مصطفوی: مشکل پرسپولیس این است که بازیکن ندارد
دویچه وله : تیم پرسپولیس روز ۳ خرداد با شکست ۳ بر صفر مقابل الاتحاد در دور یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا از این مسابقات حذف شد. داریوش مصطفوی، مدیرعامل سابق پرسپولیس در مصاحبه با دویچهوله از علل و پیامد ناکامی این تیم میگوید.
بشنوید: گفت و گو با داریوش مصطفوی درباره حذف این تیم از لیگ قهرمانان آسیا
دویچهوله: آقای مصطفوی، پرسپولیس تهران در مرحلهی تکحذفی یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا، مقابل تیم "الاتحاد" سه بر صفر شکست خورد و از لیگ قهرمانان باشگاه آسیا حذف شد. آیا شما انتظار چنین شکست سنگین و واضحی را داشتید؟
داریوش مصطفوی: بله اصلاً قابل پیشبینی بود. تیمهایی مثل پرسپولیس و استقلال تیمهایی نیستند که توان رویارویی با تیمهای صددرصد حرفهای عربها را داشته باشند. یک بازی را هم که پرسپولیس در استادیوم آزادی شش بر یک برد، شرایط طوری مساعد شد که توپها رفت توی گل. مشخص بود که این تیم جزو هشت تا تیم نخواهد بود. تبلیغات زیادی هم روی این تیم شد، ولی مایهی تبلیغ باید در درون تیم باشد.
مشکل اصلی پرسپولیس این است که این تیم بازیکن ندارد. من همیشه گفتهام که اگر علی عسگر فولادی، علی کریمی، نوری را از این تیم برداریم، این تیم بازیکنی ندارد. اگر کیروش هم میآید سه تا بازیکن از این تیم برای تیم ملی انتخاب میکند، فقط به خاطر حرمت تماشاگر است. البته بازیکنهایی مثل علی کریمی و نوری جزو این سه بازیکن هستند. کیروش هم همین نظر ما را داشته، ولی یک بازیکن، رضایی را هم اضافه کرده که به نظر من، سرگردان است.
ناکامیهای پیاپی تیم پرطرفدار و سنتی پرسپولیس تهران، چه پیامدی را میتواند برای فوتبال باشگاههای لیگ برتر و تیم ملی فوتبال ایران داشته باشد؟
منشأ تمام گرفتاریهای فوتبال ما دو چیز هست؛ یکی آدمهای غیرمتخصصی که وارد آن شدهاند، مثل رییس و نایبرئیس فدراسیون و دبیرکل. دوم اینکه به مناسبت غیرتخصصی بودن آدمهای فوتبالی در مملکتمان، ما لیگی داریم که در خدمت باشگاه و در خدمت تیم ملی نیست. در خدمت برنامه است. میخواهد بگوید که من سروقت شروع کردم و سروقت تمام کردم، این است آمار!
ما در فوتبال مملکتمان یک لیگ برنامهمحور داریم، نه یک لیگ درونمحور و تفکرمحور. آیا علت اساسی این لیگ و خرج کردن هزینهای بالای ۲۵۰ میلیارد تومان پول در فوتبال مملکت ما چیست؟! علت اساسی این است که ما کار قوی و تیم ملی قوی داشته باشیم. ما به تبع داشتن باشگاه قوی، میتوانیم تیم ملی قوی داشته باشیم. بنابراین چون متخصص سر کار نبود لیگ ما نتوانست تغییر کند. نه فوتبال باشگاهی ایران تغییر کرد و در آینده هم خواهید دید که فوتبال تیم ملیمان تغییر نخواهد کرد.
آقای مصطفوی، جزو خصوصیات فوتبال ایران این بوده که مربیان و مدیرعاملان موفق، اغلب برکنار میشدند و همچنین مدیرعاملان و مربیان ناکام. حالا که آقای رویانیان، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس تهران چنین کارنامهی فوقالعاده ضعیفی دارد، چرا او را برکنار نمیکنند؟ به خاطر اینکه عضو سپاه پاسداران است؟
از سال ۱۳۸۷ که من را در یک حادثه مدیرعامل پرسپولیس کردند - که دلخواه خودم هم نبود، چون کار تخصصی ما مدیریت در سطح فدراسیون است و نه مدیریت در سطح باشگاه - در آن سال بازیکنان بسیار خوبی گرفتیم. یعنی وقتی هدایتی وارد هیأت مدیره شد، در آن برهه به تیم ما کمک کرد و تیم ما شکل گرفت و قوی شد. اما بعد از آنکه گرفتاریهای زیادی با برخی از اعضای هیأت مدیره داشتیم و کنار رفتیم، انصاریفرد را آوردند. انصاریفرد هم داشت خوب کار میکرد، زیر پای انصاریفرد را هم خالی کردند، بعد هم زیرپای کاشانی را خالی کردند. حالا هم ملاحظه میکنند که رویانیان را کنار بگذارند. وگرنه آدمهایی بیرون هستند که دشمن آدمهایی هستند که به عنوان مدیرعامل کار میکنند. بهترین آدم دنیا را بیاورید و به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس به کار بگمارید، چند ماه بعد عوضاش میکنند.
اجازه بدهید به نکتهی حساسی بپردازیم که به آن اشاره کردید. گفتید که مسئولین ملاحظه میکنند که آقای رویانیان را کنار نمیگذارند. یعنی چه؟
شاید خواستهی خود رویانیان این نبوده که به پرسپولیس بیاید. شاید نظر رویانیان این بوده که به فدراسیون برود. به نظر من، کار در فدراسیون بسیار آسانتر از کار در پرسپولیس و استقلال است. چون برای کار در پرسپولیس و استقلال باید آدمی خیلی قوی باشی. البته نه از نظر تخصص در فوتبال، بلکه از نظر مسائل جانبی فوتبال خیلی قوی باشی. از آن طرف هم بگذارند که کار کنی. آدمهایی را برای کار در این باشگاهها میآورند که صددرصد وابسته هستند، به ارگانهای مملکت، به مملکت، به مدیریت کلی مملکت، ولی همین آدمها را هم نمیگذارند کار کنند.
داریوش مصطفوی، مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس تهران
یکی دیگر از خبرهای ورزشی جالب روز در ایران این است که آقای رویانیان پس از ناکامی شدیدش در تیم پرسپولیس، حالا به دنبال تضعیف تیم موفق سپاهان اصفهان است. رویانیان میخواهد اسکلت دفاعی این تیم، جلال حسینی و محسن بِنگر را به پرسپولیس بیاورد و به این ترتیب، تنها نمایندهی باقیماندهی فوتبال باشگاههای ایران در عرصهی آسیا را نیز تضعیف کند.
در فوتبال حرفهای، این عیب یک مدیرعامل نیست که به دنبال بازیکنهای خوب برود. در فوتبال حرفهای، هر کسی برای به دست آوردن یار بهتر تلاش میکند. مدیر حرفهای، مدیری است که بازیکنان حرفهای قوی را به تیم خودش اضافه کند. سپاهان هم جلال حسینی و بنگر را از تیمهای دیگر برد. مگر سپاهان آنها را ساخت؟!
اما تیم سپاهان، همانطور که اشاره شد، تنها نمایندهی باقیماندهی فوتبال باشگاههای ایران در مرحلهی یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان آسیاست. مسئولین فوتبال ایران که همیشه از منافع ملی سخن میگویند، حالا با تضعیف تیم سپاهان اصفهان و کشیدن بازیکنان خوب از این تیم به تیمهای دیگر، خلاف آن عمل میکنند.
ما یا باید به دنبال مسائل آنچنانی که شما میگویید برویم، یا یک مدیر حرفهای باید تیم خودش را قوی کند. خود سپاهان هم از تیمهای دیگر یار آورده است. اکثر یارهایی که سپاهان دارد، از تیمهای دیگر آورده است.
حالا بگذارید به چشمانداز و دورنمای پرسپولیس در آینده بپردازیم. چه تحولاتی در چه طبقاتی از باشگاه پرسپولیس تهران باید رخ بدهد تا این تیم برای موفقیت در فصل آینده آماده شود؟
این تیم را آقای رویانیان نساخت که مسئول این تیم باشد. این تیم را قبل از رویانیانها ساختهاند. این تیم از زمان انصاریفرد به این طرف، زمان آقای کاشانی و… ساخته شده است. امروز هم که رویانیان میگوید این نتایج ثمرهی کار من نیست، درست میگوید. هنری که ایشان کرده، آوردن دنیزلی است که این روزها میبینم دنیزلی آدم خنثاییست. آن مدیریت و مربیگریای که در گذشته در دنیزلی میدیدیم، امروز نمیبینیم.
کار رویانیان از این فصل شروع میشود. باید رویانیان ۱۸ تا ۲۰ بازیکن به این تیم بیاورد و باشگاه را طوری مدیریت کند که بازیکنسالاری در پرسپولیس تمام شود. مشکل پرسپولیس، مشکل روی سکو است، مشکل این است که بازیکنهای تیم پرسپولیس خودشان را یک سروگردن از بازیکنهای دیگر بلندتر میدانند، مشکل پرسپولیس خودنگری است. آنچه که پرسپولیس را پرسپولیس میکند، اسم پرسپولیس است، نه مربوط به رویانیان، نه مربوط به کاشانی، نه مربوط به مصطفوی، نه مربوط به انصاریفرد، بلکه مربوط به تمام کسانی است که در طول تاریخ پرسپولیس را هدایت کردهاند.