سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ - ۱۳ جولای ۲۰۱۰
با این حروف چطور تونستیم دیکته یاد بگیریم؟
ما واسه صداهای کاملا مشابه، حروف مختلف داریم.واسه این صدا ۲ تا حرف داریم: ت، طواسه این ۲ تا: هـ، حواسه این ۲ تا: ق، غواسه این ۲ تا: ء، عواسه این ۳ تا: ث، س، صو واسه این ۴ تا: ز، ذ، ض، ظاین یعنی:«شیشه» رو نمیشه غلط نوشت«دوغ» رو میشه ۱ جور غلط نوشت«غلط» رو میشه ۳ جور غلط نوشت«دست» رو میشه ۵ جور غلط نوشت«اینترنت» رو میشه ۷ جور غلط نوشت«سزاوار» رو میشه ۱۱ جور غلط نوشت«زلزله» رو میشه ۱۵ جور غلط نوشت«ستیز» رو میشه ۲۳ جور غلط نوشت«احتذار» رو میشه ۳۱ جور غلط نوشت«استحقاق» رو میشه ۹۵ جور غلط نوشتو «اهتزاز» رو میشه ۱۲۷ جور غلط نوشت!واغئن چتوری شد که ماحا طونصطیم دیکطه یاد بگیریم!؟
perfectman - هلند - اوترخت
|
من همون موقع که بچه بودم به این قضیه خیلی فکر میکردم و با خودم میگفتم باید بیان یه حرفه واحد برای تمام اصوات مشترک بذارن. بعد دیدیم اگه اینطوری بشه که دیگه فارسی نمیشه! ولی همه دیکته 20 میشن |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
pandora - آلمان - کلن
|
خیلیها پر از غلط مینویسند و ز گهواره تا گور نیاز به تمرین دیکته دارند |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
amir-amir - کانادا - تورنتو
|
امروزه بعضى از دانش آموزان نمى توانند چهار عمل اصلى ریاضیات را بدون کمک ماشین حساب انجام دهند |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
Masoud271 - امریکا - لوس انجلس
|
اگر حروف چینی یاد گرفته بودیم که وضعمان خیلی بدتر بود. واقعا چه پروفسور های پیدا میشود . این تمرکز و نبوغ را یک جایی بکار ببرید که بشود یک کیلو سبزی با ان خرید . حالا کلاس دومی ها هم یاد گرفتند چطور بنویسند و بخوانند و حتما برای کشف بزرگت نمره بیست هم بخودتدادی . واقعا جه ادمهای بیکار پیدا میشوند . |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
Don Mario - کلمبیا - بوگوتا
|
متاسفانه این هم یکی از سوغات اعراب است به ما ایرانیها ، یعنی ما فارسی را با رسمالخط عربی مینویسیم و داستان پیدایش این رسمالخط برمیگردد به سابقه حضور اعراب و حذف خط پهلوی و اضافه شدن گژ پچ معروف به الفبای ۲۶ حرفی عربی و به دنیا آمدن این نوزاد ناقص الخلقه که ما آن را فارسی میدانیم و برای یاد گرفتن آن چه مشقتی که نمیکشیم ، البته عرب در صحبت کردن هرکدام از این حروف به ظاهر مشترک از تلفظ جداگانه استفاده میکند ولی ما نه ، در کلّ باید از اوس محمود کبیر بخواهیم همان طور که یارانه و ۴ تا صفر پول ملی را نادر وار در هم پیچید این خط و زبان را هم یک مدیریت تاریخی بنماید ! شوخی کردم یه وقت کسی به گوشش نرساند !!! |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
seda-iran - برزیل - ریودوژانیرو
|
الفبا و رسم الخط فارسی همان عربی است. راستی !!!!..... . پس نگارش عربی است اما زبان فارسی هم کمی بیش از 300واژه پهلوی دارد. و مردم ایران و حکومت های ایرانی با جهل خود دست به دست هم داده و مانع نگارش کتابت و اموزش تنها زبانهای اصیل ایرانی شده و میشوند. کردی بلوچی گیلکی تاتا زازا ... را دریابید اگر میخواهید ایرانی بمانید. حاضر نیستیم به یک کرد یا ... اجازه اموزش به زبان مادری ایرانی اش بدهیم اما اجازه جان و مال و سرزمینش را بدست گفته ایم و بعد از او میخواهیم مانند ما عربی را پاس بدارد. حال چه کسی ایرانی است و چه کسی تجزیه گر??? |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
senator7 - آلمان - برلین
|
حالا اونهایی که لهجه دارن دو برابر مشکل دارند مثلاً به شیشه میگن شوشه ومینویسند شوشح یا به اینترنت میگن اینتورنیت مینویسند اینطورنیط و الی آخر |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
snowy me - سوئد - مالمو
|
شیشه مثال درستیه. نمیشه نوشت شیشح. چون ه در پایان این کلمه فقط صدای e میده. یعنی صدای کسره میده ، نتونستم فارسیشو پیدا کنم، واسه همین به شکل e نوشتم. اگر بنویسیم شیشح اونوقت آخرش صدای ح میده، مثل h . |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
iran-esfahan-ario barzan - ایران - اصفهان
|
هنگام نوشتن املاء فقط غلت های واجی نداشتیم کلمه های مشدد هم بودند که بدون تشدید ازمون غلط میگرفتند.بعضی وقت ها هم هول میشدیم الکی تشدید میذاشتیم که از اون هم غلط میگرفتد.تازه سر هم نویسی و سر هم ننوشتن بعضی از کلمه ها هم غلط میگرفتند |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
حالا میدونین چرا این حروف اضافه رو فسخ نمیکنن؟ واسه اینکه برای قرآن خوندن باید رفت کلاس عربی و اول الفبا رو یاد گرفت. اگه شاه خ....یه داشت, باید خیلی سال پیش شر این الفبا رو از بن برمیداشت. |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
khosh bavar -عزیز درس معلم گر بود زمزمه محبتی / جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را / این بهتر نیست؟ |
جمعه 14 مرداد 1390 |
|
Arash آرش - بریتانیا - لندن
|
خیلی مطلب جالبیه. در زبانهایی که گفته میشه فنتیک هستند یعنی طوری که گفته میشوند نوشته میشوند، این مشکل کمتره. در انگلیسی و فارسی که از این لحاظ شبیه هستند، توجه به ریشه کلمات بمقدار زیادی از اشتباهات کم میکنه |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
zpirooz - آلمان - آخن
|
اگر در ایران هم مثل ترکیه یک الفبای جدید ابداع شده بود اینهمه مشکل نداشتیم خارجی ها هم راحتتر میتوانستند فارسی یاد بگیرند. این خط هم که خط فارسی نیست عربی است. کاش نسلی میامد و برای پارسی یک خط جدید پیشنهاد میداد |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
felora عزیز,چه خواجه علی و یا چه علی خواجه ! هردوتایش یک معنی میده ! ولی این شعر از خودتون بود !? من خودم تنبیه بدنی نشدم, ولی شاهد تنبیه بدنی دوستانم بودم و یا مشق نوشتن 2 صفحه ای حروف الفبا در کلاس اول و یا تمرین مشق بهنگام ایام شیرین عید که برای همه سخت و تلخ بود ! مخصوصا چون بچه بودیم و انگشتان نرم و کوچولو داشتیم, از بس که مینوشتیم, انگشت اشاره یک کم برامدگی داشت ! |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
khosh bavar - من که سن وسالم به مکتب ومکتب خونه نمیخوره که از این شعر ها بگم! ولی حتما شاعرهایی که این دو تا شعروگفتن هردوتا معلم و رقیب هم بودن! یکی بد اخلاقو خط کش به دست ویکی هم خوش اخلاق بوده.... |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
behrooz sokhoon - انگلیس - لندن
|
از دوستان درخواست می کنم خط ایرانی اوستایی دین دبیره را بیاموزید. اموختن این الفبا چند ساعت بیشتر نیست .دین دبیره به باور بسیاری از زبان شناسان یکی از تواناترین خطها میباشد که کاستی ها و دشواریهای الفباهای امروزی را نداردوانچه را که می نویسید بی هیچ خطا یی می خوانید . |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
felora : راستی شما مهد کودک هم بودی ?! و چه خاطره تلخ و شیرینی از ان داری ?! زمان ما اصلا این چیزها رسم نبود که اقلا ما را با نرمی و لطافت به مدرسه و میز و صندلی عادت بدهند, یعنی یکروز از خواب بلند شدم و عوض اینکه به جنگل برای بازی بروم, از مدرسه خشک و سخت سر در اوردم ! |
شنبه 15 مرداد 1390 |
|
mellita - کردستان عراق - اربیل
|
واقعا خیلى زرنگ بودم اى ول به خودم، ولى زبونه ما کردها هر صدایى یه حرف داره این دنگ و فنگارو نداره، فارسى هم باید مثل کردى میبود چون واسه چندتا س مثلا یه صدارو داره این حرفاى اضافى ماله عربیه که هرکدوم صداى خاصه خودشو داره. |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
khosh bavar - نه فرهاد خان نرفتم دوست عزیز, روز اول کلاس اول هم به شدت گریه کردم!کلا, نه ازکلاس اول ونه معلم کلاس اولم خاطره خوشی ندارم! به قول یکی از دوستان ادمهای احساساتی" با بعضی مسائل دیر کنار میان! ولی من معتقدم احساساتی بودن گرچه گاهی بهای" سنگینی داره ولی خیلی مزیتهای بی نظیر به همراه میاره!؟(من یه لحظه به اشتباه در کامنت قبلم کنار اسم خوش باور- عزیزنذاشتم عمدی نبود شما چطور!! !! ) |
یکشنبه 16 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
felora عزیز, من چون در این سایت بر طبق قوانین " نیوتن " عمل میکنم ( عمل و عکس العمل ) و از طرفی چون شما خانم محترمی هستید و بتازگی منو " خان " صدا میکنید که بینهایت برایم بامزه هست ( بخاطر خاطرات گذشته ) و از طرفی شما فهم و کمال ادبتان را بمن مثل همیشه ثابت کردید, گفتم شاید من زیاد خودمونی هستم و شاید شما میخواهی مرز را بمن نشان بدهی و از این قبیل فکرهای فرهادی ایرانی که ول کن منم نیست, بدینجهت از واژه عزیز صرفنظر کردم, هرچند برایم مثل دیگران عزیز هستید ! بهرحال, ولی چقدر خوشحالم که از خاطره ات تعریف کردی که من دیروز خواستم برایت از خاطر تلخ و شوک خودم برایت تعریف کنم که گفتم, نه, زیاد خودتو لوس و خودمونی نکن ! بهرحال, منکه واقعا روز اول مدرسه را فراموش نکردم و نمیکنم, زیرا بخوبی یادم میاد که یکهو وارد یک کلاس 40 نفره شدیم و روی نیمکتهای چوبی و غیربهداشتی نشستیم و چون عادت نبودیم مثل همه بخودم پیچ و تاب میخوردم که داد خانم معلم در امد و برای اینکه از ما بچه های مظلوم و بیگناه زهرچشم بگیره, |
دوشنبه 17 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
قسمت 2): با صدای بلند داد میزد که انگار ما کر هستیم و فقط دستور میداد که " وظیفه " ما در کلاس و مدرسه چیه که باور کن سرم از این حرفها باد کرده بود و از همه بامزه تر و عجیبتر این بود که بما گفت که هر که میخواد رفع حاجت کنه, فقط باید دستش رو بلند کنه و فقط بگه " لب اب " که همان دستشویی هست. بهرحال, من دیدم بچه های ناارام الکی دست بلند میکنند و بنوبت میگویند " لب اب " که مثلا بعد از رفع حاجت به کلاس میامدند, پس من گفتم, چرا من نه ! بدینجهت دستم را بلند کردم و گفتم لب اب ! که وقتی نوبتم شد از کلاس بیرون امدم و بدنبال جوی اب ( رودخانه ) میگشتم که او در کجای مدرسه قرار داره که من مثلا رفع حاجت بکنم ! و حالا چرا چنین فکری کردم, اولا بدینخاطر که بچه مظلومی و خوش باوری بودم و دلیل اصلیش این بود که از کنار خونه ما یک رودخونه ای میگذشت ( الان او هم مثل دریاچه ارومیه خشک شد ) که هر وقت دوست داشتم میرفتم " لب اب " = رودخانه و رفع حاجت میکردم ! پس همواره شاد و خاطره باشیم که خوش باوری هم بد دردیه ! |
دوشنبه 17 مرداد 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
khosh bavar_ فرهاد عزیز ومهربان وحساس تر از فلورا _ خاطره برای همه ما زیاده! جزئیات تلخ وشیرین بچگیمون عجیب به یادمون مونده .. مخصوصا خوشحالم که گوشه ای از خاطره اتون و برام تعریف کردین واگر دوست داشته باشین ادامه بدین با کمال میل موافقم. حتما میدونین که این خاطره های قدیمی و به اصطلاح این گوشه" از مغز باید گاهی ازاد بشه. اون مشق شب عید" بدترین عذابی بود که تمام لذت تعطیلات عید وازبین میبرد.. و همیشه از رور اول مهر بدم میاد چون اشکهای زیادی و در این روز به هدر" داه ام! که بعدها فهمیدم چه کار احمقانه ای وبرای چه کسانی.. . . |
دوشنبه 17 مرداد 1390 |
|
felora - ایران - تهران
|
khosh bavar - راستی اگه یادتون باشه قرار شد درباره چشم ونظر "هم باهم حرف بزنیم . من که اعتقاد واقعی دارم ودلیل علمی ! پس باید خیلی مواظب باشیم که اثر نکنه! |
دوشنبه 17 مرداد 1390 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
felora عزیز, ایندفعه دیگه واقعا " تلافی " دفعه های " گذشته " را کردی با اینهمه ابراز لطف و محبتت ( فرهاد عزیز ومهربان وحساس ) نسبت بمن که امیدوارم همانی باشم که شما مرا مینامی, هر چند با واژه " حساس " یک کم مشکل دارم که فکر کنم بیشتر بمن واژه " مراقب " میخورد, هرچند با این اعتراضم ?! شاید باز حساس بودنم را برایتان ثابت کردم, بهرحال هرچه از دوست رسد نیکوست ! درضمن خیلی مشتاق شنیدن دلیل منطقی شما با پدیده خرافات را دارم که باز من با این واژه مشکل دارم که بیشتر معنی منفی و بی منطقی را میده, زیرا منطق و علم امروز ما قادر به جوابدادن ان نیست, با برچسب زدن خرافات بر اینگونه پدیدهها سلب مسئولیت در پیدا کردن جواب انان را دارد, پس بفرما که بگوشم ! |
دوشنبه 17 مرداد 1390 |
|