سوده راد -ابعاد دردناک اتفاقی که هفتههای اخیر در نروژ، این کشور آرام و کوچک اسکاندیناویایی رخ داد، با حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در آمریکا مقایسه میشود، با این حال تفاوتهای بسیاری در اهداف و نحوه اجرای این دو جنایتبشری به چشم میخورد. اینبار قاتل نه عملیاتی انتحاری در سر پروراندهو نه خود را به کشتن داده بود. او با انتشار یک مانیفست هزار و۵۰۰ صفحهای،نه تنها دلایل کارش را توضیح میدهد، بلکه به تجزیه و تحلیل آنچه در دنیای امروزی میگذرد هم میپردازد. یکی از ابعاد شخصیتی آندرس برویک، ضد فمینیسم بودن او است. نفرتی که انگیزهای چنین قوی میشود برای کشتار انسانها، بار دیگر حضور تفکر و احساسات مردسالارانه شدیدی را یادآور میشود که در دنیای امروزی نادیده گرفته میشوند. فمینیسم تا بهحال هیچ انسانی را نکشته است، ولی بیتردید انسانهای زیادی را به کشتن داده، یا زندانی و تبعید کرده است. میشل گلدبرگ، در مقالهای میگوید: «لبریزی آندرس برویک از خشم نسبت به زنان، او را تا آنجا پیش میبرد که خود را در جایگاه یک سرباز در میانه جنگهای صلیبی میپندارد. او معتقد است فمینیسم غرب را از درون متلاشی میکند و فضا را برای اسلامیسم [اسلام به عنوان یک ایدئولوژی و نه یک دین] مهیا میکند.» در حالیکه گروههای کنشگر برابریخواه در اروپا و همچنین احزاب سیاسی چپ، خطر بازگشت تفکر و قدرت بنیادگرایی دینی و اخلاقی را گوشزد میکنند، قاتل فاجعه نروژ که تاکنون تمام اتهامها را جز ارتکاب به جنایت پذیرفتهاست در بخشی از مانیفست خودکه آن را مانیفست ۲۰۸۰، بیانیه اروپایی استقلال نامیده است، آشکارا به فمینیسم و نقش زنان در آنچه او زنانه شدن غرب مینامد، اشاره کرده است. صاحبنظران معتقدند این مانیفست میتواند به عنوان یک تز علمی برضد چند فرهنگی لقی شود. تنفر یک قاتل از فمینیسم کشورهای اسکاندیناوی از بسیاری جهات، از جمله پیشرفت در وضع و اجرای قوانین تامینکننده حقوق برابر جنسیتی، شناخته شدهاند. واقعیت برابری جنسیتی در اوایل قرن نوزدهم بهطور جدی در اسکاندیناوی شروع به رشد کرد و هم اکنون حضور زنان در مقامهای بالای سیاسی و تجاری در این کشورها مشهود است. بسیاری از پژوهشهای علمی نشان میدهند که فمینیسم در این کشورها دیگر تابو نیست و به عنوان مثال در سوئد، کشور همسایه نروژ، حزب سیاسی فمینیسم مشغول فعالیت است. با اینهمه، هدف اصلی کشتار در جزیره اتویا، خانم گرو هارلم بروندتلند، اولین نخستوزیر زن در تاریخ نروژ و یکی از شخصیتهای برجسته و رهبران مردمسالاری اجتماعی نروژ بودهاست که به برابری جنسیتی اهمیت ویژهای میدهد. در سال ۱۹۸۶ خانم بروندتلند در دولت خود از بین ۱۸ وزیر کابینه، هشتوزیر زن انتخاب کرد و نخستین کابینه او با این شمار نماینده زن تشکیل شد. خوشبختانه او اندکی پیش از ورود قاتل جزیره را ترک گفته بود. برخی گزارشها حاکی از این هستند که اولین قربانی جزیزه اتویا، زیباترین دختر حاضر در محل بوده است بیتردید خشم و تنفر برویک از فمینیسم موردی استثنایی محسوب میشود و بازتاب تفکر عمومی این کشورها نیست، با این حال میتواند نشانهای دیگر از افزایش افراطیگری در بنیادگرایی دینی، اخلاقی و حتی نژادپرستی ملیتی باشد. برویک تنها دلیل این عمل وحشیانه خود را نفوذ و گسترش حضور زنان در جامعه بیان نمیکند. او بیش از هر چیز بر لزوم خالص نگهداشتننژاد، فرهنگ و سبک زندگی در اروپا سخن میگوید و آینده اروپا را در دستان مردانی ازنژاد خالص اروپایی میداند. او در تحلیلش به چندین فیلسوف و اندیشمند اروپایی دوران جدید، چون آنتونیو گرامشی، جورج لوکاس، بتی فریدان و آبراهام مازلو رجوع میکند. وقتی نوبت به تحلیل فمینیسم در مانیفست میرسد، مینویسد: «امروز، زنانه شدن فرهنگ اروپا که از دهه ۱۹۶۰ شتاب بیشتری گرفته، شدت یافتهاست. در واقع فمینیسم رادیکال امروزی با تکیه بر سیاست ضد استعماری خود از مهاجرت انبوه مسلمانان حمایت میکند.» او ادامه میدهد: «سرنوشت تمدن اروپایی وابسته به مردانیست که ثابتقدم در مقابل فمینسیم سیاستمدارانه مقاومت کنند.» او مینویسد: «آلت دست شدن مردان توسط زنان با فریبکاری در طول چندین دهه گذشته افزایش یافته است و این یکی از دلایل زنانه شدن- کنایه از ضعیف شدن- مردها در اروپاست.» برویک زنان قوی و خودباور را عامل و مقصر تنهایی و گوشهگیری خود میداند و مینویسد: «از روش زندگی به سبک سریال مخرب و تشویق کننده مردم به خودکشی یعنیسکس و شهرسsex and the City منزجرم که در آن مردها، مرد نیستند و تنها ابزاری برای برآورده کردن نیاز و دادن لذت جنسی و احساسی به الهههای فمینیست عصر جدیداند.» فتل عام دختران در پلی تکنیک مونترال بعد از ظهر روز ششم دسامبر ۱۹۸۹، مارک لپین ۲۵ ساله که مجهز به یک سلاح گرم نیمهاتوماتیک و یک چاقوی شکار بود، برای عملی کردن پروژهای که از مدتها پیش برایش برنامهریزی کرده بود، وارد دانشگاه مهندسی پلی تکنیک در مونترال کانادا شد. او مستقیماً به سمت سالنی رفت که در آن ۶۴ دانشجو و دو استاد دانشگاه در حال مطالعه بر مکانیک هوشمند بودند. بعد از اینکه با تهدید اسلحه دخترها و پسرها را به جمع شدن در دوسوی کلاس فراخواند، پسرها را مجبور کرد از کلاس خارج شوند. ۹ دانشجوی دختری که در کلاس حضور داشتند در گوشهای کنار هم جمع شده بودند. لپین فریاد میزد: «من با فمینیسم مبارزه میکنم. شما زن هستید و مهندس خواهید شد، شما فقط یک مشت فمینیست هستید!» دانشجویان فریاد میزدند: «ما فمینیست نیستیم، ما دانشجو هستیم. ما هرگز بر ضد مردان مبارزه نکردهایم.» ولی زن بودنشان دلیل کافی برای کشته شدنشان بود. از میان این ۹ دانشجو تنها سه نفر با جراحتهای سنگین زنده ماندند. تعداد کشتهشدگان حادثه دانشگاه پلیتکنیک تنها در ۲۰دقیقه به ۲۴ نفر رسید:۱۴ زن و ۱۴ مرد که قصد آرام کردن قاتل را داشتند. یکی از زنها به ضرب چاقو کشته شد و ۱۰نفر دیگر زخمی شند. لپین نیز در نهایت با شلیک گلولهای در مغز خود به زندگیاش پایان داد. پس ار مرگش در جیب او نوشتهای پیدا شد که در آن نوشته شده بود: «من تصمیم گرفتهام اد پترس و فمینیستهایی را که زندگی مرا هدر دادند به درک واصل کنم. آنها همیشه به دنبال برتری و حقوق بیشتر برای زنان هستند که با کوچک کردن و کم کردن حقوق مردها به دست میآید...»در فهرست قربانیانی که لپین فرصت نکرد جانشان را بگیرد، نام ۱۹ فمینیست دیگر هم آمده بود. جمله تکاندهنده او، «یک فمینیست خوب، یک فمینیست مرده است»، امروز شعار ضد فمینیستها است. ماسکولینیسم تفکر، نوشتهها و اعمال لپین و برویک هر دو از نشانهها و خصوصیتهای جریان ماسکولینیسم است. این جنبش که اوایل از آن به عنوان یک عکسالعمل یاد میشد در سالهای ۱۹۵۰ و پس از افزایش شمار طلاقها در آمریکا و اجبار مردها به پرداخت کمکهزینه زندگی به زنها پاگرفت ولی در طول زمان، فعالیت و گرایش به آن افزایش یافت. شمار سایتها و وبلاگهایی که بهخصوص در کبک کانادا بر ضد فمینیسم و برابری حقوقی زن و مرد فعالیت میکنند بسیار زیاد شده است. از این دسته میتوان به «گروه ماسکولینیست پس از گسست»، «جنبش وضعیت پدران» یا «مفتخر به مرد بودن» اشاره کرد که همه برضد «آپارتاید نژادپرستانه ضد مرد» فعالیت میکنند. گاهی این افراطگرایی تا آنجا پیش میرود که کاربران و نویسندگان این وبگاهها مدعی میشوند که در حادثه ۱۱ سپتامبر هیچ قربانی زنی وجود نداشته است و این حملهای به جنس مرد بوده است و بس. بسیاری از پیروان و کنشگران این جنبش با مدیریت بارداری و ختم داوطلبانه آن توسط زنان مخالف هستند و آن را تهدیدی برای قطع نسل مردان و فتح دنیا توسط زنان میدانند. واضح است که دشمن اصلی آنها فمینیستها و تفکرات فمینیستی است که زن را با مرد برابر میداند. به همین دلیل است که در سالهای ۱۹۷۰ و در اوج جنبش های فمینیستی اروپا این جمله بر سر زبانها افتاده بود: «فمینیسم جنایتی علیه بشریت است.»یادآوری میکنم که صرف زن بودن اعتقاد به برابری جنسیتی را تضمین نمیکند و در میان ماسکولینیستها نیز زنانی هستند که چیرگی مرد بر زن را میپسندند و مرد را مخلوق برتر میدانند. همانطور که مردان فمینیست که به برابری جنسیتی اعتقاد دارند کم نیستند. نوشتههای برویک، نشانگر عمق احساس نفرت و خشم او نسبت به حضور بیش از پیش زنان در عرصههای اجتماعی و برابری حقوق آنها با مردان است، اما آندرس برویک تنها کسی نیست که از زن و فمینیسم متنفر باشد. بیتردید آنها که خشونتها و تبعیضهای جنسیتی روزمره علیه زنان را روا میدارند از همین دسته هستند. رادیو زمانه
به نظر من فیمینست ازهر جهت یک ایدولوژی نژاد پرستی هست و محکوم به فناست.----. اما این خبرکه در حادثه ۱۱ سپتامبر هیچ قربانی زنی وجود نداشته است و این حملهای به جنس مرد بوده است و بس جالب بود چون منهم اسم هیچ زنی رو ندیدم!!.
اسلامیست ها هم اینگونه می اندیشند ! نو اندیشان دینی در ایران نیز نطق کرده اند که : در احکام اجتماعی و حقوق، به خصوص درباره مسایل زنان باید تاویل و بازخوانی موافق با عقل از آیه های قرآن صورت بگیرد. " مخصوصآ سورۀ نساء آیۀ 34 : مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهایی که (الله محمد) برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهایی که از اموالشان (در مورد زنان) میکنند. و زنان صالح، زنانی هستند که متواضعند، و در غیاب همسر خود،اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقی که خدا برای آنان قرار داده، حفظ میکنند. و (امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوری نمایید! و اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود، " آنها را تنبیه کنید" ! و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی بر آنها نجویید!
انتظار راه حل مشکلات و سوالات پیچده امروزی را نمیتوان از افکار مریض داشت و این شخص خودش مسئله بود و نه راه حل . اگر به زندگینامه شخصی این مرد مریض نگاه کنیم, بخاطر جدایی والدین او در سنین پایین دچار مشکلاتی شده که حتی بمادرش و خواهرش که به سبک یک زن معمول و متداول زندگی میکردند لقب " بدکاره " داده بود و این دلیل منطقی نمیتواند باشد که هر بچه ای که بخاطر جدایی والدینش, دست به چنین جنایتی بزند ! ولی مشکل دنیای مدرن که با ان گریبانگیر است و با کمال " خونسردی و شهامت " با ان برخورد میکند موضوع فمینیسم و سوالاتی که با این پدیده همراه هست میباشد که به تبادل نظر می نشیند و همانطوریکه این شخص قاتل و روانی مبالغه گویی کرده, هستند مردانی که خود و حقوق خود را در خطر میبیند که از سر نعمت فمینیسم از حقوق اجتماعی انان کمتر شده و هستند جامعه شناسان " بیطرف " که از فمینیسم شدن جامعه هشدار میدهند و الان سعی بر این دارند که مخصوصا در دوران کودکستان و مدرسه بر تعداد معلمهای مرد بیافزایند. و در
قسمت 2): مورد دفاع و منطق این شخص قاتل که باعث مشغله فکری من شده و بدنبال جوابم میگردم که امیدوارم انرا پیدا کنم این میباشد : مگر غیر از این است که فرهنگ ایران بخاطر جنگهای اسلامی مورد هجوم قرار گرفته و ما بعد از 1400 سال هنوز از این حمله های فرهنگی مینالیم, و اگر در این دنیای مدرن که خود این کشورها هم از لحاظ جذب کار افراد خارجی و با فرهنگ خارجی و سیل پناهندگان با فرهنگهای گوناگون که انها هم حق استفاده از " اداب و رسوم و فرهنگ " خود را دارند, ایا این امر باعث وحشت در این شخص قاتل نشده است که " اداب و رسوم و فرهنگ " خود را در خطر ببیند و در 1400 سال اینده در کشورش اثری از " اداب و رسوم و فرهنگ " نبیند, زیرا قوانین دمکراسی اجازه به انان برای به اجرا در اوردن اداب و رسوم و فرهنگ را میدهد ! با این سوالم قصد حق دادن به این شخص قاتل را ندارم و با او که باعث دردها و جدایی والدین از عزیزانشان شده احساس همدردی نمیکنم ولی این حق را دارم که بدنبال جوابم باشم . با سپاس
افرین . من نمی دونستم این اقا بر ضد تحجر مدرن به پا خواسته هر چند با کشتار مخالفم ولی این میلیونها مخالف تحجرمدرن یا همون زن سالاری باید دست بکار میشدن تا جلوی تباهی و به بیراهه رفتن بشریت به نام برابری در ظاهر و قدرت طلبی و انحصار درباطن قضیه بایستند.
حلیم تنها با پختن و له کردن گندم در دیگ بدست نمیآید بلکه اگر برای بدست گرفتن افسار جامعه، بین زن و مرد جنگ براه بیندازیم و اسم آنرا فمنیزم بگذاریم بعد احساسات انسانی، دوستی، عشق، محبت، فداکاری و همنوع دوستی را در هاون بکوبیم، کمی چاشنی "علم" به آن بیفزاییم و اسم آنرا سکس بگذاریم، دو ماده اصلی حلیم جامعه بشری را آماده کرده ایم. از این به بعد کافی است که آنرا در دیگی بپزیم و به خورد مردم بدهیم. حالا دیگر هیچکس نمیتواند با تجزیه و تحلیل، اجزای این حلیم را از یکدیگر تفکیک کند.
چرا میخواهید با چنین نظریاتی اصل صورت مسئله را پاک کنید .توسط یک اوباش و قاتل که اصالتی کاملا اروپایی داشته و با انگیزیه پاک کردن نسل اروپایی از نا خالصیهای وارد شده در آن یعنی همین شما ها که هر چه خودتان را به آن راه میزنید و میخواهید وانمود کنید که اروپایی هستید و میدانید که نیستید چون اصلا شما را قبول ندارند و هر کاری کنید همان کله سیاه مهاجری که باید برای چند روز زندگی نکبت بار هر تحقیری را بپذیری و با عضو شدن در این و آن سایت و پیام گذاشتن به عنوان هر کشور غربی و اروپایی نمی تواند ملاکی ودلیلی بر مدعیتان شود. پس باید هر لحظه منتظر آندرس برویک دیگری برای مرگتان باشید.شما هم که انسانهای کاملا آزادیخواه و اساسا مخالف اعدام هستید نهایتا قاتلینتان برای چند سال آب خنک و بعد هم روز از نو روزی از نو.
به نظر من فمنیستها با تندروی بیشتر به زنها آسیب میزنند ..خانواده رو که در اروپا از زنها گرفتند و خیلی از زنها حالا تنها هستند ...که موجب شده بیشتر آسیب پذیر باشند مخصوصا از نظر عاطفی و روحی ..در حالیکه این وضعیت بیشتر به نفع مردان هست ..چون اکثر مردها همواره دوست دارند که یک جور خانواده رو دور بزنن و تفریحات شخصی داشته باشند ..حالا با این وضعیت یک مرد 2 -3 سال با یک زنی زندگی میکنه و بچه دار میشه .بعد بچه رو میده زن بزرگ کنه ..و فقط مرد خرج بچه رو میده مثل پولی که به مهد کودک میدن ..خودش هم میره دنبال تفریح و عشق و حال ...
نویسندهء این مقاله برای توجیه تمام زیاده خواهی های زنانه و برای محکوم کردن مخالفین نژادپرستی فمینیسم چه حیلهء کثیفی را بکار برده است! یعنی ایشان گفته که هرکس با فمینیسم مشکل داشته باشد مثل این قاتل فکر می کند. واقعاً برای این خانم متاسفم.
khosh bavar - ایران - یزد آداب و رسوم وفرهنگ متناسب با نیازهای یک جامعه شکل میگیره وهیچوقت نمیتونه تحمیل بشه همانطور که خیلی از آداب و فرهنگ گذشته در مردمان امروزی نیست چون نیازی بهش ندارند اما خشونت به عنوان نقطه ضعف انسان با هر چیزی میتونه آمیخته بشه و جامعه رو به نابودی بکشه گفته های این قاتل دقیقاً قرقره و کپی شده سیاستمداران راستگرای نروژی است که تمام وسایل ارتباطی را به خدمت گرفتند تا از نفرت انگیزه ای بسازند برای به حرکت درآوردن مردم در جهت اهدافشان.
در مورد اینکه اروپا رو زنان به گند کشیدن کاملا با این عزیز موافقم اما با کشت و کشتار نه !! اونایی هم که این جمله بالایی رو قبول ندارن و احتمالا ته دلشون فحشم میدن اگه زنن که بهشون شب به خیر میگم و اگه مردن ضمن آرزوی طول عمر و سلامتی براشون از خدا میخوام 10 % بلایی که فمینیسم سر من یکی آورد سرشون بیاره تا بعدا حالشونو بپرسم
اکثر مردم فکر میکنن که فمینیسم جنبشی فقط زنانه است و ضد مردان.اما خوشبختانه کاربر خوش فکری مثلfeminism-لندن را هم دراین سایت داریم که با نوشته ها وطرزفکرش هم اشناییم ,,که من به شخصه از کامنت های وی وچند کاربر عزیز دیگر لذت میبرم.وباخاندن کامنت های این دوستان اطلاعات ومعلومات زیادی کسب کرده,واز همه این عزیزان سپاسگذارم.
فمنیستها تا حدی حق دارند از حق خود دفاع بکنند.اما در افراطی که از طرف فمنیستها تحمیل میشود جایگاه و ظرافت طبیعی خود را ازدست میدهند .از طرف دیگر نا اگاه در دام رل موشهای ازمایشگاهی محقان استکبار جهانی قرار میگیرند که در مورد کشور سوئد اتخاص شده است .به این صورت که در مدت تقریبا 80 سال می خواهند تغیرات د ن ا و تغیرات وخصوصیات مردانگی مردها را در جوامعی که زنها حکومت میکندرا برسی بکنند یک پروسه بسیارعظیم که خانمها در کشور اسکاندیناوی از ان بی خبرند . ولی ما در ایران با خبریم.از بحرانهای زن اسکاندیناوی که برای گریز از تنهایی در سن 43 به دیسکو و الکل پناه میبرد و انجا گریه مکنند.
nader46 نادر جان از لطف و مهربانیت بسیار متشکرم . همونطوری که بیان کردی متآسفانه برخی از کم سوادان بخصوص زن ستیزان اسلامی حتی با باور فمینیسم کوچکترین آشنائی ندارند و اینگونه می اندیشند که فمینیسم ها در صدد پایمال کردن حقوق مردان و یا شمشیر از روی بستن و قلع و قمع کردن مردانِ نازک دل میباشد ولی در حالیکه باور و تلاش آنها برای برابری حقوق زنان در مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میباشد . امّا اسلامیان , زن ستیزان و بیماران روحی که فقط مردانگیشان در حال خشم و شهوت نشان داده میشود, با شنیدن این بحث رنگ از رخشان میپرد و دلایل زنگ زدۀ من در آوردی را چون احادیثِ رهبران دینی اشان به خورد دیگران میدهند. موفق و کامیاب باشی .
saljog - تو که پایت را از آن محله ات انورتر نگذاشته ای بهتر است درباره زندگی در غرب نظر ندهی. حوشبختانه مانند شما نیستند که روز و شب زنهایتان را با دگنک کتک میزنید و اسید پاشی و سنگسار و ... ضمنا نژادپرستی تو و امثال تو تهوع اور است که اینگونه از نژاد سفید متنفرید. وای بر نادانی تان که حسادت و عقده شما را به کجا کشانده است.
senator7 -: فرهنگ موضوع پیچیده در دنیا میباشد که از یک لحاظ مانند فرزند یک خانواده میماند که هر چه تعداد فرزند کمتر, شاهد زندگی و ثروت و اسایش بیشتر در ان کاشانه میشویم و چون کشورهای بسیار کوچک و نو نسبت به ایران و هند دارای فرهنگهای متفاوت نیستند, بدینجهت هستند افرادیکه بخاطر نبود اگاهی, از فرهنگ جدید میترسند و هر شخصی و یا گروهی به منافع خودش فکر میکند که بیشتر صاحب قدرت و نفوذ شود و با جریحه دار کردن وجدان فرهنگی و ملی مردم باعث شستشوی مغزیشان شده که دست به چنین جنایتی میزنند که امیدوارم اینگونه اتفاقها جزو اخرین نوعش باشد که امروز هم شاهد هشدار Obama بودیم که از تقلید کردن اینگونه جنایت سخن گفت و یا شاهد دستگیری شخص متعصبی در اسپانیا بودیم که او قصد ترور مخالفان واتیکان را که در اسپانیا گردهمایی کردند با گاز شیمیایی را داشت !
katrina ممنونم از توجه و لطفت کاترینا جان, بله نرینه هائی که راه نفسان بسته شده است , را میتوان براحتی شناخت ! سلام و احترام من را به پدر گرامیت برسان .
arashbehdin دوست خوبم ایندسته از خطبه گویان و روضه خوانان فقط احادیث تازیزادگان و عربها را در مورد حجامت کردن و تنقیه و آداب خلا رفتن خوانده اند و دیگر هیچ . ناگفته نماند که کوچکترین دانش و آموخته ای راجع به فمینیسم هم ندارند, دقیقا چون محمد زن ستیز که پی در پی هدفش سرکوبی ,طعنه زدن و سرزنش زنان بوده است . محمد در کتاب نهج الفصاحه گفته: با زنان هم اساسا نباید گفت و گو کرد؛ چرا که هرگاه مردی با زنی خلوت کند، حتما قصد او میکند (حدیث 1004، ص 356) کاری که خودش میکرده, و صد البته پیروانش هم مجریان این احادیثِ تهوع آور و من در آوردی میباشند .
feminism - انگلستان - لندن. خانم عزیز! بی اطلاعی و نا اگاهی شما گناه دیگران نیست! ازدواج بی رویه زنان نروژی به مردان سومالیایی و گرویدن تعداد زیادی از زنان نروژی به اسلام, تعداد زیاد بچه های دورگه و انداختن هزینه بچه ها برگردن سیستم مالیاتی(دست رنج مردان دیگر) سئوالهای جدی است که مردم غرب من جمله من از زنان دارم! امروزه من به عنوان یک مرد بسیار احساس ناخوشایندی دارم وقتی در هر مرکز خرید پامیگذارم دهها زن برقع پوش با 10 تا 12 بچه قد و نیم قد می بینم! اکثر این زنان خانه دار هستند وهزینه بچه ها راهم دولت از مالیات ما میپردازد. خواهشا نگوئید ایران چنین و چنان است,. ایران راهم شما فیمینستهای برقع پوش نابود کردید.
feminism - دوست گرامی، اندیشه بسته و تعصب زده و عشیره ای اینها نمیگذارد یک زن را به دید یک انسان بنگرند زیرا زن همیشه وسیله ای برای نیازها و اوردن بچه و آشپزی و رفت و روب بوده و هست. از سوی دیگر، اینها باورهای دیگر را بجز رسوم قبیله های حجاز و دروغهای ملایان و رساله امام و ....را به رسمیت نمیشناسند و پیروان آنها را از نابودی میترسانند. بنابراین نژادپرستی و جنسیت پرستی در میانشان بیداد میکند. مانند ان نادانی که در ان بالا از نژادسفید بعنوان اهریمن یاد میکند. این موجود نمیداند که تاکنون هرچه تکنولوژی مدرن و دانش و ....است از سوی همین سفید پوستان نوآوری و ساخته شده و کاش کمی هم به این بیندیشند که خودشان از سده های پیش تاکنون حتی یک سوزن هم نتوانسته اند درست کنند.
sepherdad - هم میهن گرامی این خانم از انگلیس روبنده پوش نیست ...آنهایی که با چندتا بچه میبینی زنانی توسری خور و درگیر سنتها و آیین های قبیله ای تازی هستند و از خودشان اراده ای ندارند. به انها واژه ماسکولینیسم میخورد نه فمینیسم.
sepherdad جناب آقای دانا, نخست اگر شما با دیدگاه و نظریات من راجع به مذاهب بخصوص نکبتی به نام اسلامی که از غار برخاست, اطلاعی ندارید, " گناه من نیست " که مرا برقع پوش مینامید ! من نیز چون شما از تعداد افزون زنان مسلمانی که ماشین جوجه کشی اشان دمی از کار نمیافتد دلم بهم میریزد ولی اگر این زنان کمترین اطلاعاتی در مورد حقوق اجتماعی خود داشتند, نه تنها چشم بسته اسلام را نمیپذیرفتند بلکه در بوجود آوردن فرزندانشان شوهرانشان را هم مسئول میدانستند و خود نیز برای معاش زندگی کوشش میکردند! در ضمن برقع پوشان هرگز نمیتوانند فمینیسم باشند چون براحتی از حق انتخاب و چگونه زیستن خود گذشته اند و خود را بازیچۀ افکار پوچ و تهی اسلامی کرده اند. لطفا قبل از اینکه سخنی در مورد دیگران بگوئید کمی بیاندیشید و براحتی برچسبی به آنها نزنید !
arashbehdin - امریکا - اتلانتا. ارش جان, من یاد گرفتم انسانها رو بر اساس انچه انجام میدهن قضاوت کنم نه انچه میگویند! این افرادی که از دو سال پیش جامعه استرالیا رو تغییر داده اند, همگی با پناهندگی وارد شده اند و از مزایای جامعه فیمینیست(نژاد پرست) بشدت بهرمند شده اند,بدون پشتوانه فیمینست, دین که یک امر زنانه است و بدلیل ترس درونی زنان ساخته شده هرگز این شانس را پیدا نمیکرد که حکومت کند. در تمامی دانشگاهای استرالیا برای پذیرش زنان تسهیلاتی قائل شده اند!!! درخواست جدا کردن ساعت استخر ها! سال گذشته درNSW در یک استخر بدلیل در خواست زنان مسلمان انجام شد و امسال هم یک ایالت دیگر انرا انجام داد. تمامی باشگاهای ورزشی در استرالیا موظف شدن یک اتاق را به خانمها!! اختصاص دهند ودرمقابل اعتراض ما که خوب به باشگاه زنانه بروند! میگویند چون با شوهرشان به باشگاه میایند میخواهند در همین باشگاه باشن اما در اتاقی اختصاصی!!
arashbehdin - امریکا - اتلانتا. 2-- امروزه فیمینیست جاده صاف کن اینهاست وبا قوانین تبعیض امیز عملا در خدمت این متحجرین است. بنده میتوانم برای شما چند لینک بفرستم تا ببینید زنان نروژی چگونه تیشه به ریشه. ساختار دمکراتیک نروژ میزنند. شما به همین مقاله نگاه کنید:"دسته : زنان"!!!. اینها حتی مقالات را زنانه و مردانه کرده اند!! جنسیت تمام فکرشان را اشغال کرده, و این دقیقا فصل مشترکشان با مذهبیون است .
feminism - انگلستان - لندن. نه خانم عزیز, بنده از نظرات شخص شما کاملا مطلع هستم, ولی متاسفانه بدلیل همون اگاهی و بدلیل اگاهی از گروهای فعال اجتماعی وصرفنظر از گفته های شما, به کردار شما بیشتر اهمیت میدهم! برای مثال بنده هرگز نمی روم به دوستم بگویم بیا در این صفحه کامنت بزار در حمایت من!! بدلیل اینکه فقط فاشیستها هستند که فکر میکنند یک اندیشه یا نظر با تائید فردی تقویت میشود.شما کردارتان خیلی گویاتر هست از انچه میگویید.
sepherdad آقای بر آشفته و خشمگین , پس شما با آگاهی بر اینکه از نظرات و عقاید من کاملا مطلع بودید, آمدید و برچسب برقع پوش به من میچسبانید !! و از طرفی دیگر از آنجا که بسیار بدگمان و شکاک هستید, ادعا میکنید که دوستان من با نواختن کُرنای من به اینجا آمده اند و از من جانبداری میکنند !!!! واقعأ متأسفم که وقت و انرژیم را برای پاسخگوئی به شخصی چون شما گذاشتم , در آخر این را میگویم که " سر بی علم بدگمان باشد " !
feminism - انگلستان - لندن. بنده نه براشفته ام نه خشمیگن! براشفتگی نتیجه تعجب و عدم انتظار است در حالیکه جای هیچ تعجبی نیست! خشم هم بر کسی که نمی داند جایز نیست, چرا که توانایی افراد برای دانستن یکسان نیست. اما ظاهرا شما فراموش کردید اما من بخوبی بیاد دارم که چند وقت پیش روی فیسبوک برای یکی از دوستان غایب(در حال حاضر) نوشته بودی برو در پاسخ کسی بنویس . و ""پوژه اش رابخاک بمال"" !!! شما هنوز فرق تبادل نظر را با دعوا نمیدانید!. ثانیا دعوا برای چه? با چه کسی? با یک ایدی مجهول!!!??? بنده برای تمامی حرفهایم دلیل دارم! باشخص شما هم دعوایی ندارم! اما دروغ و تحجر قابل سر پوشیدن نیست! تفکر مورد نظر شما با هر اسمی که باشد یک باور مبتنی بر احساس است که در خاورمیانه مردم به ان دین ومذهب میگویند و همین طور که گفتید مثل مذهبیون تحمل گفتگو ندارید, چون متعصبید!.
sepherdad - هم میهن گرامی، احساس شما را درک میکنم. هرچند از دید من، افزایش مسلمانان در کشورهای غربی و دادن امکانات بیشتر به آنها برای گسترش و بکار بستن قوانین اسلامی و عشیره ای، بیشتر از باورهای دموکراتیک این کشورها و آزادی گفتار و باور و...سرچشمه میگیرد. اما شوربختانه دادن این آزادیها از سوی غربیها، سبب افزایش خواسته های این مردم شده و در آینده خواهیم دید قوانین شرعی اسلامی نیز در این کشورها قانونی خواهد شد. این مشکل باورهای اسلامی است که زن را از مرد جدا میکند، و این امتیازی که غربیها و کشورهای دموکراتیک به انها داده اند از روی همان احترام به باور دیگران است. هرچند که بسیار نادرست است و اینها اگر اصول زندگی غربی را نمیپسندند بیخود به این کشورها مهاجرت میکنند. بهرروی اشتباهی که اروپایی ها کردند در استرالیا و کانادا تکرار میشود اما سرانجامش بد خواهد بود.
sepherdad عزیز, انچه را که شما فرمودید و تشریح کردید متاسفانه در جهان اول شاهدش هستیم و این موضوع feminism هم عوض اینکه مردان و زنان را بهم نزدیکتر کند و این مردان بودند که اولین تظاهرات را برای بدست اوردن حقوق یکسان زنان برای انان به تظاهرات برخاستند ( May 1968 in France ) = مه ۱۹۶۸ فرانسه , ولی بمرور زمان تغییرمسیر داده و تبدیل به یک " قطب مخالف " در دول اول شد, ولی چون در کشور ایران, زنان بسیار محروم از حقوق اجتماعی هستند, برای دریافت حقوق اجتماعی ما مردان, بهتر است در دوشاش انان برای رسیدن به حقوقشان بجنگیم ! و غیر قابل ذکر نیست که نسل جدید مردان اروپا هم تا اندازه ای به feminism نگاه منفی دارند زیرا افسوس مردسالاری و قدرت از دست رفته خود را میخورنند که
قسمت 2): بعنوان مثال Charles Bukowski نویسنده و شاعر امریکایی چنین نظر وحشتناک و تلخ از feminism دارد که تا اندازه ای درد جامعه مردان امروزی دول اول را در این " نکته " منعکس کرد : وجود feminism در جامعه فقط بدینخاطر تشکیل و شکل گرفته که " زنهای زشت " را در جامعه integrate , adopt بشوند ! شاد و پیروز و برای حقوق همدیگر باشیم, تا حقوق اجتماعیمان ( مردان ) را از دست ندهیم !
khosh bavar - ایران - یزد. خوش باور عزیز, مرز میان حق و باطل همیشه روشن است هرکس در بطن خود میداند کاری که میکند درست است یا نه! انسان موجودی است دوپا و برای بقا به شرایطی نیاز دارد, بنده به هیچ عنوان متعقد نیستم که من باید برای حق مثلا ازدواج زن ایرانی با اتباع خارجی مبارزه کنم!! من خاطرم هست زمان جنگ ایران و عراق, هنوز خرمشهر در اشغال بود که یکی از دخترهای کوچه ما با یک عراقی ازدواج کرد!! شما اگر تاریخ را خوانده باشی و جریان ابومسلم و ان دهقان خراسانی که دخترش را به اعراب داده بود ,می بینی زنان به مرز و کشور اعتقادی ندارند, قدرت درک قراردادهای اجتماعی راندارند,. البته شاید دلیلش این باشد که قراردادهای اجتماعی همه محصول ذهن خلاق مردانه هستند, مردان زبان را خلق کردن و کشور افریدن, ادبیات وعلوم و هر چه هست بدست توانا وهوش بالای مردان ساخته شده, بیخود نیست شعار فیمینستها""مردا احمق هستند"" شده, و تاریخ رو تحریف و مسخره میکنند!! امروزه در تمامی دانشگاه وتحقیقات سعی بر کتمان حقیقت میشود و دلیلش فقط یک چیز است: در بین انسانها موجودی وجود دارد که با حقیقت بهر شکل مخالف است!
sepherdad چرا اینقدر دروغ میبافی ,من اصلا عضو فیس بوک نیستم , ... باشه کسی که این ادعایی را که داری ثابت نکنه !! مگر هر کسی که به نام فمینیسم در فیس بوک عضویت آن را داشته باشه , یعنی که فمینیسمی که در سایت ایرانیان یوکی عضو است ! اگر فرزند ... هستی این ادعایت را ثابت کن که من عضو فیس بوک هستم و به دوستانم گفتم که چنین و چنان کنند !
نرینه هائی که در اروپا زندگی میکنند و آی دی کشور ایران را دارند , آنقدر مردانگی و شهامت ندارند که حد اقل بگویند در کدام قبرستان زندگی میکنند و البته وجود خودشان را انکار کرده, زنان اروپائی را باردار میکنند و تخم و ترکه هاشون رو سر بار جامعه میکنند و دست آخر هم هنوز بدنبال حقوق از دست رفته اشان هستند ! آفتاب پرستانی که کوچکترین معلوماتی هم ندارند و ادعای خدایی میکنند, بیکاره هائی که زندگی و خانواده اشان پشیزی برایشان ارزش ندارد, حال آمده در این سایت زوزه میکشند و پاچۀ دیگران را میدرند . بیچاره زنی که نیمی از عمرش را برای چنین جانوری تباه کرده, حق داشته که فرار را بر قرار ترجیح دهد !
arashbehdin آرش عزیز در همین لندن کمپینی بنام No Sharia Law تشکیل یافته که گردانندگان اصلی آن ایرانیان میباشند و هدفشان رد کردن و نپذیرفتن قانون شرعی اسلام در انگلستان میباشد. شما میتوانید در گوگل سرچ کرده و آن را پیدا کنید, من اگر لینک آن را در اینجا نگذاشتم بدلیل این بود که قبلا یک و یا دو لینک را ارائه کردم که متاسفانه توسط این سایت چاپ نشد . شوربختانه اشخاصی چون آقای برآشفته sepherdad هستند که براحتی برچسبِ دروغ به دیگران میزنند و در مقابل سخنی که از دهانشان به بیرون پرتاپ میکنند کمترین مسئولیتی را نمیپذیرند و زن را چون محمد غارنشین, موجودی ناتوان و سست اراده میبینند ! این گروه از مردان, مردانگی اشان در خشم و شهوت نمودار میشود و دیگر هیچ . من بسیار خرسندم که هنوز مردان ایرانی نیکوسرشتی چون شما به حقوق زنان ارزش قائلید و آنها را بنا بر جنسیتشان قضاوت نمیکنید . متشکرم دوست خوبم.
arashbehdin آرش جان من این لینک را میگذارم و امیدوارم که مورد تأئید سایت قرار گرفته و درج شود. پیروز و سربلند باشی عزیز. https://iransolidarity.blogspot.com/