چهارشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۸ - ۰۳ مارچ ۲۰۱۰
نامه سرگشاده گروهی از دانشجویان ایرانی خارج از کشور به آیت الله خامنهای
|
رهبر ایران در طول دو سال گذشته هدف تندترین انتقادات مخالفان دولت بوده است |
گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور در نامه ای به آیت الله خامنه ای او را مسئول تمام اقدامات مأموران حکومت ایران دانسته و خواستار آزادی فوری رهبران مخالفان دولت در ایران شده اند.
آنها در این نامه که روز چهارشنبه ۱۱ اسفند (۲ مارس) منتشر شده است، آقای خامنه ای را به سکوت، انکار و هموار کردن راه برای برگزاری "انتخابات مشکوک و پر مسئله ریاست جمهوری" و بازداشت و شکنجه معترضان متهم کرده اند.
آیت الله خامنه ای در این نامه صادر کننده دستور حبس خانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسرانشان معرفی شده است.
در بخشی از این نامه آمده است: "تا دیر نشده به حبس و بازداشت آقایان موسوی و کروبی و خانم ها کروبی و رهنورد پایان دهید و حق آنها برای زیستن آزاد و انتقادگری و نیز حق همه ایرانیان برای انتقاد، مشارکت در حکومت و گرد آمد و راهپیمایی را... به رسمیت بشناسید".
نویسندگان نامه سرگشاده به رهبر ایران، نوشته اند که نخستین نمونه رفتارهای نادرست آیت الله خامنه ای در سال ۱۳۶۹ و با دستگیری "جمعی از مبارزان راه آزادی و دلسوزان وطن" که نامه ای انتقادی به او نوشته بودند آغاز شد و با بازداشت و قتل علی اکبر سعیدی سیرجانی، نویسنده منتقد ایرانی، ادامه یافت.
برخورد با آیت الله حسینعلی منتظری به دلیل انتقاد او از ورود آقای خامنه ای به حوزه مرجعیت دینی و حصر خانگی این مرجع تقلید به مدت پنج سال و نیم از دیگر مواردی است که مورد انتقاد نویسندگان نامه سرگشاده قرار گرفته است.
آنها رهبر ایران را به میدان دادن به "متملقان" و تأسیس "صنعت مداحی و چاپلوس پروری" از یک سو و خاموش کردن هر گونه انتقاد از سوی دیگر متهم کرده اند و به او هشدار داده اند که انتهای این راه "هلاکت و بدنامی" است.
چهار تشکل دانشجویی که این نامه را امضا کرده اند عبارتند از "راه سبز ایرانیان بریتانیا"، "راه سبز ایرانیان اوتاوا"، "پویش راه سبز دانش آموختگان و دانش آموزان ایرانی" و "انجمن جنبش راه سبز ایرانیان دانشگاه ویکتوریا در کانادا".
متن کامل این نامه که در اختیار تحول سبز قرار گرفته است به شرح زیر میباشد:
جناب آیتالله آقای سید علی خامنهای حسینی
سلام و تحیت
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ (انعام، ۸۲)
آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ستم نیالودند، ایمنی تنها از آنِ آنهاست و آنها هدایتیافتهگانند.
این، نامهای است از سوی جمعی از دلسوزان وطن، که تختهبند غربت اند، به شما. شما را مستقیم خطاب کردهایم و از خطاب کردنِ عمر و زید (از قاضی القضات گرفته تا رییس خبرگان) چشم پوشیدیم، زیرا اولا مسئولیت تمام اتفاقات رخ داده توسط نیروهای حکومتی در ایران را (از دستگیریها و شکنجهها گرفته تا انتخابات مشکوک و پرمسألهی ریاست جمهوری و در یک کلام ضایع کردن حقوق حقهی ملت) کاملا متوجه شخص شما میدانیم، زیرا حتی اگر به فرض بسیار بعید، آمر این جنایات هم نباشید، و نیز به فرض که مشوق آنان هم نباشید (که متاسفانه هستید)، کمترین سیئهی شما این است که در مقابل این جنایات ساکتاید و چنانچه امیر مؤمنان فرمود: «الراضی بفعلِ قومٍ فهو منهم» (آن کس که به کردار قومی رضایت دهد، از آنان محسوب میشود) و خطیئهی بالاتر آنکه منکر این جنایات اید و با دروغ خواندن این جنایات و نیز با تبلیغات مسموم غربی خواندنِ تضییع نهادینهی حقوق اساسی ملت، راه را برای ادامهی چنین تضییعاتی هموار کردهاید.
در تقریبا دو سال گذشته، مظالم شما خوشبختانه بر جمع بسیار بیشتری از مردم ایران آشکار گشته است. اکنون کم نیستند خانوادههای شهدا، جانبازان، آزادگان و پاسدارانی که از منتقدان شمایند و خانوادهی دو شهید سرفراز ایران زمین، همت و باکری، نمود و نمایندهی این خیل عظیم اند. مظالم شما البته به چند سال اخیر باز نمیگردد. اولین نمود آشکار آن، دستگیری جمعی از مبارزان راه آزادی و دلسوزان وطن، متعاقب نامهی محترمانه و انتقادآمیز آنان در سال ۱۳۶۹ بود.
همان روزگار اگر آن انتقادات مشفقانه را جدی گرفته بودید و به دهان منتقدان دلسوز داغ و درفش نمیکوبیدید، روزگار امروز وطنمان چیزی به از این بود. کشتن زندهیاد سعیدی سیرجانی که بر اثر غضب شخص شما به دست مأمورانتان در وزارت اطلاعات کشته شد، یکی دیگر از نمودهای آشکار ظلم شما در سالهای آغازین دههی هفتاد خورشیدی بود. هماو که شجاعانه در پاسخ به غضب شما بر او، در نامهای تاریخی خطاب به شما نوشته بود که کلفتی دستار و درشتی گفتار، جای برهان را نمیگیرد.
پاسخ او را نیز با خاموش کردناش دادید. در این سالها تا توانستهاید متملقان را میدان دادهاید و صنعت تقدسسازی از خویش را رواج دادهاید و بر دهان مخالفان و منتقدان مهر خاموشی زدهاید. و در این راه چنان پیش رفتهاید که نه تنها بسیاری از مبارزان انقلاب و یاران آیتالله خمینی، اکنون از منتقدان شمایند که حتی بخش عظیمی از بستگان نسبی و سببی شما نیز – گرچه بسیاریشان در خفا و برخی نیز در علن- از مخالفان شمایند.
از باب مشت نمونهی خروار میتوان از تمام داییها و داییزادههای شما، یکی از برادران و برخی از برادرزادههای شما، خواهر، شوهر خواهر و تمام خواهرزادههای شما و برخی از خالهزادههایتان که اکنون از منتقدان شمایند، نام برد. باری، «علی، القصه، خواهد ماند و حوضاش حوض تنهایی». اندک ماندهی یاران شما اینها را حمل بر مظلومیت شما میکنند. اگر کسی که دهان مخالفاناش را میدوزد، و به شغل خدعه و خشونت مشغول است، و صنعت مداحی و چاپلوسپروری تاسیس کرده است، مظلوم نام دارد، آنگاه باید جای واژگان مظلوم و ظالم را در قاموسها عوض کرد.
در این قریب دو سال، به اشارت شما و دفترتان، بنگاههای دروغپراکنی و اسطورهسازی، تا توانستند علیه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و جمع عظیمی از منتقدان دلسوز ایران زمین گفتند و نوشتند. اکنون نیز، در ادامهی سریال باطل منتقد ستیزی و متملقپروری، به دستور و موافقت شما آقایان موسوی و کروبی و خانمها کروبی و رهنورد در «حبس و بازداشت خانگی» قرار گرفتند و از قرار معلوم اخیرا به زندان منتقل شدهاند.
این بدعت زشت و قرون وسطایی و خلاف شرع و قانونِ «حبس خانگی» در دوران زعامت شما با حبس آیتالله منتظری آغاز گشت. شما که به طور خاص از این تعبیر آیتالله منتظری که در سخنرانی انتقادی معروف خود گفته بود: «مرجعیت بچهبازی شده است» سخت به خشم آمده بودید، دستور دادید او را در منزلاش حبس کنند.
این حبس غیرقانونی و غیرشرعی تا زمانی ادامه داشت که پارهای از مراجع تقلید به شما فشار آوردند (و نیز بر اساس خبرها از وضعیت سلامتی آقای منتظری، به این خیال باطل افتادید که وی در حال مردن است)؛ و اینگونه بود که حبس پنج سال و نیمهی این مرد نستوه و حقگوی شکسته شد، گرچه مضیقهها و ضایع کردن حقوق وی و خانواده و طرفداران و شاگرداناش به انحای مختلف ادامه داشت. چنین پیداست که از آن کار زشت درس نگرفتهاید، انگاری مستبدان و ظالمان به سادگی (و یا اصلا) درس نمیگیرند و این حدیث شریف را از یاد بردهاند که: من استبدّ برأیه فقد هلک (آن کس که خود-رأی گردد، هلاک میگردد).
ما از باب افضل الجهاد، که کلمهی حقی است نزد سلطان جائر، شما را تنبه میدهیم که مسیری که در آن قرار گرفتهاید پایان آن هلاکت است و بدنامی، مگر آنکه دست رحمت حق، در سرانجام کار، از آستین برون آید و کاری بکند و همین تنبهها شما را به توبه وا دارد. بر همین اساس شما را هشدار و انذار میدهیم که از فراز اریکهی چوبی و شکنندهی استبداد با آتش خشم ایرانیان مظلوم و آگاه، بازی نکنید زیرا: آنرا که خانه نئین است / بازی نه این است.
تا دیر نشده به حبس و بازداشت آقایان موسوی و کروبی و خانمها کروبی و رهنورد پایان دهید و حق آنها برای زیستن آزاد و انتقادگری و نیز حق همهی ایرانیان برای انتقاد، مشارکت در حکومت و گردآمدن و راهپیمایی را، که خواستهی به حق ایرانیان مطابق قانون اساسی و اعلامیهی جهانی حقوق بشر است، به رسمیت بشناسید و آنچه را برای تونسیها و مصریها و بحرینیها و لیبیاییها میخواهید، برای مردم خود نیز بخواهید و از عاقبت سوئی که در انتظار استبدادیان و خودکامگان است بترسید و بیش از این ظلم بیحد نکنید.
در انتهای همین اندرز-هشدارنامه اعلام میکنیم که ما ایرانیان خارج از کشور، پشتیبان و پشتگرم به ایرانیان داخل کشور، تا آزادی آقایان موسوی و کروبی و خانمها رهنورد و کروبی، از پای نخواهیم نشست و اگر پدرانمان توانستند استبداد شاهنشاهان را براندازند، ما نیز میتوانیم استبداد کاتوزیان را براندازیم.
راه سبز ایرانیان بریتانیا (رساب)راه سبز ایرانیان اتاوا
پویش راه سبز دانش آموختگان و دانش آموزان ایرانی (پرسا)Students for Iranian Green Movement Association (SIGMA), Univerity of Victoria, Bc, Canada.Austin For Iran
SIAVASHOMA - انگلیس - منچستر
|
این بی ناموس کارش از نامه نگا ری گذشته.این کثافت هم مرد? بعدش چی?اخه دل این اشغال لب گور واسه ایرانی میسوزه? فقط اتحاد و دیوار نویسی و ضربه به عمال این اشغال در همه محله ها تا روزی که واقعا بدونیم چی میخواهیم. ایرانی ازاد با انتخاباتی ازاد و گور پدر دین که بخواد در سیاست دخالت کنه. با احترام به تمامی ادیان و عقاید.البته همه این اخوندهای مفت خور در کمپ های کار اجباری. اینجا میگن کامیونیتی سرویس |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
fesgeli - سوئد - لوند
|
عالی بود منون از زحمات شما عزیزان ای کاش گوش دیکتاتور جلاد کر نباشد و چشمش کور که متاسفانه هست و از طرف دیگر جاه طلبی مجتبی هم بر خریت این پیر نادان فائق است. |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
|
تو حرفهاتون که مطلب تازه ای نبود و خودتون هم میدونید که خامنه ای واسه شما تره هم خورد نمی کنه. اتفاقا خیلی از ایرانی های عاشق ایران هم واستون تره خورد نمی کنن. شمایی که بعد اونچه که به ایران رفته صحبتتون را با آیه ای از قران شروع می کنید. خوبه یه نگاهی به معنی واژه (ننگ) بندازید. خاک تو سرتون |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
divone azadi - مالزی - کوالالامپور
|
درود برشرف وغیرت هموطنان عزیزمان درهرکجای دنیا که هستید.باتشکرازشما جوانان غیور که حرف دل همه آزادیخواهان ایرانی را زدید،به نکات جالب وقشنگی اشاره نمودید،اما کو گوش شنوا.ما همه با هم بودیم ازآغاز وتا پایانش هستیم به امید پیروزی زودهنگام.شاد وپاینده وپیروز وآزاد |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
م ر - ایران - تهران
|
بسیار محترمانه و محکومانه بود اگر مرد باشد باید به خود بیائد در غیر اینصورت اصلا از انسانیت بوی نبرده هرچند که نبرده بهرحال نامه بسیار زیبایی بود که حرف دل اکثر ایرانی ها را میزد از تمام شما دانشجویان عزیز خارج از کشور سپاسگزاریم از اینکه بفکر هموطنان خودشان در داخل جهنم هستند . |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
محمداصلی - ایران - تهران
|
اگر میخواهیم فساد را از میان برداریم باید از راه آن وارد شد . اگر کسی فکر می کند امروزه میتواند با استفاده از آیه های قرآن و گفتار علی و حسین و مهدی با آخوندها مقابله سیاسی کند سخت در اشتباه است . این قوم وحشی و نادان از همین چشمه برای فریب مردم استفاده می کنند . دین جنگ افزار آنها در عرصه حکومت است که در کاربردش تبحر دارند . کسانی این اعتقادات را دارند حرف آنها را بیشتر می پذیرند تا دانشجویان فرنگ نشین را . کسانی میتوانند ابزار دین را برای مقاصد سیاسی بکار ببرند که از درون خودشان تولید شده باشند . |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
dadash80 - ایران - تهران
|
راست گفتید اگر پدرانتان توانستند چون در ایران بودند و خون خود را فدای دین و میهن خویش ساختند و شما در گوشه ای خزیده اید و از ترس جانتان بر طبلی میکوبید که کاملا آشکار است تو خالیست. هر چه طبالتان محکم تر بکوبد توخالی بودن آن بیشتر آشکار میشود. |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
Atheist-0 - کانادا - ونکوور
|
حیف از نام دانشجو که این جماعت بر خود نهاده اند که این روضه خان جانی را / جناب آیتالله آقای سید علی خامنهای حسینی. / .خطاب کرده اند. شما شکایت از دزد نزد قاتل میبرید. |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
چه اصراریه که برای نامه نوشتن اول یه ختم قران باید داشته باشند ! بعد تازه متن خود نامه هم مملو از احادیث و نامهای بی ارزش و بی پایۀ اسلامی است ! |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
ملاصدرا - ایران - شیراز
|
عزیزان شما فکر میکنید بادمجان دور قاب چینها میگذارند که نامه شما بدستش برسه؟گزارشهایی که به ایشون میرسه حاکی از گل و بلبل بودن مملکته.ایشون در بی خبری محض به سر میبرن |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
saitama - ژاپن - توکیو
|
ا دیر نشده به حبس و بازداشت آقایان........هنوز هم میگید تا دیر نشده بابا از دیر هم خیلی دیرتر شده |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
saitama - ژاپن - توکیو
|
حالا گیریم موسوی کروبی ازاد شدند شما از پای خواهید نشست? مشکل ما ازادی این دو نفر نیست |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
majid63 - فرانسه - پاریس
|
با سلام به دانشجویان. شما گفتید و اون هم قبول کرد!!! این چرندیات چیه که شما نوشتید در تمام دنیا حکومتهای اسلامی دیکتاتور هستند از عربستان سعودی شروع کنید تا الا آخر . جواب حکومتهای دیکتاتوری مثل خودشون باید جواب بدید با خشونت. و هیچ علاجی نداره.برای خران چه کاه بود چه زعفران . |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
feminism عزیز, افرین بر شما که منم تعجب کردم که نامه با جمله عربی شروع شده ! اینرا بحساب " ترک عادت موجب مرض است " بگذریم. شاد و feminism باشیم ! |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
feminism - انگلستان - لندن
|
khosh bavar جان, من فکر میکنم بیشتر شبیه به مرثیه نامه باشه تا نامه ! کامروا باشی . |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|
freedomforiran - انگلستان - لندن
|
درود به روان پادشاه عزیزم شاهنشاه آریامهر که این ملت نمکنشناس قدر او را ندانستند و لیاقت او را نداشنتند. این ملت دارند توان نمکنشناسیشان را می دهند. |
پنجشنبه 12 اسفند 1389 |
|