پای صحبت راننده تاکسی ایرانی در آلمان

پای صحبت راننده تاکسی ایرانی در آلمان

دویچه وله : تاکسی‌رانی یکی از شغل‌های رایج میان مهاجران ایرانی است. اما بسیاری از ایرانیان، نه از روی علاقه بلکه از روی اجبار این شغل را انتخاب می‌کنند. حسین سازور یکی از این رانندگان تاکسی در شهر بن از تجربیات خود می‌گوید.

تاکسی‌رانی یکی از شغل‌های رایج  میان مهاجران ایرانی است. اما بسیاری از ایرانیان، نه از روی علاقه بلکه از روی اجبار این شغل را انتخاب می‌کنند. حسین سازور یکی از این رانندگان تاکسی در شهر بن از تجربیات خود می‌گوید.

زمستان امسال در آلمان زمستانی سرد و سفید بود. برف، فضای زیبایی را برای جشن کریسمس فراهم کرده بود. بارش برف اما برابر بود با یخبندان و اختلال در رفت و آمد وسایل نقلیه عمومی از جمله قطار و اتوبوس، که در آلمان به مراتب بیشتر از اتومبیل‌های شخصی و تاکسی‌ها مورد استفاده مردم قرار می‌گیرند. در این شرایط تاکسی‌ها که در حالت عادی به دلیل گرانی، به ندرت استفاده می‌شوند نقش فرشته نجات را بازی می‌کردند.

حسین سازور، یکی از رانندگان تاکسی در شهر بن است که هر سال در این موقع برای بردن مسافران به مقصدشان خطر خیابان‌های لغزنده را می‌پذیرد. او پالتوی بلند مشکی رنگی بر تن کرده ، چهره‌ای آرام دارد و با مسافران خود دوستانه برخورد می‌کند.

عدم علاقه ایرانیان به کار بدنی

حسین سازور مانند بسیاری دیگر از مهاجران ایرانی نتوانسته شغلی مناسب مربوط به رشته خود پیدا کند و مجبور بوده به تاکسی‌رانی روی آورد. برای بسیاری این پرسش مطرح است که چرا تعداد چشم‌گیری از ایرانیان شغل تاکسی‌رانی را برمی‌گزینند. حسین سازور یکی از دلائل گرایش ایرانیان به این شغل را مشکلات اقتصادی می‌داند و می‌گوید: «ایرانی‌ها مجبور هستند این کار را انجام دهند. شما وقتی جایی استخدام می‌شوید، بعد از یک ماه حقوق خود را دریافت می‌کنید. اما یک راننده تاکسی در پایان روز کاری، سهم صاحب کار را پرداخت می‌کند و سهم خود را همان روز دریافت می‌کند. یعنی فرد مبلغی را که باید برای فردای خانواده‌اش تهیه کند، در پایان یک روز در دست دارد.» او یکی دیگر از دلایل گرایش ایرانیان به شغل تاکسی‌رانی را بالا بودن نسبی تحصیلات آنها می‌داند. او اعتقاد دارد که افراد تحصیل کرده حاضر نیستند شغلی را انتخاب کنند که در آن مجبور به انجام کار بدنی هستند. در صورتی که بسیاری از مهاجران هنگام ورود به کشوری جدید به اینگونه شغل‌ها روی می‌آوردند.

ارتباطات: یکی از دلائل گرایش ایرانیان به تاکسی‌رانی

حسین سازور ۶۰ سال دارد. او بیش از سی سال است که در آلمان زندگی می‌کند و صاحب دو دختر است. او در ایران در رشته فیزیک تا مقطع فوق لیسانس تحصیل کرده و در ابتدای ورود خود به آلمان تلاش کرد با کمک اداره کار، شغلی در زمینه تخصص خودش پیدا کند. اما تلاش‌های او با موفقیت مواجه نشد. او در این‌باره می‌گوید:  «بالاخره من مجبور شدم بروم و کار تاکسی‌رانی را شروع کنم. آن هم به خاطر اینکه دوستی داشتم که راننده تاکسی بود و او مرا راهنمایی کرد.»

حسین سازور بیش از سی سال است که در آلمان زندگی می‌کند

او در کل ارتباطات را یکی دیگر از دلائل روی آوردن ایرانیان به این شغل می‌داند، چون افرادی که تازه وارد کشوری با فرهنگ و زبان جدید می‌شوند، خود اطلاعات کافی برای راه یافتن به شغلی معین را ندارند. او توضیح می‌دهد: «اجبار و ارتباطات، ایرانیان را به سمت این شغل کشیده است. به طور مثال یکی از افرادی که کار تاکسی را شروع کرده بود ایرانی‌های مهاجر دیگر را که با او در تماس بوده‌اند راهنمایی کرده و این کمک باعث شد که بسیاری دیگر نیز همین شغل را انتخاب کنند.» یکی از امتیازات که برای مهاجران در مورد شغل تاکسی‌رانی وجود دارد این است که آنها لازم نیست به زبان مسلط باشند. حسن سازور در این باره می‌گوید: «کسی که قصد دارد در بانک یا در بنگاه معاملات ملکی کار کند باید به زبان آلمانی مسلط باشد، اما راننده تاکسی نیازی به زبان پیشرفته ندارد. فقط کافی است که بپرسد "کجا می‌روید؟"، آنگاه مسافر اسم خیابان را می‌گوید و راننده به آن سمت حرکت می‌کند.»

نتیجه تجربیات تاکسی‌رانی در قالب مجموعه داستان‌های کوتاه

با وجود اینکه تاکسی‌رانی برای حسین سازور گزینه نخست نبوده، اما او پس از سال‌ها فعالیت در این زمینه توانسته خود را با این شرایط وفق دهد. او می‌گوید: «این کار، کار مورد علاقه من نیست. اما سعی می‌کنم از آن در جهت علاقه خودم استفاده کنم، بیشتر با مسافرها ارتباط داشته باشم، از وقت آزادی که هنگام تاکسی‌رانی دارم استفاده کنم و کتاب بخوانم با وجود اینکه کار تاکسی با روحیه من سازگار نیست.» نتیجه مصاحبت او با مسافران مختلف، مجموعه داستان‌های کوتاهی درباره تجربیات او در دوران تاکسی‌رانی است که او قصد دارد آن را به زودی به چاپ برساند. این مجموعه حاوی داستان‌های ملاقات‌او با مسافران مختلف است، مسافران ایرانی، سیاستمدار، روسپی و حتی کسی که قصد داشته خود را به قتل برساند.

mohsen_raja - ایران - تهران وجدانی و اخلاقی این بود که یه مصاحبه با میرزاده عشقی کاربر همین سایت می‌کردید؛ هم راننده تاکسیه و هم مثل خودتون طرفدار جمهوری اسلامیه! شنبه 25 دی 1389

ben 15 munich - المان - مونیخ بنظرم نکته ای که این دوستمون اشاره نکرد اینست که بیشتر رانندهای غیراز المانی درامد دیگری غیر از تاکسی رانی دارند که بیشترشون یا از اداره کار یا جاهای دیگر پول میگیرند والا مثلا تو شهر مونیخ یک خانواده 4 نفره با درامد راننده تاکسی نمیتوانند زندگی بکنند چرا من اینهارا میگم چون وضع راننده تاکسیهای ایرانی خیلی بهتر از کسانیست که حقوقشان از 3هزار euro ببالاست. یکشنبه 26 دی 1389

Damavand78 - آمریکا - کالیفرنیا مشت نمونه خروار است.......خیلی‌ از هموطنان ما با کلی‌ تحصیلات و مدارک از بهترین دانشگاهای اروپا و آمریکا دارند ولی‌ چون نمیتاوانند کاری در خور شخصیت و تحصیلات خود پیدا کنند مجبورن دست به کاریهای بزنند که در در یک شرایط عادی و واقعی‌ نباید انجام بدهند. اینهم از خدمات جمهوری اسلامی و حکومت امام زمان است که ایرانیانی که میتوانند باری از دوش مملکت بردارند باید در خارج از کشور حمالی کنند و یک مشت آخوند و بچه بسیجی‌ که حتا سود خوندن نوشتن درست حسابی‌ ندارند کشور را به ورطه نابودی بکشند. تازه این هرومزادگانی تازی صفت کاری کرده‌اند که هموطنان ما اینطور زندگی‌ در خارج را به تو سریع خوری ترجیح میدهند و بعد از ۳ دهه هنوز از کشور گٔل و بلبل فرار میکنند......حکومت اسلامی همین است یکشنبه 26 دی 1389

پهلوون مفرد - آلمان - کلن بعضی از تاکسی Kollegeهای شهر کلن که هم از توبره می‌خورن و هم از آخور: سالی چند بار سفر به ایران، کمک مالی از Sozialamt، هفت روز هفته Betonschicht با تاکسی، صاحب دو سه خانه و آپارتمان و ویلا در ایران. شب‌ احیا و شام‌غریبون‌ متوسل به خانۀ ایران حکومت آسدملاعلی برای تحویل خبرچینی‌ها و آخر شب هم به صرف چلوقیمه‌، بعد نخود نخود هر که رود خانۀ خود. مزدورهای خارج کشور بزودی توی دادگاه‌های مردمی نظام پارلمانی آینده بایستی جواب پس بدهند.... یکشنبه 26 دی 1389

pesar shoja - استرالیا - استرالیا بهلون مغرد-تاکسی همینجا هم درامد داره. مثلا یکنف 20 مسافر در روز ببره چیزی مثل یک میلیون ایرانی صافی و جیبش در روزه. اکثرا مسافران هم که نقدمیدن ومالیات نداره. راحت ترین کاره چون اختیارت دست خودته هر وقت دوست داشتی کار میکنی و خوبه زیر نظرکمبانی های تاکی بی سیم نباشی تا کمیسین هم ندی.اینجا اکثریت بچه ها که بیزینس رستوران و غیره دارند اولش از تاکسی شروع کردن و بعد از 2 یا 3سال بیزینس زدن یکشنبه 26 دی 1389

anti zolm - ایران - تهران شغل پردرامدیه تو المان.ولی اینم باید بگم که این حقیقت داره که با ورود به اروپا متاسفانه خیلی سطح کاره مهاجرا می یاد پائین.من که بعد از 10 سال هنوز به المانی مسلط نشدم.زبان مشکلترین سد برای کار خوبه. یکشنبه 26 دی 1389

گوش آزاد - ایران - تهران چرا راه دور میرید ؟ تو همین تهران خودمون از این دست افراد ، زیاد داریم . چند تا فوق لیسانس فیزیک و مهندس و دکتر پاکسازی شده می خواین نشونتون بدم که تو شغل تاکسیرانی پیر شدن ؟!!!.... یکشنبه 26 دی 1389

haghighatgo - ایران - برلین قسمت اول:. تفاوت آلمان ها با ایرانی ها در دوچیز است :. آلمانی چه در کشورش و چه در خارج از کشورش سیاستی شبیه به سیاست مورچه دارد اگر طعمه ای بیابد فوری به بقیه موچه ها خبر میدهد و طولی نمی کشد که صف طولانی از مورچهها بطرف طعمه روان شده و آن را قطعه قطعه کرده و به انبارشان برای تغذیه همه مورچه ها حمل می کنند !!. ایرانی صفت روباه را دارد که تا وفتی چیزی طعمه اش نشده می نالد و اگر طعمه ای پیدا کرد به نیش می کشد و تنها پشت درخت و دور از نگاه روباهان دیگر می خورد !! و اگر باز هم طعمه ای نیابد در گول زدن و دریدن روباه دیگر هم کوتاهی نمی کند !! ایرانی و آن هم ایرانی های اسلام گزیده و گول خورده انگلیس ها " آب و برق و گاز مجانی "فقط برای دور سفره نشستن و بلعیدن پلو وخورشت بدرد میخورند و هنگام بلعیدن هم با هزیان و یاوه گوئی های سیاسی و سکسی و...تا آخرین دانه برنج را تمامی به معده اش وارد کند .. !! . یکشنبه 26 دی 1389

haghighatgo - ایران - برلین قسمت دوم:. تعداد زیادی از هموطنان محترم که در زمان "انقلاب" خود را آچار وپیچ گوشتی سیاست میدانستند و با کتاب ها و جزوات رنگ ووارنگ برای مردم هیپنوتیزم شده داخل ایران نسخه های آن چنانی می نوشتند ..که اگر شاه گماشته امریکا از ایران برود و با غرب امپریالیسم قطع رابطه شود از پول های نفت ایرانی ها خوشبخت میشوند و کور کورانه به هدف روی کار آمدن گماشتگان انگلیس عمامه دار کمک کردن و پذیرفتن هرگونه انتقادی را با گفتن جواب هائی مانند که تو برژوا و یا تو سزمایه داری و یا تو ساواکی هستی رد میکردند..و بازار توهمت و توهین و افترا را به هرکسی که می گفت کی می برد و کی چی می آورد را داغ نگه میداشتند !! . کسانیکه در خارج از کشور با همان قول های دروغی انگلیس ها به مردم "گاز برق و آب و..مجانی خواه" را درب کشور را برای ملاها باز کردند که شاید بشود با آنها فوتبال بازی کنند و حالا باید متاسفانه از شغلشان بنالند و اراذل فاشیست و امپریالیست آلمانی را به خطر چندر غاز حمل کنند و هر چرت و پرت را هم میشنوند زیر سبیلی رد کنند...!! یکشنبه 26 دی 1389

Nima 1 - سوئیس - زوریخ پهلوون مفرد - آلمان - کلن . حرفت کاملا درسته دوست عزیز. ما هم از این اشغال ها زیاد دارم. یکشنبه 26 دی 1389

haghighatgo - ایران - برلین قسمت سوم:. آلمان و دیگر کشورهای اروپائی مدتیست که می نالند "بویژه آلمان" که کمبود متخصص دارند و باید خارجی ها متخصص بویژه از هندوستان رابیاورند که صنعتش را پیش ببرند !! هر وقت این چرندیات را میشنوم و یا می خوانم از عصبانیت رگ های گردنم مثل لوله شلنگ آب باد می کند !!. آلمان از لحاظ تکنیکی کاملا خود کفا میباشد و تعداد زیادی آلمانی ها و غیر آلمانی های تحصیل کرده و متخصص تو خود آلمان هم بیکار هستند !! حال چرا به خارجیه میگن تو بیا صعنت مارو یه هلی بده؟ آلمان ها و بطور کلی امپریالیست غرب چه در گذشته و چه در حال و چه در آینده تمامی سعی خود را خواهد که قشر دانشگاهی و تحصیل کرده را در کشورهای جهان سوم بطریقی گول بزند و در ریشه آن بخشکاند و یا با شغل های کاذب مشغول کنند که رقیبی برای آن ها چه در صنعت و چه در سیاست مزاحم نشوند..!!! . دم مار که تکون تکون میده زهر نداره...ولی سرش که بعدا میاد زهریه !! یکشنبه 26 دی 1389

MIRZADEH e ESHGHI - دوسلدورف - دوسلدورف محسن رجا.من در خدمتم.گفته های هموطن تاکسیران رو تصدیق می کنم.سئوال دیگه ای هم باشه در خدمتم.من از تاکسیرانی راضی بودم.درامدم هم مکفی ورضایتبخش بود.الان شغل کمابیش دهن پرکنی دارم.در یک شرکت معروف ومعتبر.اسمش مهندسی وکار اداریه.دو برابر جون میکنم .نه وقت استراحتم معلومه نه امنیت شغلیم.روسا که اندازه من هم درس نخووندن واغلب رشته های اقتصاد ومدیریت خوندن 10 تا 15 برابر من حقوقشونه !!!!!اخر هفته هاوتعطیلات باید باقیمونده کارام رو بیارم خونه(به همین دلیل ناچارم کمتر کامنت بنویسم).وقت کمی برای خانواده ام دارم ووو.در امدم هم چیزی بیشتر نیست(در امد خالص ومالیات دررفته!).خدائیش زمانی که تاکسی می بردم هم وقت داشتم درسهام رو بخوونم هم خسته می شدم میرفتم فرودگاه منتظر مسافر می شدم ویک ساعتی می خوابیدم.اگر هم عیال مربوطه اخم وتخم میکرد اخر هفته ها شانسش رو داشتم خانوم زاپاسی وصیغه ای موقت به سبک غربی وONE NIGHT پیدا کنم.با پول با برکت تاکسی هم خرج درسم رو دراوردم هم اپارتمان خریدم هم به زن وبچه ام بد نگذروندم.یادش بخیر.خاطرات خوبی دارم. یکشنبه 26 دی 1389

sourena.de - آلمان - اشتوتگارت یکی از دلایلی که ایرانیها به این شغل رو میارن اینه که نمیخوان رئیس داشته باشند و بقول یکی از دوستان که در بالا اشاره کرده بود خیلی از ایرانیها که روی تاکسی کار میکنند به دولت کلک میزنند و حقوق سوسیال هم میگیرند. به این شکل که کار با تاکسی رو نیمه وقت (تا 400 یورو) اعلام میکنند ولی تمام وقت کار میکنند و بدین طریق از زیر بار مالیات در میرن و کمک اجتماعی ( نوش جانشون) هم میگیرند. یکشنبه 26 دی 1389

پهلوون مفرد - آلمان - کلن Nima 1 - سوئیس - زوریخ. درود هموطن، بله متأسفانه اپورتونیست‌ها و آوانتوریست‌های آسدملاعلی‌ در همه جای اروپا هستند. سلامت و شیرین‌کام باشین... یکشنبه 26 دی 1389

پهلوون مفرد - آلمان - کلن pesar shoja - استرالیا - استرالیا هموطن با درود؛ مقصود میزان درآمد شغل مورد نظر نیست، بلکه منظور این بود که اخیراً اینجا افرادی شاغل به این‌کار شده‌اند که به شهادت خود قبلاً در ایران به کجاها وصل بوده‌ و هنوز منافعی در بازار آشفتۀ کشور داشته و در آلمان از هر آب گل‌آلودی هم ماهی می‌گیرند و نان را به نرخ روز می‌خورند، برای خالی نبودن عریضه هم هر از گاهی با ادعای مخالفت با حکومت جولان می‌دهند. در مقابل اما بلندنظرانی هم اینجا هستند که سالیان سال در این شغل گرد و خاک خورده و از عرق جبین خود درآمد شرافتمندانه داشته و امروز از رفاه زندگی بسیار خوبی هم برخوردار هستند و هیچ فردی نه لقمه‌شماری ایشان را می‌کند و نه برای آنها چرتکه می‌اندازد. سلامت و شادکام باشین... یکشنبه 26 دی 1389