گفتوگو با نخستین مدالآور دو و میدانی قهرمانی جهان برای ایران
احسان حدادی، ستارهی پرتاب دیسک ورزش ایران
احسان حدادی پس از افتخارآفرینی در مسابقات جهانی ۲۰۱۱ کرهی جنوبی به دنبال مدال در المپیک لندن است. وی در مصاحبه با دویچه وله از بیتوجهی مسئولان ورزش ایران، برگزاری اردوهای "سراسر شخصی" و امکان مهاجرت از ایران میگوید.
دویچه وله: آقای حدادی، مدتی است که از کسب موفقیت ارزشمند شما، در کسب مدال برنز پرتاب دیسک در مسابقات قهرمانی دوومیدانی جهان در سال ۲۰۱۱ میگذرد. ما الان در پاییز سال ۲۰۱۱ هستیم. وضعیت فعلیتان را چطور ارزیابی میکنید؟
احسان حدادی: همانطور که اطلاع دارید، من اولین کسی بودم که توانستم در مسابقات جهانی دوومیدانی جزو فینالیستها باشم و بتوانم در این مسابقات مدال بگیرم. شاید قبل از مسابقات فکر نمیکردم بتوانم جزو سه نفر اول باشم. به خاطر اینکه شرایطام شرایط مناسبی نبود. هم از لحاظ مربی که مربی نداشتم و هم از لحاظ امکانات به خاطر یک سری مسائل حاشیهای، نتوانستم خیلی خوب تمرین کند.
یک ماه قبل از مسابقات جهانی، به اردوی روسیه رفتم و در آنجا با یکی از مربیهای حاضر صحبت کردم و از ایشان خواستم این چند وقت را تا شروع مسابقات به من کمک کنند که ایشان و همینطور دوستان دیگری که داشتم، خیلی کمکام کردند. ولی در صورت وجود امکانات، تواناییهای من خیلی بیشتر بود. همانطور که میدانید من در سال ۲۰۰۸، ۶۹ متر و ۱۲ سانت را در برلین آلمان پرتاب کردم. سه روز بعد در اسپانیا، ۶۹ متر و ۳۲ سانت پرتاب کردم، ولی متأسفانه به خاطر آسیبدیدگیای که داشتم، نتوانستم در المپیک، نتیجهای را که خودم میخواستم بهدست بیاورم.
ولی باز نتیجهای که در این مسابقات جهانی گرفتم، خیلی خوب بود. چون توانستم به رکورد خودم نزدیک بشوم. هرچند دو، سه متر به رکوردم مانده است، ولی با این شرایط، خودم خیلی راضی بودم و امیدوارم بتوانم در چند ماهی که به المپیک مانده، با مربیای که قرار است به ایران بیاید و امکاناتی که دوستان در اختیارم میگذارند، بتوانیم خودمان را برای مسابقات المپیک آماده کنیم. چون رویداد خیلی بزرگی است و آرزوی هر ورزشکاری این است که در مسابقات المپیک شرکت کند.
الان که ما شانس مدالگرفتن در مسابقات المپیک را داریم، چقدر خوب است که همهی امکانات و شرایطی را که ورزشکارهای ما نیاز دارند، برایشان فراهم کنیم که نشود المپیک ۲۰۰۸ پکن که تیم ایران برود و فقط دوتا مدال بگیرد. تواناییهای بچههای ایران خیلی بالاتر از اینهاست.
شما به این نکته اشاره کردید که تمامی کامیابیتان برمیگردد به فعالیتها و پیگیریهای شخصی و انفرادی خودتان. برای اینکه هیچکدام از مسئولین ورزش ایران به دنبال تدارکات و پشتیبانی از شما در عرصهی دوومیدانی نبوده است. آیا با کسب مدال برنز پرتاب دیسک در مسابقات قهرمانی جهان، چشم مسئولین ورزش ایران، مقداری بیشتر باز شده نسبت به شما، یا اینکه هنوز هم که هنوز است، بیتوجهیهای گذشته پابرجا مانده است؟
شاید در رشتهی ما اینطوری باشد و در خیلی از رشتههای دیگر به شکل دیگری عمل بشود. اما در رشتهی ما، من خودم را مثال میزنم؛ موقعی که آقای هارتینگ از آلمان مشغول تمرین برای شرکت در مسابقات جهانی است، من حدود ۵ یا ۶ ساعت در صف بایستم که بتوانم ویزا بگیرم و کلاً تمام کارها را خودم انجام میدهم. خیلی از کارهایی که پیش پا افتادهاند و در کشورهای اروپایی و آمریکایی، مسئولین مربوطه آنها را انجام میدهند را در ایران ما خودمان پیگیری میکنیم.
اما در کل، باید فدراسیون دو و میدانی، وزارت ورزش و کمیتهی المپیک دست به دست هم بدهند که حالا که شانس به ما رو کرده و همه چیز هم جفت و جور شده است، در یک جو بدون حاشیه، ورزشکار را آرام کنند و به او امکانات بدهند که انشاالله بتوانند در لندن مدال بگیرند.
فکر میکنم اگر این اتفاق در لندن پیش بیاید و ما مدال بگیریم، با ارزشترین مدال ایران باشد. چون دوومیدانی در کل دنیا علاقهمندان بسیاری دارد و به آن بسیار احترام میگذارند. امیدوارم امکاناتی را که لازم دارم، برایم فراهم کنند و بتوانم تمام مردم ایران و ایرانیهایی که بیرون از ایران هستند را خوشحال کنم.
آقای حدادی، گفتید: «امکانات را برایم فراهم کنند» و مثال ویزا گرفتن را عنوان کردید. به جز آن، چه امکانات دیگری را انتظار دارید که مسئولین ورزش ایران برایتان آماده کنند؟
مثلاً تمام اردوها را من خودم آنالیز میکنم. خودم با مربی مینشینم و بررسی میکنیم که به کدام اردو برویم که خوب باشد. اما الان چند وقت است که این اردوها را نداریم. بالاخره باید کسی با ما باشد که مقدمات اردو رفتن ما را فراهم کند و ما دیگر به دنبال خرید بلیط هواپیما و امکانات تمرینی نباشیم.
یا مثلاً الان ما در ایران یک کمپ خوب برای دوومیدانی نداریم. شاید در رشتههای دیگری مانند تکواندو و کشتی چنین امکانی باشد، اما جایی که فقط مخصوص دوومیدانی باشد را نداریم. روحیات ورزشکارهای دوومیدانی با رشتههای دیگر فرق دارد و همیشه دوست دارند در جایی تمرین کنند که خیلی آرام باشد، ولی متأسفانه جایی که ما الان تمرین میکنیم، دقیقاً کنار اتوبانی در شرق تهران است و آنقدر از لحاظ سر و صدا و هوای کثیفی که آن منطقه دارد، سر تمرینمان اذیت میشویم که من واقعاً نمیتوانم تمرکز کنم.
به خاطر همین، همیشه سعی میکنم بیرون از ایران و در کشورهایی که امکانات دارند و ورزشکارهای خوبی دارند، تمرین کنم. فکر میکنم بهترین چیزی که میتواند یک ورزشکار را در اوج قرار بدهد، این است که در کنار ورزشکارهای خوب با امکانات خوب و علم پزشکی خوبی تمرین کند. مطمئناً باشید که انشاالله اگر این امکانات فراهم بشود، قول میدهم که [دیسک را] در لندن بالای ۷۰ متر پرتاب کنم.
ورزش دوومیدانی در ایران و بهخصوص رشتهی پرتاب دیسک، تا سالهای پیش از هیچ سابقه، سنت و تاریخچهی بینالمللیای برخوردار نبوده است. شما نخستین کسی هستید که در این رشته افتخارآفرینی کردهاید. چگونه پس خرج این همه تدارکات و مسافرتها را متحمل میشوید و کلاً مخارج زندگیتان را از چه منابعی تأمین میکنید؟
خدا را شکر من در خانوادهای زندگی میکنم که از لحاظ مالی زیاد مشکلی ندارم. شاید قشنگ نباشد الان بگویم، اما فکر میکنم کار خیلی زشتی است که مسئولین ورزشمان یا کسانی که بالاخره در کشورمان در ردههای بالا هستند، به ورزشکارها قولهایی میدهند و آنها را عملی نمیکنند. مثلاً بعد از بازیها به ورزشکارهایی که طلا گرفتهاند قول خانه دادهاند که این خانهها را به آنها ندادهاند و یا قولهای دیگری که عملی نکردهاند. بعد از مسابقات جهانی هم خیلی قولها به من دادند که متأسفانه هنوز هیچکدام از آنها عملی نشدهاند.
اما امیدوارم و از مسئولین ورزش کشورمان میخواهم در این ۱۰ ماهی که تا المپیک مانده، به خواستههای ورزشکارها توجه کنند و قولهایی را که به آنها دادهاند عملی کنند. تا ورزشکارها با یک فکر باز و انگیزهی خوب تمرین کنند. فکر نمیکنم ما در ایران آنقدر ورزشکار داشته باشیم که بتوانند در المپیک مدال بگیرند؛ نهایتا ۵ یا شش ورزشکار هستند. کسانی که در ورزش حرفهای هستند، بهخصوص در رشتهی ما، کل سال را باید تمرین کنند، بدون اینکه هیچ کار و یا شغلی داشته باشند. اما متأسفانه در ایران ما هیچ حامی مالیای نداریم. اسپانسر من قبلاً "نایک" بود، ولی به خاطر مشکلاتی که پیش آمد، نایک هم دیگر نپذیرفت.
شما در حال حاضر جزو نخبگان رشتهی پرتاب دیسک و دوومیدانی جهان هستید و تمامی ورزشکاران بزرگ دوومیدانی جهان، در حال حاضر، مورد حمایت اسپانسرها قرار گرفتهاند. چرا حمایت "نایک" از شما قطع شد؟
من مدیر برنامهای از روسیه دارم که با یکی دوتا شرکت صحبت کرده است. ولی متأسفانه به خاطر مشکلات تحریمها، مقداری سخت است و با ورزشکارهای ایرانی کار نمیکنند. من حتی امسال به خاطر تحریمها، به سه مسابقهی "دایموند لیگ" که یکی از آنها در نروژ و دوتای دیگر در آمریکا برگزار شدند، دعوت نشدم.
یعنی تحریمهای اقتصادی علیه کشور ایران شامل وضعیت و فعالیت ورزشکارهای بینالمللی ایرانی هم شده است؟
بله؛ تأثیر خود را در ورزش گذاشته است. کسی اسپانسر نمیشود و همانطور که گفتم، حتی مرا به مسابقات "دایموند لیگ" نروژ، نیویورک و یکی دیگر از شهرهای آمریکا دعوت نکردند و وقتی از مدیر برنامههایم علت آن را پرسیدم، ایشان گفتند: «چون شما در ایران زندگی میکنید و بهخاطر مشکلاتی که هست».
کمتر از یک سال تا بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن مانده است. شما بدون اینکه هیچ حسابی روی کمک ارگانهای دولتی ایران بکنید، بهطور مستقل چگونه میخواهید خودتان را آماده کنید؟
من همهی درآمدهایی را که دارم و کمکی که پدرم به من میکند را در حسابی میگذارم و از آنجا هزینه میکنم. تا الان هم خیلی هزینه کردهام و بعد از اینکه دستم آسیب دید، ۱۷-۱۸هزار یورو پول جراحی دستم را در آلمان دادم و یک ماه هم در آلمان بودم. اما هنوز به من هیچ مبلغی پرداخت نشده است. بیشتر اردوهایی را هم که میروم، با هزینهی خودم میروم.
برای این ۹ ماه هم انشالله مربیام تا ۲۰ روز دیگر به ایران میآید. برنامههایمان را نوشتهایم و همه را با همدیگر تنظیم کردهایم. اگر هم کسی بخواهد چوب لای چرخ ما بگذارد یا اذیتمان کند، هزینهها را خودم میدهم. چون فکر میکنم من توانایی آن را دارم که در المپیک مدال بگیرم. باید سه سال پیش این مدال را میگرفتم، ولی آسیب دیدم. الان هم خیلی خوب تمرین میکنم. چون مدال جهانی هم گرفتهام، انگیزهام خیلی بیشتر شده است.
در گفتوگویی که با سایت اینترنتی خودتان داشتید، روی این نکته تاکید کرده بودید که اگر لازم باشد، حاضرید به کشور دیگری مهاجرت کنید تا در خارج از ایران بتوانید بدون دردسر، فعالیت ورزشیتان را ادامه بدهید. اما همیشه زیر پرچم ایران در مسابقات بینالمللی شرکت کنید. آیا برنامهریزیهایتان در این زمینه جدیتر شده است؟
بله؛ دقیقاً همینطور است. من الان برنامههایم را هم که نوشتهام، تمام اردوهایم تا قبل از المپیک، بیرون از ایران است. کلاً در ۹ ماهی که تا المپیک مانده است، شاید ما بخواهیم سه هفته یا یک ماه در ایران باشیم. در اروپا و آمریکا و همینطور آفریقا اردوهای زیادی داریم.
فکر میکنم در آنجا تمرینکردن برای ورزشکار خیلی مؤثر است. چون ورزشکارهای دیگر دنیا، شاید اینقدر که ما در ایران حاشیه داریم، حاشیه نداشته باشند. اولین اردویمان هم که احتمالاً در آفریقای جنوبی خواهد بود، ۱۵ تا ۲۰ روز دیگر شروع میشود.
|