صفر و صد یا کمی بهتر؟ -یادداشت محسن مخملباف در حمایت از میرحسین موسوی

صفر و صد یا کمی بهتر؟

یادداشت محسن مخملباف در حمایت از میرحسین موسوی

یاری نیوز: محسن مخملباف، کارگردان نام آشنای کشورمان که فیلم‌هایش هنوز هم خاطرات و افتخارات بسیاری را برای ما زنده می‌کند در یادداشتی که در اختیار یاری قرار گرفت حمایت خود را ازمیرحسین موسوی اعلام کرد و به روایت افکار و اندیشه‌های میرحسین موسوی پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری یاری، متن کامل این یادداشت با عنوان«صفر و صد یا کمی بهتر؟» بدین شرح است:

1.یاد روزی افتادم در دوره انتخابات آقای خاتمی ، ماچند  تا مسافر درون یک تاکسی نشسته بودیم و بحث انتخابات خیلی داغ بود و راننده که جوانی بود و به نظر می آمد تازه گواهینامه گرفته ،و هیجان زده بود.و از خوشحالیِ گواهینامه ای که گرفته بود، بین مسافرها شیرینی پخش می کرد.اما  بی اعتنا به قوانین ، با یک غرور زیاد ،به شکل خطرناکی رانندگی می کرد که نگوو نبین.مسافرها هم بی خبر از خطر،سرگرم بحث داغ انتخابات بودند. در بین مسافران زنی بود که می گفت: من رای نمی دهم و برایم فرقی نمی کند که چه کسی بر سر کار بیاید. من زندگی خودم را می کنم.

در همین لحظه ماشین تصادف کرد و سر من و این خانم به شیشه خورد.و هر دو از درد سرمان را گرفتیم. آن خانم که وضعش از من بهتر بود، شروع کرد بر سر راننده جوان فریاد زدن، که "اگه می دونستم رانندگی بلد نیستی، اصلا سوار ماشین ات نمی شدم."

من کمی که دردم آرام شد و خون سرم را که پاک کردم، گفتم:خانوم شما که از تجربیات درس می گیرین، لطفا در انتخابات شرکت کنین و به کسی که فکر می کنین حتی یک کمی بهتره رای بدین، و نذارین ماشین مملکت به دست یک راننده ای که ناشیه و تجربه نداره و قوانین رو رعایت نمی کنه بیفته، و زندگی من و شما و70 میلیون ایرونی دیگه رو به خطر بندازه.

2.منتقدین خاتمی صفر و صدی ها بودند.آن ها که می گفتند: چون خاتمی ما را به صد در صد خواسته هایمان نرساند ،پس به هیچ درد نمی خورد.آن ها چون به صدی که می خواستند در دوره خاتمی نرسیدند ،پس انتخابات را تحریم کردند و به موقعیت صفرِ احمدی نژادی در 4 سال گذشته رسیدند.

اکنون دوباره یک فرصت دیگر است که می تواند بر تاریخ ایران، حداقل 4 سال، و حداکثر خدا می داند تا کی! اثر کند.

آن ها که پای صندوق نمی روند، سهم خود را از وضعی که بعدا پیش می آید، فقط در خیال خود کم می کنند. و می خواهند اگر دوباره وضع صد در صد مطلوبی پیش نیامد، بگویند: ای بابا! تقصیر ما نبود. ما که اصلا در انتخابات شرکت نکردیم.

در حالی که شرکت نکرده ها، نقش بیشتری در انتخاب احمدی نژاد داشتند تا شرکت کرده ها. احمدی نژاد از رای هایی که به صندوق ریخته شد، بر سر کار نیامد. او از فرصت رای هایی که من و تو به صندوق نریختیم ،پیدایش شد.

 آمار نشان می دهد که ماهایی  که در دور دوم قهر کردیم وپای صندوق ها نرفتیم، تعدادمان از آن ها که به احمدی نژاد رای دادند، بیشتر بود.

من خودم وقتی قلم را برداشتم تا این مطلب را بنویسم،فکر منفی همیشگی به سراغم آمد و از خودم پرسیدم: آیا این مطلب، در سرنوشت انتخابات اثر دارد...مدتی در فکر رفتم.و دوباره دیدم از خودم سوال صفر و صدی کرده ام.حداقل خاصیت این مقاله این است که خودم را متعهد به رای دادن می کند و حتما، حداقل روی یک نفر از خوانندگان اثر می کند. من اگر به همین دو رای هم دلخوش کنم، خودم را از تفکر منفی صفر و صد نجات داده ام.من به کمی بهتر فکر می کنم.

من می خواهم اگر این بار هم اتفاق بد قبلی تکرار شد، به وجدان خودم بگویم:من رای خودم را دادم و در وضع پیش آمده مقصر نیستم.

3.می گویند ملت ها، مثل آدم ها ،هر کدام خصلتی دارند. ملت ایران با آن که ظاهر مدرنی دارد و با پول نفت ابزار زندگی مدرن را هم فراهم کرده، اما عقلش سنتی است. ابزار مدرن را دارد، اما فرهنگ استفاده از آن را ندارد. خوشبختانه بلد است از کامپیوتر و هواپیما و مترو برای زندگی بهتر استفاده کند، اما هنوز بلد نیست از صندوق رای، برای تغییر سرنوشتش استفاده کند.حداقل می شود گفت ایرانی در جزییات مدرن شده و در کلیات هنوز سنتی است.اما روزی تغییر سرنوشت با صندوق رای را هم یاد می گیرد.

3.سمیرا فیلمی ساخته است به نام" اسب دو پا"قصه بچه ای است که دلش برای یک بچه افلیجی می سوزد وآن بچه بی پا را بر دوشش سوار می کند و هر روز به مدرسه می برد.بعد از مدتی، آن بچه ای که بر کول دیگری سوار است، حتی برای کارهای خرد و ریزش هم از کول او پایین نمی آید و باورش می شود که اسب سواری حق اوست.و آن کس هم که سواری می دهد، با آن که سختی و ذلت می کشد، اما کم کم به این وضعیت عادت می کند و باور می کند که سواری دادن تقدیر تاریخی اوست.و چاره ای نیست. تا جایی که رفته رفته واقعا اسب می شود.

در معادله ستمی که در روابط فردی و اجتماعی ما حاکم است، آن که بر ما سوار است و ما که سواری می دهیم هردو مقصریم.

4.برای من آقایان موسوی و کروبی هر دو ایده آلند.هر دوی آن ها را از نزدیک می شناسم.با آقای کروبی که سال ها در زندان شاه بوده ایم.حتی مدتها دریک سلول بوده ایم.و روزها و شب های فشار و زندان و شکنجه را در رویای روزی که عدالت و آزادی را خواهیم دید، تحمل می کردیم.

آقای کروبی در زندان که بود، قلب بزرگی داشت.امکان نداشت به یکی از زندانیان توسط یک زندانی دیگر ظلمی بشود و او سکوت کند.حتما مداخله می کرد.من گریه او را زیر شکنجه ندیدم، اما بارها گریه او را برای ظلمی که بر کسی رفته بود، با چشم خودم دیدم.

به دوستی که در مجلس سال ها در کنار او بود گفتم: به من بگو آیا او هنوز مرد همان سال هاست. و یا حالا که به قدرت رسیده، و رییس مجلس شده ،فراموش کرده است؟ آن دوست گفت:هنوزهمان آدم است.کسی نیست که دستگیر شود و او بشنود و پیگیر کارش نباشد.

من یقین دارم که اگر آقای کروبی رای بیاورد، وضع حقوق بشر که زخم بی مرهم جامعه ماست، مرهمی و التیامی  می یابد. وحیثیت از دست رفته  بین المللی ما تا حدود زیادی اعاده خواهد شد.

از طرفی او را تنها و بی یاور نمی بینم. در کنار او کسانی را می بینم  که تهران و ایران نیمه  مدرن امروز، از معماری کلان امثال آن ها به وجود آمده است.

کروبی تجربه مدیریت مجلس را دارد. تجربه اصلاحات را دارد. درد کشیده است.و برای آزادی سیلی خورده است. و خوشبختانه صفر و صدی نمی اندیشد. و اگر به قدرت برسد، نمی خواهد مثل احمدی نژاد کشور را به دست یک جناح بسپارد. و بلد است برای حل مشکلات با جناح های مختلف مذاکره کند.ومذاکره در دنیای امروز رفتار شهروند متمدن است...

5.بامهندس موسوی در سال های اول انقلاب آشنا شدم.در آن وقت آقای موسوی  نقاشی می کرد و استاد تاریخ هنر در دانشگاه تهران بود و خیلی جوان بود که به نخست وزیری رسید.و با آن که بیشتر اهل نظر بود ، به قول همسر ش، خانم رهنورد ، از وقتی نخست وزیر شد، روز به روز حکمت عملی اش بر حکمت نظری اش چربید.

از صمیم قلب می گویم :اگر آقای موسوی نبود و حمایت هایی که از داشتن یک سینمای ملی و بین المللی کرد، امروزه ما صاحب این سینمای بلند آوازه در سطح جهان نبودیم.مهندس انوار و مهندس بهشتی در احیای سینمای ما نقش بنیادی داشتند ، اما بدون حمایت همه جانبه مهندس موسوی و پیگیری او این کار عملی نمی شد.

موسوی با آن که شخصا و قلبا مسلمان و مومن است، اما دین او، دکان کسب او نیست، و در مقام یک نخست وزیر،یک شخصیت ملی است. من در همان سال ها از دهان خودش شنیدم که در جواب متعصبی گفت: من شخصا مسلمانم. اما نخست وزیر ارمنی ها و اقلیت ها هم هستم.من وقتی نخست وزیرم، باید به منافع یک ملت بیندیشم، و نه به منافع دار و دسته و صنف و هم مرام خودم.

 
از نظر اقتصادی هم مقایسه کنید دوره مهندس موسوی و احمدی نژاد را.در دوره مهندس موسوی یک جنگ تمام عیار همه جانبه، در وسیع ترین ابعادش، بر این ملت حاکم بود. اما نسل ما به خوبی به یاد دارد که با سیاست های اقتصادی او در بدترین شرایط تحریم اقتصادی، ما حتی دچار ده درصد تورم و گرانی دوران احمدی نژاد هم نشدیم.

در حالی که در 4 سال احمدی نژاد،ما نه تنها جنگ نداشتیم که بارها و بارها پول بیشتری از فروش نفت به دست آوردیم.اما با این حال با این تورم و گرانی بی سابقه روبرو هستیم.من مطمئن هستم که اگر مهندس موسوی رای بیاورد،هم اوضاع اقتصادی وهم اوضاع فرهنگی و هنری ایران بهتر از 4 ساله گذشته خواهد شد.و منش او تنش های بین المللی را تخفیف خواهد داد.

او هم تجربه دراز مدت کار عملی را در مقام یک نخست وزیر دارد و هم فرصت کافی برای در حاشیه نشستن و اندیشیدن به راه حل مشکلات را.

6..بعضی ها ازصندلی ریاست جمهوری اعتبار می گیرند. بعضی ها مثل خاتمی به آن اعتبار می دهند. وبعضی ها وقتی بر این صندلی می نشینند هیجان زده می شوند. مثل آقای احمدی نژاد که هنوز هیجانزده است.4 سال است بر این صندلی نشسته هنوز خوشحالی اش فرو کش نکرده.هنوز شیرینی پیروزی در انتخاباتش را پخش می کند.و مدام از معجزه حرف می زند.چون فقط باید یک معجزه اتفاق بیفتد تا کسی مثل ایشان روی این صندلی بنشیند.

درست نقطه مقابلش کسی چون مهندس موسوی است. او با آن که مناسب این صندلی است ، اما به آن بی میل است. مهندس از نشستن روی این صندلی به هیجان نمی آید.چنان که تا 4 سال بعد، از خودش و ازمعجزه ای که او را روی این صندلی نشانده حرف بزند. بیست سال کنار کشیدن او بهترین دلیل برای بی میلی او به قدرت است. به او رای بدهند ، خدمتش را می کند. ندهند ، مسئولیت را از دوشش برداشته اند. و او سرگرم هنرش می شود.

7.در اوایل انقلاب او در کارهنر بود. و تمام دوستانش از هنرمندان بودند. و هر لحظه دلش در هوای بودن در آن فضا های هنری دلخواهش پر می زد.و به همین دلیل تا از نخست وزیری کنار کشید، بلافاصله به جمع دوستان هنری اش پیوست و یکسره با آنان بود.

اما تا وقتی در پست نخست وزیری بود، از هنرمندانی که حتی از دوستانش بودند  و به خاطر آن که حالا او در حکومت بود، فاصله می گرفتند، تشکر می کرد.و می گفت: استقلال هنرمند در سایه فاصله او از حاکمان است.او می گفت هنرمند زبان درد مردم است.و اگر به حکومت نزدیک شود ، کم کم شرم و رودرواسی و چشم در چشمی مانع از آن می شود که هنرمند نقش واقعی خودش را انجام دهد.و به وقت لازم زبان به انتقاد بگشاید.او می گفت: هنرمند سخنگوی ملت است ، نه سخنگوی حکومت.

اگرخود من در فضای آن چنانی آن دوران که شما بهتر از من می دانید چه دورانی بود ، جانم را کف دستم می گذاشتم و عروسی خوبان را می ساختم و نهادهای امنیتی مرا احضار می کردند و آقایی که برای ثواب بازجویی  به  همراه  12   بازجوی دیگر در خیابان فاطمی درساختمان وزارت کشور مشغول ثواب بازجویی کردن از من می شدند و فیلم عروسی خوبان را توقیف می کردند، این مهندس موسوی بود که فیلم را در هیئت دولت نشان می داد و به وزرایش می گفت : اگر هنرمند درد مردم را به ما نگوید تا ما خودمان را اصلاح کنیم ، پس ما در کدام آینه عیب خویش را ببینیم؟

فیلم عروسی خوبان با درد و جرات من ساخته می شد، اما اکرانش دیگر به حمایت مهندس موسوی بستگی داشت.او مصداق بارز کسی بود که می گوید : من مخالف فکر توام ، اما جانم را می دهم تا تو بتوانی حرفت را بزنی.

8.می گویند مهندس موسوی در دوران نخست وزیری اش انقلابی بود.معلوم است که بود.مگر من نبودم؟ و مگر شما، اگر هم نسل من هستید ،انقلابی نبودید؟ در آن دوران از راست و چپ همه انقلابی بودند. و مگر 30 میلیون مردم انقلابی نبودند که همه در خیابان ها ریختند و انقلاب کردند؟چرا آلزایمر مصلحتی می گیریم؟ما مردم ایران چه خوب و چه بد ،در سال 57 با اکثریت قاطع انقلاب کردیم و در این تجربه 30 ساله از آنچه کرده بودیم ، خودمان هم عوض شدیم.امروزه چه کسی هست که بعد از این تجربه پر فراز و نشیب 30 ساله ،شبیه 30 سال پیش اش باشد؟

مهندس موسوی هم عوض شده است. منتها او حتی عوض نشده آن دورانش نیز، از عوض شده امروزه خیلی ها بهتر است. او امتحان آزادی خواهی و عدالت طلبی اش را در دوران نخست وزیری اش داده است.فقط او یک اشکال دارد. و آن این است که هنوز شهید نشده. ما ملتی هستیم که تا کسی شهید نشود، قبول نیست.برای ما آزادی خواه کسی است که در زندان است و در حال اعتصاب غذاست. اما همین که آزاد شد ، حتی اگر در حال ادامه مبارزه برای آزادی باشد، می گوییم کلک بود،  از خودشان است.

وچون ما همیشه صد در صد را می خواهیم، آن هم صدی که فقط در ذهن خود ما درست است ، مدام به وضعیت صفر می رسیم.و چون نگاه تاریخی نداریم، مدام تاریخمان تکرار می شود.و چون نگاه علمی نداریم ، تجربیاتمان را آزمایش نمی دانیم تا از آن قانون علمی کشف کنیم. همه چیز را بد شانسی یا خوش شانسی می گیریم.اگر انقلاب ایران را آزمایشی می گرفتیم که سی میلیون نگاه علمی نتیجه آن را چه درست و چه غلط بررسی می کند ، تا حالا به قوانین خوشبختی اجتماعی خود رسیده بودیم.

چند نفر هستند که به 8 سال اصلاحات به عنوان یک آزمایش علمی اجتماعی دیگر نگاه کنند و از آن آزمایش، قوانین حاکم بر روند حرکت در این جامعه را کشف کنند.هر چند نفر باشند  ، یکی از آن ها مهندس موسوی است. نگاه او علمی است. و به آزمایش انقلاب و اصلاحات ،مثل یک آزمایش نگاه می کند و نه مثل یک رویا و آرمان. برای او آرمان، آزادی و عدالت است. اما انقلاب و اصلاحات، فقط یک آزمایش بزرگ اجتماعی است که باید منتظر نتایج علمی آن بود. هیچ دانشمندی به آزمایش هایش به دیده شکست و پیروزی و یا آرمان و ایمان نگاه نمی کند. و مگر بشر جز آزمایش راه دیگری برای شناخت علمی داشته است؟و مگر شناخت جامعه جز از راه سعی و خطا و آزمایش علمی ممکن است؟

 آن ها که با انقلاب بدند ، طوری غیر علمی از انقلاب حرف میزنند ، که اگر می توانستند یک انقلاب دیگر می کردند.و برای همین از آزمایش ما نتیجه لازم را نمی گیرند و با آن که به آزمایش ما فحش می دهند، دنبال تکرار همان آزمایشند.

انگار انقلاب نسل ما بد بود ولی انقلاب نسل آن ها خوب است.

از طرفی ما ایرانی هستیم.وما ایرانی ها در سود شریکیم، اما در زیان شراکتمان را به هم می زنیم. تا حالا یک ایرانی را دیده اید که خودش را در پول نفت سهیم نداند؟اما تا حالا چند تا ایرانی را دیده‌اید که خودش را در انقلاب و بخصوص جنبه های منفی اش سهیم بداند؟ برای ریاست جمهوری ما یک چگوارا می خواهیم که ضمنا گاندی باشد و در عین حال مسلمان و شبیه حضرت علی و در عین حال سکولار و حتی  لاییک  که در متن همه جریانات از اول انقلاب بوده باشد ، اما با هیچ کسی ،دوستی و یا مراوده و یا دشمنی نکرده باشد،و خیلی هم با تجربه باشد.اما قاطی هیچ جریانی نبوده باشد.و بعد از مدتی طولانی شکنجه و اعتصاب غذا شهید شده باشد.

مگر می شود یک شهیدآزادی و عدالت را یافت که رییس جمهور ما شود؟

9.نکته دیگر نقش زن ایرانی است که همیشه از معادله سیاست کلان ما حذف شده است.من تصور نمی کنم به این زودی ها حتی وزیر زن داشته باشیم ، چه رسد به این که رییس جمهورمان روزی زن باشد.

متاسفانه این وضعیت در دنیای امروز فراگیر است و خاص ایران تنها نیست. جهان معاصر هنوز مرد سالار است.اما در بعضی جاها این مشکل با همسر رییس جمهور حل شده است. در امریکا که کشوری است که هنوز نهاد خانواده در آن مهم است ، مردم به اوباما رای می دهند ، اما همسر او هم بلافاصله در کنار او نقش بانوی اول را عهده دار می شود. در فرانسه همسر رییس جمهور، یک هنرمند است و نقش بانوی اول را در کنار او بازی می کند.در کنار مهندس موسوی خوشبختانه زن فرهیخته ای به نام زهرا رهنورد حضور دارد که می تواند این نقش را عهده دار شود.

در قبل ازانقلاب زهرا رهنورد مشهورترین زن هنرمند مسلمان ایران بود. ما در زندان سیاسی مدام درباره یک دختر هنرمند و شجاع ایرانی حرف می زدیم که با جسارت و هنرش غوغا کرده است وهر روز منتظر خبر دستگیری اش بودیم.

بعدها که انقلاب شد ، من یک روز در  آسانسور روزنامه ای سوار شدم ، خانمی به همراه دختر بچه کوچکی سوار آسانسور شد. به رسم آن دوران من سرم را پایین انداختم.و چشمم به کفش پاره این خانم افتاد.یک دفعه آن خانم مرا شناخت و پرسید : شما فلانی هستی؟ گفتم :بله.و او هم گفت:من هم زهرا رهنورد هستم. گفتم: خوشوقتم و رویم نشد بگویم سال هاست منتظر دیدارشما بودم.

 وقتی از آسانسور خارج شدم، فقط آن کفش پاره در نظرم بود. در آن زمان او همسر نخست وزیر کشور بود. امروزه من و شما کفش پاره را ملاک خوبی کسی نمی دانیم. از بس که عوام فریبانه آن را خرج کرده اند. اما در آن روزگار  ما شیفته آن داستان حضرت علی  بودیم که عده ای جمع شده بودند تا او را به حکومت راضی کنند و او مشغول وصله زدن به کفش پاره اش بود و می گفت: دنیایی که شما به من پیشنهاد می کنید،برای من بی ارزش تر از این کفش پاره است.

 برای نسل ما چنین داستان هایی و چنین بودنی هایی آتش به روحمان می زد. اگر کفش رهنورد که زن نخست وزیر آن دوران بود، پاره نبود، در آن دوران جنگ  ،کفش 30میلیون ایرانی دیگر باید پاره می بود ، و کسی به فکر نبود.

 این ها اینطور می زیستند تا فراموش نکنند که نماینده کدام ملتند.امروزه ما نه در آن شرایطیم و نه این چیزها آتش در جان کسی می زند. اما انقلاب با این قصه هایش بود که جان نسل مرا به آتش می کشید و از داشتن و بودن بی نیازمان می کرد.

در کنار این سادگی و بی میلی به دنیا که هم ویژگی رهنورد بود و هم ویژگی مهندس موسوی،یک روح ثروتمند از هنر و فلسفه و مدیریت در آن ها وجود داشت.و همین بود که آن ها را متفاوت می کرد.و الا خیلی ها هستند که ساده زیستند، و فقیرانه زندگی می کنند، اما روح شان از زندگی شان فقیر تر است.

مهندس موسوی آنقدر هنرمند است که یک پست سیاسی او را از خود بی خود نکند. و با آن که مرد است ، اما در کنار او زنی است که مدام حقوق زنان را به یاد او می آورد. ما ایرانی ها 70 میلیون جمعیت هستیم. نیمی از ما ایرانی ها را زنان ایرانی تشکیل می دهند.آن ها رای می دهند.آن ها در رنج های ما حتی بیش از ما رنج می برند. اما هیچگاه در سطح کلان سیاسی ، نقشی برای خود نمی بینند. برای شرایط کشور ایران، این نقش نمادین بانوی اول ایران ، آن هم در کشوری که به نهاد خانواده می بالد، یک گام آغازین برای حل مشکل حضور زنان در عرصه سیاسی است.و این فرصتی است که با وجود رهنورد در کنار موسوی  می تواند ایجاد شود.در دوران قبل دختران آقای هاشمی بخصوص فائزه هاشمی این نقش را به شکل دیگری داشت. وخدماتی که فائزه هاشمی برای ورزش زنان انجام داد، بی نظیر است. اما چون او هم هنوز شهید نشده کسی نیست تا از او قدرشناسی کند...  

10.به مادرم زنگ می زنم و می پرسم: مادر به کی رای می دی؟ می گه:مادر جون، تو که نبودی، دیوارها نم کشید. سقف خونه ترک برداشت، رفتم سر کوچه مون بنایی بود. یکی داشت یک خونه ای رو  با کلنگ خراب می کرد ، گفتم:" آقا خدا خیرت بده. بیا این خونه رو تا سقفش نیومده روی سرمون ،درستش کن."

گفت:" خانوم من یک ... ام .کارم خراب کردنه. اگه می خوای خونه تو خراب کنی، بده دست من. اما اگه می خوای درستش کنی، برو یک مهندس پیدا کن."

محسن مخملباف

با تشکر از کاربر گرامی OzveMardom جهت ارسال این مطلب

zheneral - ایران - اصفهان
جهان سوم جایی است که اگر بخواهی مملکت خود را اباد کنی خانه خرابت میکنند واگر بخواهی خانه ی خود را اباد کنی باید در تخریب مملکت خود کوشا باشی.
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
در زمره مردان قوی باشد بس/از نسل شریف نبوی باشد و بس/ یکمرد اگر به داد ما ها برسد/ او میر حسین موسوی باشد و بس .
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

zheneral - ایران - اصفهان
به نظر من با اینکه میرحسین ادم خیلی درست و خوبیه ولی کروبی بهتره. چون:1.ادم حسابی تا حالا از میرحسین حمایت نکرده.2.افرادی که از کروبی حمایت کردند بهترینند مثل سروش و ابطحی و شعله سعدی و... 3.کروبی ادم لجبازیه ومیتونه رو حرفایی که زده وایسه. 4.میرحسین از عزیز دردانه های خمینی بوده پس حتما یه مشکلی داشته!! 5.کروبی این 4 سال اخرشه به احتمال زیاد میاد وخوب کار میکنه. در اخر زنده باد اصلاحات و اصلاح طلب.
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

rezanl - هلند - امستردام
متن ایمیلی که بنده دریافت کرده ام. ولی چرا من کمپ کروبی را انتخاب کردم : 1. چون معتقدم سیاست مرد عمل می خواهد و مهدی کروبی مرد عمل وسیاست است. 2. چون به اداره کشور براساس برنامه اعتقاد دارم و مهدی کروبی کسی است که با برنامه های شفاف و مصداقی به میدان آمده است ( و یک تیم 50 نفره تدوین برنامه های او را به عهده دارند ) برنامه هایی برای همگان از حفظ محیط زیست تا توسعه و بهبود وضعیت مناطق محروم ، از اصلاح قوانین تا بسط آزادی و حقوق شهروندان ، از تامین امنیت برای مردم تا تامین امنیت برای رشد و تقویت جامعه ی مدنی ؛ برنامه هایی برای رفع تبعیض از زنان ( از حقوق زنان تا زنان سرپرست خانوار و زنان خانه دار ) ، برای رفع تبعیض از اقوام ایرانی و اقلیت های مذهبی ، برای دانشگاه و دانشجو ( از اساتید و کارکنان دانشگاه تا دانشجویان آزاد و سراسری و ... ) ، برای کارگران ، معلمان ، پرستاران ، اصناف و بازار ، برای آزاد سازی فضای فرهنگ ، اندیشه ، ادبیات و هنر ، برنامه هایی برای بازگرداندن اعتماد به مردم ، برای کار و مسکن و ازدواج ، برای ایجاد نشاط و امید در جامعه ، برای رفع تحریم های بین المللی علیه ایران ، برای بازگرداندن اقتدار ملی ایران در سطح بین المللی برای سازندگی و توسعه همه چانبه و در یک جمله تغییر برای ایران 3. چون به دموکراسی و حقوق شهروندان اعتقاد دارم و مهدی کروبی در تمامی این سال هایی که همه سکوت کرده اند ، همیشه در دفاع از حقوق شهروندان در صحنه بوده و مدافع حقوق شهرندان است ، حتی اگر رأی نیاورد. 4. چون به تحزب اعتقاد دارم و مهدی کروبی همیشه عضو حزب بوده و اینک نیز کاندیدای یک حزب است. 5. چون دوران قهرمان سازی و مرید و مرادپروری گذشته است ، مهدی کروبی نه قهرمان است و نه ادعای قهرمان بودن دارد و اصولا ادعاهای بزرگ و خارج از توانی نیز برای انجام دادن در سمت ریاست جمهوری ندارد. 6. چون دوران اتکاء به فرد گذشته است و اینک زمان کار تیمی وجمعی است و مهدی کروبی معتقد به کار جمعی و مشورتی است و بسیار هم مشورت پذیر 7. چون اعتقاد دارم برای تغییر ، بهبود وضعیت و پیشبرد اصلاحات باید ایستادگی کرد ، نمی دانیم اگر تیم ما موفق به پیروزی در انتخابات شد تا چه حد موفق می شویم ولی می دانیم که تمام تلاشمان را برای موفقیت می کنیم و ذره ای پا پس نمی کشیم و کروبی کسی است که همانطور که سابقه اش نشان می دهد می ایستد ، شجاع است ، صریح و صادق و اگر جلوی او را بگیرند ، صریحا آنها را با شما در میان خواهد گذاشت. دیگر زمان کار فردی با پایان رسیده است ، اینک زمان پیوستن فعالانه ی اراده های خواهان تغییر به یکدیگر است و ما اینک که به میدان انتخابات ریاست جمهوری آمده ایم و خود را در برابر رای های شما قرار داده ایم ، دعوت می کنیم از شما و خوشحال می شویم تا با 7 دلیل من و یا با دلیل های خودتان به کمپ کروبی بپیوندید و یاریگر ما در تحقق اهداف و برنامه ها برای انتخابات ریاست جمهوری باشید ، شما می توانید با در اختیار گذاشتن ایمیل و یا شماره تلفن خود , این امکان را به من بدهید تا بتوانم بطور مستقیم با شما ارتباط برقرار کنم . ارادتمند و دوستدار شما غلامحسین کرباسچی
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

roya_2000 - انگلیس - لیدز
ببین امسال اوضاع رای گیری در ایران چقدر افتصاح که این عوضی ها دست به دامن تمام دنیاشدن که مردم رو به رای دادن تشویق کنن. ولی هر کی رای بده حمایت همه جانبشو از این رژیم غیر مردی و جنایاتش اعلام کرده
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

omidam - آمریکا - کالیفرنیا
خیلی ممنون خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم رای من موسوی است و از همه عاجزانه میخواهم به خاطر ایران و به خاطر نسل فردا به میر جسین رای بدهند و جلوی خراب شدن خانه پدریمان را بگیرند
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

sosol - ایران - نیشابور
میر حسین موسوی رییس جمهور ایران ...خدایا کمک کن این خبر را شامگاه 22 خرداد بشنوم
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

ghafas - ترکیه - طزابوزان
roya_2000 - انگلیس - لیدز شما رای نده .وطنپرستها باید رای بدن اونایی که میفهمن احمدی نژاد چه طاعونیه شما راحت و خوش باش و زحمت تجزیه تحلیل به خودت نده منتظر یک انقلاب مفت باش
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

safoura - قطر - دوحه
سخنی که از دل براید لاجرم بر دل نشید
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

sahand2000 - ایران - ایران
roya_2000 - انگلیس - لیدز شما یا طرفدار احمدی نژاد هستی‌ و یا اینکه از درک شرایط حساس کشور غافلی. دوست عزیز اگر ما انتخابات تحریم کنیم کمک بزرگی‌ است به احمدی نژاد دیوانه. شما که لندن زندگی میکنی‌ قدری هم به وضع ایران خانواده و هموطنانت در ایران فکر کن. امروز وظیفه هر ایرانی‌ آگاه و وطن پرست این هست که در انتخابات شرکت کند.
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

arc.en.ciel - ایران - تهران
omidam - آمریکا - کالیفرنیا موافقم
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

jacopo - ایتالیا - میلان
sahand2000 - ایران - ایران موفق باشی هموطن
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

قائم - ایران - بختیاری
سیدی تنها به رنگ سبز نیست / هیچ دانی مادر سادات کیست؟ / سبز یعنی عاشق مولا شدن/ پشت درب حیدری زهرا شدن / سبز یعنی عشق تا شور و بلا/ با حسین فاطمه در کربلا / سبز یعنی ساقی و مست و هدف /همچو عباس یل شاه نجف / طالب سبزم نه آن سبز ریا / سبز هم بازیچه شد یا مهدیا .......فقط احمدی نژاد دیگر هیچ!
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

ferfereh - ایران - تهران
من هم به کروبی رای می دهم فقط به خاطر تیمش و کسانی که ازش حمایت کرده اند.
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

roya_2000 - انگلیس - لیدز
sahand2000 - ایران - ایران نه عزیزم من یکی از مخالفان سر سخت جهوری اسلامی هستم. شما با رای دادنتون نشون میدین در بست مخلص این اخوندا هستین و دستتون با اونا تو یه کاسه است
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

سروش عشق - آمریکا - واشنگتون
قائم - ایران - بختیاری سیدی به رنگ سبز نیست ولی ارتباط با امام زمان به گذاشتن صندلی خالی و دروغ و هاله نور هست؟ ....وای ازین نسل شعار زده وای از نسلی که به 1400 سال پیش از کشور و ناموسش بیشتر تعهد داره
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
به دوستان عزیزی که قصد دارند در یک انتخابات سالم شرکت کنند، توصیه میکنم به وبلاگ آنتی اسلام سری بزنند تا با 5 گزینهء: 1- میرحسین موسوی 2-محسن رضایی 3-مهدی کروبی 4-محمود احمدی نژاد 5-مرده شور هر 4 تاشون رو ببرن! رای خود را به صندوق بریزند. آدرس وبلاگ www.antieslaam.blogspot.com از شما سپاسگزارم.
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

sara-j - سوید - استگهلم
آنتی اسلام - ایران - اهواز من هم این انتصابات رو قبول ندارم و رای هم نمیدم . یه سر به وبلاگتون زدم به نظرم گزینه 5 بهتر بود و انتخابش کردم
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

رها.مزدا - ایران - مشهد
آقای مخلباف ! زیبا قلمفرسایی کرده اید ! اما من فریفته نیستم ! جواب شما و طرفداران نظریه شما را می گذارم برای بعد از این روزها و البته اینگونه که بنظر می آید ، بعدهای این روزگار شوم که گویا در ذهن مردمم هم پایان ندارد ! حرفها و طرفداریهای ساده لوحانه شما مردم احساسی و منطق نما را میگذارم به وقتش و در همین سایت ! دور نیست که باز از مکرر گزیده شدنتان مایوس و مقهور به امید فریبنده ای دیگر بنشینید و افسوس می خورم ازینهمه فریب و ریا.... من بد و بدتر بهتری ندیده ام که لیاقت رایم را داشته یاشد ! هر آنچه که میبینم بدترین هایند و بس! که اگر جز این بودند امروز در جمع اندک منتخبین والا ولا نبودند .... من به آنها که چون در قدرت نسبی بودند و به ناموس و جان و مال آزادگان میهنم تجاوزها می شد چون کبک سر در سکوت و سرمای خفقان داشتند رای نمی دهم ! من به نان به نرخ روز خورهای در بند و غیر مستقلی که هزاران جنایت و صدای در گلو در خفه و تجاوز به خودشان نیاورد که تک فریادی علیه ستم سر دهند مبادا که خداوندگار قهر و غضب دامنشان را بگیرد اما امروز با طمع و حرص شکارهای حریصانشان از آبهای همیشه گل آلود این سرزمین به تکاپوی فریفتن افتاده اند رای نمی دهم. من به نابودی هر چه بیشتر خویش و عزیزان خویش و سرزمین خویش به سراب و فریاد می زنم که تنها سراب بهتر شدن شرایط ، هرگز و هرگز و هرگز رای نخواهم داد. شمایی که در انتظار تغییرها بپا خاسته اید ! در لجنزار متعفن به سودای چگونه تغییری دلخوش کرده اید که چنین بی سر و پای از شور حرکت دم میزنید؟ چشمهاتان را در این سالیان دراز هر لحظه سرخ از فریادهای راه در گور ، چه چیز بسته که تا این حد سبکسرانه دل به رویاها زده و از زجر و آه و فریاد زیر پا له شدگانتان هیچ ندانسته به قصد تعویض چادر مترسکان به لولیدن افتاده اید؟ اف بر شما که ندانسته بر پهلوی همسایه خویش خنجر می زنید و پندارید که اندک مرحمی است این تحفه هاتان . اف بر شما....
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

Asef - آلمان - ارفرت
قائم - ایران - بختیاری شما چه موجودات جالبی هستید، فقط همان مثال برایتان صادق است که دزد صاحبخانه را دزد می‌گوید... اگر هم قرار باشد کسی ادعای دین مداری کند، کسی مثلا میر حسین است، نه تو... و حتا باید از شما شکایت کرد که چرا دین و تشیع را بازیچه ی سیاست و مسخره ی دنیا کردید... با هاله ی نور در سازمان ملل ظاهر می شوید و روزی امام زمان به شما تلفن می کند!... یعنی بی شرم تر از شما موجودات در تاریخ جهان و اسلام دیده نشده... روزی عملیات انتحاری را با نام استشهادی تبلیغ می کنید که عین بدعت در دین است... و هر هفته هم یک امام زاده کشف می کنید در روستاهایی که از دسترسی به آن ندارند... شما یک مشت آدم روانی هستید که فعلا مذهب چتر خوبی برای نان و نوایتان شده است... روزی امیدوارم که بتوانم با یکی مثل تو رو در رو حرف بزنم... البته اگر اهل گفتگو باشید... هاهاها
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

arash-20 - ایران - تهران
انتی اسلام- ایران- اهواز جان خودت اگه ذره ای دلت به حال مردم ایران می سوزه اونا رو به رای دادن به کسی به غیر از احمدی نزاد دعوت کن - باور کن رای ندادن فقط به نفع احمدی نزاد و طرفدارانشه پس ناخواسته به احمدی نزاد خدمت نکن
پنج‌شنبه 7 خرداد 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
sara-j - سوید - استگهلم درود بر شما خانم محترم از تشریف فرماییتان به وبلاگ آنتی اسلام بسیار سپاسگزارم، امیدوارم هرکجا که هستید سربلند و پیروز باشید. لطفاً با من در پیوند باشید و باز هم به وبلاگ آنتی اسلام سر بزنید. پاینده باد ایران و ایرانی
جمعه 8 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
arash-20 - ایران - تهران باور کنید این کاربر و امثال او که این روزها در اینترنت مردم را به نشستن در خانه و رای ندادن تشویق می کنند از طرفداران احمدینژاد هستند. احمدینژاد را آنها که رای دادند رییس جمهور نکردند. کسانی که در خانه نشستند و رای ندادند احمدینژاد را رییس جمهور کردند رها.مزدا - ایران - مشهد یکبار دیگه متنت رو مرور کن ببین تو احساسی نوشتی یا آقای مخملباف. از من میشنوی تو یکی اصلا رای نده. حیف شناسنامت نیست مهر بخوره؟ بگذار شناسنامت همینطور سفید باطل بشه. رای دادن و انتخاب رییس جمهور رو به عهده کسانی مثل من بگذار که اوضاع سیاسی جامعه رو درک می کنند. من و امثال من با شرکت در انتخابات برایت تصمیم میگیریم.
جمعه 8 خرداد 1388

kiyawashsasani - کانادا - تورنتو
bluestar - ایران - تهران سگ زرد برادر شغاله . اینها همه شان از یک آخور میخورند ...اونهم آخور ولایته . گول شعارهای انتخاباتی این کذابها و دغلهای اسلامی رانخورید . تا بحال ازخمینی ( کذاب کبیر ) گرفته تا محمود مشنگ آیا سراغ دارید که حتا به یک قول خود وفاکرده و حرفی را که زده عمل کند ؟ این جماعت قولشان و بولشان یکی است . موسوی که علنآ اعتراف کرد که پیرو خط رهبر و روحانیت است . این مرد پسوند اسمش خامنه دارد و ازنزدیکان خامنه ای است .. ضمن اینکه کشتار دستجمعی چند هزارنفری از جوانان زندانی در زمان نخست وزیری همین شیاد رخ داد . چرا همه اینقدر فراموشکار شده ایم ؟ تقیه (دروغ ) در آپین اسلام خصوصآ در شیعه گری حرف اول را میزند . بجای دادن رآی همت کنید و این دجاله های بی همه چیز را به زباله دان بریزید و ملک و ملتی اسیر و بغارت رفته را از دست این دزدان آدمخوار برهانید . رآی : نه
جمعه 8 خرداد 1388

رها.مزدا - ایران - مشهد
bluestar - ایران - تهران تو و امثال تو با شرکت در این انتخابات به مشروعیت کسانی رای میدید که فردا خود تو و طرفدارانت از اولین قربانیان اونها خواهید بود ! شک نکن! جناب آگاه سیاسی هنوز از بع بع 57 درس نگرفتی برای من و امثال من می خوای تصمیم بگیری؟ تصمیمت که می گه از همون نسلی ! تو اگر آگاه بودی درک می کردی که ضربه ناشی از عدم مشروعیت دادن به یک سیستم تماما فاسد در سطح جهانی بمراتب از انتخاب 2 تا دیروز خفقان گرفته امروز به جیک جیک افتاده کاراتر و به تغییر مقرون تر است. برای خودم متاسفم و همینطور تو .امیدوارم روزی بمن ثابت کنی اشتباه می کردم.
جمعه 8 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
kiyawashsasani - کانادا - تورنتو 1 چون موسوی آخر اسمش پسوند خامنه داره همفکر خامنه ایه؟‌ماشاالله به این استدلال. اون وقت میگن چرا احمدی نژاد رییس جمهور شد. 2 شما هنوز معنای تقیه را نمی دانید. اشتباه بهتان گفته اند. تقیه به معنای دروغ گفتن نیست. تقیه به معنای مخفی کردن و نگفتن واقعیت است آن هم در زمانی که آشکار کردن آن ضرر جانی داشته باشد. 3 مگه آقای موسوی مسوول تمام اتفاقاتی است که در زمان ایشان رخ داده است؟ 4 تا حالا هر رییس جمهوری که پس از انقلاب به روی کار آمده اگر فرصت حضور در دوره بعدی را پیدا کرده مجددا انتخاب شده است. به جای رای ندادن که در واقع همان رای دادن به احمدی نژاد است همه با هم به موسوی رای می دهیم تا یک نه بزرگ به سیاستهای احمدی نژاد گفته باشیم که رهبر نیز طرفدار پر و پا قرص آنست. و همینطور سیکل تکراری حضور دو دوره ای رییس جمهور را بشکنیم. 5 واقعا تفاوتی در دولت خاتمی و احمدینژاد نمیبینید؟ با این بینش و طرز فکر گمان نمیکنم به سن رای دادن رسیده باشید ولی در صورت مجاز بودن هم صمیمانه به شما توصیه میکنم رای ندهید و انتخاب رییس جمهور را بر عهده دیگران بگذارید.
جمعه 8 خرداد 1388

rabi - ایران - تهران
جالب بود
جمعه 8 خرداد 1388

sara-j - سوید - استگهلم
آنتی اسلام - ایران - اهواز درود بر شما
جمعه 8 خرداد 1388

sara-j - سوید - استگهلم
رها.مزدا - ایران - مشهد شرف و غیرتت به این هست که شناسنامه ات سفید باشه .همه اینا رفتند انقلاب کردن و انتخاب کردن و برای ما نسل سوخته ها هم تصمیم گرفتن. اما الان خودمون تصمیم می گیریم .و با رای ندادنمون ثابت می کنیم که این نظام برا ما کوچکترین ارزشی نداره.می زاریم دست مال به دستها که اوضاع سیاسی جامعه رو درک می کنند برن به خاطر جیره شون رای بدن.
جمعه 8 خرداد 1388

iena - ایتالیا - رم
به گفته یکی از انقلابیون بزرگ تاریخ معاصر «شرم احساسی انقلابی است» امروز دوستی از امریکا آدرسی از یوتوب را برایم فرستاده که در آن یادداشتی از محسن مخملباف، درباره انتخابات دیده می‌شود. و مردم را برای شرکت در این انتخابات تشویق کرده و حمایت کامل خود را از کاندیداتوری میر حسین موسوی اعلام کرده است . حرف‌های این جناب باصطلاح هنرمند آنقدر مشمئز کننده است که باور کنید ایشان پرده حیا را خوردند و انسانیت را ر....و اگر باور ندارید لطف کنید و به این آدرس در یوتوب سری بزنید (محسن مخملباف در حمایت از میر حسین موسوی ) حتماً ولی فقیه این رژیم قرون وسطی از کانال‌های مربوطه، و ضد خلق خود کاملاً فهمیده و متوجه شده است که مردم شریف ایران عزیز، که هر روز زیر فشارهای این جانیان قرار دارند به مرور آبدیده‌تر و مصمم‌تر برای تغییر هستند و به همین دلیل از گماشته‌های باصطلاح روشنفکر خود از قبیل مخملبافت خواسته است تا به دوره پاسداری دوران اول خود باز گشته، و از مردم بخواهد که پای صندوق‌های کساد انتخاباتی بروند تا شاید کمی آبروی ناداشته بین المللی برای خود دست و پا کند . قبل از هر چیز جناب باصطلاح روشنفکر از صدها نفر کاندیداهای انتخابات در درون همین رژیم ضد بشر فقط چها پنج نفر از تونل دوران حجر ولایت فقیه گذشته‌اند که این هم بقول شاملو سگ زرد برادر شغال است و امیدوارم اگر از این کیسه مارگیری می‌خواهند سبزعلی رضایی را بیرون بکشند فقط به خاطر ندادن زجر به بچه‌های کوچک از تصویر هیولایی او در تلویزیون جلوگیری کنند و فقط به صدای این جانور بسنده کنند آقای مخملباف ِ عاشق خاتمی و مرده ِ موسوی لطف کنید و بگوئید این آقایان بیرون آمده از رحم خمینی چه فرقی باهم دارند و چه گلی به سر مردم ایران زده‌اند که مردم را تشویق به رفتن پای صندوق‌های از قبل تعیین شده می‌کنید مگر دوران وزارت موسوی و خاتمی کشتار ناجوانمردانه سال 67 نبود مگر در دوران ریاست جمهوری خاتمی قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران ( منظورم از روشنفکران شما نیستید ) مگر سنگسار و اعدام ‌های خیابانی نبود مگر قیام دانشجویان ِ دانشگاهها نبود و مگر.مگر.مگر... شاید تنها کار مهم آقای خاتمی برای شما و خانوداه این بوده است که راه شما و دخترتان را در کار سینمایی که خیلی از کارگردانان و هنرپیشه‌گان از فشار این رژیم ترک وطن کردند را باز گذاشتند خنده‌دارترین قسمت این گزارش آنجاست که زندانی بودن خودتان و کروبی را در دوران شاه بازگو کرده‌اید و گفتید که اعمال شکنجه‌های ساواک بر علیه ایشان را ندیده‌اید ولی گریه‌های ایشان را بارها از نا عدالتی ساواک شاه به چشم دیده‌اید . اما اینکه دوران شاه اگر شما از زندان فقط رد شده‌اید چریک‌های فدایی خلق و مجاهدین استوره مقاومت در زیر شکنجه‌ها بودند و صدها شهید از قبیل حنیف و رضایی‌ ها تا جزنی و گلسرخی ها نماد پایداری بودند …واقعاً که شرم احساسی انقلابی است... جناب ! این رژیم بلایی سر این مردم آورده که بسیاری اصلاً جنایات رژیم قبلی را فراموش کرده‌اند و می‌گویند شاه در قبر عینک آفتابی زده، از بس که مردم در قیاس با این آدمخواران فعلی گفته‌اند نور به قبرت بباره . آقای مخملباف این مردم حتماً مثل انتخابات قلابی گذشته هیچ اعتنایی به صندوق‌های بی‌آبروی رژیم نمی کنند و در ایران دموکراتیک فردا مسئولین این همه جنایت را در یک دادگاه بین المللی به محاکمه خواهند کشاند و آنروز شما …
جمعه 8 خرداد 1388

parastoo06 - استرالیا - سیدنی
آنتی اسلام - ایران - اهواز به دوستان عزیزی که قصد دارند در یک انتخابات سالم شرکت کنند، توصیه میکنم به ..... شرکت در انتخابات تف ســــــــــــــــــر بالا !! شرکت نکنــــــــــــــــــــــــید!
جمعه 8 خرداد 1388

parviz1 - انگلستان - کترینگ
رای داد ن=خیانت به کشور و ملت ایران
جمعه 8 خرداد 1388

kiyawashsasani - کانادا - تورنتو
bluestar - ایران - تهران خوب شدفرق تقیه و دروغ را گفتید و فرهنگ لغات را از سرگردانی در آوردید و دهخدا را روسیاه کردید . اگر رپیس دولت در اتفاقات دولت اختیار اجراپی ندارد پس چه فرقی با چغندر دارد ؟ واصولآ چراباید بپای صندوقهای رآی برویم که برای نجات از دست بد تر بدامن بد برویم ؟ چرا در زباله دانی دنبال استخوان نیمه خورده بگردیم ؟ چرا به شورای نگهبان و رهبری فریاد اعتراض بلند نکنیم که این تفاله هارا به سفرهء مردم میریزد و لایقان را خانه نشین میکند ؟ این سیاست آخوندی است ..بمرگ میگیرد که به تب راضی کنه . مملکتی که همه کاره و ولی و قیم مردمش یک مفلوک معلول الذهن است وهرکه رابخواد مثل میمون ببازیش میگیره ومردم راچیز خودش هم حساب نمیکنه و ملک و ملت را بگا میده کدوم انتخابات ؟ روسای جمهوری که بتفسیر خود شما دائم ر حال تقیه ومخفی کاری از مردم هستند ویک روده راست تو هیچ سوراخ مبه تنشون پیدا نمیشه چه فرقی میکنه کی بره کی بیاد. خانه از پای بست ویران است .ازناموس من وتوبای انتخاب شدن وچپاول ثروت ملی استفاده ابزری میکند و ارم ژنهای صیغه ای دم امامزادها کردن که 8سال هم باند اونا بچاپند و بکشند و دار و ندار ایران وایرانی را بر باد بدن . چرا ما ملت انقدر فرموشکار شدیم. دوست عزیز کمی هم به ایران بدون تظاهر فکر کردن والا بدنیست.قدری بجوانان ازادیخواهی که هر روز بر دار جان میدهنداندیشیدن هم بد نیست .شاید یک انتخاب نابجا فردا روز من و شماباشیم که بر داراسلم خونوار وچپاولگر بی همیت میرقصیم . رای نه24
جمعه 8 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
kiyawashsasani - کانادا - تورنتو ((اگر رپیس دولت در اتفاقات دولت اختیار اجراپی ندارد پس چه فرقی با چغندر دارد ؟)) اگر منظورتون اعدامها بوده متاسفانه اطلاعات کمی دارید چون زندانها و دادگاهها و اعدام و .... در حیطه قوه قضاییه است و ربطی به قوه مجریه(دولت) ندارد. =========== ((واصولآ چراباید بپای صندوقهای رآی برویم که برای نجات از دست بدتر بدامن بد برویم ؟)) اگر زمان 8 سال خاتمی و 4 سال احمدی نژاد و تورم 9 درصدی خاتمی و تورم 25 درصدی احمدی نژاد را مقایسه کنید. اگر سیاست خارجی خاتمی را با سیاست خارجی احمدی نژاد مقایسه کنید و ..... متوجه خواهید شد که چرا باید به پای صندوقهای رای بروید. هر رایی که توسط رای دهندگان مجاز به صندوق ریخته نشود توسط مجریان انتخابات به نام احمدی نژاد به صندوق ریخته می شود. ============ ((چرا به شورای نگهبان و رهبری فریاد اعتراض بلند نکنیم که این تفاله هارا به سفرهء مردم میریزد و لایقان را خانه نشین میکند)) 4 سال پیش امثال شما می گفتند خاتمی سوپاپ اطمینان رژیم بود با آمدن احمدی نژاد کار رژیم یکسره میشه. احمدی نژاد آمد. خفقان زیاد شد. روزنامه ها بسته شدند. قیمتها بالا رفت. ایران در صحنه بین الملل منزوی شد. کی صداش دراومد؟ کدوم ابرقدرت به ایران حمله کرد؟ کی انقلاب کرد؟‌کی اعتراض کرد؟ کی فریاد زد؟ ============== ((دوست عزیز کمی هم به ایران بدون تظاهر فکر کردن والا بدنیست.قدری بجوانان ازادیخواهی که هر روز بر دار جان میدهنداندیشیدن هم بد نیست)) ظاهرا کار شما دست رو دست گذاشتن و اندیشیدن و در صورت آزادی فحش دادن است. ولی من برای اعتراض به وضعیت موجود و تغییر سرنوشت کشورم از حداقل آزادیهای مدنی خودم استفاده می کنم و به میرحسین موسوی رای میدم تا به آینده امیدوار باشم و دیگه دوران سیاه احمدی نژاد تکرار نشه.
شنبه 9 خرداد 1388

mehraeen - ایران - تهران
از طرفی او را تنها و بی یاور نمی بینم. در کنار او کسانی را می بینم که تهران و ایران نیمه مدرن امروز، از معماری کلان امثال آن ها به وجود آمده است. کاش این یک جمله را نمی گفت . منطور وی کرباسچی ملعون هست که هرگز برای نابودی شهرها و فروش آسمان ها و قانون خرید خلافی و نابودی بافت تاریخی شهرها( تهران الگوی شهرهای کشور شد) و ساخت و سازهای بی رویه و گسترش آپارتمان نشینی و دور شدن همسایه ها از هم با وجود در یک آپارتمان بودن و .... نمی بخشمش.
شنبه 9 خرداد 1388

kiyawashsasani - کانادا - تورنتو
bluestar - ایران - تهران آقای عزیز شما انگار به اصطلاح تو باغ نیستید . کی خاتمی را تآیید کرد و کی بقیهء این مزدوران جانی چپاولگر را ؟ وقتی میگویم سگ زرد برادر شغال است منظور کل نظام اشغالگر است . وقتی میگم دادن رآی به رپیس جمهور چه فرقی با دادن رآی به چغندر دارد منظور این است که چه رآی بدهید وچه رآی ندهید از صندوق معجزات امام زمانی اسم همون آدمی بیرون میاد که ولی فقیه نمایندهء خدا و پیغمبر و امام زمان اراده فرموده اند . جناب موسوی در طول صدارتشان چه شکری برای مردم ومملکت خوردند جز شراکت در جنایت و اختناق و دم تکان دادن برای رهبر ؟ اگر احمدی نژاد امروزه بجای تیشه بولدوزر به ریشهء ایران و ایرانی انداخته نتیجه و ثمرهء حکومت آقای موسوی و رفسنجانی و خاتمی است . حرف بر این است که ذات نظام فاسد و کثیف و شر است . چرا بجای حرکت و تجمع در پای صندوقهای مسخره و سراپا تحمیق این تجمع را برای اعتراض به آنچه در ایران میگذرد بپا نمیکنید ؟ چرا نشستید تا هفتاد میلیون جمعیت ایران فقط بجرم اینکه فرهنگ و زبان و ورود اسلام را بسر زمینشان قبول نکردند و هنوز فارسی حرف میزنند گله گله و دسته دسته بسلاخ خانهء رهبران و عوامل عربزادههای خونخوار گسیل بشن تا انتقام کینهء بنیانگذاران توحش اسلامی را پس بدن ؟ اون علامت سبزی که بدست دختران نا آگاه ما می بندند همون علامتی است که زنهای صیغه ای دم امامزادهها بدستشون می بندن و منتظر مشتری میشن . اگه اطلاع ندارید سری به حرم امامرضا یا سایتشان بزنید اطلاعات منتشر شدهء بیشتری خواهید گرفت . شاید بشما بر نخورد که با باناموس ملتتان چه میکنند همانطور که ازاعدامها و سنگسارها و بریدن دست و پا ودرآوردن چشم و چال هموطنهاتون بجرم نا کرده و چپاول ثروت ملی و انتشار فقر در جامعه بهتان بر نمیخورد ... اما به بسیاری از همزبانان و هموطنان شما برمیخورد . الا ایحال شما در انتخاب نظرتان آزادید گرچه زحمت بیهوده ای است و اتلاف وقت . بروید به هرکه بر او اعتقاد دارید رآی بدهید ولی مطمپن باشید اگر احمدی نژاد یا هر سفیه و مجنون دیگری مورد نظر رهبر خونخوارتان باشد همان از صندوقها بیرون خواهد آمد وباز 4 یا 8 سال دیگر شاهد نابودی اطرافیان و هموطنان و سر زمین پدری و شاید هم خود و عزیزانتان باشید حتا اگر از خادمان و نزدیکان خود ولایت سفیه باشید . چون اینها از قومی اند که پستان مادرشان را گاز گرفته اند و برصغیر و کبیر و بیگانه و خودی رحم نمی کنند .
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
kiyawashsasani - کانادا - تورنتو ((آقای عزیز شما انگار به اصطلاح تو باغ نیستید . کی خاتمی را تآیید کرد و کی بقیهء این مزدوران جانی چپاولگر را ؟ وقتی میگویم سگ زرد برادر شغال است منظور کل نظام اشغالگر است)) اتفاقا شما کم حافظه هستید؟ کی انقلاب کرد ؟ کی به جمهوری اسلامی رای 98 درصدی داد؟ نکنه انتظار دارید مردم به 30 سال پیش برگردند و دوباره انقلاب کنند؟ ((چه رآی بدهید وچه رآی ندهید از صندوق معجزات امام زمانی اسم همون آدمی بیرون میاد که ولی فقیه نمایندهء خدا و پیغمبر و امام زمان اراده فرموده اند)) 12 سال پیش هم امثال شما میگفتند چه رای بدهید و چه رای ندهید اسم ناطق نوری از صندوقها بیرون می آید. 4 سال پیش هم امثال شما میگفتند چه رای بدهید و چه رای ندهید اسم رفسنجانی از صندوقها بیرون می آید.
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
kiyawashsasani - کانادا - تورنتو ((جناب موسوی در طول صدارتشان چه شکری برای مردم ومملکت خوردند جز شراکت در جنایت و اختناق و دم تکان دادن برای رهبر)) جناب موسوی نفت 8 دلاری فروختند و در زمان جنگ که حتی اتحادیه اروپا نیز ما را تحریم کرده بود و گلوله های کاتیوشا را 1000 دلار میخریدیم اجازه نداد تورم از 6 درصد بالاتر برود.
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
((چرا نشستید تا هفتاد میلیون جمعیت ایران فقط بجرم اینکه فرهنگ و زبان و ورود اسلام را بسر زمینشان قبول نکردند و هنوز فارسی حرف میزنند گله گله و دسته دسته بسلاخ خانهء رهبران و عوامل عربزادههای خونخوار گسیل بشن تا انتقام کینهء بنیانگذاران توحش اسلامی را پس بدن)) ظاهرا خواب تشریف دارید. اتفاقا این 70 میلیونی که گفتید همگی آزادانه زبان و فرهنگ خود را دارند و دین اسلام را به عنوان اعتقاد قلبی خود پذیرفته اند و هیچ کس هم آنها را به سلاخ خانه نمیبرد.(احتمالا فیلمهای ژانر وحشت زیاد نگاه میکنید).
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
((اون علامت سبزی که بدست دختران نا آگاه ما می بندند همون علامتی است که زنهای صیغه ای دم امامزادهها بدستشون می بندن و منتظر مشتری میشن.اگه اطلاع ندارید سری به حرم امامرضا یا سایتشان بزنید اطلاعات منتشر شدهء بیشتری خواهید گرفت )) نخیر بنده از این موارد خاله زنکی که شما در کانادا؟؟؟!!!! از آن آگاهید و اینکه زنان صیغه ای پارچه سبز به دست خود می بندند اطلاعی ندارم. با اینکه بارها حرم امام رضا را زیارت کرده ام اینگونه زنان را ندیده ام . چه برسد به اینکه پارچه سبز به دست خود ببندند. اگر این مطالب در سایت آنها نوشته شده لطفا لینک مربوطه را درج کنید تا ما هم آگاهیمان زیاد شود.
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
((شاید بشما بر نخورد که با باناموس ملتتان چه میکنند همانطور که ازاعدامها و سنگسارها و بریدن دست و پا ودرآوردن چشم و چال هموطنهاتون بجرم نا کرده و چپاول ثروت ملی و انتشار فقر در جامعه بهتان بر نمیخورد ... اما به بسیاری از همزبانان و هموطنان شما برمیخورد )) نمیدانم منظور شما توهین بود یا چیز دیگر. فقط میدانم کسانی که از ناموس ایرانی دفاع کردند شهدا و جانبازان و رزمندگانی بودند که با اعتقاد به اسلام 8 سال مردانه جنگیدند و در برابر تیرهای سربی دشمن سینه سپر کردند تا تیرهای زهرآگین نگاه دشمن به ناموس ایرانی نیفتد. نه آنهایی که برای فرار از جنگ به اروپا و آمریکا فرار کردند.
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
((الا ایحال شما در انتخاب نظرتان آزادید گرچه زحمت بیهوده ای است و اتلاف وقت . بروید به هرکه بر او اعتقاد دارید رآی بدهید ولی مطمپن باشید...)) مطمئن باشید من و دیگر همفکرانم کاری را که به آن اعتقاد داریم خودمان انجام میدهیم و به اثرگذاری آن امیدواریم. فقط تعجب من اینست که چرا شما و همفکرانتان کارهایی را که به آن اعتقاد دارید انجام نمیدهید و از ایران فرار کرده و می خواهید از 5000 کیلومتر دورتر مردم ایران را کنترل کنید. ما کارخودمان را انجام می دهیم. شما هم اگر مرد هستید خودتان به نسخه های خود عمل کنید.
یکشنبه 10 خرداد 1388

bluestar - ایران - تهران
((چرا بجای حرکت و تجمع در پای صندوقهای مسخره و سراپا تحمیق این تجمع را برای اعتراض به آنچه در ایران میگذرد بپا نمیکنید ؟)) چون ما اصلا به برگزاری حرکات اعتراض آمیز و جنجالی و موج به پا کردن که در آنها عده ای درازگوش کشته و زخمی میشوند و عده ای فرصت طلب موج سواری میکنند اعتقادی نداریم. ما به اصلاحات از طریق روشهای دموکراتیک اعتقاد داریم. چرا شما که پیرو اینگونه حرکات هستید و به آن اعتقاد دارید به جای انجام اعتقادات خود به کانادا فرار کرده ایدد و دیگران را به انجام این روشهای پوسیده و تاریخ گذشته فرا می خوانید؟
یکشنبه 10 خرداد 1388

نویده - ایران - تهران
خیلی مایلم که فیلم اسب دو پا را ببینم فکر می کنم از نظر محتوا مثل فیلم بانو باشد.
سه‌شنبه 12 خرداد 1388

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.