اولین انقلاب جنسی چه زمانی اتفاق افتاده است؟

ماخای برهنه (La maja desnuda) تابلویی است اسپانیایی از حدود سال ۱۸۰۰ که نخستین ترسیم از موی زهار زن در تابلوهای بزرگ اروپایی به‌شمار می‌آید.

یک تاریخدان انگلیسی در کتابی جدید مدعی شده که سنگ بنای اندیشه نوین بشر درباره عُرف جنسی و رویکرد آزادی‌محور در قبال مسئله سکس در دوران معاصر و دهه ۶۰ میلادی رقم نخورده، بلکه نقطه تحول رفتار جنسی آدمی به سالیانی بسیار پیشتر و دهه ۱۷۶۰ میلادی باز می‌گردد، زمانی که نوعی «انقلاب جنسی» شکل گرفت و رویکرد تازه بشر را در قبال مسئله سکس نهادینه

کرد.
 


کتاب یاد شده به قلم فرامرز دَبهوی‌والا، نویسنده و مورخ از دانشگاه آکسفورد، با عنوان «سرمنشأ سکس» به چاپ رسیده.

 
سایت «براوزر» گفت‌وگویی با این نویسنده و مورخ انجام داده که چکیده آن که در سایت انگلیسی «سالن» به چاپ رسیده‌است. برگردانی از این گفت‌وگو را در ادامه خواهید خواند:
 
درباره کتاب‌تان، «سرمنشأ سکس»، برایمان بگویید.
 
فرامرز دبهوی‌والا: به عنوان یک تاریخدان خیلی شانس آوردم، چندان هم برایم فرقی نمی‌کند که کتابم چقدر بر روی زندگی خصوصی افراد تأثیر بگذارد. یک تاریخدان همیشه آرزویش این است که به موضوعی بربخورد که حائز اهمیت است و ابعاد آن نیز پیشتر شکافته نشده و بکر مانده‌باشد؛ شانسی که من آوردم در واقع بر سر همین موضوع بود. کلی ماجرا و موضوع درباره وقایع عصر روشنگری اروپا وجود داشت که به خودی خود خارق‌العاده بودند و برآیند کلی‌شان به انقلابی جنسی انجامیده بود. با این همه هیچ کدام از این رویدادها در یک جا گردآوری نشده و مورد بررسی قرار نگرفته بود، ازین رو من تلاش کردم که یک تاریخچه کامل پیرامون این موضع به نگارش درآورم.
 
 اجازه بدهید درباره نوع تحولاتی که در کتابم مورد بحث قرار گرفته مثالی بزنم: تا قرن هفدهم میلادی، «سکس خارج از ازدواج» غیرقانونی به شمار می‌آمد و افرادی که به این عمل مبادرت می‌ورزیدند مجازات می‌شدند. کیفرهای تعیین شده برای این نوع رابطه جنسی مدام تشدید می‌شد و آخرین کسی که به جرم زنا در انگلستان اعدام شد در سال ۱۶۵۴ به دار آویخته شد. اگر این بازه صد ساله از تاریخ را مثل یک فیلم از زمان این اعدام تا سال ۱۷۵۴ بر روی دور تند تماشا کنید، تغییری را در  رفتار انسان‌ها مشاهده خواهید کرد. گویی در این برهه از تاریخ روندی شتابدار از روابط جنسی خارج از ازدواج را ملاحظه می‌کنیم، که دیگر با تنبیه و مجازات روبه‌رو نمی‌شود.
 
جان ویلکس، سیاست‌مدار تندروی انگلیسی، در نوشتاری با نام «سلسله مقالاتی در باب زنان» جمله معروفی دارد با این مضمون که: «قبل از آنکه تسلیم مرگ شویم، به‌جز چند هم‌آغوشی خوب، زندگی چیز زیاد دیگری در چنته ندارد.» به باور من آنچه ویلکس گفته جان‌مایه اندیشه نوین درباره هدف زندگی، عظمت لذت جنسی و نقش سکس در حیات انسان‌ها بر روی کره زمین است. و این تازه یکی از چندین مرحله تحول جنسی است، به همین دلیل من نام «نخستین انقلاب جنسی» را بر این دوره گذاشته‌ام.
 
چرا این تغییر در رویکرد بشر اتفاق افتاد؟
 
دبهوی‌والا: این تغییرات شامل چند بخش می‌شود، یکی از مهم‌ترین آنها رشد شهرنشینی بود. تا سده هفدهم میلادی، تنها بخش بسیار کوچکی از شهروندان انگلیسی در شهرها زندگی می‌کردند. بیشتر انگلیسی‌ها در آن زمان در روستاها و جوامع کوچک چند صد نفره زندگی می‌کردند. در چنین جوامع محدودی اجرای آموزه‌های دینی، و هدایت جنسی و مدیریت سیاسی افراد کار دشواری نیست. با این وجود در اواخر قرن هفدهم میلادی حرکت به سمت شهرنشینی با رشدی تصاعدی مواجه شد. تا پایان قرون وسطی، جمعیتی متشکل از ۴۰ هزار نفر در لندن زندگی می‌کردند اما بعد از آن تا سال ۱۸۰۰، لندن بزرگترین شهر جهان با بیش از یک میلیون سکنه بود.
 
لندن نقطه تمرکز اصلی کتاب من است، چون سبک جدید زندگی در چنین شهرهایی انواع فرصت‌های مختلف را برای برخورداری از روابط جنسی آزاد و تبادل باورهای گوناگون برای اعضای جامعه به ارمغان آورد. در همین دوره رسانه‌های گروهی نیز در لندن پا به عرصه جامعه می‌گذارند. از دیدگاه اندیشه‌شناسی، در این مرحله است که شهروندان از باورهای قدیمی خود مبنی بر اعتبار بی چون و چرای کتاب مقدس و وجود قدرتی بیرونی فاصله گرفته و به سوی این باور حرکت می‌کنند که «وجدان فردی» و «خِرد» تنها ابزار واقعی سنجش میان درستی و نادرستی است. این تحول نیز در کنار دیگر موارد عامل مهمی در سستی تفکر سنتی درباره اخلاق و سکس است. 
 
شما درباره تحولی زلزله‌وار در رویکرد انسان در قبال مسئله سکس صحبت می‌کنید، اما روسپی‌ها در درازای تاریخ حضوری ثابت داشته و شیطنت‌های جنسی هم که از دیرباز جزو رفتارهای همیشگی بشر بوده‌است.
 
دبهوی‌والا: فکر این که همه چیز همیشه ثابت است و سرشت انسان بدون تغییر باقی می‌ماند خیلی خوشایند است. اما من چندان با این نظر موافق نیستم. البته، مردم بسیاری در دوران پیش از قرن هجدهم میلادی هم خارج از پیوند زناشویی رابطه جنسی داشته‌اند. علاوه بر تمام مدارک موجود، ما با اطمینان از این واقعیت سخن می‌گوییم چون اسناد مجازات هزاران نفر که سالیانه به جرم رابطه جنسی «غیر قانونی» تنبیه می‌شدند در اختیارمان قرار دارد. می‌دانیم که هزاران نفر دیگر نیز وجود داشته‌اند که به رغم انجام این عمل و هم‌آغوشی خارج از عقد ازدواج بدون این که شناخته یا دستگیر شوند به زندگی خود ادامه دادند. اما نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن توجه کرد این واقعیت است که مَنِش جامعه غرب در کشاکش این تحول‌ها و رویدادها آرام آرام تغییر کرد.
 
تا قرن ۱۸ میلادی باور غالب درباره سکس این بود که این حقیقتِ زندگی، عملی گناه‌آلود است که آزاد گذاشتن آن خطر بالقوه زیادی دارد، و اینکه تنها جایی که می‌توان به سکس پرداخت فقط و فقط در قالب ازدواج است. بخش عظیمی از نیروی جامعه صرف مهار و تربیت جنسی افراد توسط مراکزی مانند کلیساها، مکان‌های دولتی و مردم عادی می‌شد. در آن دوران نظام مدون انتظامی وجود نداشت و این مردم کوچه و بازار بودند که به نوبت به عنوان پاسبان، دادرس و نگهبان ایفای نقش می‌کردند و عرف‌ها را به شیوه گروهی در جوامع خود اجرا می‌کردند. 
 
در نتیجه شرایط آن دوران، امروزه ما می‌توانیم داده‌های مربوط به سده‌های دور را مورد بررسی دقیق قرار دهیم. برای نمونه می‌توانیم فراوانی رابطه جنسی خارج از ازدواج را در جوامع قدیمی اندازه‌گیری کنیم، چون در آن زمان مردم دانش کافی درباره پیشگیری از بارداری ناخواسته نداشتند، و از درک دقیق چگونگی آبستن شدن زنان عاجز بودند. طبیعتاً روش‌های پیشگیری از بارداری نیز در رفتار جنسی افراد جایی نداشتند. در نتیجه، داده‌های اطلاعاتی بسیار خوبی درباره تولد‌های خارج از ازدواج و نیز تولد در هفت ماه اول ازدواج در دست داریم که نشانه مستدلی از رابطه جنسی افراد در دوران پیش از ازدواج می‌باشد.
 
آمار حاصل از این داده‌ها، که برای نمونه کل انگلستان را تحت پوشش قرار داده، نشان می‌دهد که در سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی تأثیر این نظام جنسی منجر به تعداد کمی تولد خارج از ازدواج شد. در ۱۶۵۰، تنها یک درصد نوزادان متولد شده «نامشروع» بودند. تا سال ۱۸۰۰، این رقم به حدود ۲۵ درصد در میان فرزندان اول خانواده‌ها افزایش یافت و در همین زمان آمار حاکی از بارداری ۴۰ درصد از نوعروسان در زمان ازدواج است. انفجار جنسی‌ای که در این دوره به چشم می‌خورد در نوع خود بی‌سابقه است و در نهایت به ریشه دواندن نوعی عُرف در جامعه می‌انجامد. بنابراین فکر می‌کنم که به موازات این تغییر رویکرد جنسی می‌توانیم یک تحول رفتاری آشکار را در قرن هجدهم میلادی دنبال کنیم.

رأی دهید
ShAbBaNu - لندن - بریتانیا
چیزی نیست که! همش سیصد و پنجاه و چند سال عقبیم! هنوز هم دنبال بهانه میگردیم که مردم رو دار بزنیم، مال پدرمون نیست که، کی‌ دلش سوخته.
دوشنبه 28 فروردين 1391 - 09:31
mashady - منچستر - انگليس
«قبل از آنکه تسلیم مرگ شویم، به‌جز چند هم‌آغوشی خوب، زندگی چیز زیاد دیگری در چنته ندارد.» جان ویلکس
دوشنبه 28 فروردين 1391 - 11:55
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.