یکشنبه ۶ دی ۱۳۸۸ - ۲۷ دسامبر ۲۰۰۹
خاطرات زن یونانی که اسیر شهوت صدام شد
عصر ایران: 'پاریسولا لمپسوس' زنی یونانی است که به همراه دختر نوجوانش، سالها طعمه هوسرانیهای صدام و پسرش بوده، در کتابی، ماجرای روابط خود با صدام را تشریح کرده است.به گزارش مشرق، "پریسولا لمپسوس" زنی یونانی است که در کتاب خود که در سوئد متتشر کرده، نوشته است که صدام، رئیسجمهور مخلوع رژیم بعثی عراق سالها به بهانه عشق به وی، او را در معرض انواع آسیبها قرار داده است.او در این کتاب، خاطرات خود را با صدام به رشته تحریر درآورده است و محتوای کتاب، بگونهای است که میتوان فضای حاکم بر خاندان بعث در زمان حکومت صدام و خفقان موجود در عراق را از آن درک کرد.مجله روسی "اوگونیوک" بخشهای کوتاهی از این کتاب را متنتشر کرده است؛ لمپسوس در کتاب خود مینویسد که نخستین آشنایی وی با صدام، در سن 16سالگی اتفاق افتاده است. زمانی که صدام، تنها 30 سال سن داشت. وی میگوید که در آن زمان پدرش فردی متمول بوده که با سران عراق ارتباط داشته است.خانم لمپسوس میگوید که از طریق یک خیاط ماهر، با صدام آشنا شد. وی معتقد است که با وجود اینکه صدام تمایلی به ازدواج با غیرمسلمانان نداشت، اما عاشق او شد اما از سوی دیگر، خانواده پریرسولا نیز با این ازدواج موافق نبوده و صدام نیز در آن زمان متأهل بوده است. با تمام این احوال صدام در دیداری به او گفته بود که همیشه با او خواهد بود و اگر بخواهد از صدام جدا شود، قطعاً او را میکشد.از نکات جالبی که وی در کتاب خود به آن اشاره میکند، این است که صدام حتی در زمان خواب نیز همیشه نگران و مضطرب بوده و به همین دلیل تفنگ مخصوص خود را روی سرش قرار میداده است، این عادتی بوده که همواره با صدام بوده و هرگز ترک نشده است.مشکلات فوق مانع از ازدواج رسمی صدام با این زن یونانی بوده اما او بر اساس خلق و خوی تمامیت خواهانه خود، همواره تلاش داشت تا هر چه را دوست دارد به دست آورد، حال به هر قیمتی که میخواهد باشد."لمپسوس" با مردی به نام "سیروب اسکندریان" ازدواج کرد که از ثروتمندان عراق بود اما ناگهان صدام در سخنانی تلویزیونی، از تغییرات جدید در عراق سخن گفت و اعلام کرد که ثروتهای تعدادی از متمولان عراقی باید به نفع دولت صادر شود که نخستین نام لیست اعلام شده از سوی صدام، نام همسر این زن یونانی بود.لمپسوس مینویسد: در این زمان به یاد سخنان صدام افتادم که میگفت: «من تو را هر جا که باشی دنبال میکنم، فکر نکن که تو را فراموش میکنم، تو در اختیار من هستی.»پس از مصادره اموال این خانواده، اسکندریان بر اثر شوک روانی ناشی از این اقدام، به فردی قمارباز و شرابخوار تبدیل میشود اما چیزی نمی گذرد که خانه آنها نیز مصادره میشود. مرحله سوم ضربه به این خانواده نیز با حذف شوهر این زن انجام میشود، یکی از نزدیکان صدام، یک روز به منزل آنها میآید و به سیروب میگوید که باید فوری عراق را ترک کند، چرا که مردان صدام بزودی به سراغ وی خواهند آمد.همان شب نیروهای صدام به سراغ خانه آنها آمدند و درب خانه را شکستند، اما از سیروب خبری نبود. مدتی بعد افراد رژیم بعثی آمدند و این زن یونانی را که همسر و خانواده وی را به زور از او گرفته بودند، به قصر صدام بردند.وی میگوید که صدام تقریباً همه جا دستگاههای شنود نصب کرده بود و هرگز نمیشد چیزی را بر خلاف میل او مطرح کرد و برای همین، در بسیاری از اوقات، به تکلم با "زبان اشاره" پناه برده است.دیکتاتور عراق حتی شبی که کویت را از دست او خارج کردند با لمپسوس بود. لمپسوس به بغض و گریههای صدام برای از دست رفتن کویت اشاره میکند و میگوید: در حالی که سربازان عراقی در مرزهای کویت توسط آمریکاییها زنده به گور میشدند، صدام در آن شب برای خوشگذرانی با من ترانههای "فرانک سیناترا" خواننده آمریکایی را پخش کرد.پریرسولا پس از مدتی، مشاور عُدَی، پسر صدام و مدیر کمیته المپیک عراق شد؛ او 10 سال این پست را بر عهده داشته است که در همین اثنا، صدام یک بار از وی خواست که اخبار و گزارشهای مربوط به عدی را به سازمان جاسوسی وی اطلاع دهد.وی مدتی بعد، با اجازه صدام، به یونان رفت و مدتی را در آنجا اقامت کرد. خود او در توصیف این مدت میگوید که احساس خوشبختی میکرده و آرزو داشته که صدام، وی را فراموش کند اما این اتفاق نیفتاد و در یکی از روزها، سفارت عراق در یونان به وی اطلاع داد که باید حداکثر تا سه روز آینده خود را به بغداد برساند.مصیبتهای این زن یونانی به همین جا ختم نمیشود؛ او دختری نوجوان داشت که در سن 16 سالگی هدف تجاوز به عنف از سوی عدی پسر بزرگ صدام واقع میشود. طبق معمول، پریرسولا هیچ کاری از دستش برنیامد و مدتها در این زمینه سکوت کرد و تنها به دخترش که بشدت افسرده شده بود، دلداری میداد. او شش ماه بعد، خیلی آرام ماجرا را برای صدام توضیح میدهد و صدام نیز برای تنبیه عدی تنها چند ساعت بدون محاکمه و تحقیق او را زندانی میکند، اما همین چند ساعت کافی است تا محافظان عدی چند روز بعد این زن را به قصد کشت کتک بزنند تا دیگر جرأت نکند ماجرایی را برای صدام تعریف کند.پریرسولا به فضای وحشتناک خاندان بعث در عراق اشاره کرده و مینویسد که هر روز افرادی در شرایطی مرموز جان خود را از دست می دادند. شبح خیانت در همه جا خود را نشان میداد تا جایی که مرگ، جزئی جدایی ناپذیر از این زندگی شده بود. این حس زمانی پریرسولا را فرا گرفت که صدام روزی به او گفت: «باید به این اوضاع پایان دهیم!» وقتی زن از چگونگی این کار پرسیده بود، صدام گفت: «نمی دانم، باید فکر کنم، اما چیزی که خوب میدانم این است که هیچ مردی دیگر نباید به تو نزدیک شود.» همین اشاره برای زن کافی بود که مرگ را در یک قدمی خود ببیند.صدام در آخرین دیدارهای خود به پریرسولا گفت: « تو تغییر کردهای!» اما زن که میخواست خود را عادی نشان دهد، این موضوع را انکار کرد ولی میدانست که خیلی زود باید دست به کار شود وگرنه مرگ به سراغ او خواهد آمد.پریرسولا فردای آن روز از صدام خداحافظی کرده و به محل کار خود رفت اما این آخرین دیدار او با صدام بود. مدتی بعد پریرسولا که از عراق فرار کرده بود، با شبکه آمریکایی ای بی سی مصاحبه کرد. زن، مطمئن است که صدام، این مصاحبه را دیده است. او اکنون در سوئد زندگی میکند و هرگز در کتاب خود، نخواسته که خود را "معشوقه صدام" بنامد چون این اسم را توهینی به خود میداند.
شکلات - ایران - تهران
|
مرده شور هر چی عربه ببرن از اولی تا آخری شون که تنها هنرشون قهوه ای کردن تاریخ بشر بوده و بس . کاش قدرتی داشتم اونوقت دنیا را از این حیوانهای وحشی پاکسازی میکردم . |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
sanamirani - هلند - آمستردام
|
"نخواسته که خود را "معشوقه صدام" بنامد چون این اسم را توهینی به خود میداند" چه مسخره.. خوب معشوقش بودی دیگه و حسابی هم به جیب زدی از قبل صدام جانت!!!! معلوم نیست تو چقدر تو گوش صدام خوندی که فلانیو بکش...تو هم مثل همونی... |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
shemiranian - ایران - تهران
|
این روز ها مد شده برای کسب شهرت و ثروت به هر کلکی دست بزنند. فکر میکنم این هم از همون هاست. دروغ گویی در خیلی از حرفاش پیداست .دروغ هم که مالیات نداره صدام هم که دبگه زنده نیست....پس بزار ببافیم دیگه...!!!! . ضمنا صدام هم اونقدر خاک برسر نبوده که با هر ایکبیری مثل ین خانم و هم بریزه... |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
shemiranian - ایران - تهران
|
این روز ها مد شده برای کسب شهرت و ثروت به هر کلکی دست بزنند. فکر میکنم این هم از همون هاست. دروغ گویی در خیلی از حرفاش پیداست .دروغ هم که مالیات نداره صدام هم که دبگه زنده نیست....پس بزار ببافیم دیگه...!!!! . ضمنا صدام هم اونقدر خاک برسر نبوده که با هر ایکبیری مثل ین خانم رو هم بریزه...تهران ایران |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
طاطا - ایران - تهران
|
همه جور خبر امروز توی این سایت دیدیم غیر از خبری ، مقاله ای چیزی درباره یلدا. دختر سیاه موی بلند بالا، یادگار نام وطن، میوه پاییز ایران، عروس زمستان درراه است. او را بر سر سفره مهر بنشانیم و با نسل فردا پیوند زنیم. ایرانی بودن را فراموش نکنیم. یلدا برتمام ایرانیان مبارک. ما که اینجا توی تهران برف نداریم خوش بحال اونایی که دارند. مارو هم یاد کنید. |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
khosh bavar - ایران - یزد
|
با خواندن چند خط اول, مانند اکثر داستانهای یک ریالی ارزش خواندن نداره !? بعنوان مثال رئیس مافیا ایتالیا برلسگونی, که با دختر بچه های همکارش همخوابگی میکنه که گندش در امد, و با دادن هدیه های انچنانی , اینده اجتماعی سیاسی این دختربچه ها را تضمین میکنه ! Assange , که بعنوان متجاوز شناخته شده ( بله, درسته, ایشان متجاوز هستند اما متجاوز اطلاعات Top Secret نه خانمها ), و حالا شده کار این خانم, که چشم پدر و مادرش کور شده بود با گرفتن هدیه های صدام عربی, و از سر نعمت این معاشرت جنسی, بهترین زندگی را داشته و حالا میخواهد باز با فروختن اینطور داستانها پولی به جیب بزنه °!° |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
klopatra7 - آلمان - دوسلدورف
|
صدام هم بد سلیقه بوده زنهای یونانی تا جایی که من دیدم زشت هستند بیشترشون و خیلی قیافه های مردانه دارند |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
حلیمه - ایران - تهران
|
خودش مشکل داشته چون تا یک زن خواد نمیشه بهش تعرض کرد . صدام هم آنقدر بی سلیقه نبوده که به این پیرزن زشت نظر داشته باشه . |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
amir-amir - کانادا - تورنتو
|
بزرگترین خدمتى که بوش به دنیا مخصوصا ایران کرد انهدام این حرامزاده و توله سگ هایش بود من که هیچوقت فراموش نخواهم کرد هر چند جمهورى اسلامى همیشه مخالف این عمل بوش بوده تعجبى هم نداره خاندانى که بر ایران ماتم زده حاکم است جزو تازیان وحشى هستند و اکثرشان در ممالک عربى به دنیا آمده اند و یا رشد کرده اند یا درس خوانده اند و یا اینکه سر سپرده انها هستند |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
قاضی القضات - ایران - تهران
|
شکلات - ایران - تهران. ایا فکر نمیکنی خس کشتن چند ضد میلیون غرب در حناب عالی خوی وخشیگری و جنایت کارانه تو را بر ملا میکند...خدا را شکر میکنم که کاره ای نشدی...صد رحمت به هیتلر... |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
chiman.ara - فنلاند - هوینگا
|
طاطا جان متاسفم که ایران از برف هم بی نصیب مونده.ولی اینجااینقد برف اومده که نگو/راستی من اینجاهمه ئ ایرانیان گلم رو یاد مئ کنم حتما . هوینگا |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
cyrus0007 - بریزبن - استرالیا
|
sanamirani - هلند - آمستردام, مرد حسابی مگه تو این زن بدبخت رو می شناسی که الکی نظر میدی. مسخره ادمی هست که همین طور الکی به دیگرون بد و بیراه میگه که خودشو ارضا کنه |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
vahid4414 - امارات - دبی
|
با اینکه از حسنی مبارک دیکتاتور مصر بدم میاد ولی تو اسناد ویکی لیکس حرف خوبی زد گفته که: امریکا باید یه دیکتاتور واسه عراق انتخاب کنه چون دموکراسی به عراقیها نیومده. واقعا حرف خوبی زده عراقیها هیچ وقت ادم میشن |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
aghegh - مالزی - مالزی
|
اخه یکی نیست به این توهم بگه.صدام اگر هم اینکاره بود اولا میتونست هزار باز خوشگل تر از تو واسه خودش جور کنه در ثانی اگر عاشقت بود اصلا نمی گذاشت ازدواج کنی.نه اینکه بیاد اموال شوهرت رو مصادره کنه تازه اگراینقدر اطلاعات اونجا مخوف بوده تو چطوری واسه خودت میرفتی .......می اومدی بعد هم لابد بهش گفتی خداحافظ دیگه همه چیز بین ما تمام شد دیگه دوستت ندارم ..و رفتی اونم حتما شکست عشقی خورد.واقعا که مردم به خاطر پول چه کارها که نمیکنند. |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
ehsan_2nd_time - یوکی - لندن
|
شماها چرا به عربها می توپید؟ این واقعیت زندگی همه دیکتاتورهاس. برید داستان امثال محمد یزدی و زن بازی هاش رو بخونید که چه خانواده هایی رو بخاطر از چنگ دراوردن زن هاشون بدبخت نکرده. این مقاله قابل توجه آقایون بسیجیه که بدونن امثال مجتبی خامنه ای و آقازاده ها پشت پرده چه جانورهایی هستند |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
farzad_s - ایران - تبریز
|
شکلات - ایران - تهران ----از عرب بدتر همین مردم جاهل خودمون هستن که تا حالا پس از 1400 سال باز هم عزاداری برای متجاوزان به خاک وناموس اجدادشان میکنند .به یزدان اگر ما خرد داشتیم ---کجا این سرانجام بد داشتیم |
سهشنبه 30 آذر 1389 |
|
شکلات - ایران - تهران
|
قاضی القضات - ایران - تهران دوست خوبم حیف که نیستم وگرنه میشدم هیتلر شماره یک ! و هیتلر اصلی میشد بدل من ، البته در عرب کشی و بعدش هم در عرب پرستی ( که متاسفانه در ایران ما هم کم نیست ) !! |
چهارشنبه 1 دی 1389 |
|
a.ahooraei - المان - کلن
|
من که باورم نمیشه چرا که اینهم شده یک نوع کلاه برداری جدید. این خانم میدونسته اگه همچین کتابی در غیاب صدام بنویسه, و دنیا هم به صدام و زندگی او بنوعی تمایل دارند, میتونه با فروش این کتاب پول خوبی به جیب بزنه و موفق بشه. که این متد قبلآ جواب داده و تا ابله در جهان است مفس در نمی ماند. |
چهارشنبه 1 دی 1389 |
|
maryamf - بلژیک - لی بژ
|
نکته خیلی خنده دار در این داستان این است هم خودش و هم دخترش در سن شانزده سالگی مورد تجاوز قرار گرفتند. اینهمه عراقی در زمان صدام ازعراق فرار کردند و رفتند پناهنده شدند این خانم که یویانی بود نتوانست به سفارت کشورش پناه ببرد؟ |
چهارشنبه 1 دی 1389 |
|
Aida joon - ایران - تهران
|
قبل از اینکه نظرم رو بگم . درود میفرستم بر دوستان عزیز .... وقتی این مطلب رو خوندم و نظرات دوستان رو ، نتونستم که جلوی خودم رو بگیرم و حرفی نزنم .. خواستم بگم شما جای این آدما نیستید پس نمی تونید در موردشان داوری کنید .. اینکه اونها هم بد بودن یا بد هستن و میخوان از خاطره هاشون کسب درآمد کنند .. گاهی وقتها رازهایی در قلب انسان هست که بسیاری دلایل باعث میشه که قدرت بیان نداشته باشی !!!!!!!!. به امید روزی که همه آزادی بیان داشته باشند ... |
جمعه 3 دی 1389 |
|