شکستن سکوت 6 ماهه در اسیدپاشی به مادر و دختر
عاملان اسیدپاشی هولناک مادر و دختر ایلامی پس از 6 ماه وقتی چارهای در فرار از واقعیت ندیدند اعترافات تکاندهندهای داشتند. نیمه شب 18 تیرماه سالجاری بود که عموهای خانوادهای بالای سر مادر و دختری رفته و روی آنان اسید پاشیدند. بنابه این گزارش، در حال حاضر پرونده اسیدپاشی به «زیور» و «یثری» در دادسرای عمومی و انقلاب ایلام در حال بررسی است و سرانجام پس از گذشت 6 ماه «یادگار» و «اسفندیار» برادرشوهرهای زیور لب به اعتراف باز کردند. وقتی این اسیدپاشی صورت گرفت یثری قبل از مرگ عنوان کرد هنگامی که به علت احساس سوختگی شدید، از خواب پرید در همان لحظه عمو و زنعمویش لیلا و یادگار، را دیده که مقابل وی و مادرش ایستاده بودند. همین ادعاها کافی بود تا سناریوی خانوادگی پیشروی تیم تحقیق قرار گیرد. بررسیها نشان داد اسفندیار مقدار 3 لیتر اسید از کرمانشاه خریداری کرده و به مدت چند ماه در صندوق عقب خودروی خود نگهداری میکرده تا اینکه بامداد روز 18 تیرماه سالجاری «اسفندیار» اسیدهای خریداری شده را برای انجام عمل شوم خود در اختیار «یادگار» قرار میدهد. یادگار در اعترافات تکاندهندهای گفت: همان روز در نقشهای از پیش طراحی شده 3 لیتر اسید را روی صورت و بدن یثری و زیور که در خواب بودند، پاشیدم و پس از آن بدون توجه به فریادهای مادر و دختر به رختخواب خود بازگشته و خوابیدم. به گزارش پرونده، یثری چند روز پس از این حادثه به علت شدت جراحات وارده ناشی از سوختگی اسید جان خود را از دست داده و زیور نیز در حال حاضر در حال سپری کردن طول درمان است. عموهای این خانواده بازداشت شدند اما تا 13 دیماه اعتراف نکردند تا اینکه یادگار گفت: یک سال پیش از این حادثه احسان، خواهرزاده همسرم از طریق لیلا که خالهاش بود و من از «یثری» خواستگاری کرده بود که با پاسخ منفی یثری و مادرش روبهرو شدیم و پس از شنیدن پاسخ منفی بارها آنان را تهدید به مرگ و انتقام کردیم. «اسفندیار» نیز چندین مرتبه از زیور درخواست ازدواج کرد اما با پاسخ منفی وی روبهرو شده بود.«اسفندیار» در اعترافات خود گفت: ظرفی را که اسید درون آن نگهداری میشد در کانالی در نزدیکی دادگستری شهر سرابله انداختم. پلیس پس از اعترافات عموهای وحشت آنان را در برابر دوربین قرار داد تا به بازسازی صحنه اسیدپاشی بپردازند.اسفندیار در بخش دیگر از اعترافاتش گفت: با آرامش کامل زیورآلات زیور و یثری را که به علت اسبابکشی درون کیفشان قرار داشت دزدیدم و تحویل مادرم دادم که وی نیز اقدام به فروش این جواهرات کرده است.
