از کشور مشغول به کار بودند اما من تا سال 86 حتی پاسپورت نداشتم چون به کشورم علاقه‌مند بودم و به آن ایمان داشتم.

متهم افزود: آقایانی که در قوه قضاییه هستند اشکالاتی دارند.

قاضی سراج گفت: نام آنها را بگو، شما که نام آقای "الف" را گفتید مابقی را نیز بگویید. متهم بار دیگر تکرار کرد که هفته دیگر همه اسامی را خواهم گفت.

قاضی سراج بیان کرد: هفته دیگری وجود ندارد. امروز همه چیز را باید بگوی و تا شب هر چه می‌خواهی می‌توانی بگویی.

در وسط جلسه دادگاه، "الف. ج" با عصبانیت خطاب به مه‌آفرید گفت: امروز اگر حرفی را نگویی، اشتباه می‌کنی. تو را به روح پدرت قسم می‌دهم که همه چیز را بگو. از هیچ چیز نترس و نام تمام افرادی که را می‌شناسی بیان کن.

متهم با خونسردی ادامه داد: این افراد می‌خواستند من از کشور فرار کنم تا آقای خاوری فرار نکند زیرا اگر آقای خاوری در کشور می‌ماند خیلی از سرخط‌ها را می‌توانست روشن کند بنابراین نباید می‌ماند.

وی ادامه داد: در تمام این مدتی که کار کردم هیچگاه هدفم خرابکاری نبوده است و در فکر کار بوده‌ام و سابقه من این حرف من مرا تایید می‌کند.

رأی دهید
khorramdin babak - فرانكفورت - فرانكفورت
به نوجوانان ما در زندان تجاوز می‌‌کنند. بد از آن اعدام می‌‌کنند .که چه را یک مطلب در باری رهبر شرم نوشته هند . بد از آن در متبوهات خود فروخته نام آنها اعلام می‌‌کنند . و برادر ،خواهر و پدر ،خاله ،عمو را هم زمان مجازات می‌‌کنند و در اینجا ؟ آقای پ. خانم س، آقای م ف‌‌. ..هی دادگاه سخن رمزی دارد. دزد دزد را حمایت می‌‌کند.رهبر دزد. سپاه دزد. بسیج دزد. آخوند دزد. مجلس و مجلسیان دزد. قاضی دزد. کثافت و رذالت از نوک انگشت تا موی سر. به دزدان که می‌‌رسد. حسین‌ها دمکرات می‌‌شوند . و سخن از برادر پ و خواهر ف‌‌ می‌‌کنند
دوشنبه 8 خرداد 1391 - 08:35
رستگار501 - برن - سویئس
این افراد حریص و چاپلوس و دزد چرا باید چند شغل کلیدی و شرکت و کارخانه داشته باشند و حقوق کارگران و مردم را به جیب بزنند ؟ آدم مگه برای زندگی چقدر پول لازم داره ؟قبل از فوت کردن باید پشیمان بشی؟
دوشنبه 8 خرداد 1391 - 08:40
be_pa_khaste - هارلم - هلند
یه ضرب مثلی‌ هست که میگه ..ماهی‌ ز سر گندد ئااا ز دوم اینا از بزرگاشون یاد می‌گیرن
دوشنبه 8 خرداد 1391 - 09:30
Don Mario - بوگوتا - کلمبیا
فاضل خدادادی دیگر ! اگر تا جلسه بعد به مجلس نوره خوران دعوت نشود خوب است !
دوشنبه 8 خرداد 1391 - 09:38
SHEKAN - تهران - ايران
چند روز دیگه تو اوین واجبی به خوردش میدن .
‌سه شنبه 9 خرداد 1391 - 11:27
IRAN E AZAD - هورتن - نروژ
فساد مالی تمام کشور را گرفته. ۹۹.۹۹ % آدمها دنبال کسب پول از هر راهیند.از پلیس.کارمند.نظامی.بازاری.کارگر.روحانی.بازرس و حتا ممیز مالیاتی در وزارت اقتصاد و دارایی. کارمند ۳۰۰ تومن حقوق می‌گرفت که تنها کرایه خانه یا قسط وام خونش بود ، اتوماتیک مجبور بود تا بقیه مخارج خود را از یه راهی‌ پیدا کنه.پشت یک ظاهر اسلامی و کمی‌ ته ریش ،شرکت در نماز جماعت همه چیز اتوماتیک درست میشد. همه می‌دانند که همکار کناری هم کاسبی خودش را داره.این یک قسمت از کار تو ایران هست و هر کسی‌ هر جور که بتونه آن را انجام میده. یکی‌ ۱۰۰۰ تومن رشوه میده و ۱۰۰۰۰ تومن تو جیبش میره و دیگری ۲،۴ میلیارد تومن رشوه میده و ۳ هزار میلیارد تومن میخوره. این مملکت اینجوری بنا شده و هرگز درست نمی‌شه. معمولا اگر این وسط یک نفر کم گیرش بیاد،دیگران را به درد سر میندازه! اگر همگی‌ به آن چیزی که میدزدن قانع باشند آب از آب تکان نمیخوره ! . تو ایران با پول و پارتی همه چیز انجام شدنی هست! پارتی یعنی‌ یکی‌ از همان‌هایی‌ که واسه پول یا سود خدمات جانبی ارائه میده!.
‌سه شنبه 9 خرداد 1391 - 16:45
فريادزيره آب - اهواز - ایران
یه وقت چیزی نگی؛وگرنه پخ پخ
‌چهارشنبه 10 خرداد 1391 - 08:15
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.