نگاهی به کتاب ,شاه, نوشته عباس میلانی


نگاهی به کتاب 'شاه' نوشته عباس میلانی

کتاب "شاه" عباس میلانی چه جایگاهی در نوشته های پژوهشگرانه مربوط به ایران خواهد یافت و آیا انتظاراتی که این کتاب دامن زده بود، برآورده شده است؟

"شاه" نوشته عباس میلانی، انتشارات پلگریو مک میلان، 2011

به گمان من از دیدگاهی تحلیلی می توانیم این کتاب را داری دو جنبه بدانیم: یکی به شرح ابعاد خصوصی و حریم خلوت زندگی شاه می پردازد - کودکی و مدرسه، رابطه با اعضای دیگر خانواده، ازدواج ها، حالات شخصی، کفش و پوشاک، رانندگی و خلبانی، تندرستی و بیماری، سفرها، عشق و عواطف، باورها، توهمات و شایعه ها، و موضوعاتی از این قبیل.

مؤلف در گزارش این گونه موضوعات، و بررسی ویژگی های خلق و خوی شاه، ورزیدگی نشان می دهد و در این حوزه ها نکته هایی را در کتاب می گنجاند که برخی از آنها را پیشتر، یا به این صورت، نشنیده بودم و برایم تازگی داشت. درباره این ابعاد از زندگی شاه و دیگر سیاستگران ایران دانسته های چندانی در دست نیست. این گونه آگاهی ها شاید زمانی در پی دسترسی به اسناد موجود در ایران افزوده شود. داوری درباره اطلاعات فراهم آمده در این موارد آسان نیست و مهم پنداشتن یا نپنداشتن آنها هم به دیدگاه ها و پسندهای افراد بستگی دارد.

جنبه دیگر کتاب، که بخش عمده یا اصلی آن است، بررسی نقش و زیست سیاسی شاه و زمینه تاریخی گسترده تر زندگی اوست؛ چون خود نیز در این زمینه ها پژوهش هایی کرده ام می توانم آسان تر در باره آنها داوری کنم.

به باور من کسانی که خواستار درک ژرفانگرانه زندگی سیاسی شاه و زمینه های تاریخی آنند این کتاب را به اندازه کسانی که در پی دانسته هایی درباره زندگی خصوصی او هستند سودمند نخواهند یافت"

به باور من کسانی که خواستار درک ژرفانگرانه زندگی سیاسی شاه و زمینه های تاریخی آنند این کتاب را به اندازه کسانی که در پی دانسته هایی درباره زندگی خصوصی او هستند سودمند نخواهند یافت. برای آنکه گام ناچیزی در روشنگری تاریخی برداشته باشم به بررسی این کتاب ( یا جنبه اصلی آن به معنایی که توضیح دادم) دست یازیده ام و به چیزی جز حقیقت پژوهی وسنجشگری بی پرده و پروا نیندیشیده ام.

تنها در سایه نقد است که دانشوری به پیش می رود و هنجارهای پژوهشگری استوار می گردد. نخستین موضوعی که در خواندن سنجشگرانه این کتاب جلب نظر می کند این است که متاسفانه اشتباهات فراوانی به آن راه یافته اند؛ موارد گوناگونی را نیز می توان یافت که واقعیت ها، نکته ها و ظرافت هایی نادیده گرفته شده اند یا به گونه ای ناسازگار با دانسته های تاریخی بازتاب یافته اند.

برای اینکه این سخن بی پایه نباشد - در شکل مفصلی از این بررسی که در جای دیگری منتشر می شود - برخی (نه همه) این گونه موارد را بر شمرده ام تا ارزیابی کلی تری را که در میان نهاده ام ناموجه به نظر نیاید. تلاش در بازشناخت حقیقت و درست از نادرست، و احساس مسؤولیت در برابر نسل جوان و کسانی که مجال جستجوگری تاریخی را ندارند، باید بر همه ملاحظات دیگر سایه افکن شود. امیدوارم مولف نیز با همین انگیزه زمانی فرصت بازنگری اساسی در این کتاب را پیدا کند و نکته هایی را که این نگارنده برشمرده است، یا پژوهشگران دیگر یادآوری خواهند کرد، مد نظر قرار دهد.

نویسنده در برشمردن رویدادهای زندگی خصوصی زبردست است. می تواند همانند یک روزنامه نگارحرفه ای توجه و احساس و هیجان خوانندگان را دامن زند. هر وقت در این زمینه می نویسد می تواند خواننده را با خود همراه کند ولی هنگامی که به سراغ تبیین و تحلیل می رود خوانندگان نکته سنج از او فاصله می گیرند"

زندگینامه نویسی نیازمند دستیبابی به منابع دست اول است– نامه ها، یادداشت ها، پیشینه پزشکی، اسناد و مدارکی که در بایگانی های دولتی یا خصوصی یافت می شود. در مورد این کتاب نویسنده به اسناد و مدارکی از این گونه، که در بایگانی های گوناگون در ایران پراکنده اند، دسترسی نداشته است و به ناگزیر تا حد زیادی به اسناد دولتی بریتانیا و آمریکا تکیه کرده است. او همچنین کوشیده است دسترسی نداشتن به منابع ایرانی را تا حدی با گفتگوهایش با اهل سیاست و آگاهان جبران کند و می گوید با بیش از پانصد نفر مصاحبه کرده است اما تنها نام حدود پنجاه نفر را می توان در زیرنویس ها یافت.

از سوی دیگر شمار زیادی از نوشته های سودمند و منابع دست اول را که طی سی سال گذشته در ایران و بیرون منتشر شده است یا ندیده یا به آنها ارجاع نداده است. مهم تر از این از تک نگاری ها و تحقیقات دیگر در زمینه تاریخ ایران سده بیستم که به زندگی و زمانه شاه مربوط اند بهره چندان نبرده است. توجه درست و استفاده بجا از نوشته های تحقیقی موجود سبب می شد از بازگفت برخی روایت ها پرهیز شود و نتیجه گیری ها نکته سنجانه تر باشد.

میلانی، بر خلاف منقبت سرایان متعارف شاهان، می داند که شاه را در پیشگاه تاریخ باید آزمود نه تاریخ را در پیشگاه شاه. او نیز با توجه به هنجارهای متعارف پژوهشگری کوشیده است خود را از احساساتی که در جرگه شیفتگان، یا صف بیزاران شاه غالب است برکنار نگاه دارد. نگاه او به شاه همدلانه است اما خرده گیرانه هم هست؛ این از دامنه خشکی نوشته او می کاهد و برگیرایی های آن می افزاید. او در عین حال با آمیخته ای از زبان آوری و اشارات ادبی و تاکید بر اینکه نیک و بد هر دو را می نویسد می خواهد خود را فراتر از درگیری های سیاسی نشان دهد.

اما گزینش آنچه در زندگی و زمانه شاه در خور تاکید است و آنچه نیست از ملاحظاتی سیاسی برکنار نیست. با اینکه این زندگینامه به مسائل شخصی و خصوصی فراوان پرداخته است اما در اساس زندگینامه ای سیاسی است و خواه ناخواه به بازگفت بخش های مهمی از تاریخ ایران پرداخته است. اما این بخش ها، یا جنبه های زیادی از آن، را دیگران نیز بررسی کرده اند و میلانی کمتر کوشیده است دانسته ها و یافته های تحلیلی موجود را بازتاب دهد و نکته های درخور تاملی را بر آنها بیفزاید. آمیختگی مباحث مربوط به قلمروهای خصوصی و سیاسی زندگی شاه نیز به شیوه ای انجام شده که نه پیوند رویدادها همیشه آشکار است و نه نتیجه گیری ها همیشه بر داده ها تکیه دارد. پیوند داستان ها با روایت های پیش و پس و با طرح کلی زندگینامه نیز در همه موارد روشن نیست.

"میلانی نویسنده باذوق و سخت کوشی است که به پشتوانه آموخته ها و تجربه ها سخنی برای گفتن دارد."

معیار اهمیت مباحث هم در این کتاب چندان مشخص نیست. میهمانی و عروسی و لباس و آرایش همان اندازه محل توجه اند که برخورد و رقابت و تلاش و ترفند. جریان رویدادها کمابیش در نوعی تسلسل ادامه می یابد ولی هدف اصلی ارائه تحلیل هایی نیست که ذهن های باریک اندیش و ژرفا نگر را سیراب کند. کتاب برای اهل فن نوشته نشده ولی از اهل تفنن غافل نمانده است. شاید این کتاب بیش از همه کسانی را در نظر داشته است که کنجکاو زندگی های مجلل شهریارانه و هالیوودی اند و دل نگران شور و شرها یا سختی ها و تراژدی های کاخ نشینان.

کنجکاوی در باره زیر و بم زندگی شاهان و شاهزادگان و هنر پیشگان همه جا میان توده های مردم هوادار دارد. در مورد ایران توجه به این گونه موضوع ها با حسرت ها و نوستالژی های برخی غربت زدگان در می آمیزد و آنها را دامن هم می زند. نویسنده در برشمردن رویدادهای زندگی خصوصی زبردست است. می تواند همانند یک روزنامه نگارحرفه ای توجه و احساس و هیجان خوانندگان را دامن زند. هر وقت در این زمینه می نویسد می تواند خواننده را با خود همراه کند ولی هنگامی که به سراغ تبیین و تحلیل می رود خوانندگان نکته سنج از او فاصله می گیرند؛ کیفیت نثرش هم افت می کند.

ترفندهای داستان سرایانه و هنر نویسنده در شرح گوشه های زندگی خصوصی شاه و لایه های خوی او، و سبک او در روایت پردازی های شبه ادبی توده پسند، از توانایی او در تبیین مسائل و بررسی پویای درگیری ها و تحلیل تاریخی-جامعه شناختی فراتر است. بیش از آنکه در بند این گونه تحلیل ها، و گشودن افقی به سوی درک استدلالی و تفسیرروشنگرانه باشد، در پی شرح هایی است که با چاشنی هایی کنجکاوی انگیز در می آمیزد و خواننده را بر می انگیزاند یا سرگرم می کند.

تاریخ از دیدگاه نویسنده آوردگاه سرنوشت و کاستی ها و انتخاب های تراژیک است؛ ساخته افراد و پی آمد مقاصد و غرض ها و بازی ها و بازیگری ها و تصورات و واهمه های آنهاست. او به این سبب به بخت و کم و کاست اراده و تصمیم بسیار بیشتر توجه دارد تا به ساختارها و نهادها، و پدیده هایی فراتر از روابط شخصی انسانی؛ یا به تنش میان کنشگری و ساختارها، و آرمان ها و منافع. نگرش او تاریخ نگاری را به زندگی نامه نویسی فرو می کاهد؛ درخت یا درخت ها را نشان می دهد اما نه جنگل را. توجه او به نقش قدرتمندانی است که گرفتار کاستی های خلق و خوی شخصی اند و ترکیبی از غریزه ها، آرزوها و خواست های متضاد؛ دست به گریبان با وسوسه ها، تردیدها، توهمات ، معما ها، جاسوس ها، بی وفایی ها و ناسازگاری ها.

تلاش در بازشناخت حقیقت و درست از نادرست، و احساس مسؤولیت در برابر نسل جوان و کسانی که مجال جستجوگری تاریخی را ندارند، باید بر همه ملاحظات دیگر سایه افکن شود."

کاوش نویسنده در تجربه زندگی شخصی و خصوصی شاه بر پیوند مشروعیت قدرت سیاسی و مشروطیت تاکید نمی کند و زمینه گسترده تلاش های مشروطه خواهانه و مبارزات اجتماعی و مدنی برای جامعه ای بهتر را نمی کاود. واقعیت کوبنده و تلخی که می بایست در محور این بررسی قرارداشته باشد این است که مردی در رأس کارها قرار گرفت که، به رغم توانایی ها یا ناتوانی ها، نمی بایست در چنان موقعیتی باشد. بنا نبود سرنوشت ملت ایران با سرشت یک شخص در آمیزد. تلاش های مشروطه خواهانه هدفی مهم تر ازجلوگیری از این در آمیختگی نداشت. اما نویسنده اغلب به گونه ای می نویسد که گویی این تلاش ها بیش از حاشیه ای بر متنی نبوده است؛ گفت وگویی نبوده است که باید چندان جدی گرفته شود؛ معیاری نبوده است که بر اساس آن می بایست رفتارهایی سنجیده شود.

مشروطیت که مهم ترین زمینه بحث در باره پادشاهی مشروطه و طبعا پادشاه "مشروطه " است در نوشته میلانی بی رنگ است. شاید نمودار نمادین گویایی از بی توجهی او به مشروطیت همین باشد که تاریخ تدوین قانون اساسی را همه جا ۱۹۰۵ نوشته است. زمینه گسترده تر قدرت شاه، نهاد سلطنت، طبقه فرادست، و آن پدیده های ساختاری که او را توانا کردند - به رغم ضعف های شخصی- به چنان قدرتی دست یابد، نیز موضوع اصلی توجه او نیست. او به چگونگی زیست شاه بسیار بیشتر از چرایی های آن توجه دارد و می داند که خواننده متعارف چه چیزهایی را بیشتر می پسندد.

هیچ کتابی نیست که، به رغم تلاش های مولف آن، از سهو و خطا یکسره برکنار باشد؛ چیزی که زبان را به شکوه می گشاید دامنه این گونه کاستی هاست. اشتباه اگر حاصل دسترسی نداشتن به اطلاعات یا آسان گیری نباشد پی آمد بی دقتی است و بی دقتی در تاریخ نگاری چیزی نیست که بتوان آن را سهل انگارانه نادیده گرفت. بازتولید بی دقتی ها در حوزه تاریخ، پدیده ای را که فریدون آدمیت "آشفتگی در فکر تاریخی" نامید دامنه دارتر و سهمگین تر می کند و حافظه تاریخی جمعی را آسیب پذیر تر می سازد.

اشتباهات یک اثر اعتماد خواننده آگاه را سلب می کند و خواننده بی خبر را گمراه. خطا های یک کتاب، حتی اگر محدود به ثبت درست اسم ها یا جزئیات رویدادها و کارنامه های افراد هم باشد، درست خوانی سندها، رعایت امانت در نقل آنها، صحت استنباط ها، و موجه بودن نتیجه گیری ها را هم مشکوک می کند. میلانی نویسنده باذوق و سخت کوشی است که به پشتوانه آموخته ها و تجربه ها سخنی برای گفتن دارد. این سخن در حوزه تاریخ نگاری نمی بایست تا این میزان از خدشه آسان گیری آسیب ببیند. بی گمان اگر او در بررسی منابع و تحقیقات موجود شکیبایی بیشتری نشان داده بود و هوشمندی خوانندگانش را هم دست کم نگرفته بود می توانست از بوته ورود به جرگه تاریخ پژوهان سرفرازتر بیرون آید.

او به چگونگی زیست شاه بسیار بیشتر از چرایی های آن توجه دارد و می داند که خواننده متعارف چه چیزهایی را بیشتر می پسندد. "

ایران سرزمینی است که مرده ریگ تاریخ بر دوش مردم آن سنگینی محسوس تری دارد در حالی که دانش تاریخی در بسیاری حوزه ها همچنان ناچیز مانده است. در این شرایط بررسی درست واقعیت های گذشته، بازتاب هرچه روشمندتر و دقیق تر و تحلیلی تر آنها، و ارزیابی سنجشگرانه حاصل کار اهمیتی سترگ دارد. این کار هم بازشناخت مسؤولیت در برابر گذشتگان است و هم در برابر مردم حال و آینده. اندیشیدن بر پایه دانسته های نادرست یا مخدوش در باره گذشته راهیابی برای آینده را دشوار می کند. اندیشیدن مدرن چیزی جز تاریخی اندیشی نیست و تاریخی اندیشی در گرو آگاهی درست است از آنچه رخ داده است.

khosh bavar - ایران - یزد
میلانی, ایکاش زندگینامه چندین خاندان پادشاهی " غرب و اسیا " را مینوشتی که انها بهتر از شاه ایران هم نیستند و در جنایتهای جهانی دست داشتند و دارند ( شاه انگلیس و هلند بخاطر BP در نیجر و امریکای لاتین ) و شاه سوئد که درامد 51% جنگل سوئد متعلق به اوست, از شاه تایلند بگذریم که حتی اهانت کردن باعث زندانی شدن طرف خواهد شد . ما ملت ایران به یک نقطه نزولی سیاسی / فرهنگی / مذهبی رسیدیم, که " حق " ازمایش کردن سیستم " جدیدی " را نداریم, زیرا نه وقتش را داریم و نه توان و شهامتش را, بدینجهت من خوش باور, خواهان سیستمی هستم که بمن شخصیت ببخشد و ازادی نسبی را برایم فراهم اورد و ملاک انسانیت یک شخص به ظاهر و جای مهر داغ بر پیشانیش نباشد که انهم در حال حاضر خاندان پهلوی برای مردم مهیا میسازد که در " کنارهم و باهم " به زندگی ایرانیمان بپردازیم. شاد و شجاع باشیم.
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

zartusht67 - المان - فرانکفورت
روح پدرش و خودش پدر ایران شاد اگر انها نیامده بودند الان ما 6 تا سور به پاکستان و بنگلادش میزدیم متاسفانه یک مشت ایرانی نمای خائن به خودشان اجازه میدن به این دو ابر مرد توهین کنند البته ادم شیر پاک خورده و پاکنژاد و میهن پرست این کار را نمیکند
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

bavar88 - هلند - آمستردام
چه بسیارند کسانی‌ مثل میلانی‌ها که مخزشون در ۵۰ ساله قبل خشک شده و واقعیت امروز ایران را نمی‌بیند،،، بدا به حال همنشینان اینها.. هههه
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

koroshkonkori - ایران - تهران
من خیلی وقته به این سایت سر میزدم ولی همین الان تصمیم گرفتم عضو بشم. بیاین بهم تبریک بگین
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

Don Mario - کلمبیا - بوگوتا
با تمام کاستی‌ها و کمبود‌هایی‌ که در بزنگاه‌های تاریخ حکومت خود داشت ولی قلبش برای مردمش میتپید و خواهان پیشرفت این کشور بود ، روحش شاد
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

2oktor - ایران - کرمان
koroshkonkori - ایران - تهرا قدمتان روی چشم
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

kamelia-77 - انگلستان - لندن
koroshkonkori-ایران-تهران سلام دوست عزیز خیلی خیلی خوش امدی .اما من متوجه نشدم چرا باید به شما تبریک بگیم???? (شاید برای اینکه تونستین عضو بشین)
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

sourena.de - المان - ااشتوتگارت
bavar88 کدوم واقعیت?!!! فقر فحشا زندان تجاوز شکنجه اعدام دروغ رذالت .. در نظام مقدس مقام عظمای وقاحت خامنه ای و مزدوران وطنفروشی مثل تو!!!
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

Azadikhah - هلند - تکسل
کتاب جالبی‌ باید باشه. واقعیت حکومت ایران امروز:حکومت بر ایران به نام دین، خفه کردن اعتراضات مردمی در حکومتی که ادعای عدل و حکومت بر جهان را دارد.زیر خط فقر بودن ۱۴.۵ میلیون ایرانی‌،وابستگی به شوروی و چین و ادعای خودکفأیی!،کمک مالی‌ به کشورهای عربی‌ و آفریقائی در حالی‌ که مشکلات اقتصادی و مالی‌ بیشتره مردم را به تنگ آورده،نقش سپاه پاسداران در امنیتی کردن تمام ارگانها و سازمان‌ها،اعتیاد،.... koroshkonkori - ایران - تهران.خوش آمدی دوست عزیز
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

mashady - انگلیس - منچستر
انگلیس تصمیم گرفت که شاه ایران قاجار نباشه پهلوی باشه بعد تصمیم گرفت پهلوی نباشه و خمینی باشه حالا هم مزاحمش نشید خودش میتونه برای اینده ایران تصمیم بگیره .فقط کاشکی انقدر غیرت داشتیم که برای این دست نشانده ها سینه چاک نکنیم .مرگ بر هرچی شاه و شاهزاده درود بر جمهوری ایرانی
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

hamrah-sabz - آمریکا - لوس آنجلس
با درود،. من نمیدونم این چگونه نقدی است؟اولا چرا این مقاله نویسنده نداره؟کی‌ اینو نوشته؟در سانی‌ این چگونه نقدی است که فقط ایراد گرفته و حتا یک مثل کوچک هم نیاورده و وعده‌ی سر خرمن داده.کاربران عزیز این کتاب نتیجه سالها زحمت و مرارت است و مانند هر کتاب دیگری در دنیا بی‌ نقص نیست.کتاب را باید خواند و سعی‌ کرد که هر چیزی را در مقایسه با زمان خودش سنجید.شما نمیتوانید شاه را در زمان حال نقد کنید حتا خمینی را.مثلا جو سال ۵۷ متأسفانه طوری بود که خمینی بر مردم قالب شد و مطمئن باشید اگر صد بار دیگر هم به عقب برگردیم به خاطر شرایط خممنی،شاه و دیگران خواهند آمد.سعی‌ کنیم شرایط را آماده آمدن دمکراسی کنیم به جای فحش دادن به یکدیگر.همیشه ساختن از ویران کردن مشکل تر است.به قول دوست عزیز khosh bavar شاد و صبور و سازنده باشیم.
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

khosh bavar - ایران - یزد
mashady : با نیمه حرف اولتان کاملا موافقم, ولی منظورتان از " غیرت " چیست ?! ایا کسی که به اشتباهش پی ببرد که بازیچه دست ابرقدرتها شده و بلا را دو دستی وارد ایران کرده و در حال حاضر چاره ای جز سیستم مستحکمی جز سیستم سکولار و دمکراسی ندارد که فعلا خاندان پهلوی انرا برای ما " تضمیین " میکنند, انرا به حساب بیخردی و بیغیرتی میگذارید ?! ایا بلوک شرقی که به کمک غرب و پاپ دوم واتیکان و شرکت کوکاکولا باعث شکست سیستم ضدبشری کمونیست شدند, بیغیرت مینمامید ?! چرا ما نباید از تجربه دیگران و در این مرحله حساس و تاریخی از انان کمک نگیریم که به ما شخصیت و فرهنگ میبخشند?! و درضمن منظورتان از جمهوری ایرانی چیست ?! شاد و شجاع باشیم .
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

Royan - آلمان - المان
mashady - انگلیس - منچستر شاید انگلیس تصیمیم گرفت ولی شاه ایرانی بود قلبش برای ایران وایرانی و عظمت ایران می تپید و هدفش هم این بود ولی ملت فریب خورده بی چشم روی ماجراجوی ایرانی از سر سیری تمام اینده ای که خاندان پهلوی برای ایران رشته بود پنبه کردن و کشور را به عهد صفوی و قاجار برگشت دادن واین چیزی بود که انگلیس میخواست وبهش رسید حا لا هم هرکس که ریئس جمهور جمهوری ایرانی بشه اولین کاری که میکند میخواهدکه هفت پشت خودش وخانواده اش بسته بشه و اول به فکر دزدی هاش میافته و 4 سال که به نفغ خودش کار کرد نوبت رئیس جمهور بعدی میشه و مرتب سر ملت کلاه میره. ولی اگر خاندان پهلوی بد بود دزد بود جنایتکار بود سگش شرف داشت به همه اینها /ملت زندگی میکردند و نه تحمل زندگی و امثال خمینی و دارو دسته اش توی زندان بودنند که با این شواهد حقشون بود اینده ای را که شاه برای ایران به دست اخوندا تو خشت خام می دید مردم تو ائینه ندیدند ولی به واقغیت مبارزه شاه با وطن فروشان خائن روشنفکر رسیدند یه مثل المانی هست که میگه کسی که گوش نمیده باید احساس کنه. حالا ایران داره احساس میکنه.
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

khosh bavar - ایران - یزد
hamrah-sabz : کاملا با شما موافقم دوست گرامی. شاد و همراه سبز باشیم.
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

ARTEMIS-SW - فرانسه - پاریس
مرگ بر شورش ننگین 57 /کارتر و کارتلهای نفتی/// و هزاران ننگ به چپیهای وابسته و بی سواد و مجاهد اخوند بی عمامه و یک مشت اراذل اوباش اسلامی که این اش سمی را برای ملت پختند و هنوز زر زر انقلابی.
پنج‌شنبه 22 اردیبهشت 1390

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.