برای یک زندگی تازه؛ دیدار با پناهجویان همجنسگرای ایرانی

"این شهر کوچک، برای خیلی ها، طعم شروع یک زندگی تازه است."

توصیف آرشام پارسی، فعال حقوق همجنسگرایان بود از شهر کایسری ترکیه در بدو ورودم. خودش کانادا زندگی می کند اما زیاد به کایسری می آید. مرکز عمده اسکان پناهجویان ایرانی و از جمله همجنسگرایان پناهجو. آنها ترکیه می آیند که خود را به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در آنکارا برسانند. می گویند در مدت انتظار در ترکیه بخش بزرگی از آنها را در کایسری نگاه می دارند. درست در قلب آناتولی.

انگار شهر را جوری درست کرده اند که خط قطار درست بیفتد وسطش. همان قطاری که یک سرش را بگیری به ایران می رسی و سر دیگر به استانبول و آنکارا می بردت. عمده پناهجویان با همین قطار به کایسری می آیند. شهری با ساختمان های قد کوتاه و خانه های روستایی و مردمی سنتی. صدای اذان از وقتش در صبح تا آخرینش در مغرب بلند در شهر پخش می شود. نباید زندگی در این شهر برای همجنسگراها آسان باشد، حتی موقت. قرار شده آرشام پارسی مرا برای ملاقات همجنسگراهای پناهجو خانه به خانه ببرد. که بشنوم چه شده آمدند، چه می کنند و عاقبتشان چه می شود.

فرار با قطار

خانه ای که بوی مسافر می دهد. صاحبخانه، کامران، میانسالی را می گذراند. اهل شیراز است. تابستان سال گذشته به ترکیه آمده و به کمیساریای حقوق پناهندگان سازمان ملل پناه برده که برایش کشوری امن پیدا کنند، احتمالا کانادا.

می گوید "هویت جنسی اش" برای خانواده، فاش شده و او را به این سفر مجبور کرده، اگرچه نارضایتی اش از خانواده و جامعه ریشه های عمیق تری دارد.


"این انگشت را هربار که دیدی، یادت بیفتد که تو مردی"

می گوید: "من از نوجوانی متوجه تفاوت های درونی شده بودم. البته دیگران هم کم من را دست نمی انداختند. من از فوتبال خوشم نمی آمد، دست خودم که نبود، توپ طرفم می آمد، وحشت‌زده فرار می کردم. یا مثلا موقع حرف زدن از دست هایم بیشتر استفاده می کردم. دست خودم که نبود، اینطوری بودم. همین باعث شد که مثلا هم کلاسی هایم دستم می انداختند، تا دلتان بخواهد به من می گفتند «اواخواهر». چقدر من از این واژه بدم می آمد. دستم می انداختند که «کامران بپا، النگوهات نشکنه»... من خودم را نمی شناختم، اصلا نمی دانستم گرایش جنسی چیست، اما با توصیفاتی که بقیه از من می کردند."

سفره دل پر کامران، اینجا بود که گشوده شد.

"هفده ساله بودم که صبر پدرم، به خاطر آنچه بودم، به سر آمد. به من حمله کرد. من را به حیاط خانه برد و با عجله روی من نفت ریخت که ایهاالناس من این پسر را نمی خواهم. مادرم جلودارش شد که آتشم نزند. فریاد می زد که من از یک «دختر کور» هم بدترم. مادرم کنارش کشید که آتشم نزند."

اینجا بود که بغض کامران ترکید. انگشت کوچکش را بالا آورد برای بقیه روایت: "پدرم معطل نکرد، این انگشتم را با انبر دست گرفت و فشار داد. دو بار فریاد زد که «درستت می کنم. این انگشت را هربار که دیدی، یادت بیفتد که تو مردی.»"

این شروع جوانی کامران است. وقتی که دیگر با هویت جنسی خودش هم آشنا شده است. می گوید در تمام طول زندگی پنهانش می کرده که اگر صدایش در می آمد، "تیکه بزرگش، گوشش بود".

اما عاقبت صدایش در آمد: "در تمام طول سالهای جوانی تا اینجا که برسم ها، همش مخفی کردم. یواشکی پشت یواشکی. تا روزی که مجبور به آمدن شدم. بماند که چطور، اما هویت جنسی ام برای پدر و برادرم فاش شد. فاش که نه، با آن سابقه، لابد حدس هایی می زدند اما اینبار، با افشای رابطه ام با رفیقی که از قضا دوست برادرم هم از آب در آمد، دیگر یقین کردند. اول برایم چاقو کشیدند. بعد به این نتیجه رسیدند که خونم نجس است و در خانه شان نریزد."

"پدرم گوشی تلفن را برداشت که پلیس را خبر کند تا آنها حسابم را برسند. باز مادرم فراری ام داد. شبانه از خانه آنها بیرون زدم، به آپارتمان خودم رفتم و دار و ندارم را گذاشتم به فرار. مدتی بود از دوستی شنیده بودم که به دلیل شرایط در ایران و «جرم بودن» همجنسگرایی، می شود به ترکیه آمد و از کمیساریای عالی پناهندگان درخواست پناهندگی کرد برای اسکان در یک کشور ثالث. جزئیاتش را دقیق نمی دانستم اما فرصت زیادی برای تصمیم گیری نداشتم"

"فردا صبحش، سوار قطار شدم از شیراز به تهران و از تهران به اینجا."

برزخ، اما بهتر از جهنم

 


آرشام پارسی در کانادا زندگی می کند اما زیاد به کایسری می آید

این سئوال برایم مطرح می شودکه شرایط زندگی موقت پناهجویان "دگرباش" ایرانی در کایسری چطور است. آرشام پارسی، توضیح می دهد که کوچک بودن شهر از یک طرف و سنتی بودن جامعه آن از طرف باعث می شود که همجنسگراهای ایرانی بیشتر "به چشم" بیایند. همین کم دردسر درست نکرده. به خانه سهراب می روم با این توضیح که سهراب "ترجیح می دهد از خانه بیرون نیاید" چرایش را وقتی سهراب، در را باز کرد فهمیدم.

جوان بود خیلی جوان. ۱۹ ساله. "آرایش" داشت. وقتی وارد دانشگاه شد با مهران آشنا شد و جامعه، پذیرای "عشق" آنها نبود و یک نکته دیگر، وقتی سراغ معافیت از سربازی رفته بود، می خواستند وادارش کنند به تغییر جنسیتش. می گوید نه ماه شده که با دوست پسرش به ترکیه آمده: صرفا شنیده بودیم که اگر به اینجا فرار کنیم، می توانیم به دفتر سازمان ملل برویم. همین. وقتی که اینجا رسیدم گیج بودم. روند اینگونه است که اول به دفتر کمیساریای عالی حقوق پناهندگان در آنکارا می روی و پرونده تشکیل می دهی و صبر می کنی تا نوبت مصاحبه ات بشود. در مدت این صبر و حتی بعد از پذیرش آن باید در یک شهر منتظر بمانی.

آرشام پارسی، می پرد در حرفش که: "معمولا این شهرها، شهرهای بزرگ ترکیه نیستند. پلیس ترکیه معمولا یکی از شهرک های اقماری مرکز ترکیه را انتخاب می کند که پناهجوها را «کنترل» کند. بچه ها باید هر هفته بروند به دفتر پلیس شهر و امضا کنند. کایسری یکی از این شهرهاست، تازه « خوبه اش» هست."

سهراب ادامه می دهد که "وحشت روزهای اولش" این بوده که به شهرهای مرزی بفرستندشان مثل وان.

می گوید: "خیلی ها را به شهرهای مرزی می فرستند. من روز اولی که فهمیدم به وان نمی رویم، خوشحال شدم. با این امید که اینجا از آنجا بهتر است. کایسری بهتر که هست اما کم دردسر ندارد. اینجا خانه گرفتن برای ما کار آسانی نیست. همه می پرسند اینها چرا «اینجوری» هستند! همسایه ها اذیتمان می کنند. یک همسایه دارم که هر روز من را می بیند فحشی می دهد و رد می شود. برای آزار، « آشغالهایشان» را می گذارند دم در ما که یعنی ما « آشغالیم». گاهی که به خودم می رسم ( بخوانید آرایش می کنم)، در خیابان از بچه ۱۲ ساله گرفته تا بزرگترها فحشم می دهند. حتی حمله می کنند، بارها به من سنگ زدند. اینها را اضافه کنید به حس انتظار. انتظار اینکه کی تکلیفت روشن می شود، کی می گویند از اینجا می روی، تا حال ما را درک کنید. اینجا راستی راستی، عین «برزخ» است. البته از آن «جهنم» که در ایران بودیم بهتر است. آرزو می کنم زودتر این روزهای انتظار، تمام بشود و بروم برای شروع یک زندگی."

'اقلیت در اقلیت'

 


کیانوش، در ایران معلم موسیقی بوده است

همجنسگراهای مرد، همیشه پر خبر بودند، از آنها بیشتر شنیده می شود. "آیا زنان همجنسگراها، هم درکایسری هستند؟" سوالی که آرشام پارسی زیاد نپسندید: چرا نباشند؟ آنها که وضعشان در ایران می تواند وخیم تر باشد.

آرشام پارسی، وضع آنها را در ایران "اقلیت در اقلیت"، توصیف می کند: "درباره حقوق زنان به طور کلی در ایران به اندازه کافی بحث می شود، مشکلات و مصائبی که دارند. آنها را شهروند درجه دو هم توصیف می کنند... چه برسد به اینکه همجنسگرا هم باشد. می رویم به خانه دو همجنسگرای زن ایرانی: کیانوش و سمیر.

کیانوش، در ایران معلم موسیقی بوده و بعد از یک سال انتظار در ترکیه کارش برای رفتن به آمریکا درست شده است.

سمیر ۲۲ ساله، تازه از ایران رسیده است. می گوید: "اگر برای همه دوست پسر گرفتن حرام باشد برای ما اجباری بود. اگر پدرها به دخترانشان می گویند، آرایش نکنید که گیر گشت ارشاد نیفتید، ما باید به زور آرایش می کردیم. خوب من اصلا آرایش کردن را دوست ندارم. خسته شدم آنقدر به همه جواب پس دادم چرا دوست پسر ندارم. وقتی برای خلاص کردن خودم به خانواده ام، گفتم که همجنسگرا هستم، دردسرها شروع شد. اول که می خواستند به زور قرص و دارو «درستم» کنند. بعد «درست شدنم» را حواله به زمان دادند که بزرگ بشوم درست می شوم، شوهر کنم درست می شوم، بچه دار بشوم درست می شوم. بعد هم که دیدند نتیجه ای نمی گیرند، آزارها شروع شد."

کیانوش حرف سمیر را قطع می کند: "مادرم، نمی توانست درک کند که من زنم ولی مثل او نیستم. همه چیزم را «جنسی» می دید. کار به جایی کشیده بود که من را با خودشان مهمانی نمی بردند چون می گفت به دخترهای فامیل « نظر» دارم".

 
قریبا حرف همه مشترک بود. آنها دنبال زندگی کردن بودند

سکوت کردند، سرشان پایین بود که نفهمم گریه می کنند. به دور و بر خانه شان نگاه کردم. همه چیز ظریف و دخترانه بود، مرتب و منظم.

سکوت را کیانوش می شکند: "من همیشه از ازدواج ترسیدم. برای ما ها، ازدواج، حکم «تجاوز» را دارد. از همین ترس ها بود که از ایران، آمدم. راستش اول از همه آمدم که خانواده ام، بیشتر از این حرفها زجر نکشند. آسایش داشته باشند. من هم اینطور بیشتر آرامش دارم. آرزوم شده یک روز آرامش، زندگی زیر یک سقف با کسی که دوستش دارم."

سمیر هم آروزی آرامش دارد با یک نکته اضافه: اگر فردا، شرایطی پیش بیاید که پناهندگان سیاسی، بتوانند به ایران برگردند، باز ما نمی توانیم. طرف ما حکومت نیست، طرف ما جامعه ایست که ما را نپذیرفته، خانواده ایست که از ما شرم داشته.

'بیکاریم، آرزوست'

روز آخر سفرم در کایسری، روز آخر "برزخ" چند پناهجوی همجنسگرای ایرانی هم بود. کارشان "جور" شده بود که بروند به کانادا. مهمانی خداحافظی گرفته بودند. رفتنی ها خوشحال بود و آنها که ماندگار بودند فعلا نه.

برای هم آرزو می کردند و من گفتم که اگر حرف مانده ای دارند بگویند، از جمله آرزویشان. تقریبا حرف همه مشترک بود. آنها دنبال زندگی کردن بودند. می گفتند می خواهند جامعه بپذیردشان. از خانواده هایشان گفتند و روزی که در ایران حق زندگی داشته باشند. اما وقتی آرشام پارسی، آرزو کرد، همه قهقهه زدند. او آرزوی "بیکاری" کرد: "امیدوارم یک روز بشود که من بیکار شوم، اصلا نقض حقوق همجنسگرایان وجود نداشته باشد که نیازی به دفاع باشد. دیر یا زود، آن روز می رسد."

رأی دهید
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
چیه اینم یک راه تازه هست که همجنسگرایی رو بین فرهنگ ایرانیان جا بیاندازید؟؟؟؟!!!!!! دارید با آوردن مثالهای این چنینی دل مردم به رحم بیاد و این گروه رو به عنوان انسانهایی سالم بپذیرند؟؟؟؟؟؟ بابا دست بر دارید همین مونده که از فردا کلی جوان ایرانی برای گرفتن پناهندگی این بهانه رو دست آویز قرار بدهند و بیان راه رفتن کبک رو یاد بگیرند راه رفتن خودشون هم فراموش کنن. ...... تا حالا دید مردی که گی میشود و هیبت یک زن به خودش میگیرد چرا یک زن معمولی نمیشود چرا تو لباس یک زن معمولی نمیرند و حتما و قطعا باید به شکل و شمایل یک زن خراب در بیاد ؟؟؟!!!! اینها از مخ تعطیلند اینها مشگل روانی دارند نه مشگل جسمی. جمع کنید این بساط رو هم جنسگرا تحت هیچ شرایطی برای جامعه و فرهنگ ایرانی هضم نمیشه .... اوق ق ق ق ق ق ق . با این اراجیف (مخصوصا فرمایشات سمیر دادش) فقط میشه آفیسر ایمگریشن رو خر کرد و لکه ننگی به ایران و ایرانی اضافه کرد. تف
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 10:16
حمله نظامی - رشت - ایران
من برای همه همجنسگرایان به خصوص همجنسگرایان ایرانی آرزوی موفقیت دارم و با آرزوی آزادی همجنسگرایی در ایران عزیزمان،همچنین آرزوی درک بیشتر این موضوع توسط جامعه و خانواده
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 11:01
mangol - ایران - ایران
اگه یه نفر ببینه که پسر نوجوانش با یه مرد سبیل کلفت میخوابه، که چی،هویت جنسیش فرق می کنه، چه حالی میشه؟
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 11:47
irandoostamir - اصفهان - ایران
رشت ایران معلومه خودت هم بعله فقط مونده بود گری تو ایران آزاد نشه که شما درخواست آزادی اونم کردید البته اگه مجلس تصویب کنه خیلی خوش بحالت میشه.
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 12:11
Ramtinel - بخارست - رومانی
اخوندای تو ایران که همشون از دم همجنسگرن،تا اون بسیجی های ساندیس خور!!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 12:15
sepherdad - سیدنی - استرالیا
آدم‌های بسیار کثیفی هستن!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 13:27
ali1111 - تهران - ایران
همجنسگرای بیماری تلقی‌ نمی‌شه تا آنجا که من اطلاع دارم بیشتر ژنتیکی‌ است و عوامل اجتماعی هم میتواند تاثیر گذر باشد. همجنسگرایی منحصر به یک قوم و یک نژاد خاصی‌ نیست و باید خیلی‌ ابله باشیم مانند احمدی نژاد بگوییم ایران اصلا همجنسگرا ندارد!! باید تو این زمینه فرهنگ سازی بشه مانند اقلیتهای مذهبی‌ و نژادی اونها هم باید همهٔ تسهیلات جامعه به شکل یکسان بهره ببرند بدون هیچگونه تبعیضی.
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 13:46
perser68 - فلوریدا - امریکا
بهروز رضا زده سیدنی استرالیا. گرگ تو پوست گوسفند،خوبه که کاره یی نیستی‌ و شایدم هستی‌ اگه هستی‌ جز جیره خور رهبر منفورت خامنه‌ای،و کشتن و بردن چیز دیگه یی نداری که ارائه بدی!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 13:49
perser68 - فلوریدا - امریکا
مثل روز روشن که همجنس،،،، یه پدیدیی هست که فقط برای کشور‌های پیشرفته قابل تحمل و پذیرش و کشور‌های اسلام زده و عقب افتاده و البته که جیره بگیر‌ها هم نیاز به زمان دارن تا به امروز غرب برسن!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 13:54
perser68 - فلوریدا - امریکا
اسلام زده‌ها نیاز به مردایی دارن که ۳تا زن ببره،اولی‌ رو کتک بزنه دومی‌ رو از خونه بیرون کنه و سومی‌ رو آتیش بزنه و بعد بره سراغ چهارمی و جمهوری نکبت اسلامی و جیره خوراش براش کفّ بزنن!همجنسگرا چون بلد نیست کتک بزنه،یه عمر یه زن رو به گروگان بگیر،زن رو بدون سکس بپذیره،بلد نیست زن بدزده و بعد اونو با ۲۲ ضربه چاقو بکشه،معلومه که در جامعه اسلامزاده خمینی ملعون جایی نداره!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 14:02
perser68 - فلوریدا - امریکا
به من چه که همجنس.. چه می‌کنه،همینکه با خونواده من کاری نداره،مزاحم من نیست،سربار جامعه نیست،جای شکرش باقی‌!و در آخر ضربل مثل فارسی علف باید به دهن بزی خوش بیاد و بس!
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 14:07
amirehsan1 - آمستردام - هلند
زندگی برای همه هست، هر کسی‌ با هر احساسی‌ و هر دیدگاهی‌، این افراد هم جزئی از جامعه هستند ، باید به احساساتشون احترام گذاشت ، من خودم گرایشم به زنها است و از سوئ افراد همجنسگرا هیچ گاه بی‌ احترمی ندیدم ، پس من هم باید به احساساتشون احترام بگذارم و مورد تمسخرشون قرار ندم ، به امید ایرانی‌ آزاد با هر درک و احسایی،
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 14:14
Afshin London - لندن - انگلستان
حمله نظامی - رشت - ایران- فقط فرهنگ بعضی از هموطنان را داشته باش. برای هر چه که آرزوی موفقیت کنی همان وصله را به خودت میبندند. من هم برای همه همجنسگرایان به خصوص همجنسگرایان ایرانی آرزوی موفقیت دارم و با آرزوی آزادی همجنسگرایان در ایران عزیزمان،همچنین آرزوی درک بیشتر این موضوع توسط جامعه و خانواده. برای خیط کردن دسته مشخصی از کاربران این سایت: من نه فقط همجنسگرا هستم بلکه یک مسلمان زاده هستم که خیلی وقته که از اسلام برگشته ام. یعنی براحتی میتوانید منو دار بزنید تا کمی از عقده هایتان کاسته شود.
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 14:22
farfari - تهران - ایران
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا,, با حرف شما موافقم،،،جمعش کنین بابا،، همین مونده دیگه این‌ها توی ایران بریزن توی خیابون....
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 16:03
kurosh_alman - فرانکفورت - آلمان
چقدسر انسانها خود خواه هستند.... واقعا میمونه آدم... آقای نفر اول که کامنت دادی اگه خودت این درد را داشتی‌ بازم این حرف را میزدی؟؟؟؟ بابا دست خودش نیست چقدر آخه نفهمی چه ربطی به فرهنگ ایرانی‌ و غیر ایرانی‌ داره؟؟؟ هر چه مسلما ن رادیکال هست خودشون اینکار هستند فقط رو نمیکنند....
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 16:28
mosibat - بیرمینگهام - انگلستان
علی1111 موافقم با شما باید فرهنگ سازی بشه البته تو ایران خیلی سخته اگه دولتم کاری نداشته باشه این جامعه هستش که نمی پذیره این واقعیت رو. بالاخره این بدبختام ادمن دیگه کارشم نیمیشه کرد
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 17:04
feminism - لندن - انگلستان
Afshin London / افشین عزیز ، این جماعتِ کپک زدۀ اسلامی ، حاضرند به ناله های دختر 9 ساله اشان که در زیر تن لش ِ 54 ساله ای افتاده و دست و پا میزند گوش بسپارند ولی با هم جنسگرایی مخالفت دارند. این بیمارانِ جنون گرفتۀ شهوت ، هلهله و ولوله اشان برای فحشای اسلامی به آسمان میرود و چند همسری را امتیاز میدانند ولی برای هم جنسگرایی فتوا از میان خشتکشان استخراج میکنند . این آشفته روحان و پوسیدگانِ مغزی، افرادی هستند که در " انقلاب ، بین آزادی و امام حسین " گیر کرده اند و درجای میزنند. این عقب ماندگانِ ذهنی و اسلامزده ، ننه بزرگانی هستند که در کنار حجلۀ عروسانِ خانواده اشان به انتظار بدست آوردنِ پارچۀ خونین بکارت و نجابت مینشینند تا آبرویشان را در تاریخ نکبتِ زندگیشان به ثبت برسانند. این عجوزگانِ عصر حاضر ، تمام فکر و ذهنِ پریشانشان در لای پای مردم متمرکز است و دیگر هیچ !!!!! درود بر تو و همۀ آزاد اندیشان. از لحظات زندگیت لذت ببر و حتی آب دهانت را بر روی سخنانِ این جماعت نریز.
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 17:37
ukguy4u - لندن - بریتانیا
من نمیدونم مردم ایران کی میخوان درست بشن طرف استرالیا زندگی میکنه هنوز از ابتدایی رین مسائل حقوق بشر و علم حالیش نیست. لابد تو رستورانی چیزی طی میکشن والا! جون به جونمون کنن جهان سومی هستیم و افرادی مثل احمدی نژاد لیاقت ما رو دارن چون هنوز الفبای آزادی رو بلد نیستیم اینکه هر انسانی آزاده نوع زندگی خودشو خودش انتخاب کنه.
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 20:56
salomeh_f - ساکرامنتو - آمریکا
آقایونی که بد میگین راجع به این گروه از مردم، اینها که دست خودشون نیست این مشکل رو باید به عنوان یه ناهنجاری پذیرفت. اما در هر حال بهتر از اون پیامبری نیست که با دختر بچه ۷ ساله و ۹ ساله زناشویی میکنه؟!! این شما هستین که سرتون رو مثل کبک زیر برف کردین
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 21:19
sina_sahebdel - اربیل - عراق
ارزوی موفقیت باسه شماهایی که هنوز اونجا موندین . منم همین مشکل رو دارم انشالله که ازاد شه یة روزی . دوستان گی دوستون دارم
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 21:20
salomeh_f - ساکرامنتو - آمریکا
آقایونی که بد میگین راجع به این گروه از مردم، اینها که دست خودشون نیست باید به این مشکل به چشم یه ناهنجاری نگاه کرد، بهر حال بهتر از اون پیامبری نیست که با دختر بچه ۷ ساله و ۹ ساله زناشویی میکرد؟!! سرتون رو مثل کبک زیر برف کردین
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 21:24
mahssa - تگزاس - امریکا
واقعا سخته یه همچین دنیایی داشتن.ماها دنیای روزمره و عادی خودمونو میبینم . اما قضاوت درمورد دنیای همجنسگراها سخته چون فرهنگ سازی نشده
شنبه 30 ارديبهشت 1391 - 23:04
Danilprimmer - لندن - انگلستان
کسانی که نمیدونید و خیال می کنید که خیلی با فکر و منطق هستید ما هم ادم هستیم اگه منطق و شعور دارید بفهمید که ما گی ها این جور به دنیا اومدیم و میلیون ها إیرانی همجنسگراهستند. ما هم خدا رو قبول داریم و شما کسانی رو که ما رو خار و تحقیر میکنید و کردید نمی بخشیم بأشد که کسی که ما را به این طرز أفرید پاسخگوی شما بأشد
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 01:21
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
خیلی جالبه خوبه مملکت هیچ وقت دست شماها نمی افته والا ۱۰۰ پله از آخوند جماعت بدترش میکردید... خدارو شکر تو اعتیاد و مواد مخدر و دی اچ ال کردن جنس زن به حوزه خلیچ نشین و... حرف اول رو میزنیم با این قشر روشنفکر کپک زده از فردا هم جنس باز به تمام دنیا هم صادر خواهیم کرد .... این معضل هم جنس بازی هنوزکه هنوزه واسه خیلی از خانواده‌های غربی حل نشده اون وقت اینجا میخوان با چاشنی فرهنگ و علم و آزادی واسه نسل جدید عادیش کنند.. ایرونی هم که قربونش برم حد وسط نداره همین اولش میره به همون آخرش..... بابا والا به خدا خیلی هم کار سختی نیست آدم بعضی وقتها یک کم فکر کنه که از چی داره حمایت میکنه فقط مثل گوسفند بع بع بع بع خود شمایی که اینجا زنده باد زنده باد میکنی اگر دختر نوجوانتو با هم کلاسییش یا پسر تو با هم کلاسیش ببینی باز هم نسخه فرهنگی میپیچی ؟؟؟!!!!!!! چندش
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 05:58
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
فمنیسم . فکر میکنم شما تقاوت میان فمنیسم و لزبین رو نمیدونی!!!!!! در ضمن شما خیلی اون ناله هارو جدی نگیر خوب نیست اینقدر هم فال گوش وایسی! به زندگی خصوصی دیگران احترام بزار
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 06:04
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا
Salomeh. حالاچون 1400سال پیش پیامبر این کار رو کرده شما هم میرید که کشور رو بستر سازی کنید واسه تربیت همجنس بازان .. استدلال خوبی دارید بهتون تبریک میگم ایران 1000 تا مادر مثل شما داشته بهتون قول میدم هم جنس باز حتی به ده کوره های افریقا هم صادر میکنیم!!!!!!
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 09:09
فالون - ایران - ایران
salomeh_f - ساکرامنتو - آمریکا به تو و هم فکران پوسیده مغزت ! عایشه 9 ساله در عربستان هم از جثه بدنی و هم از ظرفیت بالاتری از شما برای همخوابگی برخورداره ! تفاوت زیست بوم و ژنتیک عرب ها رو فراموش نکنید ! همین الان هزاران نفر در جنوب ایران زیر 9 سال ازدواج می کنند ! هیچ ابلهی هم ایراد نمی گیره ! باور ازدواج زن و مرد برای شما این قدر سخته اما همجنس بازی رو می پذیرید ؟؟؟
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 12:58
perser68 - فلوریدا - امریکا
فالو ن ایران ایران. تو به تخصص باور داری یا نه!برای یکبار هم که شده، از یه متخصص مورد اطمینان سوال کن نه از آخوند جماعت مثل بهروز رضا زده سیدنی استرالیا که ممکن یه روزی در خانواده خودت هم اتفاق بیفته،بدونی که چه بکنی‌!
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 22:00
perser68 - فلوریدا - امریکا
fafariتهران ایران. من با شما افکار آخوندی مخالفم و در زندگی‌ دیگران دخالت نمیکنم!
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 22:02
perser68 - فلوریدا - امریکا
،فالو ن ایران ایران. وقتی‌ منطقت اینه،کسی‌ از تو انتظار بهتر از این نداره،فقط یه چیزی رو تو مغزت بکن،همجنسگرایی چیزیه که محو نمی‌شه و هزاران همجنسگرا همین الان که داری کامنت منو میخونی دارن از شکم مادرشون بدنیا میان و بالا بری پاین بیایی نمیتونی با شرور نوشتن سرتو تو برف کنی‌!.
یکشنبه 31 ارديبهشت 1391 - 21:54
فالون - ایران - ایران
perser68 - فلوریدا - امریکا هزاران نه ، بلکه میلیون ها فاحشه هم همین الان که داری کامنت من رو می خونی دارن به دنیا میان ! آیا فاحشگی رو تایید می کنی ! دلیل عاقلانه تری بیار ! دانشمندا توش موندن بعد تو از چی دفاع می کنی !؟
دوشنبه 1 خرداد 1391 - 10:06
perser68 - فلوریدا - امریکا
ایران ایران نه فاحشه رو قبول ندارم چون بدون مرد فاسد فاحشه معنا نداره!نه همجنسگرا!
دوشنبه 1 خرداد 1391 - 21:35
zedehal95 - آمستردام - هلند
feminism -لندن -انگلستان - شما ۴ تا جمله نوشتی ، همش یا فحش بود یا با زیر کمر سر و کار داشت، اگر از مردا سر افکنده شدی و بهت نارو زدند که اینجوری کمبود پیدا کردی ، دلیل نمیشه که همه مرد ها اینجوری باشند ! به قول دوستان شما میدونی فرق فمینیست و لزبین چیه ؟
دوشنبه 1 خرداد 1391 - 21:52
gara bag - ریس ویک - هلند
این رضازاده استرالیا‌ای را میبینیند، اینجا هلند هم از این تیپها زیاده،یارو بخاطره اقامت گرفتن خودشو مجاهد نشون میده و وقتی که اقامتش را گرفت سریع میره پاسپورت ایرانیشو میگیره و ساندیس خر می‌شه.آخه تو را چه به استرالیا.تو باید همان ایران بودی و پاچه‌خواری میکردی. شما هجنس گرا‌ها را با بچه باز اشتباهی‌ گرفتید،همجنس گراها دست خودشون نیست اینطوری بدنیا آماده اند و حقٔ زندگی‌ دارند و همیشه هم سعی‌ میکنند که هم تیپیهای خود را برای دوستی‌ انتخاب کنند و پیدا کنند، ولی‌ بچه باز به بچه‌های کوچک تجاوز میکنند،
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 01:27
kokex - ‫فرانکفورت - ‫آلمان
‫مرد همجنسباز هیچی نداره وقتی مردونگیش رفت غیرتش میره و در مرد بی غیرت هیچ خیری نیست. ‫اخر زمان یعنی همین. ‫شیطان کارهای زشتشان را در نظرشان زیبا جلوه میدهد. ‫واقعا چه باید گفت ؟!!!
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 09:15
kokex - ‫فرانکفورت - ‫آلمان
بهروزرضازاده - سیدنی - استرالیا. ‫. ‫دوست و برادر عزیز حرفهای شما مثل همیشه صحیح و منطقیست. ‫من یاد این آیه می افتم که الله سبحان و تعالی می فرمایند. ‫ای محمد تو کوران و کران را نمی توانی بینا و شنوا کنی ..... ‫صحبت بااین جماعت که از خدا حیا ندارند فایده ندارد
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 09:24
kebria24 - کرمانشاه - ایران
همجنس گرایی تو فکر من نمیگنجه دوستم ندارم فکرم رو باهاش مشغول کنم
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 10:12
kebria24 - کرمانشاه - ایران
feminism تو فقط آخوندها رو میشناسی بخاطر همینم هست چیزی از اسلام حالیت نیست بهتم حق میدم اونجور حرف بزنی،رعایت کردن قوانین اسلام یعنی آرامش کامل تو زندگی.البته نه اسلامی که آخوندها میگن......اینکه تا 4 زن گرفتن در اسلام جایزه بخاطر روحیه تنوع طلبی آقایانه و این یعنی آزادی،مردها اگه اسلامم نگه زیرکی یا صیغه میکنند یا چند ده یا صدتا دوست زن دارند پس چه بهتر طبق حرف خدا برن شرعی این تنوع طلبی رو بخابونن پس نتیجه میگیریم درست زندگی کردن طبق قوانین قران برای بزدلا جرات میخاد و چون جرات ندارن به فحش به خدا و اسلام متوسل میشن که خودشون رو توجیه کنن.
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 10:26
kebria24 - کرمانشاه - ایران
قابل توجه افرادی که فکر میکنند اگه از کلام قرآن صحبت کنی یا آخوند هستی یا ساندیس خوری.این دو قشر(آخوند و بسیجی و امثال انها)همه به غیر اینکه همجنس بازن بچه بازم هستن پس حقیقت قران رو با افکار آخوندی اشتباه نگیرید چون خدای اونا علی و حسین هست و خدای ما الله.وفرق کسی که خدا و غیر خدا رو میپرسته خیلی خیلی زیاده.البته اونا به علی و حسینم دروغ میگن و فراموش نشه که علی و حسین بزرگوارند و تنها وسیله ای هستن تو دست آخوندا برای پوشاندن کثافت کاریهاشون.
‌سه شنبه 2 خرداد 1391 - 15:33
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.