بررسی روزنامه های صبح تهران - چهارشنبه ۴ خرداد
رأی دهید
بررسی روزنامه های صبح تهران - چهارشنبه ۴ خرداد
ابهام در انفجار پالایشگاه، و سرنوشت وزارت نفت"هیچ قدرتی نمی تواند راه انقلاب را سد کند" به نقل از آیت الله خامنه ای تیتر اول جام جم، ایران، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، قدس، سیاست روز و کیهان است، شرق از زبان آیت الله جنتی نوشته "میخواهند از راه نامشروع مجلس را قبضه کنند" که این ها به معنای ادامه درگیری دولت با روحانیون و مجلس است آن هم زمانی که محمود احمدی نژاد قصد دارد عازم قم شود. انتقاد از آمارهای اشتباه دولتی، تصمیم گیری های شتاب زده، تعطیل مدارس یک شهر برای استقبال از وزیر و تاکید بر وضعیت مبهم وزارت نفت در آستانه اجلاس وزیران اوپک از مطالب مهم روزنامه های امروز صبح است."انفجار در پالایشگاه آبادان" گزارش اصلی آرمان است، "انفجار قابل پیشبینی در حضور احمدی نژاد" در صدر اخبار ابتکار آمده و جهان صنعت از "غبار انفجار پالایشگاه آبادان" نوشته است.ابتکار نوشته انگار تقدیر چنین بود که در اولین حضور رسمی احمدینژاد در مقام سرپرستی وزارت نفت در حوزه تحت نظرش، اتفاق ناگواری بیفتد. روز گذشته، درحالیکه محمود احمدینژاد، رئیسجمهور، که این روزها به دلیل برکناری وزیر نفت، با وجود مخالفتهای مجلس و شورای نگهبان، خودش سرپرستی این وزارتخانه بزرگ اقتصادی را برعهده دارد، عازم شهر آبادان شد تا مرحله اول طرح نوسازی فاز سوم پالایشگاه آبادان را افتتاح کند، به ناگهان در هنگام برگزاری مراسم افتتاح، انفجاری در یکی از واحدهای فرآیندی پالایشگاه نفت آبادان اتفاق افتاد که به کشته و مجروح شدن برخی از کارکنان این پالایشگاه منجر شد.غلامحسین حسن تاش در مقاله ای در شرق حادثه دیروز پالایشگاه آبادان را اتفاق ناگواری خوانده که ریشه یابی اش با توجه به شش سال گذشته وزارت نفت پیچیده نیست چرا که برای این وزارت خانه مهم یک بار آقای سعیدلو معرفی شد که در مجلس رای نیاورد بعد هم آقایان محصولی و تسلطی به این سرنوشت دچار شدند.به نوشته این مقاله در این مدت درست است که نفت سرپرست داشت اما بلاتکلیف بود. بعد از آن هامانه وزیر نفت میشود اما وزارتش بیش از دو سال طول نمیکشد. سپس نوذری به وزارت میرسد، اما باز هم بیش از دو سال دوام نمیآورد. دوره وزارت میرکاظمی هم به دو سال نرسید. آن هم با حدود 300 تغییری که در مدیران ایجاد کرد. با این همه بی ثباتی، آیا انتظار داریم که کارها منضبط و منسجم و طبق روال و با برنامه پیش رود؟!نویسنده کارشناس نفت در مقاله شرق نوشته سال گذشته نظیر اینگونه حوادث، البته نه با این ابعاد، در صنعت نفت کم نبوده است. چندی پیش هم در پتروشیمی ماهشهر چنین اتفاقی افتاد. روند رو به رشد چنین اتفاق هایی به دلیل عدم ثبات در مدیریت و شتاب زدگی در مرحله راه اندازی پروژه های نفت است. اگر آنچه در خبرها درباره توقف فعالیت پالایشگاه حتی برای ساعتی محدود آمده درست باشد، علاوه بر خسارت های جانی که این حادثه به بار آورده و جدای از سرمایه گذاری هاای که دچار حریق شده باید گفت حدود یک هفته تا 10 روز طول خواهد کشید که پالایشگاه 400 هزار بشکه ای آبادان با ظرفیت کامل به مدار تولید برگردد که خسارت زیادی برای کشور دارد.مهدی عباسی در سرمقاله مردم سالاری نوشته گویا قرار است عادت کنیم که برخی اقدامات دولت که می تواند با یک تصمیم گیری کارشناسی شده، به راحتی مدیریت شود، با حاشیه و واکنش های مختلف همراه باشد و دستگاه های دیگر نیز درگیر اینگونه اقدامات شوند.نویسنده معتقد است اگر از حوزه تخصص فعلا عبور کنیم، قطعا معرفی وزیری که در وزارت نفت هیچ گونه مسوولیتی ندارد، برای اوپک چندان به لحاظ دیپلماتیک قابل قبول نیست. آیا در وجه بین المللی، این سوال در اوپک مطرح نمی شود که مگر ایران، برای وزارتخانه مهمی چون نفت، نتوانسته وزیر یا سرپرستی معرفی کند که یکی از اعضای دولت به اوپک آمده است؟ آیا با این شرایط، به جای بهره گیری از فرصت اوپک، حاشیه هایی حتی غیر رسمی، اطراف نام ایران قرار نمی گیرد؟سرمقاله مردم سالاری به یاد آورده این تصمیمات حاشیه ساز دولت در حالی مطرح می شود که محمدعلی خطیبی، نماینده ایران در اوپک اعلام کرده که "ریاست ایران بر اوپک بدین معنا نیست که ایران هر کسی را به اجلاس بفرستد بلکه اجلاس اوپک مربوط به وزرای نفت اوپک است و باید وزیر نفت یا سرپرست به وین برود."آرمان نوشته سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در باره بررسی موضوع ادغام وزارت نفت و وزارت نیرو و مخالفت قاطع اعضای کمیسیون انرژی با ادغام وزارت نفت در نیرو بر اساس دیدگاه ارائه شده از سوی دولت خبر داد.به نوشته این روزنامه سیدعماد حسینی با بیان اینکه تمامی اعضای کمیسیون انرژی با ادغام وزارت نفت در وزارت نیرو مخالف هستند، گفت: کمیسیون انرژی با حمایت تمام اعضای این کمیسیون در برابر این موضوع که وزارت حساس و کلیدی نفت با ادغام در یک وزارتخانه دیگر تضعیف شود، مقاومت خواهد کرد.آمار اشتباهی یا برای شادمانیمریم باستانی در جهان صنعت نوشته به فرض که رشد صنعت در سال 87 که امروز محل اختلاف وزارت صنایع سابق و بانک مرکزی است منطبق بر ادعای وزارت صنایع باشد و این رشد هشت درصد است، چرا رشد اقتصاد کشور در همان سال افت چشمگیری داشته به طوری که اخبار غیررسمی از منفی بودن این رشد خبر میدهد؟ حتی اگر هم خبرهای غیررسمی درست نباشد، بیتردید رشد اقتصاد کشور در آن سال رشد مناسبی نبوده که اعلام نشده است.عطارپور در سرمقاله همین روزنامه نوشته حیدری، عضو کمیسیون مجلس گفت که دولت با اعلام آمار اشتغالزایی در سال گذشته سر مردم کلاه گذاشت.جهان صنعت نوشته همان موقع که رییس دولت اعلام کرد از آمارهایی که باعث ناراحتی مردم میشود خودداری شود، باید امروز را پیشبینی میکردیم زیرا وقتی برای اینکه ما را ناراحت نکنند آمار درست نمیدهند، خیلی طبیعی است برای شادی ما آمار اشتباه بدهند. این تازه چه بسا ابتدای راه باشد.هرکس ما را شادتر بخواهد میتواند آمارش اشتباه تر باشد.محمد صفری در سرمقاله سیاست روز نوشته انگار نه انگار که سال جهاد اقتصادی است! اصلا کسی حواسش به این سال نیست؛ آنقدر بحث و جدل بر سر چیزهای کوچک تنش آفرین وجود دارد که از یادشان رفته که امسال قرار است جهاد اقتصادی شود؟! اصلا جهاد اقتصادی به چه دردمان میخورد؟! تا وقتی جهاد جدل و تنش هست، ما را چه به جهاد اقتصادی؟!نه؟بر سر وزیر اطلاعات بحث و جدل میکنیم خوب است دیگر! هنوز بحث داغ وزارت ورزش پایان نیافته ادغام وزارتخانهها شروع میشود. در سال جهاد اقتصادی ادغام وزارت نفت، یکی از وزارتخانههای مهم اقتصادی با وزارت نیرو از همه مهمتر است. تازه بحث و گفتوگوهای دوستانه بین دولت و مجلس هم گل کرده است، نه؟!این هنوز پایان نیافته ادغام وزارت راه و ترابری با مسکن رو میشود. سال جهاد اقتصادی هم که اصلا اهمیت ندارد. آنقدر اقتصادمان رونق دارد که نیازی به جهاد ندارد. بچسبیم به بحث داغ وزارت صنایع با بازرگانی. فکر نمیکنیم که مملکت نیاز به جهاد اقتصادی دارد. اصلا لازمه جهاد اقتصادی چیست؟سرمقاله سیاست روز سرانجام به طعنه نوشته تولید که بالاست. واردات که صفر است. جنس چینی و تایوانی هم که اصلا در بازار نیست. کالاهای وطنی به راحتی در بازار جولان میدهند. تولید هم که باشد، خدا برکت بدهد به اشتغال، بیکاری هم که نداریم. پروژههای اقتصادی هم هر روز بهرهبرداری میشود. خوب پس چه کاری میماند؟! همان بحث و جدلهای همیشگی خوب است. به کارمان برسیم که عقب ماندیم.چالش های دولت با آمار و با قانون"برداشت پنج هزار میلیارد تومان قانونی بود" به نقل از وزیر اقتصاد تیتر اول روزگار است و دنیای اقتصاد هم از "چالش پنج هزار میلیارد تومانی" خبر داده است.روزگار در گزارش اصلی خود نوشته سه روز پس از آنکه عبدالرضا رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات اعام کرد دولت در پرداخت یارانه نقدی از منابع بانک ها و برخی دستگاه ها ی دولتی استفاده کرده و پنج هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی را غیرقانونی برداشت کرده، شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی برداشت این مبلغ را قانونی دانست.به نوشته این روزنامه دو سال پیش نیز هنگامی که دیوان محاسبات گزارشی مبنی بر واریز نشدن یک میلیارد دلار برداشت شده از حساب ذخیره ارزی به مجلس ارائه کرد، دولت نهم زیر بار آن گزارش نرفت تا وزیر اقتصاد این بار با رجوع به گزارش آن روزها بگوید آن زمان هم چنین موضوعی مطرح شد اما قاضی دیوان اعلام کرد چنین ادعایی در دادگاه به تایید نرسیده است.خراسان گزارش داده در حالی رئیس شورای عالی هماهنگی مدیران عامل بانک های دولتی از پرداخت ۴۸ ساعته وام ۵ میلیون تومانی ازدواج در صورت تکمیل پرونده خبر داد که بنا به گفته یک مسئول در بانک مرکزی در حال حاضر اعتبارات وام ازدواج در سال جاری هنوز میان بانک های عامل توزیع نشده و برخی از بانک ها با اعتبارات سال گذشته اقدام به پرداخت تعداد محدودی وام ازدواج می کنند.شیرزاد عبداللهی در روزگار نوشته در یک اقدام کم سابقه کلیه مدارس و واحدهای اداری آموزش و پرورش شهرستان املش گیلان در روز دوشنبه 26 اردیبهشت برای استقبال از وزیر آموزش و پرورش تعطیل شدند.نویسنده پرسیده چه ضرورتی دارد به خاطر حضور یک وزیر، رئیس آموزش و پرورش شهر با صدور بخشنامه کلیه مدارس را تعطیل کند؟ قرار بود در این استقبال و همایش چه موضوع مهمی مطرح شود که مدیر آموزش و پرورش شهرستان املش از مدیران مدارس و واحدهای اداری خواسته بود تا در این نشست به صورت "الزامی" حضور یابند؟ سخنان وزیر در اینگونه جلسات معمولا الگوی معینی دارد و شامل تمجیدهای فراواقعیتی از معلمان و بزرگ نمایی و رنگ و لعاب دادن به کارهای انجام شده در دوره وزارت خودش است.در انتهای مقاله روزگار آمده: معلمان املشی گلایه کرده اند که بهتر بود وزیر محترم به جای سخنرانی های پرطمطراق و تعریف و تمجیدهای توخالی از معلمان، در نشستی صمیمی درد دل معلمان را می شنید و به شکایات و خواسته های آنها رسیدگی میکرد. آقای وزیر میداند که دانش آموزان در این ایام برای برگزاری امتحانات آماده می شوند، اما معلوم نیست خسارت ناشی از تعطیلی یک روزه صدها مدرسه این شهر و احتمالاً شهرهای دیگر بر عهده کیست؟ آیا بهتر نبود این نشست را در ساعات تعطیلی مدارس برگزار می کردند و فرهنگیان را به زور و ضرب بخشنامه به سالن نمی کشاندند؟شوخی با سخنگوی قضائیهسیاست روز در ستون طنز خود نوشته: باور بفرمایید ما با هر کس شوخی داشته باشیم با سخنگوی قوه قضائیه شوخی نداریم اما وقتی برادر «اژهای» خودش سر شوخی را باز میکند ما چه تکلیفی داریم؟ ایشان گفته: «به نظر میرسد خانمها بیشتر از مردها آب مصرف میکنند و به خاطر همین دستور دادم در فضای باز و هواخوری زندان قرچک شیر آب نصب شود."اولا چه معنی دارد که نسوان بیش از مردان، آب مصرف کنند و ثانیا مگر زندان بلاتشبیه هتل است که در فضای باز و هواخوری آن شیر آب نصب کنند؟ ناسلامتی زندانیان در تمام جهان با توریستها یک مختصر توفیری دارند و برادران عزیز قوه قضائیه لازم نیست برای زندانیان قرچک این امکانات در حد هتلهای پنج ستاره را فراهم کنند.نکته اساسی: وجود آب فراوان در زندان زنان مشکلاتی را هم فراهم میکند. مثلا اگر چهار تا زن برانداز و مخملی مثل ننجون اینهمه آب را در آسیاب دشمن بریزند چه کسی پاسخگو خواهد بود؟طنز نویس سیاست روز اضافه کرده: حالا که صحبت آب شد بد نیست کمی هم درباره "دون" حرف بزنیم و سیاهنمایی کنیم. سخنگوی کمیسیون اصل 90 در اظهاراتی پیچیده گفته: "کسانی که مجوز واردات دادند طبق روال مجوز دادند. آنهایی که تایید کردند که برنجها از گمرک عبور کنند، مقصر هستند."توضیح اول: عبارت فوق نقل قول مستقیم از سخنگوی کمیسیون اصل 90 مجلس است و ربطی به فلسفه و مکتب فرانکفورت و فردریش نیچه ندارد.توضیح دوم: معمولا کسانی که مجوز واردات میدهند منظور بدی ندارند و در این ماجراها همواره خلبان توپولف مقصر اصلی است.توضیح سوم: اصولا مسئله واردات برنجهای آلوده یک موضوع سیاسی است و هیچ ننجونی در طول تاریخ خودش را به این قبیل مسائل سیاسی آلوده نکرده است.توضیح چهارم: برنجهای آلوده که از خونهای آلوده مهمتر نیست که بیخودی برای تضعیف مسئولان خدوم، پروندهاش را دوباره باز کردهاند.توضیح پنجم: معمولا در اینگونه مواقع حکم انفصال موقت از خدمت را بدهند دست یک کارمند ارزیاب گمرک، مسئله از بیخ و بن حل میشود.