سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۰
بازار داغ اعدام، مروری به زندگی چهار اعدامی خمینیشهر
و سهلانگاری حکومت
محمد مصطفایی
خودنویس : دهم اکتبر به مناسبت روز جهانی مبارزه با اعدام، پنج نفر در ارومیه و سه نفر در سمنان اعدام شدند و نیز مراسم اعدام چهار نفر در خمینی شهر مهیاست. باز اعدام در این روز داغ داغ بود.
از چند روز پیش رسانههای دولتی خبر اعدام چهار مجرم خمینیشهر را که چندی پیش به اتهام تجاوز به عنف بازداشت شده بودند، را منتشر کردند، همچنین اعلام شد که پنج متهم دیگر این پرونده (تجاوز گروهی به دختران در باغی در خمینیشهر) متواری هستند، البته این خبرگزاریها اعلام نکردند که چهار متهم دیگر چه کسانی هستند و شغلشان چیست؟ اما به هر حال بنا بر این گذارده شده بود که چهار نفر از متهمان خمینیشهر در پارک باغ بهشت خمینی در منظر عمومی، اعدام گردند و از مردم نیز جهت تماشای این مراسم دعوت به عمل آوردند.
قبل از هر چیز بهتر است مروری کوتاه به زندگی این چهار مجرم بیاندازیم: از دوران کودکی این چهار مجرم اطلاعاتی در دست نیست. مسوولین دستگاه قضایی نیز سابقهای از دوران کودکی، خانواده، شغل و شرایط ارتکاب جرم و انگیزه جرم ارائه ندادهاند. اما از اطلاعاتی که در خصوص سابقه کیفری آنها منتشر شده است میتوان نتایجی را تحصیل نمود که به ترتیب به نظر گرامیتان میرسد.
عباس، مجرد و ۲۴ ساله است. او دو فقره آدمربایی در سال ۱۳۸۳ و یک رابطه نامشروع در سال ۱۳۸۷ داشته است، عباس زمانی که ۱۷ ساله بود برای اولین بار به اتهام آدمربایی بازداشت میگردد، نوجوان ۱۷ ساله که در گذشته زمینه ارتکاب جرم برایش فراهم شده و در این سن دست به ارتکاب اولین جرم رسمی خود زده و به عبارت دیگر رسما در ۱۷ سالگی بازداشت شده است. گذشته عباس با این سابقه، مشخص و محرز است، عباس فردی بوده است که در کودکی زمینه تربیت و آموزش و پرورش برایش فراهم نشده و در سن ۱۷ سالگی به جای آنکه در پشت میزهای مدرسه به تحصیل و تعلیم و تربیت بپردازد و بتواند پایاش را به دانشگاه باز نماید، جامعه پایاش را به دادگاه و زندان میکشاند.
پلیس و دستگاه قضایی و در مجموع حکومت برای اولین بار متوجه شد که عباس در ۱۷ سالگی مرتکب جرم شده است. (دقت بفرمایید کسی که امروز اعدام شد، در ۱۷ سالگی زنگ خطر را به مسوولان حکومت زده بود) او را بازداشت میکند و مدتی در زندان نگهداری میکند و سپس با در نظر گرفتن مجازاتی او را رها مینماید. حکومت وظیفهای بر عهده داشت و آن تعلیم و تربیت عباس و مراقبت پس از زندان بود. اگر عباس در همان کودکی از آموزش و پروش مناسب برخوردار بود و امکانات رشد اخلاقی و علمی برایش فراهم بود و نیازهای دوران کودکی، نوجوانی و جوانیاش تامین میگردید، پایش به زندان کشیده نمیشد، شاید بگوییم، حکومت نمیدانست که چنین شخصی پیش از ۱۷ سالگی امنیت شهروندان را بر هم زده است، اما نمیتوانیم بپذیریم که حکومت در بعد از ۱۷ سالکی این نوجوان و در اولین بازداشتاش، مطلع از فساد اخلاقی این نوجوان نبوده است. حکومت میتوانست او را تربیت کند و از همه مهمتر اینکه، پس از آزادی از زندان، مراقب او باشد. اما این کار را نکرد تا اینکه عباس مجددا مدتی کوتاهی دیگر و در همان ۱۷ سالگی، به همان اتهام بازداشت شد. باز هم حکومت هیچ امکانی برای تربیت عباس فراهم نکرد. حکومت این اجازه را داد که عباس تجربه بیشتری از جرم به دست آورد در اصل زمینه ارتکاب جرم را حکومت برای او فراهم کرد. حتی زمانی که پس از چند سال عباس با دختری به صورت خودخواسته رابطه برقرار کرده بود، حکومت او را بازداشت و به اتهام رابطه نامشروع عباس و دختر را محکوم نمود و اجازه نمیدهد که این دو بتوانند زندگی مشترکی را آغاز کند. به هر حال زمینه برای ارتکاب جرم برای عباس فراهم بود و او که میبایست از سوی حکومت مراقبت میشد، برای چهارمین بار مرتکب جرم شد، جرمی که در نهایت اعدامش را در ملا عام رقم زد. او در حال حاضر به اتهام تجاوز به عنف، حبس غیرقانونی و آدم ربایی مجازات به اعدام، ۲۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
رجبعلی معروف به رجب سیاه، مجرد، ۲۳ سال، او یک بار در کودکی به اتهام قدرتنمایی با چاقو و شرب خمر بازداشت شد، اما این نوجوان نیز همانند عباس هیچ حمایت قانونی و اجتماعی نشد و در نهایت به همراه عباس به اتهامات تجاوز به عنف، حبس غیرقانونی و آدم ربایی به مجازاتهای اعدام، ۲۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم گردید.
اصغر، مجرد، ۲۰ ساله است. سرگذشت اصغر نیز همانند عباس و رجبعلی است او نیز در کودکی به اتهامهای رابطه نامشروع، قدرتنمایی با قمه، شرب خمر بازداشت و محکوم گردید در آخرین بار به اتهام های تجاوز به عنف، حبس غیرقانونی و آدم ربایی به مجازاتهای اعدام، ۲۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
و در آخر منصور، مجرد، ۲۴ ساله است که یک بار در سال ۱۳۸۴ هنگامی که ۱۸ سال داشت به اتهام آدمربایی بازداشت میگردد. سرنوشت او همچون سرنوشت سه دوست دیگر خود است. این جوان نیز بالاخره به اتهامهای تجاوز به عنف، حبس غیرقانونی و آدم ربایی به مجازاتهای اعدام، ۲۸ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و احکام صادره برای هر چهار نفر اجرا میشود.
ملاحظه میفرمایید که سرگذشت این چهار جوان همانند یکدیگر بوده است، وجه مشترک همگی آنها این بود که هر چهار نفر مجرد بوده و توان ازدواج نداشتهاند، وضعیت اجتماعی آنها برای تربیت صحیحشان فراهم نبوده و هر چهار نفر از حقوقی که حتی قانون اساسی به آنها اعطا کرده است برخوردار نبودهاند. این چهار نفر میبایست مورد حمایتهای قانونی قرار میگرفتند که نگرفتند و در نهایت این چهار نفر به مجازاتهای مساوی محکوم و اعدام شدند. این چهار نفر در شرایطی اعدام میگردند که در اصل ریشه اصلی ارتکاب جرم توسط آنها بیلیاقتی حکومت و بیاهمیت جلوه دادن خواستههای اساسی و بدیهی آنها توسط حکومت بوده است.
حال میتوانید با آنچه مرقوم گردید خود قضاوت کنید که آیا باید نسبت به اعدام آنها شادی و پای کوبی کرد و در مراسم لرزش بدنشان شرکت نمود یا اینکه به حال خودمان و حکومتی که حاکماناش تنها راه برون رفت از بحران را اعدام میدانند، گریست؟ حکومتی که برای دیدن گرفت جان انسانها همچون مراسم عروسی، کارت دعوت میفرستد و عدهای را برای دست و پایکوبی و سوت زدن دعوت میکند و با این کار صورتمساله را پاک میکند و کوتاهی و سهلانگاری خود را نسبت به شهروندان ایرانی توجیه میکند.
ali1111 - ایران - تهران
|
مگه کسانی که در امریکا به اعدام محکوم می شوند یا در اروپا به حبس ابد همه انها تحصیل کرده هاروارد اند??!! در هر جامعه ای هست...محله هایی هست در اینجا و به خصوصا امریکا جرات نمی کنی روز روشن پا توش بگذاری ...اون لحظه که به زن شوهر دار جلوی روی شوهرش تجاوز می کرده تن اونها نمی لرزیده...برای تربیت این موجودات خیلی دیره...بکشیدشون بالا دار, کارت دعوت هم بفرستید... |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
|
کسی که در هفده سالگی آدم ربایی یا قمه کشی یا دزدی می کند چگونه باید مورد حمایت های قانونی قرار گیرد؟ همه جای دنیا چنین آدمی را مدتی زندانی می کنند بعد هم آزاد می کنند. احمقانه ترین جمله مقاله آن است که نداشتن امکان ازدواج (امکانی که برای بسیاری جوانان در همه جای دنیا فراهم نیست) را توجیهی برای محق نشان دادن متجاوزین می داند. به هر حال فرق زیادی نمی کند که چنین مجرمانی را اعدام کنند یا محکوم به حبس اند. در هر حال در همه جوامع چنین موجودات جنایت پیشه ای پیدا می شوند و حکومت وظیفه دارد برای حفظ بقیه مردم آنها را از حق زندگی آزاد در جامعه محروم کند. |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
601zagroz - مالزی - کوالالامپور
|
به نظر من نویسنده درست به قضیه پرداخته است. البته کسانی هستند به دیگران تجاوز می کنند ولی کسی به آنها کاری ندارد. دو اینکه می توان آدمها را آموزش داد و به جای اجازه دزدی و دزدیدن پول مردم، آن را صرف این افراد لایه های حاشیه نمود. اعدام راه حل نیست و فرار از مشکل و لاپوشانی آن است. ای کاش اعدام تمام می شد. هر روز اعدام یکی به بهانه تجاوز، آشوب، سرقت مسلحانه و .... کسی که مردم را به اتهام دزدی کتک می زد و آفتابه بر گردن افراد می آویخت، با ده زن لخت گرفتنش، حال اونی که اعدام می کنه، خدا داند در خلاء چه کند. اینها و سه هزار میلیاردی را چه کسی اعدام می کند، حتما دوستی که کامنت گذاشته انها را به خدا و روز قیامت می سپارد ولی برای این 4 جوان چه زود تصمیم مرگ می گیرند |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
Rad33 - انگلستان - لندن
|
به اسم این افراد خوب توجه کنید درست بر خلاف فیلمهای ضد ایرانی که اخوندها دستور ساختن وپخش کردنش رو میدن اسم این افراد ع ر ب ی هست. انگلستان |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
سارا خانوم - ایران - تهران
|
واقعا که خیلی بی غیرت هستید .... به زن و دختر خودتون هم تجاوز کنن می رین سابقه متجاوز رو در میارین ؟ دیگه شورشو در آوردید .. بی غیرت ها .. تف به کسی که این متن رو نوشته |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
oghab - فنلاند - هلسینکی
|
کسانی که در دوران نوجوانی قدرت نمائی می کنند و چاقو بدست می گیرند .بدون شک قبلا مورد تجاوزجنسی قرارگرفته بودن.هیچ ربطی به تربیت ندارد ....بخصوص در مناطقی که ارتباط اجتماعی سالم وجودندارد. ریشه بدبختی درفرهنگ است . |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
دنیای وحشی - ایران - تهران
|
خدارو شاهد می گیرم که نه طاقت شنیدن تجاوز و آزار مردم بی . گناه از یک سو و نه طاقت شنیدن اعدام مثلا گناهکاران را از سوی دیگر دارم .زیرا بر این باورم که هر دو دسته و گروه یک جورایی قربانی جوامع بیمار هستند و بایستی برای درمانش فکر اساسی کرد وگرنه اعدام و زندان مسکنی بیش نیست .بلکه بایستی معضل هارا بایستی به حداقل خود رساند .که آن هم به گمانم از نظر روانشناسی رسیدگی به مشکلات جوانان هست که بتوانند مشغول به تحصیل یا کار و تشکیل زندگی باشند و خلاصه کمکشان کرد که حداقل از یک زندگی نرمال برخوردار باشند و این هم وظیفه دولت با تدابیر مدبرانه اش میتواند میسر باشد و بس .به هرحال به امید روزی که اتفاقات ناگوار به حداقل خود برسد .آمین |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
قنشذهق - ا - اصفهان
|
دلیل وقوع این اتفاق عدم برخود با این افراد در گذشته بوده است این افراد از خانواده های مرف بوده ویکی از انها جزو خانواده شهید است و تا قبل ار این ماجرا این افراد هنگامی که به دلایل انجام جرم های کوچک و بزرگ دستگیر می شدند با رشوه و پارتی بازی بدون گذراندن دوران محکومیت خود ازاد میشدند و هر روز جرم های سنگین تری مربکب می شدند تا اینکه کار به اینجا رسید در زمانی که دغدغه حمهوری اسلامی دستگیری زنان فعالان سیاسی و روزنامه نگاران وهنرمندان وبرخورد با بد حجابی و جمع اوری انتن های ماهوارهای است و با توجه به رواج فساد بخصوص در بخش نیروهای انتظامی این افراد از مصونیت نسبی برخوردا هستند ودست به انواع جرایم مختلف می زنند |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
ekman - ایران - شیراز
|
جناب نگارنده(مصطفایی)،این کمترین و کوچکترین مجازات در حق این حیوان صفتان است،آیا اگر خدای نکرده یکی از عزیزان شما در بین قربانیان این تجاوز میبود و شما هم شاهد اجباری این تجاوز بودید،آیا پاهایتان نمیلرزید،آیا حاضر نبودید که بمیرید و این لحظات را نبینید؟. |
چهارشنبه 20 مهر 1390 |
|
ali1111 - ایران - تهران
|
Matilda71 - سوئد - سوئد. چکار باید باهاشون بکنند? اموزش?!! شما با اسب پاشکسته وسط بیابان چه میکنید?دیگه اعدام نباشه با حبس ابد موافقید?...یا می گوئید تقصیر تربیتشون بود بگذارید ازاد باشند حالا یک اشتباهی شده. لطفا وضعیت فرهنگی واجتماعی, هزینه و جمعیت و غیره ایران را با سوئد مقایسه نکنید همانطورکه وضعیت جرم و جنایت در یو کی و یو اس متفاوته..اونها که دیگه حکومتشون جمهوری اسلامی نیست!! |
پنجشنبه 21 مهر 1390 |
|
chatoli - ایران - تهران
|
هی میشینن این نویسندگان اینچنینی در مذمت اعدام کردن قلمفرسایی می کنن که اعدام خوب نیست و بد هست و چنین و چنان . بابا جون یه لحظه خودتو بزار جای خانواده آسیب دیده و ببین چه حالی بهت دست میده .اینقدر نگین اینها در بچگی هم جرم انجام دادن و چنین و چنان بودن . کسی راجع به زمینه های بروز جرم و جنایت الان بحث نمی کنه که تو نویسنده میای نقد می کنی داستان رو .زمان رو که نمیشه به عقب برد نویسنده محترم . در اینکه پیشگیری اهمیت زیادی داره اصلاً هیچ بنی بشری شک نداره اما الان اینها رو منظورت این هست که ول کنن به امان خدا ؟ یا که خونه پرش چند سال بره زندون یا همون دانشگاه جرم و جنایت و بعد بیان بیرون و بازم الهی به امید تو؟ |
پنجشنبه 21 مهر 1390 |
|
nader46 - انگلیس - لندن
|
کسانی که مخالف اعدام هستن نمیگن اینارو آزاد کنن،،اما نظر شخصی بنده اینه بعد خودتون قضاوت کنید کدومش بهتر جواب میده،،کسی که 1جنایت یا تجاوز انجام بده میدونه با همین یک مورد هم اعدام میشه،،پس میگه آب که از سر من گذشته،،حالا من به یک بچه تجاوز کردم باید بمیرم،،به هزار تا هم تجاوز وقتل کنم بازم همونه،،پس بیشتر این کارو میکنه،،به نظر من اول ،،باید به اینجور اشخاص،،مخصوصاّ متجاوزین به کودکان را اول یک بطری ..............بعد هم همون بطری را بشکونن،،بعد در یک سلول یکی دو متری با کفپوش کاه،بدون ملاقاتی،،حموم هم 6ماهی یه بار،،بیگاریهای سخت از کلهٔ سحر تا بوق سسگ،،اونم تا آخر عمر بدون بخشش،،حالا فکر کن کسانی باشن که ده یا بیست یا 40سال مثل جونور زندگی و روزی هزار بر آرزوی مرگ کننو عکسها و فیمهشون هم نشون داده بشه،،فکر نمیکنید کمتر کسی باشه که بخواد این جور زندگی کنه،،قصاص با همهٔ بیرحمی و انسانکشی در طول 1400سال ،،کارها را بد و بدتر کرده،جوابش هم فقط خشونت و تجاوز بیشتر بوده |
جمعه 22 مهر 1390 |
|
ZPS - ایران - تهران
|
خیلی کار بدی کردند که اعدامشون کردن. اینها رو باید تیکه تیکشون می کردن ، باید زجرشون میدادن !! اعدام که یه لحظست و تموم میشههه. شماها میفهمید تجاوز یعنی چی؟؟ اونهم به زن شوهر دار؟؟. تمام اون لحظه ها تا آخر عمر مثل کابوس جلوی چشم تمام اون زن و شوهراست. خیلی بدتر از کابوس. دیگه نمی تونند به زندگی عادیشون برگردن. کی می خواد جوابگو باشه |
جمعه 22 مهر 1390 |
|