سالاد پیازچه و سیب زمینی ( آلمان )

سالاد پیازچه و سیب زمینی ( آلمان )مواد لازم:سیب زمینی پخته                 2 عددتخم مرغ پخته                        2 عددخیارشور خرد شده                100 گرمپیازچه خرد شده                    2 قاشق سوپ خوریکنسرو ذرت                           2 قاشق سوپ خوریشوید تازه خرد شده               2 قاشق سوپ خوریماست                                  1 پیمانهخامه                                     یک دوم پیمانهآب لیمو ترش                         2 قاشق سوپ خوری سرکه                                   1 قاشق سوپ خورینمک، فلفل و پودر آویشن      مقداریروغن زیتون                           1 قاشق سوپ خوریذرت کوچک(جهت تزیین)          چند عددزیتون سیاه و سبز                  8 عدد طرز تهیه : سیب زمینی های پخته را پوست بگیرید و خرد نمایید. تخم مرغ های پخته را نیز به صورت هم اندازه و خیار شور را نگینی خرد کنید. سپس پیازچه های شسته را به صورت حلقه ای خرد نمایید. آن گاه کنسرو ذرت را به شوید خرد شده بیفزایید و تمام مواد را مخلوط کنید. تهیه ی سُس:در کاسه ای مناسب، ماست را با خامه مخلوط نمایید و آب لیمو ترش، سرکه، نمک، فلفل، پودر آویشن و در پایان، روغن زیتون را بیفزایید. هنگامی که سُس آماده شد، درون مواد سالاد بریزید، کاملاً هم بزنید و به مدت یک ساعت در یخچال قرار دهید تا مزه دار شود. اکنون سالاد را در ظرف مناسب بریزید و اطراف آن، ذرت، پیازچه های تزیین شده و برش های زیتون سیاه و سبز قرار دهید.انرژی کل: 1000 کیلو کالری

wildpiony - هند - بمبیی از یه قرمه سبزی بیشتر مواد میخواد...من میتونم بذارم سیب زمینی و تخم مرغ بپزه ولی دیگه حال ندارم خرد کنم بیخیال همونجوری میخورم:) سه‌شنبه 29 تیر 1389

rezanl - هلند - امستردام 1000 کیلو کالری ? مادر جان ! سه‌شنبه 29 تیر 1389

venoosi - بلژیک - ورویر اه اه اه .من از بودن تخم مرغ تو غذا و سالاد حالم بد میشه.بدون تخم مرغ حتما خوشمزه تره. سه‌شنبه 29 تیر 1389

Raz_uk - انگلیس - کمبریج چه عجب توش سینه نداره! ولی دیگه به تزئین کردن دوروبرش نمیرسه وسط راه ناپدید میشه, تفلکی این معده هم از دستمان بی امانه...! :) سه‌شنبه 29 تیر 1389

be man megan khoda - کویت - کویت Esfahan Nesfe Jahan - آبجی اصفهان سلام امیدوارم خوب خوش باشی با اجازتون بنده برگشتم. pariha - جان احوال شما امیدوارم شما هم خوب باشید وبا عرض ادب خدمت یکا یک دوستانhoma-ir - المان - ّهامبورک . dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان . porharfi - هلند - آرنم . pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا . و بقیه دوستان امیدوارم همه خوب خوش باشید. . سه‌شنبه 29 تیر 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین وای خدا جونی خیلی خوشمزه میشه من هرزگاهی درست میکنم و بعنوان شام شب ولی نه دیر وقت, میخورم. بعضی وقتها هم بجای تخم مرغ تن ماهی استفاده می کنم. سه‌شنبه 29 تیر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین (قسمت اول بدبختی)با درود به تمامی دوستان عزیزم :Esfahan NesfeJahan ,wildpiony , ,pariha -pahlavi100 -homa-ir ,ranazadiran ,mohsen_raja,persisch007,parvaz88 tara26,sara-j,Kili_Patilakببخشیدبعد از این همه دوری از شما عزیزانم زبونم یخورده می گیره ....البته این بی معرفتی ها تو گروه خونی من نبود.نصفش تقصیر زنم بود. نصفه دیگرش هم تقصیر رئیس ام بود.وگرنه که شما ها خودتون من را خوب می شناسید.من مال این حرفا نیستم. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین (قسمت دوم بدبختی)تا قبر ,ا,ا,ا,ا,من زن ذلیل نیستم ولی دست هرچی مرد,مرد را می بوسم.البته خوب توجه داشته باشین که چی دارم میگم.وقتی میگم میبوسم,یعنی اینکه خیلی می بوسم.ما مردای ایرانی باید زنامون را بگذاریم رو سرمون و حلوا حلوا کنیم.یا انکه نه اونها حلوای ما را بخورن.به هر حال فرقی نمی کنه. چرا که در هر دو صورت ما مردها یک نفس راحتی می کشیم.ببینم حالا دو زاریتان افتاد, که چرا یک روز هستم ده روز نیستم?اگر به حرفهای من اعتماد ندارید.از اون پهلوی صد بدبخت بیچاره فلک زده ,یا اون ,iranazadiran زن ذلیل بدبخت بیچاره بینوا بپرسید که چرا دو روز هستن بیست روز نیستن.حالا اگر من شش ماه تو این سایت نبودم یعنی چی? هر کی جواب بده یعنی اینکه خیلی با هوشه.روی همتون را ازاین راه دور اینترنت میبوسم .شاد و سر فراز باشید. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین.من اولین بار اسم این سالاد رو میشنوم پس لازم شد شما زحمت بکشید درست کنید تا دست پخت خوشمزه شما رو ما دوستان میل کنیم. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین be man megan khoda - کویت - کویت ...هورا هورا خوش اومدی اقا پسر گل . بدجنس کلک تو که میخوای مسافرت بری قبلش به من خبر بده تا سالی 12 یورو پس انداز کنم تا بعد از چند سالی بتونم باهات بیام. ( اصفهانیم دیگه) pahlvie جون پسر عموی عزیز این اقا پسر عاشق پیشه چقدر حلال زاده هستش. دوستان یکی یکی دارند میاند خواهشا دیگه کسی فعلا جائی نداره تا جنتلمن عزیزم هم بیاد. wildpiony - هند - بمبیی. ببین دوست عزیز اون قرصها هر چی هست بریز دور . برات در قسمت " صدای مادر " کامنت گذاشتم تو فقط باید یک نی نی بیاری باور کن. تو نی نی را بیار هر موقع ازش خسته شدی به من بده با نوه ام که از ازدواج پسرم با pariha بدنیا میاد همبازیشون می کنم. وای خدای من حالا همه فکر می کنند من خیلی پیرم. Raz_uk - انگلیس - کمبریج .. من باید حساب تو را با این سینه و ران یکجا صاف کنم. گردن و بال که دیگه خوبه هم سوپ میشه پخت هم میشه کبابش کرد. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان be man megan khoda - کویت - کویت به سلام پارسال دوست امسال اشنا به جمع ما خیلی خوش امدی دوست عزیز چهار‌شنبه 30 تیر 1389

wildpiony - هند - بمبیی be man megan khoda - کویت - کویت خیلی ممنون از توجهتون...بهر حال خوش اومدین چهار‌شنبه 30 تیر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان be man megan khoda - کویت - کویت به سلام پارسال دوست امسال اشنا به جمع ما خیلی خوش امدی دوست عزیز چهار‌شنبه 30 تیر 1389

dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین.من اولین بار اسم این سالاد رو میشنوم پس لازم شد شما زحمت بکشید درست کنید تا دست پخت خوشمزه شما رو ما دوستان میل کنیم چهار‌شنبه 30 تیر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا be man megan khoda - کویت - کویت --- از لطف شما متشکرم و خوش حالم از دیدار دوباره، مشتاق خوندن شعر‌های شما هستیم. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

pariha - کویت - کویت be man megan khoda - کویت - کویت خوش امدی امیدوارم بهت خوش گذشته باشه اگه سوغاتی نیاوردی دیگه اینجاها پیدات نشه وگرنه؟؟؟؟؟؟ چهار‌شنبه 30 تیر 1389

pariha - کویت - کویت hamidTANTAN - اتریش - وین خوش امدید واقعا که جاتون خالی بود با شخصیت دوست داشتنی شمادوباره اینجا نورانی شده - 6 ماه نبودی دوست نازنین برای دوستانت 60 سال گذشت غیبتت از صغری به کبری تبدیل شد ولی خدا را شکر زود ظهور کردی . چهار‌شنبه 30 تیر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا hamidTANTAN - اتریش - وین --- پروردگارا، خیر مقدم مجدد. مشکل غیبت سرکار کاملا قابل درک هست. اما شاید فراموشتون شده، من از هفت دولت آزادم. سنگر رو هم بی‌ وقفه بعد از تشریف بردن شما حفظ کردم، تا مدتی‌ IranazadIran نبودن شما رو تحمل کردند ولی‌ گویا مدتیست که در غیبت صغری هستند. در نبود شما خانم اصفهان بسیار سعی‌ کردند که من رو گرفتار بانویی به اسم "شیوا صفاپور" بکنند، اما من همچون " دیوار" محکم در مقابل تمهیدات ایستادگی کردم. امروز احساس می‌کنم که خسته هستم. مقدار زیادی از این خستگی‌ به این خاطر است که شنیدیم Wildpiony جان کمی‌ احساس افسردگی کرده ، گول طبیب را خورده و قرص خریده که بخورد. یادتان هست که یکبار که حال من زیاد خوش نبود به من میگفتید " مهم نیست که چه قدر زندگی‌ سخت و مشکل به نظر میاد امروز، و اینهمه سنگ جلوی پا افتاده رو کی‌ حوصله داره که یکی‌ یکی‌ کنار بزنه، مهم اینه که به این فکر کنی‌ که چهار روز بعد از این داری به افکار و ناراحتی‌‌های امروزت میخندی".~~~ حمید خان از بازگشتتون خوش حالیم، اما تو منزل هم نمی‌خواهیم براتون گرفتاری درست کنیم. هر وقت تونستید مارو بنوازید. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

wildpiony - هند - بمبیی pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا پهلوی جان من اگه مجبور باشم قرصامو بخورم تا مثل دخترعموی پدرم که 1 ماه پیش در سن 24 سالگی از سرطان غدد لنفاوی که اتفاقا منم بهش دچار شدم فوت کرد نشم چی؟!!! هنوزم فکر میکنید گول خوردم؟ خداکنه این مدرک رو بگیرم حداقل بعدش بمیرم که مامان بابام به آرزوشون برسن:) چی کار کنم دهاتین دیگه!!! ما دهاتی هستیم:). ! چهار‌شنبه 30 تیر 1389

be man megan khoda - کویت - کویت wildpiony - هند - بمبیی . . سلام دوست گلم به خدامتوجه نشودم باور کنید قصد بدی نداشتم اینجا هم در حضور دوستان ازتون عذر میخوام چهار‌شنبه 30 تیر 1389

homa-ir - المان - هامبورک hamidTANTAN- اتریش- وین. حمید گلم , بمحض اولین کامنت شما در سایت (( علیرضا پناهیان)) چشمم افتاد باورم نشد. دوباره نگاه کردم و بخصوص کامنت Wildpiony نازنینم را دیدم. دیگه باورم شد. و یگ گیلاس شراب بسلامتی برگشتت زدم بالا . هرچند این. شیطون بلا Pahlavi جون و طلا جون در اوایل غیبتت مرا اذیت وسربسر من گذاشتند چون منهم نبودم . و خبرش را جنتلمن جون در تلفن بمن گفت . بهر حال جز برنامه ام است که راهی امریکا شوم و شایدم برای همیشه و این شیطون بلا با ان عکس ارسالی اش برای من که ازخنده ریسه رفتم را ببینم . حمید گلم, امیداست همه چیز بروفق مرادت پیش رود. ناراحتی تو, ناراحتی من و یارانت در این سایت است. بدان همگی از صمیم قلب دوستدار واقعی تو. هستیم . و دوری و غیبت تو برای همه ما سخت و شاید هروزش یکسال بکشد. امیدوارم با برگشتت سروکله جنتلمن جون( Iranazadiran ) هم پیدا بشه و همه ما را مثل برگشت تو خوشحال کند. فدای تو هما چهار‌شنبه 30 تیر 1389

porharfi - هلند - آرنم be man megan khoda-کویت -کویت: خوش آمدید..خوش خبر باشید..! چهار‌شنبه 30 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران .....اصفهان جون دوران ترک باعث شده یه عالمه کارای خوبی که ترک کرده بودم رو دوباره شروع کنم. کارای خوب خوب که خیرش تنها واسه خودم نیست ضمنا متاسفانه باید بگم برای حفاظت تو از دست حمید بوشمن از دست من کاری بر نمیاد آخه راستش خودم هم از دستش در امان نیستم . شاید بهترین راه حفظ فاصله است از من میشنوی نذار باهات پسر خاله شه باهاش خشک و رسمی برخورد کن تا از رو بره و دستورای بوشمنی نده. اما مطمئنم که نمیتونی و باز باهاش مدارا میکنی. مهربونی دیگه. البته به گمونم با خودش مهره مار داره. ته وتوی قضیه اش رو در آر مهره رو گم و گور کن. به خدا می سپارمت. به همه دوستان بزرگوارم که به بنده لطف بسیار داشته و دارند عرض سلام و احترام کرده آرزوی سلامتی و شادیشان را دارم. فدای همه تان. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران wildpiony - هند - بمبیی. دختر نازنین ایران زمین خدا کنه هر چی مریضی و ناراحتی داری نصیب کسانی بشه که دشمن بشریت و انسانیت هستند و زندگیشان در توحش و نفرت خلاصه شده . تا امثال تو نوگل شاداب و دوست داشتنی سالهای سال با سلامتی کامل زندگی خوبی رو ادامه بدی تا مردم از بود امثال تو لذت برده و از شر دیوان انسان نما راحت شوند. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران Esfahan Nesfe Jahan - درود به طلای بی غش اصفهان جون عزیزم. حال که حمید بوشمن برگشته خیالم راحت شد جمعتون جمعه فقط گلتون که من باشم کمه ببخشید اشتباه شد خل تون که من باشم شما همتون گل هستین. نبودن حمید بوشمن ضایعات زیادی ببار میاره زن ذلیل بدبختی که حتی جرات خداحافظی رو نداشت حداقل من هم از شما خداحافظی کردم و هم از شماها اجازه گرفتم ببین اون دیگه چه بیچاره ایه. اما نازنین نبودن من همچین بفهمی نفهمی خیلی محسوس نیست یه خل کمتر سر و گوشتون راحتتر. حقیقتش دوران ترک هم عالمی داره. اعتیاد به اینترنت و از همه بدتر به این سایت از اعتیاد به هروئین بدتره. حالا مثل آقاهای خوب میام اخبار رو در حد معقول می خونم نگاهی گذرا به بعضی نظرات میندازم و تموم شد رفت. به جان عزیزت دارم رسم زندگی کردن رو می آموزم اون زندگی بود که داشتم ؟ صبح یه چشم باز یکی بسته شروع کن به تایپ کردن. در مورد شما دوستان عزیز مخصوصا اهالی محترم آشپزخانه بگم که جاتون همیشه تو قلبمه و نبودنم باعث نمیشه بخواد فراموشتون کنم یا احساس دوری و فاصله داشته باشم.... چهار‌شنبه 30 تیر 1389

homa-ir - المان - هامبورک be man megan khoda- هلند- ارنم. دوست عزیز, خوشحالم که مجددا از شما کامنتی می بینم و قلبا خوش امد میگویم و همگی دوباره جمع شدیم امیدوارم جنتلمن جون هم دست از غیبت. کبری ایش بردارد و به جمع ما ملحق شود. Esfahan.. طلاجون حالا زود دست بکار شو و یک سور جانانه بده . راستی ریقی خانم , کجاست پیداش نیست تا حالش را بگیریم, و غلطهای زیادی بشما که شایسته خودش و حد خودش است حال گیری کنیم ازش . طلا نمکی هنوز موفق نشدم که برایت نامه بدم . من کورس کامپیوتر گرفتم که بعداز تعطیلات شروع میشه . و be man... جون مجددا از برگشتت من و یارانم را خوشحال کردید. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین وای خدااااااای من ببین کیا اومدند هورا هورا هورا سلام به عزیزای دلم. جای همتون واقعا در جمع ما خالی بود .جنتلمن عزیزممممممم iranazadiran.. حمید Hamid بوشمن گلممممممم... be man megan khoda پسر عاشق پیشه اممممممم... Homa الماس خانممممممم... Pariha عروس گلممممممم... pahlavi جون پسر عموی عزیز و ادیب سخنورممممممم... Raz_uk - وروجکم نجات غریقممممممم...dokhtare_ariaei خواهر کوچولوی نازممممممم...wildpiony شیطون بلای گوگولی مگولیممممممم.. cat به به چهچه گویممممممم...porharfi ... پر حرفی جونممممممم.. خدا میشه یک مرتبه این همه نعمت از چپ و راست برای یکنفر یکجا برسه چقدر خوب چقدر خوب. به هر کدومتون 7 تا میم دادم. از را دور صورت گل همگی را میبوسم چهار‌شنبه 30 تیر 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین iranazadiran - ایران - تهران ...جنتلمنم معلومه که جمعممون جمع شد و گلمون که شما باشی کم بود. خل و چل کدومه?!! اره حمید بوشمن بوشمنتر شده و زبونش گیر میکنه تو را خدا تو را خدا اگه جائی کامنت نمیخوای بنویسی حداقل اینجا یک کامنت بگذار اینقدر من و pariha گله و pahlavi جونم ازت بخوبی یاد می کردیم. حمید میکشمت ( عزیز دلمی) جنتلمنم مهره مار کدومه حمید عاج فیلم داشته باشه پس من ور نمیاد. حمید قیمه قیمه ات میکنم. ( جیگرمی) .می بینی چقدر Hoam جون و pahlavi جون بدجنسی می کنند. تو این هیری ویری خودشون عاشق شدند من نجاتشون دادم حالا pahlavi جون میگه قرار بود من ایشون را گرفتار shiva کنم. و Homa خانم هم میگه من در نبود بوشمن سربسرش می گذاشتم ای اصفهان نصف جهان دست بی نمکت بشکنه( با خودم بودم نه با اصل اصفهان) چهار‌شنبه 30 تیر 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین dokhtare_ariaei - ایتالیا - میلان ... چشم به چشمم شما با برادر ابجی تون پیش من بیا سالاد که سهله کبک و تیهو درست میکنم. wildpiony - هند - بمبیی .. با این خبری که دادی بشدت متاثر شدم امیدوام هر چه زودتر درست در نهایت سلامتی و موفقیت به اتمام برسه تا پدر و مادرت هم به ارزوشون برسند و من میام مثل دهاتیها تو عروسیت کج میرقصم و بعد میگم زمیشون کج بود. تازه لنگتو قرض می کنم. چهار‌شنبه 30 تیر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا wildpiony - هند - بمبیی --- 1) من شرمنده شما دختر نازنین، به اشتباه فکر کرده بودم که به خاطر بی‌ حوصله گی رفتی‌ از دکتر قرص گرفتی‌. از روی شناختی‌ که از دکتر‌های آمریکایی‌ دارم اشتباه برداشت کردم.اینجا عادتشونه از در مطب که رد میشیم برامون نسخه مینویسن. دو نفر از دوست‌های من رو همینجوری زمینگیر کردن، بسکه مقدار دارو‌های افسردگیشون رو زیاد و زیاد تر کردن، در حالیکه اگر از اول پیش دکتر نرفته بودن، مطمئناً امروز حالشون بهتر بود. پنج‌شنبه 31 تیر 1389

pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا wildpiony - هند - بمبیی --- 2) گرچه نبودن و رفتن هم قسمتی‌ از زندگیه، ولی‌ ما از شما می‌خواهیم که قول بدی اصلا بهش فکر نکنی‌، بیماریها هزار و یک جور معالجه میشن امروز. اونقدر با اعتماد به نفس و مثبت فکر کردن و روحیه گرفتن از دور و بری ها مردم از بیماریهاشون خلاص شدن که دیگه معجزه هم نمی‌شه بهش گفت بسکه تکرار شده. در مورد گرفتن مدرک، من خودم فرزند ندارم ولی‌ خواهر زاده ‌ام در نیو یورک تحت تاثیر نصیحت‌های من که هی‌ بهش گفتم از جوونیت استفاده کن، بعد از ۱۸ سال پزشکی‌ خوندن هنوز تزش رو ننوشته و مدرکی‌ نگرفته. پدر و مادرش که تهران هستن سایهٔ من رو با تیر میزنن به خاطر اینکه همیشه طرف دخترشون رو میگیرم، ولی‌ در عوض ته دلشون خوش حالن که عزیزشون زیر فشار حرف‌های اونا مشاعرش رو فدای مدرکش نکرد. ما ایرانی‌‌ها بچه هارو همیشه یجوری تو قید و بند میذاریم که زندگی‌ و جوونی‌ یه موقع زهرشون میشه. بابا جان شما این تحصیل رو برای آیندهٔ خودت میکنی‌ ، نه فقط برای سر بلندی پدر و مادر. پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران Esfahan Nesfe Jahan - طلا خانم ممنون از اظهار لطف و محبتت. میدونی اگه لقب خل به خودم میدم و از سر مزاح خودمو گل میخونم چیه؟ آخه انسانها آدمهای خل و چل رو درک نمی کنن یه جوری هم میخوان ازشون فاصله بگیرن چون رفتار خلها بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه ایه تو بند این نیستن که کسی خوشش بیاد یا نه اونا کار خودشونو میکنن و حرف خودشونو میزنن اما انسانها که تقریبا 99 درصدشون عاقلند و با حساب دو دوتا چهار تا کار و زندگی میکنند و اهل محاسبه و حساب و کتابن از این کار خلها خوششون نمی یاد اونا می خوان خلها مانند خودشون عاقل باشن تا احساس کنن کاملا عاقلن و همه چیو می فهمن حتی خلها رو و دیگه هیچ موجود ناشناخته ای دو و برشون نیست تو جه داشته باش عزیزم خل با دیونه و از عقل مرخص فرق میکنه عاقلا از دیوونه خاطر جمعن چون مغزش خرابه ولی خلها هستند که عاقلا رو آزار میدن و موی دماغ عقل و فهمشون میشن... پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران 2- ...خوب منم چون جز اون یک درصد خلهام با شهامت و صداقت اعلام می کنم که خلم. و اما در مورد گل. مردم وقتی به گل کاملا توجه دارند که متعلق به خوشون باشه از بوته جداشده خارهاش کنده و تمیز شده و کاملا انحصاری ست و برای تماشا خوب. تازه زیاد هم اونو بو نمی کنن فقط بیشتر میخوان . در تیر رس نگاهشون باشه میدونن گل بیچاره خودش عطر افشانی و فضا رو عطر آگین میکنه. من اگر هم گل باشم هنوز از بوته جدا نشدم و از نوعی هستم که خارهای درشتی داره. بنابراین خاصیت همون خل رو داره و عکس العمل مردم عاقل هم در رابطه با اون یکی. .... پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران 3- ...حالا عزیزم از خل و گل که بگذریم لازمه. عرض کنم چون نمی خواستم محبت بی دریغ شما دوستان عزیز رو بی جواب بگذارم سلامی کلی خدمت همه عرض کردم تا هم دوباره وابستگی پیش نیاید و هم بود و نبودم خیلی پر رنگ نباشد و جمع با صفاتون بدون من هم جمع و گرم باشه اما محبت و صفای تو نازنین منو شرمنده کرد و تصمیم رو عوض کرد. عزیزم من نمیتونم هم باشم و هم نباشم یا باید کامل باشم و یا باید کامل نباشم وگرنه تکلیفم با خودم روشن نیست. من هستم و با شما هستم اگر قابل بدونید حالا یه چاق سلامتی با دوستان خوبم می کنم تو همین بخش چون همه اینجا جمع هستیم بعد اسباب کشی کرده میرم قسمت های بعدی. بزرگواری نازنین. پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران hamidTANTAN - عزیز جان رسیدن بخیر بازم جای شکرش باقیه که آدم خورا یه تکه از زبونت رو فقط خوردن میدونن زبون خیلی لذیذه. ولی بترکن که زبون حمیدمون رو ناقص کردن البته ما منتظر کله پاچت بودیم (من که هیچ کدومش رو دوست ندارم اما دوستانی که دوست داشتن رو تشویق به خوردنش کردم تا حداقل نوش جون اونا بشه نه آدم خورای وحشی) homa-ir - هما جون بالاخره الماسمونو از چنگمون در آوردن مگه امریکا اینترنت نداره که فعلا می خوای در خدمت دوستان باشی یا دوران ماه عسلت طولانیه قبول اما بعدش منتظرتیم. pahlavi100 - سرور گرامی آخه مگه آدمم قحطیه که من به خاطر حمید برگردم و با شما ها باشم ( البته خودش ندونه پر رو میشه ولی مدل اون کمیابه) . be man megan khoda - تو که باز شعرهای یاس آور نوشتی. بیخیال یا تمومش کن یا شروعش نکن تو فهمیدی خودمم نفهمیدم...... پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران pariha - عجب مادر شوهر گلی داری دوتایی دست بهم بدین شیطونیای پسرش رو تلافی کنین چه شود. تو هم عروس تکی هستی اصفهان جون عمرا بتونه مثله . تو پیدا کنهmohsen_raja لطفا اینقدر لی لی به لالای این بوشمن نذار فکر کرده با دسته ی کورا یا کم هوشا طرفه میبینی چه بهانه های آبکی میاره البته طفلک حق داره پدر ترس بسوزه. حالا ببین فقط یه خورده از زبونشو از دست داده یا خدای نکرده دستاش رو هم خوردن نمیتونه تایپ کنه خبرشو بده. Raz_uk - انگلیس - کمبریج حال و هوای شما که خوب هست؟ wildpiony - ..عزیزم یکیو میشناسم یه سی چهل سالیه مریضی بد داره هزار نفر غصشو خوردن دهها نفر جگرشون براش سوخت که الان بیشترشون تو خاک خوابیدن و خیلیهاشون هم از اون بسیار جوونتر بودن الان سن و سالش خدا را شکر بالای هفتاده و از منم سر و مور و سرحالتره. عمر دست خداست . و هیچ انسان بیمار و یا سالمی نمیدونه چقدر زندگی میکنه. به خودت برس و زندگی کن ما برای خوابیدن بعد از مرگ وقت زیادی داریم. زندگی کن. خدمت دیگر عزیزان که در این بخش هستند عرض سلام و ادب دارم. پنج‌شنبه 31 تیر 1389

homa-ir - المان - هامبورک iranazadiran- ایران- تهران. به به چشم ما روشن به دیدن کامنت شما. غیبت کبری داشتی . ولی خوشحالم که ازشما هم خبری شد. اما چرا درست یکروز بعداز حمید گلم سروکله تو هم پیدا شد هان. جنتلمن جون , معلومه امریکا اینترنت دارد . من درالمان کورس کوتاه و فشرده برداشتم. بخاطر اینکه از نظر زبان درالمان مشکلی ندارم و برام خیلی راحتر است تا امریکا. چون فرزندم به المان نمیاید. و خواست فرزندم و اسرار او که من برای همیشه برم پیشش . وخیلی کار برای اقامت دائم درامریکا و همینطور درالمان از نظر خانه و وسایل منزل . و شوهرم تا انموقع شاید خودش را زودتر بازنشسته کند . بهرحال تنها نخواهم رفت . امیدوارم دوباره غیبت نزنه به دخترخانم گلت سلام مرا برسانید پنج‌شنبه 31 تیر 1389

Raz_uk - انگلیس - کمبریج ranazadiran - ایران - تهران/ ممنون دوست عزیز حال و هوا که خوبست لکن منتظر تغییرات میباشیم همگی! حال و آب و هوای شما هم که خوبه؟ نبودی یک سری مشکل با حوریان بهشتی از نوع پشمالوش داشتیم که بخیر گذشت...! :) . Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین / حالا بخیر گذشت که با خیال راحت بریم پلاژ؟! :) دیگه اعلامش با خودت ;) پنج‌شنبه 31 تیر 1389

iranazadiran - ایران - تهران homa-ir - المان - هامبورک. دل دوستان روشن عزیزم بابا غیبت صغری بود. چرا راز منو کشف کردی حقا که خون ارتشی پلیسی تو رگهاته حالا چرا آبرو میبری. عزیز جان حمید گلت اگه کل فامیلشم میاورد تا منو از تصمیم غیبت کبری که گرفته بودم منصرف کنن و اونو به صغری تبدیلش کنم تا بیام نمی تونستن اگه باورم نداری میتونی امتحانم کنی تا نشون بدم غیبت کبری چیه :) لطف یاران عزیزی مانند شما شرمندم کرد نه اینکه بوشمن جون لطف نداره اما ثباتش شک داره هر وقت عشقشه میره و میاد اونم بی خبر. تازه بهترین قسمت کله پاچه که زبونش هست رو نصیب غریبه های وحشی میکنه رسمش اینه اینجا اینهمه عاشق کله پاچه و زبون بعد آقا غریب نوازی می کنه. به جان خودت من جوش خودمو نمی زنم چون نمی خورم اما بقیه چی؟ در مورد غیبت هم شرمنده ام بستگی داره به موودم . :) نمی دونم چرا کسی منو جدی نمی گیره خودم به این وضوح میگم خلم هیچکس باور نمیکنه. اما نمیشه یه چیز رو در مورد حمید ندیده گرفت پا قدمش خوبه جمعتون جمع بود دوتا خل کم که اومدن میدونی خودشم بد خل نیست. فدای محبتت تو هم به گلت سلام برسون. پنج‌شنبه 31 تیر 1389

mohsen_raja - ایران - تهران iranazadiran - ایران - تهران// با سلام و عرض ارادت خدمت شما؛ انجمن معتادان گمنام توصیه‌های جالبی در رابطه با عملکرد معتادان در دوران ترک داره مثلا تاکید داره تنها راه برای جلوگیری از اعتیاد مجدد، خودداری از مصرف در همان بار اول (برای امثال من و شما خودداری از گذاشتن کامنت اول)است. من خیلی خوشحال شدم شما کامنت اول رو گذاشتید چون می‌دونم برای ترک مجدد کار سختی پیش رو دارید؛ اگر خودتون از کار و زندگی می‌افتید ولی در عوض ما نوشته‌های شما استفاده می‌کنیم والبته لذتش رو می‌بریم. جمعه 1 مرداد 1389

iranazadiran - ایران - تهران Raz_uk - دوست گرامی ما هم به لطف باری تعالی بد نیستیم البته نه در مورد آب و هوا. از شما چه پنهان با پرده های ضخیم پنجره های بنده منزل را کاملا پوشانده ایم که هیچ نوع آب و هوایی ورود و خروج نداشته باشه و کلا چک کردن و تجسس در چگونگی آب و هوا را به مشتاقان آن سپرده ایم باشد تا وظایف مهمتر و حیاتی را به سرانجام برسانیم. تغییر آب و هوا را برای شما هر آنگونه که دوست دارید آرزومندیم. آقا جان این پشمالوها تمام معانی را به زعم خود تغییر دادن وگرنه خاصیت حوری به ضدیت با پشم است. اون دنیا خواهیم دید حوریها مانند این دنیا به این پشمالوها که ریش زن و مردشون تا نافشون میرسه نیم نگاهی هم نمیندازن و دنبال چپه تراشها و ادکلن زده ها هستن قلمان ها هم دنبال خانمهای تی تیش مامانی هستن بعد سر خواهرا و برادرای بسیجی بد بی کلاه میمونه اونوقت مجبورن با هم برن :)  جمعه 1 مرداد 1389

mohsen_raja - ایران - تهران iranazadiran - ایران - تهران// زمانی که مدرسه می‌رفتم یه معلم دینی داشتیم که می‌گفت:«روز قیامت هر روزش معادل پنجاه‌هزار روز در این دنیاست». شما اینقدر به حمیدخان تهمت نزن که بی‌خبر می‌ره و هر وقت عشقش می‌کشه بر‌می‌گرده، اتفاقا روزی که خواست از انظار غیب شه، به من و شما گفت برای سه-چهار روز می‌خواد بره سفر؛ ولی من نفهمیدم که محاسبه روزهای او از نوع همون روزهای قیامتیه! جمعه 1 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین (قسمت اول مصیبت نامه) (Esfahan Nesfe Jahanای هموطن با محبت و باصفا که همیشه به من بیش از اندازه محبت داشتی و من ازت کمال تشکر را دارم )( homa-irای نفس حمید تن تن,که وجودت برای من توی این سایت مثل اکسیژن میمانه) ( iranazadiran ای هموطن بسیار خوب و با معرفتم ,ای قرص روحیه که هروقت اسمت را میبینم زن ذلیلی و بدبختی خودم را فراموش می کنم)( pahlavi100 ای پهلوی جان بسیار بسیار عزیزم,که الهی خودم قربان اون اسم کار بریت بروم)( pariha ای هموطن بسیار عزیز و دوست داشتنی که من را حسابی شرمنده خودت کردی.راستی شتر ات را پیدا کردی یا نه? اگر پیدا نکردی. این پهلوی 100 کوهانهای خوب دارد ها. یا همین محسن رجای خودمون هم بیست و یکی دندون سفید خوب شیری داره حالا از ما گفتن)( wildpiony اخ که توچقدردل بزرگ خوب و با گذشتی داری, امید وارم که درس هایت را با موفقیت هرچه بهتر تمام کنی تا پدر و مادرت خوشبخت و سعادتمند بشوند البته این ارزوی هر پدر و مادر اصیل ایرانی هستش) جمعه 1 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین (قسمت دوم مصیبت نامه)(و اما اخری mohsen_raja خودم.محسن جان خودت فهمیدی که خیلی دوست دارم خیلی کارت درسته.نگران نباش این اخوندهای کثف بااون دینشون یک روزی که زیاد هم دور نیست گورشون را گم می کنند.فراوش نکن که زمین دور تو میگرده زمان دست تو افتاده تماشا کن, سکوت توعجب عمقی به شب داده ) حالا غرض از گفتن این ای ای هاو ذکر مصیبت نامه این بود که :خدمت تک تک شما سروران عرض کنم که.بعد از بر گشتنم از مسافرت.تا پام رسید خونه پریدم پای کامپیوتر درست مثل این معتادها.بعد همسر دلبندم گیر داد به من.و گفتش که خاک بر سر معتادت.بعداون یک چیز بگو,من یک چیز بگو ,نفهمیدم که چطوری شد ,وافور را که همان لبتابم باشه راکوبیدم زمین.بعدش هم عین سگ پشیمان شدم.ولی خوب کار از کار گذشته بود و قولقلی شکسته شده بود.بعدش هم برای اینکه دوره ترک را طی کنم همسرم اجازه خرید یک وافور نو مدل SONY VAIO CW2 RGXB بهم نداد.باور کنید بعضی موقعها یواشکی با لبتاب پسرم می امدم تو سایت.اخه من دارم دوران نقاهت را می گذرانم.ولی با تمام وژودم شعی میکنم باژهم در خدمت شما معتادان عژیژم باشم.شاد با شید جمعه 1 مرداد 1389

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین mohsen_raja - ایران - تهران .. من اینقدر از دستت دلخورم برای اینکه وقتی حمید بوشمن رفت به قبیله اش سر بزنه تو با وجودیکه در قسمتهای دیگه کامنت می گذاشتی ولی یکبار نشد تو اشپزخونه سری بزنی و حال و احوالی بکنی باور کن وقتی Hamid , iranazadiran , be man megan Khoda برگشتند من میخواستم کامنت بگذارم که مطمئنم تو هم میای ولی تا اومدم به خودم بجنبم دوباره قدرت ارواح سرگردونت را بکار گرفتی و اینجا حاضر شدی من با تو قهرم تا یکجوری از دلم دربیاری و یا رک و پوست کنده بگی از تو خوشم نمیاد. جمعه 1 مرداد 1389

wildpiony - هند - بمبیی hamidTANTAN - اتریش - وین آخی بگردم!!! چقدر بامزه...منم ایران که بودم با مامانم اینا این مشکلو داشتم...نمیدونم چرا لپ تاپم وصل نمیشد! بعدش مامانم رو pc خونه قفل گذاشته بود که نتونم برم! خلاصه این سایت اعتیاد میاره بدجوری!!! من که سر کلاسم هستم همش کامنت هارو چک میکنم با گوشیم:) جمعه 1 مرداد 1389

mohsen_raja - ایران - تهران Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین// اول از همه سلام علیکم، احوال شما، خسته نباشید؛ بعد هم اگر میشه اون ملاقه رو بیارید پایین من حرفم رو با خیال راحت بزنم اگر حق با من نبود، بعد بزنید تو سرم. اولا که بعد از رفتن حمیدخان من چندبار اومدم، دیدم کسی تحویلم نمی‌گیره به قول امام راحل و به درک رفته‌مان با دلی گرفته، قلبی شکسته و ضمیری نامید از خدمت خواهران و برادران مرخص شدم(البته چون دلم براتون تنگ می‌شد، میومدم ولی همیشه یه گوشه می‌نشستم شماها رو نگاه می‌کردم) دوما، اون چند روزی که شما امتحان داشتید و نبودید، میومدم هم ظرفها رو می‌شستم و هم به تازه واردین خوش امد می‌گفتم، دوست عزیز. pahlavi100 هم شاهده ، سوما اگر قرار باشه چیزی رو رک و پوس‌کنده در مورد شما بگم اینه که؛ نه تنها از شما خیلی خوشم میاد، بلکه مثل یک خواهر برام بسیار دوست داشتنی هستید. جمعه 1 مرداد 1389

hamidTANTAN - اتریش - وین Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین خوشت امد از کامنتی که mohsen_raja برات گذاشته بود?نه راست بگو.حال نکردی?میبینی چه شاگردهای تحویل این سایت دادم. حالا خبر مرگم اگه خودم نباشم شاگردهایم که هستند.فقط بگو ایو الحمید. تازه میومده ظرفهارا هم می‌شسته و می رفته.با این توانایی و استعدادی که من تو محسن میبینم,اینده درخشانی داره.فقط اگر پس فردا جای ما را نگیره خوبه شنبه 2 مرداد 1389