روزنامه‌های صبح تهران: یکشنبه، ۹ مرداد


روزنامه‌های صبح تهران: یکشنبه، ۹ مرداد




روزنامه های صبح امروز تهران در عنوان های اصلی خود از اختلاس در پنج بانک بزرگ، هشدار رییس ستاد نیروهای مسلح که نسبت به استفاده از یارانه های نقدی و سهام عدالت در انتخابات نوشته اند. در میان اخبار خارجی هم این روزنامه ها به استعغای جمعی فرماندهان نظامی ترکیه و محاکمه حسنی مبارک اهمیت بسیار داده اند.مردم سالاری از زبان آیت الله موسوی اردبیلی نوشته "به جای ورود به مباحث تخصصی دینی مشکلا ت مردم را حل کنید"، روزگار همین خبر را با تیتر "خطر آن است که عوام فریبی ها مقبول واقع شود" منعکس کرده است."شصت در صد هزینه درمان را مردم می دهند" سرفصل گزارش اعتماد است، جهان صنعت نوشته "چالش های بزرگ وزارتخانه های صنعت معدن و تجارت"، "اختلاس از ۵ بانک بزرگ کشور" تیتر اول ابتکار است، قدس "جزئیات اختلاس و کلاهبرداری در ۵ بانک کشور" را برملا کرده، "هجده مفسد بزرگ اقتصادی مجرم شناخته شدند" عنوان اصلی روزنامه جمهوری اسلامی است و خراسان از "صدور کیفرخواست و قرار مجرمیت برای ۱۸ مفسد اقتصادی" خبر داده است.احمدی نژاد، نطق های بی سابقه، شکم های گرسنهروزگار با عنوان سخنان بی سابقه محمود احمدی نژاد بخش هایی از گفته های او را در بازدید از صدا و سیما در صدر اخبار خود آورده و از جمله نوشته: خیلی ها می خواهند صدا و سیما سایت و مبلغ آنها شود یکی از مهمترین این مشکلات رفتار سازمانی است. صدا و سیما رسانه ملی و در واقع متعلق به حکومت است. باید زبان حکومت باشد اما همزمان باید زبان ملت و قشرهای گوناگون باشد و به نیازهای طبقات گوناگون پاسخ دهد که در بسیاری از موارد تناقض پیش میآید.به نوشته این روزنامه احمدی نژاد ادامه داده : مجامع و شوراهای مختلف، شخصیت های علمی، فرهنگی، مراجع و علما چیزهایی دریافت میکنند و انتظار دارند که دستگاه عظیم ملی لحظه به لحظه با آنها در تماس باشد که اگر هم نشد، قبل از اینکه تذکر داده شود در تریبون گفته میشود. در تریبون هم اینجور نیست که بگویند عزیزم اینها را رعایت کنید. یک چیزی چسبانده میشود که دیگر نتوانند از جا بلند شوند.در بخش دیگری از گزارش روزگار، رییس دولت گفته بعضی ها خود را سقف حرکت جامعه و الگوی زندگی متعالی میدانند، دریافت و نگاه و سلیقه خودشان را به زندگی مطلق و دیگران را به جرم تفاوت با آنها یا عبور از آنها له میکنند و بعضیها آنقدر خود را مطلق کرده اند که فکر می کنند همه هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا جهنمی هسند و فقط او بهشتی است و این از نشانه های سقوط اوست.احمدی نژاد گفت: انسانها هر چقدر بزرگ باشند نمی توانند سقف پرواز دیگران قرار گیرند اما معنای این حرف این نیست که الگو معرفی نکنیم. اگر هزاران تبلیغ خوب شود اما مردم در جامعه ببینند که یک نفر آخر خودخواهی است و آن بالاها نشسته است، اثر حرف را از بین میبرد.فاضل موسوی در سرمقاله مردم سالاری نوشته من نمی دانم منظور آقای احمدی نژاد از اینکه در ایران کسی سر گرسنه بر ز مین نمی گذارد، چیست؟ شاید یارانه ای که به مردم داده می شود به همین دلیل معتقد است که مردم حداقل می توانند یک نان لواش بخرند و دیگر گرسنه نخواهند بود. البته شاید این حرف از نظر ایشان درست باشد اما به عقیده من اشکالات بزرگی دارد. اگر منظور احمدی نژاد از حیات انسانی این است که آدمی فقط نفس بکشد؛ شاید با آب خوردن هم یک انسان زنده می ماند. به هر حال سخن آقای احمدی نژاد یک بحث کلی است. اما اگر بخواهیم در مورد این اظهارات کار جدی تر کنیم، باید یک تحقیقات میدانی در سراسر کشور انجام بدهیم تا ببینیم که لایه های پنهانی از فقر و بدبختی در بین مردم وجود دارد یا نه؟نویسنده این مقاله تاکید کرده مملکت با گفتن اینکه همه چیز خوب است و هیچ مشکلی نداریم و کسی سر گرسنه برزمین نمی گذارد اداره نمی شود. کما اینکه من حاضر هستم آقای احمدی نژاد را به خانه هایی ببرم که اعضای آن در مقابل وی اعتراف کنند که امشب نان خالی هم برای خوردن نداشته اند تا معلوم شود که حرف رییس جمهور جای بحث دارد. وقتی رشد اقتصادی کشور مثبت نیست و نرخ بیکاری روز به روز افزایش می یابد، اینها چه معنایی دارد ؟ خانواده این بیکاران از کجا میآورند که همان نان خالی را بخورند؟در ادامه مقاله این نماینده مجلس نوشته یک مثل معروف است که فردی می گفت من در فلان روستا چندین متر را می پرم ! به او گفتند که حالا آن روستا را بی خیال شو، همین جا متر می کنیم و تو هم بپر. حالا وقتی آقای احمدی نژاد می گوید مشکلی در کشور نداریم، ما هم می گوییم هر کجا شما تعیین کنید، ما متر می کنیم و شما بپرید! هر چقدر انسان محروم و نیازمند بخواهید، برایتان قطار می کنیم به شرط آنکه شما جوابگو باشید.ابتکار در سرمقاله خود نوشته آقای رئیس‌جمهور، فقر و بیکاری سرچشمه اغلب ناهنجاری‌ها و بیماری‌های اجتماعی است. نان بدون قاتق حرمت خانواده‌ها و عزت مرد خانه را لگدمال کرده است. چندی پیش، کهن‌مردی در تاکسی می‌گفت: مرگ صد شرف دارد بر این زندگی خفت‌بار. پیرمرد با لحنی محزون ادامه داد که شب وقتی به منزل می‌روم، به بهانه‌ خستگی به رختخوابم می‌روم و پتو را رویم می‌کشم و از ته دل اشک می‌ریزم؛ زیرا شرمنده‌ زن و فرزند بودن بسیار دردناک است. از این دسته آدم‌ها در جامعه‌ ما کم نیست. یکی هم برای تأمین نان شب خود، به سرقت دست می‌زنداین روزنامه خطاب به رییس دولت نوشته آقای رئیس‌جمهور، قصد سیاه‌نمایی نیست، بلکه بیان واقعیت‌ها برای حل مشکلات جامعه است. اینکه هیچ‌کسی در این کشور با شکم خالی نخوابد، افتخارآمیز نیست. همه‌ مردم آرزو دارند که زندگی خوبی داشته باشند. مردم هم مانند مدیران ارشد خود دوست دارند تفریح سالم، لباس زیبا، خورشت مفید، میوه مرغوب و... در اختیار داشته باشند. آنان هم از زندگی توقع دارند و این حق همه است. به گفته یک فیلسوف معروف "دیگری هم به‌اندازه‌ خود ما حقیقی، واقعی و خاص است. زندگی برای او هم مانند شما مثل نور، روشن و مثل آتش، گرم است. دردها برای او هم مانند شما نفرت‌انگیز و لذت‌ها به‌همان اندازه شیرین‌اند."سرمقاله ابتکار از رئیس‌جمهور خواسته زیر پوست جامعه برود و دقیق شود و ببیند که چگونه آتشفشان خشونت و عصبیت فوران کرده، سیل بنیان‌کن فروپاشی خانواده‌ها به راه افتاده و خروشان است. معنویت و اخلاق و عشق یخ زده است، غول گرانی و تورم آبرو و کرامت مردم را بلعیده است. گل‌های اعتمادِ به‌هم، پژمرده و جامعه به خارستان دروغ، تهمت، بی‌اعتمادی و کلاهبرداری تبدیل شده است.محمود کبیرمحمدحسین روان بخش در ستون طنز مردم سالاری به نقل از خبرگزاری ها نوشته استاندار گیلان گفته قبلا ایران را با کوروش کبیر می شناختند ولی حالا با محمود کبیر ! و به این ترتیب تا اینجای مسابقه برنده تعریف و تمجید و کمی تا قسمتی هم تملق شده است. امروز ما برای اینکه دیگر مسوولان دولتی که خواهان پیشرفت هستند از گردونه عقب نیفتند پیشنهادات زیر را برای بیان در محضر محمود کبیر عرضه می دارد.در ادامه این طنز نوشته آمده: در شاهنامه فردوسی باید به جای رستم دستان، محمود دستان بیاید که به هفت خان محمود می رود و بیژن را نجات می دهد و تورانیان را شکست می دهد و افراسیاب و اسفندیار را هم از میان برمی دارد ... نه، ای وای، خاک بر دهانم، با اسفندیار دوست می شود و او را روی تخم چشمش می گذارد! بخشی از شاهنامه را هم برایتان نقل می کنم:بیامد ز ره چون که محمود خوببشد رنگ دشمن کمی مثل چوب!به او گفت : محمود دستان منمدو تا مشت توی سرت می زنمبه کف گرگی و کله و ضرب شستتو را می دهم بنده خیلی شکست!کنم قطع یارانه ات را کنونکه گردد دلت ناگهان پر ز خونبه او گفت دشمن که ای مرد شیرنکن این چنین ، چون تو هستی کبیر!طنزنویس مردم سالاری اضافه کرده: مثنوی مولوی هم با نام محمود کبیر شروع شده و در واقع مولانا فقط و فقط از او صحبت کرده است . اگر بعضی نسخه های مثنوی چنین نیست، آن نسخه ها تقلبی است . بخشی از مثنوی:بشنو از محمود، صحبت می کنم !صحبت از او با محبت می کنم !او که داده بهر ما یارانه ایمی دهد ویلا و باغ و خانه ایتا که روی خوب او را دیده انداز نفیرش مرد و زن نالیده اند!فرزانه آیینی در گزارشی در اعتماد نوشته غلامحسین الهام که هنوز مشاورت حقوقی رئیس جمهور را بر عهده دارد، حسابش را از دولتیان جدا کرد و پاسخگویی درباره دولت و حواشی آن را به دولتمردان سپرد. انگار ریزش یاران رییس‌جمهور پایان ندارد و انتخاباتی شدن فضای سیاسی کشور نیز به محرک این ریزش‌ها تبدیل شده است.به نوشته این گزارش یک روز خبر از بی‌مهری احمدی‌نژاد نسبت به منتقدانش در دولت می‌رسد و روز دیگر یاران دیروز وی که این روزها گوشه‌نشین پاستور شده‌اند خبر می‌دهند که روز‌های زیادی است با دولت ارتباطی ندارند و تنها به نام عضو کابینه هستند. این جمع که ایامی است به علل مختلف جایگاهشان در کابینه احمدی‌نژاد را از دست داده‌اند چند صباحی است که مقابله و فاصله گرفتن از جریان خاص در دولت را بهانه‌یی برای قطع رسمی ارتباط‌شان با پاستور قرار داده‌اند تا شاید بتوانند در مباحث انتخاباتی که با نزدیک‌تر شدن به موعد رقابت‌های نهمین دوره مجلس شورای اسلامی پررنگ تر می‌شود موقعیت از دست رفته‌شان را احیا کنند.گزارشگر اعتماد اعتقاد دارد با این اوصاف و با نگاهی به فهرست دولتمردانی که از پاستور رفتند، فهرستی که در آن از نام برادر رییس‌جمهور گرفته تا پرویز فتاح دوست صمیمی احمدی‌نژاد و لنکرانی و صفار به چشم می‌خورد، خیلی غیرمنتظره نیست که امروز بخواهیم نام غلامحسین الهام را به آن اضافه کنیم. اگرچه الهام در دولت نهم به خاطر بر عهده گرفتن چند پست به صورت همزمان به یکی از مهره‌های پرنفوذ و تاثیرگذار دولت تبدیل و حمایت‌های مستمر و بی بدیل همسرش فاطمه رجبی از شخص احمدی‌نژاد به تقویت جایگاه او در دولت منجر شده بود اما با تشکیل دولت دهم و محکم‌تر شدن جایگاه مشایی و یارانش در کابینه جدید روز به روز از قدرت الهام در دولت کاسته شد تا اینکه سمتی برای او جز مشاورت حقوقی رییس‌جمهور باقی نماند؛ سمتی که به گفته خود او بیشتر جنبه اسمی و صوری دارد تا کاربردی.تیترهای پنهانیابتکار در بازی با تیتر روزنامه ها نوشته :- بروجردی:‏ طرح "گام‌به‌گام" را نشانه حسن نیت روس‌ها تلقی می‌کنیم [ما با نیتشون کار نداریم، کلاً به روس‌ها خوش‌بینیم]- وزیر مسکن و راه در خرمشهر گرمازده شد [آقا اینجا دیگه راه نسازین. مسکن نسازین. ملت میان اینجا گرمازده میشن]- وزیر کشور: احساس امنیت در کشور متناسب با امنیت موجود نیست [من نمی‌دونم چرا این مردم بیشتر کارهای ما را احساس نمی‌کنند؟]- وزیر بهداشت: وضعیت سلامت طلبه ناهی‌ازمنکر رو به بهبود است [اون وقت می‌گن وزارت بهداشت کار نمی‌کنه!]- وزیر کشور: افراد برای خدمت در دولت دهم باید شیفته خدمت باشند [و آماده برکناری در هر شرایطی]- احمدی‌نژاد: هرکس کنار من بنشیند، دستگیرش می‌کنند [می‌خوام ازاین‌به‌بعد تو جلسه مجمع تشخیص حاضر بشم]- احمدی‌نژاد: صداقت‌ در خانه‌نشینی معنا نمی‌یابد [خدا رو شکر، ما اون ۱۱روز تو خونه دراز کشیده بودیم]- وزیر پیشنهادی نفت: فعالیت سیاسی مدیران نفتی؛ ممنوع [مگر اینکه نیازش احساس بشه]
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.