چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۳ می ۲۰۰۹
طرز تهیه سیخ کباب ( نوعی کوبیده پاکستانی ) با استفاده از سبزی خشک قورمه سبزی + عکس
این کباب بسیار خوشمزه و خوشبو است . بوی این کباب باور نکردنی است و آشپز آن به جای استفاده از گشنیز که به صورت سنتی در کباب سیخ کباب استفاده میشود از سبزی قورمه سبزی که یک نوع مخلوط سبزی ایرانی است استفاده می کند که بو و مزه دلپذیری به کباب میدهد.
مواد لازم :
گوشت جرخ کرده 500گرم
پیاز کوچک 2 عدد ( ریز خرد شده )
گرم ماسالا ( ادویه مخلوط هندی) یک قاشق مرباخوری
زردچوبه یک قاشق مرباخوری
پودر تخم گشنیز یک قاشق مرباخوری
پودرزیره یک قاشق مرباخوری
سس تند یک قاشق مرباخوری یا نصف قاشق مرباخوری فلفل قرمز
فلفل سیاه کمی
نمک 4/3 قاشق مرباخوری
سبزی قورمه سبزی ( خشک ) مقداری
در صورت نداشتن سبزی قورمه سبزی می توانید از گشنیز خشک و یا گشنیز تازه خرد شده استفاده کنید.
پیاز خرد شده , گرم ماسالا , زرد چوبه , پودر زیره , پودر تخم گشنیز , سبزی خشک قورمه سبزی ,نمک و فلفل قرمز و سیاه را داخل کاسه ای ریخته و با هم خوب مخلوط می کنیم
گوشت چرخ کرده را اضافه می کنیم ( توجه کنید در صورتی که میخواهید به جای پودر فلفل قرمز از سس تند استفاده کنید در این موقع می توانید آن را به گوشت اضافه نمائید)
بهتر است با دست کاملا گوشت و مواد را مخلوط کنید
در سینی فر ,ماده آماده شده کباب را به سیخ های فلزی کوچک بکشید . این مواد تقریبا برای چهار سیخ کافی است .
مواد را به شکل سوسیس دور سیخ های فلزی شکل بدهید . می توانید با مقدار بسیار کمی روغن برای چرب کردن استفاده کنید.
روی سینی فر را فویل کشیده و آن را در فری که از قبل گرم کرده اید با درجه 180 درجه سانتیگراد به مدت
20-30 دقیقه قرار دهید تا زمانی که رنگ آن طلایی شده و کاملا پخته باشد.
کباب آماده است می توانید آن را با نان یا برنج به همراه سالاد تازه میل کنید
sosol - ایران - نیشابور |
مرسی که مرحله به مرحله باعکس گذاشتین مرسی |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
ionel - ایران - اهواز |
وایییییییی من عاشقشمممممم |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
ehsan_2nd_time - یوکی - لندن |
مرسی از بایت رسپی . این پاکستانی ها کبابهاشون هم مثل خودشون لاغر مردنیه |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
massoudoslo - نروژ - اسلو |
حالا نمیشد شما فقط دستور درست کردن رو مینوشتید و عکس نمیزاشتید!!!!؟ اخه چقدر آزار ؟ چقدر اذیت؟ بابا iranianuk وقتی این رژیم ایران سقط کرد لطف کنید و یه مهمونی تو انگلیس برا کاربر های خودتون بزارید و همین غذا های خوشمزه که تو سایت میگذاشتید رو هم سفارش بدید تا ما شما رو ببخشیم ! هر کس هم که خواست بیاد مهمونی باید دم در سالن مهمونی با ID و پسورد خودش داخل شه که یه هویی ساندیس خورها نیان و راهپیمایی کنن ؛) تا قسمت ساندیس خورها پیشنهاد م جدی بود . |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
حمید:زن من از این کباب ها می خوام بپر چند تا سیخ درست کن. زن:لطفا یک کمی بلند تر بفرماید.حمید:هیچی گفتم می خواهی بپرم عین این کباب را درست کنم.زن:حالا شد.حمید:پس حالا که اینجوری شد همونی که اول گفتم را انجام بده.زن:اون روی سگ من را در نیار بپر یک 40, تا سیخ درست کن که مهمون دعوت کردم.حمید:مهمون.!! کی? پس چرا من خبر نداشم ? اصلا من (سانسور)خوردم کباب نخواستیم ,ولمون کن روز تعطیلی.زن:ولت کنم که بپری بری تو نت ? من هم بپرم برات کباب کوبیده پاکستانی درست کنم کور خوندی.حمید:این چه وضع حرف زدن خانم اخه بابامردی گفتن زنی گفتن احترامی محترامی.من اگه میدونستم تو ایجوری میشی هیچ وقت باهات ازدواج نمی کردم.زن: پا شو تا با اون گیتار نزدم ...حمید:د اخه عزیز من این حرفها را نزن بد اموزی داره ها,در ثانی اخه بابا این کشور قانون داره پلیس داره.از اون بدتر عکست را چاپ میکنند تو روز نامه ها .حالا خودت هیچی ابروی هرچی ایرانی میره .زیرش هم می نویسند یک زن ایرانی با یک گیتار برقی شوهرش را کشت.زن:خسته ام کردی بااین همه مزخرفاتی که گفتی, اصلا نه کباب و نه مهمونی.حمید: پس عشق است همون سوپ قورباغه خودمون |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
Raz_uk - انگلیس - کمبریج |
به به حالا این شد غذا آخر هفته هم هست کار حزب شکم درآمد, Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین خوب از کجا شروع کنیم؟ با pariha - کویت - چکار کنیم میگه گوجه دوست ندارم.. |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
olagh3kaleh - انگلیس - منچستر |
من خوردم چند بار بدک نیست ولی اصلا به پای کباب کوبیده ایرانی نمیرسه |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
pariha - کویت - کویت |
یک دوست پاکستانی دارم باید حتما ازش بپرسم دستور این کباب رو ولی یکجورهایی احساسم میگه این اشپزخانه (هر دم بیل) حوصله نداشته قورمه سبزی درسته کنه چونکه واقعا وقت زیادی میبره گوشت تکه خورشتی هم نداشته گفته کی به کیه !! همه رو قاطی کرده من در آوری ( کوبیده پاکستانی ) ولی جدا هیج کبابی کباب ایرانی نمیشه من عراقی - لبنانی - سوری - اردنی - وهندی رو امتحان کردم ولی همه زرشک فقط ایرانی ( اصلا خیلی جیزها ایرانی و بس ) البته بدون گوجه کبابی - وایییییییییی . |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
pariha - کویت - کویت |
hamidTANTAN - اتریش - وین عجبا- این هم اخه زنه که شما دلتون بهش خوش ب کردی چی میکشی حمید جان- ولی خوشم میاد ازت که روحیه خیلی مقاومی داری -برای همین هست که فقط پناه آوردی به قورباغه و مخلفات ان ولی وقتی اومدم پیش Esfahan Nesfe Jahan - آلمان شما هم تشریف بیارید البته سر راحتون اگر زحمت نمیشه برید Raz_uk - انگلیس - کمبریج هم همراه خودتون بیارید البته با خودتون چند تا سر قورباغه - با زبان ومغز وتشکیلات دیگرش هم بیارید تا همگی دور هم کله پاچه قورباغه برای صبحانه بخوریم واقعا که بیاد ماندنی میشه - به امید دیدار همگی |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
be man megan khoda - کویت - کویت |
به.. میگن بابات مرده بیا خونه:میگه دروغ میگین یه اتفاقی براش افتاده نمیخواین به من بگین. |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
echose. - انگلیس - منچستر |
سالد شیرازی و دوغ محلی هم تنگش بگزاریم چی میشه.. به به. |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
Big_bang - المان - درتموند |
اینکه طرز تهیه کباب بود!! پس کجا ست طرز تهیه سیخ کباب!!? نکنه این سیخ کباب بوده!!? در هر صورت اینجا نو شته طرز تهیه سیخ کباب!! |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
به به چه کباب مفید و با خاصیتی فقط یه خورده خوش تیپ نیست و لاغر مردنیه و گرنه بقیه چیزاش حرف نداره. . hamidTANTAN - اتریش - وین. واه واه اگه من جای تو بودم یه تی پا میزدم تا خونه باباش پرت بشه. خیلی مردی البته راستش خیلی زی زی هستی. ولش کن بره خونه باباش غاز چرونی. خودم برات آستین بالا میزنم یه دختر تر گل ورگل بین هجده تا بیست و دوسال خوش خو هنرمند شوهر دوست خوش هیکل با انرژی بگم بازم یا بسه برات پیدا میکنم که قدر حمید گلمون رو . بدونه نبینیم سر دوستمون این بلاها میاد. چیزی که زیاده دختر. تازه حتما شنیدی که دخترای ده دوازده ساله با مردای پنجاه شصت ساله پریدن ککشون هم نگزیده دروغ میگم ؟ تازه تو تاریخ هم اومده تو که هنوز از صد گل یک گل رو هم نچیدی. خلاصه فقط لب تر کن. درسته که همسر گرامیت آبجی خودمونه اما دیگه از این حرفا نداشتیم :-) |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
pariha - کویت - کویت. عزیز جان شما که اینهمه هنرمند و باسلیقه ای چطور گوجه اونهم کبابیشو دوست نداری کباب یه طرف گوجه کبابیش یه طرف. زودتر بجنبین تا حمید رو نجات بدین اول با همسرش اتمام حجت کنین که این رسمش نیست اگر تغیر جهت و رفتار داد که فبها وگرنه باید یه فکر درست حسابی برا حمید بر داریم مظلوم گیر آوردن. بقول خودت بیخود نیست بچه مدام دنبال فورباغه و مور و مگسه. آدم تا بخواد غذای خوب بخوره غمباد میگیره از غصه این دوست خوبمون. |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
farzad_s - ایران - تبریز |
هاها کباب با گوجه خام وخیار نه قربون اون کباب خودمون برم با پیاز رنده شده وگوجه و فلفل کبابی |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
pariha - کویت - کویت |
iranazadiran - ایران - تهران - من که دلم براش خیلی میسوزه این حمید جان خیلی مظلومه تصمیمان جدیه هر چی زودتر باید از این وضعیت ناهنجار نجاتش بدیم فقط دوستان باید کمی یاری کنند از لحاظ زن و زنبیل می سپاریمش دست شما از لحاظ غذا هم تا بتونیم من و Esfahan Nesfe Jahan و Raz_uk - انگلیس - کمبریج کوتاهی نمی کنیم از بس بخاطر خوردن معمول و طبیعی غذا سرکوب شده تمام غذاها را در یک چیز فقط می بینه اونهم قورباغه واز لحاظ روحی هم mohsen_raja - ایران - تهران حتما میتونه کمکش کنه البته اگر خودش سر گردان نباشه این مدت - الهی بمیرم |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
kholosi - انگلستان - منچستر |
وای من خیلی دوست دارم اینو ولی با ذیدن این عکسها حالم ............... انگلستانمنچستر |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
sepidehyomid - انگلستان - بیرمنگهام |
من خوردم یه بار خیلی خوشم نیومد |
شنبه 4 اردیبهشت 1389 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
pariha - کویت - کویت// والا من که میگم؛ اگر حمیدخان ساربونه، میدونه شترش رو کجا بخوابونه! خوبه همه شاهد بودند چه کسی رو به حرف اورد؛ من رو با دو تا کلمه کرد "روح سرگردان". تازه کاری کرده که اول از همه خودم اومدم اقرار کردم. همین حالا هم قول میدم کبابی که خانمش درست کرده خورده، یه خلال دندون هم دستشه، داره لا دندوناش میچروخونه و فکر میکنه که حالا باید کجا رو بهم بریزم! |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
pariha - کویت - کویت iranazadiran - ایران - تهران (لطفا با لهجه گیلکی بخوانید) اوووو قربان شما برم من.فدای شما به گردم من.الهی هرچه در و بلا. دارید بخوره تو سر من.تی فدای همه شما دوستان.ولی جان اون مادرتون از این محبت هادر حق من نکنیدکه واقعااز دست تان ازورده می شم بد جور. بنده یک بار ازدواج کردم برای هفت جد و ابادم کافی بود.(لطفا از اینجا به بعد را با لهجه داش مشتی تهرونی بخونید)اخه ایران عزیزم پسر خوب تو که کم تجربه نیستی داش .همه زنها همشون همین هستند.همین pariha خودمون را مثال می زنم.مگه نه اینکه خیلی دختر خوبی هستش.همه ما هم قبولش داریم.ایشون هنوز ازدواج نکرده.فقط صبر داشته باش و نگاه کن ان زمانی راکه یک شتر بخت برگشته وقتی نشست در خونشون.همین خانم بسیار خوب و دوست داشتنی ومهربان چطوری قلاده اون شتر بدبخت را می گیره . می کشه و خفش می کنه. pariha البته ابجی خیلی می بخشیدا ولی حقیقت داره دیگه.ولی خوشم میاد ازت چونکه شما جزو ان افرادی هستی که خیلی دیر میرنجن و خیلی زود می بخشند. در پایان از اینکه انقدربفکر من هستید,و محبت دارید کمال تشکر را دارم.شاد باشید. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
Soli14 - سوئد - استکهلم |
سلام ابتدأ تشکر میکنم از مسئولین سایت بابت زحمات شون. واما بعد حمیدجون تسلیت عرض میکنم پیشاپیش، منم مثل شما معمولأ ازاین درگیرا داشتم ولی بامحبت همسرم خودم حلوای زندگیمو خوردم وفعلأ در تجردوتنهائی زندگی میکنم حواست جمع زندگیت باشه ، واما ازدوستان عزیز iranazadiran ایران و pariha کویت که این همه لطف دارند نسبت به حمید خان محبت فرموده دست منمو هم برای خلاصی از تنهائی بگیرید ممنون میشم قربون همگی Soli14 از استکهلم . مرگ بر دیکتاتور . |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
pariha - کویت - کویت. عزیزم ینا شد اول با همسرش اتمام حجت کنید و یک هشدار بدید اگر همچنان باعث آزار حمید جان شد اونوقت براش آستین بالا بزنیم. ببین خود شیطونش صداش در نمیاد انگار رفته تو عالم هجده تا بیست و دو یعنی میگی سکوت علامت رضاست؟ اما این حرفها نیست نمیشه که زن بیچاره رو خونه ویرون کنیم جواب خدا رو چی بدیم. باید کاری کنیم نه سیخ بسوزه نه کباب. رسم معرفت که ور نیفتاده. خدا نکنه بمیری دشمنای همه مون بمیرن در هر صورت اگه سرکار همچنان خواستند به آزار و اذیت حمید بپردازند با کسی شوخی نداریم و همه با هم دست بکار میشیم چطور دلش میاد اذیتش کنه بچه رو غریب گیر آوردند. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
pariha - کویت - کویت....iranazadiran - ایران - تهران .....Raz_uk - انگلیس - کمبریج ... اهای دوستان تند حرکت نکنید من که با شماها در این راه همکاری نمی کنم hamidTANTAN - اتریش - وین.. حقشه جون منو بالا اورد با اون دستورات غذائیش فکر کنم چندباری هم برای خانمش اینطوری پخته دستش رو شده حالا خانمش تلافی می کنه اخه حمید جونی از تو دار و دسته این جک و جونورا بیرون بیا تا ما هم دلمون برات به رحم بیاد. ( مخلص اقا حمید گل نه ببخشید بوشمن) حمید یکبار دیگه داستان ازدواجتو بنویس بامزه بود .pariha - کویت - کویت .... می دونی گوجه ضد چین و چروک صورته در ضمن من عروس ایرادی نمیخوام. ولی دوست داری اسم شوهر اینده تو بدونی اول اسمش با اول اسم واقعی خودت یکیه . |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
shiva safapour - ایران - تهران |
گلم ..عزیزم . خوشگلم ...روزت بخیر .خدا رو شکر که یکشنبه امد..میخوام ازت که روزت رو با یکی از ان لبخندهای قشنگت شروع کنی و تمام کنی ..ایران تهران |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
pariha - کویت - کویت |
Soli14 - سوئد - استکهلم - دوست عزیز - یک اتوبوس در بسی اجاره میکنم تعداد داره زیاد میشه راننده اش حمیدخان گل سر راه شما رو هم با خودش میاره نگران نباشید وبعد دیگه مسولیت iranazadiran - ایران - تهران یکپارچه اقا شروع میشه کسانی رو برای شما وحمید خان پیدا میکنه که کیک ودسر و نان خامه ای از نوع (ایرانی) اگر خواستید اگر از نوع (خارجی) بخواهید چیز کیک بخوردتون بده نه حلوا وخرما - ولی Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین داره شونه خالی میکنه از این مسولیت . ولی من تا اخرین ایستگاه هستم با شما عزیزان . |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
......- ایران - تهران ای قشنگ,ای ملنگ,ای رویای شب و روز شکن من,ای مویز,ای عسل,ای هندوانه به شرط چاقو که الهی چاقوش تو قلبت نخوره فقط. از وسط نصفت کنه,ای ارامش,ای کوه سنگ,ای درد و بلات بخوره تو سر من تا بلکه روی مرگ و ارامش را ببینم,ای همه هستی که انگار که اصلا نیستی. ,ای افتاب سوزان,ای سونامی که به گیتارمن هم رحم نکردی,ای نفس,ای مرض,ای درد,ای شب شکن,ای قند شکن,ای سر شکن,ای شکنجه,ای آزار, ای رنج و ای ملکه عذاب من, روزت بخیر باز روز یکشنبه شد و تو گیر دادی به من بیچاره?(میشه بگی که من را بخشیدی) قول میدم هرچی بگی گوش کنم.حتی اگه بگی از این سایت برو ,میرم. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
pariha - کویت - کویت .... نخیر از اول گفتم تا اخرم میگم فقط خونه من قدم همگیتون پا چشمه ببخشید رو چشمم . حاضرم اش قورباغه بخورم ولی دور هم باشیم. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین. تو رو اذیت کرده ؟ پس من چی باید بگم که متو کشته. دوستی بدرد همین روزا میخوره دیگه. حالا اینم عیبش غذای اجق وجق درست کردنه دیگه نباید که اینقدر بهش ظلم کنن. ازش عهد و پیمان میگیریم که دست به اشپزی نزنه چون میدونم ولش کنن باز به قول تو بوشمن بازی در میاره. عزیزم حیف pariha نیست به خاطر یه گوجه فرنگی از فیرش بگذری تو هم خوب مادر شوهری ها:) البته pariha جون نفهمه خوب میکنی عروس ایرادی مفتش گرونه دو روز دیگه جیگر پسرت رو خون میکنه ولی یه جورایی هوای pariha رو داشته باش وگرنه بعدها بلایی رو که میخواییم سر زنه حمید در بیاریم سر پسر تو هم در میاریم پارتی بازی هم نداریم. اون وقت باید کار مضاعف کنیم دنبال یه آقا پسر جیگر طلا براش باشیم تا قدر pariha رو بدونه. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین. اووووو قربانت گردم تازه الان دیدمت. دست گذاشتی رو دلم راست میگی دوری و دوستی. اگه میدونستیم ما شترای چموش رو اینجوری موش می کنند به قبر بابا و جد و آبامون میخندیدیم که اونجا بخوابیم اما چه میشه کرد دیگه کار از کار گذاشته و باید سوخت و ساخت اما حداقل حرفش رو که میشه بزنیم:-) |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
pariha - کویت - کویت. عروس گل Esfahan Nesfe Jahan دیدی مادر شوهرت داشت گربه رو دم حجله میکشت خوشت اومد ترسوندمش که نه این حرفها نیست اگه پسرش بخواد مرد ایرانی بازی در آره به دو شماره یک پسر عسل طلا از توع درجه یکش برات دست و پا می کنیم. اما سعی کن با همین اصفهان جونمون بسازی چون ممکنه مادر پسر نفس طلا به باحالی این مادر شوهرت نباشه . تکه و نمونه. حمید زیزی فقط بدرد همون رانندگی این اتوبوس حامل زندگی بازیافته گان میخوره. اون چه میفهمه از خوشبختی بذار تو حال خودش باشه و باهمون زندگی خوش باشه از سرش هم زیاده (حمید جون مخلصیم تو گلی این یه حمید دیگه هست که ازش حرف میزنیم) |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
shiva safapour - ایران - تهران. قربونت بشم حالا میشه بما بگی یکشنبه چه توفیری با روزای دیگه داره. تو آخر تمام کاربران رو از کنجکاوی دق مرگ میکنی. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
shiva safapour - ایران - تهران. تا تو باشی حمید جون رو اذیت نکنی و بهش بگی بخشیدیش. بهترین صفتی که بهت میاد و گفت همون ملنگه. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
Soli14 - سوئد - استکهلم. دوست عزیز بعد از سلام هیچ ملالی نیست جز گفتن مرگ بر دیکتاتور نه یکبار که هزار بار. یعنی میگی بنگاه شادمانی باز کنیم. خوب گمون نمیکنی اگه بخواییم دست همه رو بگیریم حداقل دست چهل پنجاه میلیون ایرانی رو هم که خوشبخت نیستن رو باید بگیریم اون تعدادی هم که قسر در رفتند فکر میکنن خوشبختن . اصلا بیا یه کار کنیم همه بیایم یه تجدید نظر کنیم چطوره خوبه ؟ حالا تو که از هفت دولت آزادی . از شوخی گذشته از شکست زندگیت ناراحت شدم اما نفس های عمیق بکش خوش باش و درست زندگی کن شاید جفتت رو یه روزی بیابی. اگر مرد راهی میتونی روی ما حساب کنی. میبینی که چه خوانهایی رو باید رد کنیم . در حفیفت اولش ممکنه کمپین ما مشتری ملیونی پیدا کنه اما کم کم از تعدادش کم میشه چون طافت میخواد تا جاییکه مثل سیمرغ فقط سی تا پرنده بمونن و ببینن ای دادو بیداد سیمرغ خودشونن و اینهمه راهو اومدن تا به خودشون برسن...... |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
Soli14 ......البته اینو بهت بگم ما اصل برابری مرد و زن رو رعایت می کنیم اگر شما از زنان لطمه خوردی نکنه باعث شه که با جنس زنان مشکل داشته باشی و یا قبولشون نداشته باشی اینجا جنسیت مهم نیست انسانیت مهمه چه بسا زنان بسیاری که از شوهرانشان و جانعه مرد سالار دل خونند با ما همراه باشند. هستی بپر بالا تو اتوبوس که خوش اومدی. |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
دوستان عزیز این کباب خوشمزه است و خوشبو ولی باید بلافاصله خورده شود و اکیدا برای توی را ه یا دیفن شوهراتون یا خلاصه برای مدرسه بجه و این .... استفاده نشود وگرنه یک بوی ازش درمیاد که نگو و نپرس . (با عرض معذرت ). |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
mohsen_raja - ایران - تهران محسن جان خیلی خیلی چاکرتم.با اون مرامی که تو داری ,میدونم که چاکر مخلص هم خیلی داری,ولی بدون که من اولیش هستم.راستی بخاطر تقاضای که از من کردی (این یک تیکه را با صدای منصور بخون) (((فقط به خاطر تو))) یک سوره دادم بیرون امید وارم که خونده باشی.چرا که همون چهارتا خط یک ساعت وقت من راگرفت.هرچندکه منتی نیست ,چرا که ارزش تو برام خیلی بیشتر از این حرفها هستش.شاد باشی دوست خوبم(https://www.iranianuk.com/article.php?id=49175). فقط امید وارم که رنجشی برای iranazadiran دوست خوبم بوجود نیامده باشه. (رفیق بازی اونهم به روش شتر سواری دولا,دولا) |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
zolm setiz - کلن - المان |
اینکه همش پیاز بود! |
یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین// شما سرور ما هستید حالا که دیگه خدامون هستید. بر حسب اتفاق دارم از همون ادرسی که دادید میام(محل نزول ایات) ، باورت نمیشه وقتی داشتم کامنت بالایی رو میخوندم( همونجا که گفته بودید با صدای منصور بخون)ماهواره همون اهنگ رو گذاشته بود و جالبتر دقیقا خواندن "فقط بخاطر تو" منصور مصادف شد با خواندن فقط بخاطر تویی که شما داخل پرانتز نوشته بودید! بابا ما که همون پارسال بهت ایمان اوردیم، شما معجزاتت رو برای اونهای رو کن که؛ "آیات ما (یعنی شما) را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند". بابت وقتی که برام گذاشتید و باری تشکر؛ دو رکعت نماز رو به قسمت اشپزی خوندم(قسمت اشپزی؛ چون بیشتر از هر جای دیگری هستید، تقصیر خودته که تکلیف قبله رو روشن نکردی).بسم الحمید هم کار درست وهم رحیم.. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین. دوست خوبم اگر بنا به عذر خواهی باشه من باید اینکار رو بکنم اما چون به جنبه طرف من سر شوخی را باز میکنم خاطر جمع بودم که از شوخی بی ادبانه من ناراحت نمیشی. در مورد همسر گرامیت که حتما خانم محترمی هم هست. به قول خودت فقط میخوایم حرفی بزنیم و یه خورده غمهامونو فراموش کنیم وگرنه من حتی نسبت به همسر وابستگان و یا صمیمی ترین دوستم هم اینگونه توهین آمیز نظر نمی دهم. این موضوع را دیشب می خواستم بگم که موکول به امشب شد. در هر صورت ممنونم از بزرگواریت که شوخی زیاده از حد مرا تحمل و تنها آن را به مزاح گرفتی. همیشه شادی و موفقیت در زندگی خانوادگی و اجتماعیت برقرار باد دوست خوبم. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
pariha - کویت - کویت |
hamidTANTAN - اتریش - وین دوست عزیز این شتر بخت برگشته اومد ولی مهم این قلاده لعنتی تاحالا هر چی گشتم پیدا نکردم کم کم داره کنترل این شتر از دستم خارج میشه دوستان یاری کنید . |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
pariha - کویت - کویت....خانومی چیکار کنم برات? |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
Soli14 - ســـوئد - استــکهلـــم |
iranazadiran . آقا خیلی مخلصیم ممنون از یادآواری در رابطه بابرابری حقوق زن مرد آخه عزیزمن ما یه عمر در قوانین زن سالاری در ایران زندگی کردیم اینجا هم که قربونش برم بطور کل قوانین عوض نشده که هیچ بلکه عوضی شده در سوئد خانمها آقا بودن آقاتر شدن وآقایون هم ... اینجا صدات در بیاد کارت تمومه در هرحال دس رودلم نذار که خونه درهر حال ما هستیم در رکاب شما نباشیم چه کنیم هستیم آقا هستیم مخلص حاجی . |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
mohsen_raja - ایران - تهران محسن جان : داشیم داداش? حالاکارت بجای کشیده که امدی من را سر کار میگذاری. فقط همین را بگم که اگر این چیزی که برای تو اگـــــــــــــــــــــــــر اتفاق افتاده باشه ,برای من اتفاق بی افته ها,در جا سکته را زدم.حتی اگر یک در ملیارد شانس چنین اتفاقی افتاده باشه.در هر صورت شوخی خوبی بود.کارت درسته . راستی یک چیزی را بهت بگم . تو یک چیزی گم کری که بد جوری اعصابت را خراب کرده. یک چیزی مثل کاغذ یا یک سندی. من میدونم کجاست.اگه دوست داشتی بگو تا بهت بگم که کجا باید پیداش کنی. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
iranazadiran - ایران - تهران نه عزیز جان برادر من از دستت دلخور نشدم. خیالت راحت باشه.فقط محض اطلاع بگم که من با تمام جان و دلم همسرم را دوست دارم.اخه از جوانی تا حالا با هم با عشق زندگی کردیم.با تمام سختی ها و خوشی های زندگی باهم بودیم.بد جوری هم به هم عادت کردیم.من تو خونه خیلی میگم و می خندم و همش در حال سر بسر گذاشتن برو بچها هستم.با چند تا خانواده خوب ایرانی هم رابطه خیلی خوبی. داریم.که وقتی دور هم جمع می شویم انقدر شوخی و سر بسر هم می گذاریم که حد و حساب نداره.تابستانها اخر هفته ها بیشتر دور هم جم می شویم.چونکه هوا خوبه وهمیشه بساط کباب براه هستش.میدونی ایران جان:تو اگه من را ببینی میگی 33 یا حد اکثر 35سالم هستش.فقط برای این خاطر که ,زندگی را سخت نگرفتم. تنها غصه من وضعیت مملکتم هستش.که اگه اون هم درست بشه.دیگه هیچی تو زندگی کم ندارم. به امید نابودی جمهوری مافیای کثیف اخوندی.(حالا فعلا بخاطر تو با اسلامش کاری ندارم) شاد و همیشه سر زنده باشی. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین (خانومی چیکار کنم برات?)پس چرا تو انقدر ادم حرس میدی?خوب اگر می دونست که سوال نمی کرد.از تجربه خودت یک کمی بهش بگو,,,بگو چطوری خودت قلاده را گردن اون(سانسور) انداختی.اخه عزیز هموطن اصفهانی خوبم اینکه دیگه خرج نداره که. حالا بگو ببینم.اون 1400 بار جریمه را نوشتی یا اینکه امدی چونه بزنی?حالا هی بوشمن ,بوشمن کن.اون دنیا من چنان حالی بگیرم.که ارزو کنی برگردی زمین. :-)) |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
1) pariha- کویت - کویت ببین پریها جان:خوب گوش کن که چی دارم بهت میگم نصف قضیه حل هستش. یعنی اینکه (یک شتری وجود داره) حالا:خوب گوش کن.ناخونت را هم انقدر نجـــــــــــو من از این کار بــــــــــــــــــــــــــدم میاد.حرف گوش کــــــــــــــــــــــــــن.خوب چی داشتم می گفتم.(حواس برای. ادم نمی گذاری که)اهان یادم امد.دو تا روش را یادت میدم که صد درصد جواب میده.فقط بایستی هر کاری که من میگم انجام بدی. روش اول: یه بار با چشم گریون و تن لرزون طوری که طرف بشنفه برای دوستت درد دل می کنی که چطوری وقتی داشتی می اومدی یه پسره ی چشم نا پاک تو رو دید زده و بهت متلک پرونده. بعدشم هقی می زنی زیر گریه. اینجاست که دیگه رگ غیرت شتری طرف باد می کنه و حساب یارو با کرام الکاتبینه. اگه کار به خون و خونریزی نکشه می تونی روی موفقییت حساب کنی.چرا که براش عزیز میشی و اون هم احساس مالکیت رو تو پیدا می کنه. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
2)pariha - کویت - کویت روش دوم:یه دفعه یه سوسک می بینی و بنا میذاری به جیغ, آ ی جیغ نکش کی بکش.طرف هم که وضع و اینطور می بینه به هر قیمتی شده سوسک و به دیار باقی می فرسته. حالا تو همچین تحویلش می گیری که انگار شیر شکار کرده و بعدشم مثلا از ترس سوسک یه مدتی خودتو بهش می چسبونی و ازش جدا نمی شی اگه کارا تا اینجا خوب پیش بره ما بقیش تضمین شدست. اینجوری طرف احساس می کنه . که تو واقعا مال اونی. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
Soli14 - ســـوئد - استــکهلـــم. آقا جان خوش اومدی و یه دنیا صفا آوردی اما اول بگیم ما اینجا حاجی ماجی نداریم اگه هم باشه برا خودشه برا ما نیست و هیچ مزیتی نداره اینجا عنوانین و القاب بدرد خود طرف میخوره. اما خوب جایی اومدی خاطرت جمع با هاتیم تا آخرش. برای سوء استفاده زنان از حقوقشون خوب اینجوریه دیگه بعضی وفتا هم خانمها از آقایون تبعیت می کنند . اما هیچ کدومش خوب نیست مرد و زن باید حد و جنبه خودشون رو بشناسن. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین. فدات شم تو که .. بابا تو دیگه چه زی زی بودی سیصد و شصت و پنج بار در سال میگی خانم من اله بله . خوب حالا چکار کنیم بسوزیم که خانم ما ال و بل نیست یا سر به کوه و دمن بذاریم بابا خوشبخت. ما هم بد خوشبخت نیستیم مدام یک بادی گارد از نوع جنس لطیف ظریف داریم کجاش بده که تمام ثانبه های زندگیت مدام مرکز توجه و نظر باشی. فکر کن با این همه مراقبت اینقدر آتش میسوزونم اکه مراقبم نبود چه میشد؟ اما نه اونم خوب فهمیده از ما بخار مخاری ساطع نمیشه اینه که خاطرش ده بانده جمع هست. بابا خوشبختیت ثانیه ثانیه افزون باد اما لطفا دیگه یاد آوری نکن تنها خواجه حافظ شیرازه که نمی دونه تو زیزی خوشبخته نیستی :-) قربونت بشم خوشت اومد. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
hamidTANTAN - اتریش - وین .....اولا حرص نه حرس. دوما اون (سانسور) قلاده گردن من وامونده انداخت نه من. سوما پریا گلی هم مثل من اصفهانیه . بدجنس تو منو خون به جگر میکنی . چهارما اخه بوشمن بی انصاف 1400 بار جریمه خاطر اینکه گفتم تو هم یه پا اخوندیها در خبر (احمدینژاد و همسرش در کنار رئیسجمهور زیمبابوه ) وه وه حالا دیگه خودمو از دست تو حلق اویز میکنم. بوشمن هم بوشمنهای افریقا نه بوشمنهای ایرانی تهرانی اتریشی وینی. |
دوشنبه 6 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
iranazadiran - ایران - تهران ایران عزیزم یک توجه به این شعر بی انداز ای رئیس,ای فرمانده کل قوا ,ای الگوی زن ذلیی,ای مکتب,ای رساله:الهی! به مردان در خانه ات!به آن زن ذلیلان فرزانه ات!به آنانکه با امر روحی فداک!نشینند وسبزی نمایند پاک!به آنانکه از بیخ وبن زی ذیند!شب وروز با امر زن می زیند!به آنانکه مرعوب مادر زنند!ز اخلاق نیکوش دم می زنند!به آن شیر مردان با پیشبند!که در ظرف شستن به تاب وتبند!به آنانکه در بچّه داری تکند!. یلان عوض کردن پوشکند!به آنانکه بی امر و اذن عیال- نیاید در از جیبشان یک ریال!به آنانکه با ذوق وشوق تمام- به مادر زن خود بگویند: مام (!)به آنانکه دارند با افتخار-نشان ایزو...نه! زی ذی نه هزار!به آنانکه دامن رفو می کنند!ز بعد رفویش اُتو می کنند!به آنانکه درگیر سوزن نخند!گرفتار پخت و پز مطبخند!به آن قرمه سبزی پزان قدر!به آن مادران به ظاهر پدر (!)الهی! به آه دل زن ذلیل!به آن اشک چشمان ممّد سبیل (!)به تنهای مردان که از لنگه کفش -چو جیغ عیالاتشان شد بنفش!:که مارا بر این عهد کن استوار!از این زن ذلیلی مکن برکنار!به زی ذی جماعت نما لطف خاص!نفرما از این یوغ مارا خلاص!. |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین ( دوما اون (سانسور) قلاده گردن من وامونده انداخت نه من). میگم طلاجان عزیزم:ناراحت نشی ها.گلاب به روت. روم به دیوار.با عرض خیلی, خیلی پوزش.چه جوری بگم که ناراحت نشی,. اخه گفتنش خیلی سخته.ولی خوب جــــــــــــــــهنم از ضــــــــــــــــرر .می گم دیگه.حالا که اینجوری گفتی مجبور م که اسم شما را داخل ()بگذارم. امید وارم که من را ببخشی. ولی خودت خواستی.تومن را مجبور کردی. بعد باید یک چیز دیگه هم بهش اضافه کنم و بگم که.عجب شوهر اقای داری. خیـــــــــــــلی (مردس).راستی اون جریمه 1400 را نمی خواهد که بنویسی. خودم به جای تو می نویسم. |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین. قربون قدت شما در عهد پارینه سنگی که زندگی نمی کنید. اگر این pariha جون این اداهای غیر واقعی رو دربیاره که طرف فکر میکنه این از پشت سولوقون اومده. دختری رو فعلا سراغ داری که از متلک یه پسر به گریه بیفته. یا حالا تو کویت اون از کجا سوسک پیدا کنه بعد از اونم احتمالا دخترای اونجا از سوسمار و ملخ نمی ترسن بعد خیلی ضایع هست که این گل ما از سوسک بترسه. از همه مهمتر تکلیف اصفهان جونمون چی میشه این حرفاش نیست pariha جان باید بشینه تا موهاش مثل دندوناش سفید شه که عروس اصفهان جون شه. |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین . ببین آقام جان باز کم آوردم من این هنرای تو ندارم که فی البداهه بحر طویل سبک عروضی جور کنم تو نابغه ای گفتم با سرعت مافوق صوت و نور از تو آستین در میاری. اما حالا به موقع با زبان شیرین نثر جواب دانه دانه بحر طویلت را خواهم داد اندکی صبر سحر نزدیک است. ضمنا از این شعر تایپ کن به تمام زی زی ها یک دانه بفرست تا بر قدرت و شوکت خانمها هر روز افزوده تر گردد. |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
iranazadiran - ایران - تهران دمت گرم کلی خندیدم.باشه می گردم فکر می کنم.شاید یک روش 2010 پیدا کنم.البته یک روش+18 هم هستش. ولی خوب اخه من چطوری بنویسم اش .تا انجا که من میدانم لب شتری هم می تواند ماثر باشد. (دختر انقدر خنگ من ندیده بودم ) |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
hamidTANTAN - اتریش - وین... الهی ورنپری جون به سرم کردی خوب بگو من کی ام و چی ام? من یخورده حالیم نشد تو اون پرانتز را بگو تو اون پرانتز چی باید نوشت . کاشکی منم یک شوهر زن ذلیل داشتم!!!! |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
hamidTANTAN - اتریش - وین |
Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین توی اون پرانتز بنویس (شتر) ها ها ها. خودم مردم از خنده.زن یک لیوان اب بار خــــــــــــــفــــــــــــــه شدم.:-)) :-)). :-)) :-)) |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
mohsen_raja - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین// اقا ما کی باشیم که بخواهیم شما رو بذاریم سر کار! شوخی میکنیم ولی جسارت، اونم به بزرگترمون، اونم به حمید تنتن؟ عمرا !!! اون چیزی که گفتم عین حقیقت بود، من سکته نکردم ولی کلی خندیدم، حتی این اتفاق جالب رو بحساب کار درستی شما گذاشتم. در مورد گم کردن چیزی؛ گمشده دارم، ولی سند و یا چیزی شبیه به اون نیست. ولی حالا شما جای اون رو بگو شاید یه چکی، سندی چیزی قبلا گم کردم خودم خبر ندارم، قول میدم نصفش رو هم به شما بدم:-) |
سهشنبه 7 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
hamidTANTAN - اتریش - وین. عزیز جان اینجا همون زیر هجده سال صحبت کنی به نفع همه هست شایدم شیطون تو فکر هجده مجده هستی. نه خیر تا صد سال دیگه هم اگه بزاریم رنگشو ببینی چون باز گفتی زن یک لیوان آب بیار. خانم حمید چرا اینقدر لی لی به لا لا لی این آقاتون میذاری تا کیش از کیشمیش میشه صداش در میاد زن بدو بیا . تازه بلدم نیست بگه خانم بدو بیا. حمید جان ما عشوه شتری شنیده بودیم لب شتری دیگه چه صیغه ایه که این اصفهان جونمون یاد میدی بس نیست پریا رو به زمین گرم زدی. چرا مثله رمالها حرف میزنی. معمولا اونا میگن یه سندی کاغذی گم کردی در فلان جاست. حالا باز به محسن بیچاره گیر دادی. خدا به راه راست تو رو بیاره و خلایق رو از دستت به امان. |
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 |
|
homa-ir - المان - ّهامبورک |
iranazad-ایران-تهران. یارخوب ومهربانم, انقدرگفتی بیا قسمت اشپزی خوش میگذره, اینه . خوش خیلی ولی همه چی هست جز سخن ازاشپزی . برای تنوع میام ونظرات شما یاران خوبم رامیخوانم . ولی من یکی نیستم, الفرار |
چهارشنبه 8 اردیبهشت 1389 |
|
iranazadiran - ایران - تهران |
homa-ir - المان - ّهامبورک. هما جان من بی تقصیرم اصفهان جون همه مون رو به بخش آشپری دعوت کرد بعد عروس مادر شوهری شد. بعد باز حمید آتیش سوزوند بعد باز من آتیش بیار معرکه شدم خلاصه شیر تو شیری شد که می بینی آخه مگه چقدر میشه از آشپزی حرف زد. غذا رو باید خورد نه اینکه حرفش رو زد تا یک عده زخم معده بگیرن منم میخوام الفرار کنم البته اگه بزارن و باز منو آنتریک نکنن. قربون تو برم مواضب خوت باش کاش منهم اندازه تو یه ذره عقل تو کلم بود. |
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1389 |
|