ازدواج اجباری دختر بافنده فرش فقط سه ماه دوام آورد

ازدواج اجباری دختر بافنده فرش فقط سه ماه دوام آورد

عروس 18 ساله یی که سه ماه پس از ازدواج شوهرش را به قتل رسانده بود به قصاص محکوم شد. به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه این زن که دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، محمد شادابی نماینده دادستان تهران به تشریح پرونده پرداخت و گفت؛ «ساعت 11 شب 18 آذرماه سال گذشته به ماموران کلانتری مولوی خبر دادند مرد 30 ساله یی به نام داریوش با ضربه چاقو به قتل رسیده است. در حالی که تحقیقات نشان می داد این مرد در پی درگیری با همسرش سحر کشته شده متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند داریوش به دلیل اصابت ضربه چاقو به کتفش که باعث پارگی ریه شده جان باخته است. مطابق این نظریه در نسج مغزی مقتول مورفین نیز مشاهده شده بود.» نماینده دادستان ادامه داد؛ «سحر به دستور بازپرس بازداشت شد و در همان دقایق ابتدایی به قتل شوهرش اعتراف و انگیزه خود را درگیری طولانی مدت با وی عنوان کرد و اکنون من به عنوان نماینده دادستان تهران مطابق محتویات پرونده تقاضای صدور حکم قانونی برای متهم را دارم.» در ادامه پدر مقتول به عنوان تنها ولی دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار به دار آویختن عروسش شد. سپس به دستور قاضی عزیزمحمدی رئیس دادگاه، سحر نوجوان 18 ساله برای دفاع از خود حاضر شد و گفت؛ «اتهام را قبول دارم اما در لحظه قتل قصد این کار را نداشتم و فقط می خواستم از خودم دفاع کنم. سه ماه و سه روز قبل از حادثه من و داریوش با هم ازدواج کردیم، البته ازدواج من کاملاً تحمیلی بود. در آن زمان هنوز مدرسه می رفتم و می خواستم درسم را ادامه دهم اما پدر و مادرم با اصرار مرا به عقد داریوش درآوردند و معتقد بودند بعد از ازدواج من به او علاقه مند می شوم. از همان دوران بود که درگیری های من و شوهرم آغاز شد. او مردی بسیار بد اخلاق بود. همیشه مرا کتک می زد. حتی زمانی که ما نامزد بودیم و من در خانه پدرم بودم از وی کتک می خوردم. در این درگیری ها یک بار تصمیم به جدایی گرفتم و به دادگاه شکایت کردم اما خانواده ام مانع این جدایی شدند و ما را آشتی دادند. شوهرم هیچ وقت به من اهمیت نمی داد و هر چقدر سعی می کردم این روابط تیره را ترمیم کنم فایده یی نداشت.» وی ادامه داد؛ «چند شب قبل از حادثه به خانه خواهرم رفتیم. آنجا جای پارک برای خودرو پیدا نشد. داریوش از این مساله خیلی ناراحت شد. شب که به خانه آمدیم عصبانی شد و مرا کتک زد و گفت تو مقصر این ماجرا هستی. فردای آن روز قرار بود با هم به گردش برویم. اما داریوش به خاطر درگیری شب قبل مرا بیرون نبرد و دوباره با داد و فریاد دعوا را شروع کرد. من برایش صبحانه و ناهار درست کردم اما نخورد و خوابید. سر شب که بیدار شد برایش شام پختم. باز هم نخورد و با من دعوا کرد. من هم عصبانی شدم و جواب او را دادم. داریوش به شدت مرا کتک زد و دوباره خوابید. من ماجرای این درگیری را به مادرم گفتم اما او گفت باید تحمل کنی. روز حادثه شوهرم با من قهر کرده بود و به همین خاطر سر کار نرفت. به بی محلی هایش ادامه داد تا اینکه سر ظهر از خواب بیدار شد. من پای دار قالی نشسته بودم و آنقدر از دست او عصبانی بودم که هیچ کدام از کارهای خانه را انجام نداده بودم. داریوش وقتی دید من با او لج کرده ام فحاشی کرد. جوابی ندادم. مرا کتک زد و بعد وسایلش را برداشت که از خانه بیرون برود. می دانستم اگر برود دیگر باز نمی گردد. از او عذرخواهی کردم و خواستم که بماند، اما قبول نکرد و رفت. چندین بار با او تماس گرفتم، تلفنش را جواب نمی داد. با پلیس تماس گرفتم و گفتم شوهرم قهر کرده و از خانه رفته و من نمی دانم کجاست. قبل از اینکه پلیس به خانه ما بیاید دوباره با شوهرم تماس گرفتم. گوشی را جواب داد و گفت؛ من در خانه چیزی جا گذاشتم، می آیم که آنها را بردارم. لباس هایم را هم جمع کن که با خود ببرم. شوهرم وقتی به منزل آمد که ماموران هم رسیده بودند. از اینکه من پلیس را خبر کرده بودم عصبانی شد. اما با دخالت ماموران و خانواده ام پذیرفت که با من آشتی کند و ساعاتی بعد باز هم من پای دار قالی نشسته بودم که یک دفعه همان اختلاف قدیمی را بهانه کرد و به من فحش داد. بعد هم به آشپزخانه رفت، چاقویی برداشت و به سراغ من آمد. من با این تصور که قصد کشتن مرا دارد چاقویی برداشتم تا از خودم دفاع کنم. او به سمت دار قالی رفت و قالی را پاره کرد. طاقتم تمام شده بود. دیگر نمی توانستم تحمل کنم و در یک لحظه برای اینکه جلوی او را بگیرم چاقو را به کتفش فرو کردم. شوهرم به زمین افتاد. من با داد و فریاد از همسایه ها کمک خواستم و به اورژانس اطلاع دادم. تکنسین های اورژانس که رسیدند گفتند شوهرم فوت شده است و بعد به پلیس خبر دادیم.» سحر در ادامه اعترافاتش گفت؛ «از اتفاقی که افتاده متاسفم. من قصد قتل نداشتم و اگر ضربه را به کتف شوهرم نمی زدم او مرا می کشت.» بعد از دفاعیات متهم وکیل مدافعش در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ «زمانی که سحر ازدواج کرده یک دختربچه بوده و اختلاف او و شوهرش از همان ابتدا آغاز شده. خانواده ها نیز از این ماجرا با خبر بودند اما به جدایی سحر از داریوش رضایت نمی دادند. شوهر سحر به او بی مهری می کرده و همین مسائل باعث درگیری آنها شده. سحر قصد قتل نداشته و در دفاع از خود مرتکب این عمل شده است.» پس از پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند و سحر را به قصاص محکوم کردند.

در انتظار محاکمه
حکم مرگ سحر در حالی صادر شد که به زودی زن دیگری که در ماجرایی مشابه شوهرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده است در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه می رود.14 خردادماه 87 به پلیس خبر دادند مردی به نام علی به قتل رسیده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر و با جسد علی که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود رو به رو شدند. اکرم همسر 26 ساله علی در همان جا به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت این حادثه اتفاقی بوده و او قصد نداشته شوهرش را بکشد. با توجه به این اعترافات اکرم بازداشت شد و به دستور بازپرس جسد شوهرش به پزشکی قانونی انتقال یافت. اکرم هنگامی که در اداره آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت در توضیح واقعه گفت؛ «علی مردی بسیار عصبی بود و من همیشه او را رعایت می کردم. روز حادثه او بیرون از خانه با کسی دعوا کرده بود. وقتی به خانه آمد خیلی عصبانی بود. از من چای خواست. داشتم آماده می کردم که یک دفعه به من حمله کرد و گفت چرا دیر کردی؟ بعد هم مرا کتک زد. من به او توجهی نکردم و بعد از دادن چای به حمام رفتم تا لباس ها را بشویم. یک دفعه صدای گریه فرزندم را شنیدم و سراسیمه بیرون دویدم.» اکرم ادامه داد؛ «وقتی به اتاق رفتم متوجه شدم فرزندم بیدار شده و گریه کرده و علی هم به جای آرام کردن بچه از صدای او ناراحت شده و او را به باد کتک گرفته است. کودک را در آغوش گرفتم و او را آرام کردم. بعد هم به آشپزخانه رفتم تا ناهار را آماده کنم. وقتی غذا خوردیم شوهرم عصبانی شد و طعم غذا را بهانه و دوباره فحاشی کرد. بعد به اتاق رفت تا تلویزیون تماشا کند.» زن جوان ادامه داد؛ «حدود ساعت 4 بود که علی بدرفتاری هایش را دوباره شروع کرد. من هم عصبانی شدم و جوابش را دادم. به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به طرف من حمله کرد. من موفق شدم فرار کنم. به سمت آشپزخانه رفتم. علی کمربندش را بیرون کشید تا مرا بزند. ما با هم درگیر شدیم. من چاقویی برداشتم که او را بترسانم. علی عصبانی شد و گفت؛ چه حقی داری به روی من چاقو بکشی؟ و بعد مرا به زمین زد که کتکم بزند. همین طور که چاقو در دستم بود دستم را بالا آوردم و یک دفعه چاقو به زیر بغلش برخورد کرد. شوهرم از روی من بلند شد و به عقب رفت. خون زیادی از او می رفت، بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و همسایه ها را خبر کردم. اما قبل از انجام هر کاری شوهرم فوت شد.»با توجه به این اعترافات بازپرس ویژه قتل دادسرای گلستان برای اکرم قرار مجرمیت صادر کرد و پس از طی مراحل قانونی پرونده برای محاکمه به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برای رسیدگی فرستاده شد.

man iraniam - هندوستان - بنگلور
اینا زن گرفتن یا برده .قربون طاقتتون .
یکشنبه 6 بهمن 1387

shila123 - انگلستان - لندن
خاک یر سر خانواده هایی که از ترس آیرو فرزندان خود را به کشتن میدهند و نفرین به اسلام که کتک خوردن را حق مسلم زنان بیگناه ابرانی کرده است ... ننگ بر مردان یبغیرتی که دست روی زن بلند میکنند ... این مردان باید کشته شوند .. آفرین به هر دو زن اگر دلایلی که برای جنایت آورده اند حقیقت داشته باشد ... انسان سنگ نیست .. تحقیرشدن و کتک خوردن از دست کسی که زن به عنوان شریک دایمی باید بپذیرد نتیجه ای جز این نخواهد داشت تا درس عبرت یرای مردان بیعار و مغرور و بیغیرت دیگر شود .... یادمان باشد زن در ایران پناهی ندارد ...
یکشنبه 6 بهمن 1387

diba manchester - انگلیس - منچستر
یعنی اون دختر بد بخت به خاطر دفاع از خودش باید اعدام بشه.عجب قانونی. غمگینه
یکشنبه 6 بهمن 1387

parastoo06 - استرالیا - سیدنی
خب این قانون رو خودشون بر گزیدن، "نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی"
یکشنبه 6 بهمن 1387

soogol - ایران - تهران
کاری با ما توی این کشور کردند که از هرچی دین و اعتقاد هست بدمون میاد. به خدا قسم زندگی اینجا خیلی سخت شده. دیگه خیلی سخته
یکشنبه 6 بهمن 1387

ryra - انگلیس - برمینگهام
واقعا جای تاسف داره که تو یک جامعه زن نه از طرف خانوادش حمایت می شه نه از طرف دولت
یکشنبه 6 بهمن 1387

baran-wien - اترپش - وپن
تمام مردهای ایرانی مشکل روانی دارند از همهشان متنفرم
یکشنبه 6 بهمن 1387

کوروش کبیر - ایران - تهران
بعدا آقایون آمار میدن که آمار ازدواج در کشور کم شده یک نفر تو ایران از ته دل احساس خوشبختی نمی کنه چون ازدواج تو ایران بدون شناخت و از روی هوسه با محدودیتهایی که آخوندهای ملخ خور به وجود آوردند اگر هم دختر و پسر با هم آشنا می شوند(پنهانی) بیشتر از اینکه به آینده و مسایل مهم زندگی فکر کنند بیشتر دنبال خونه خالی (مکان) هستد مرگ بر رژیم آخوندی
یکشنبه 6 بهمن 1387

farshad711 - آمریکا - سندیگو
اولا تو باید پدر و مادرتو میکشتی که تو رو بزور دادن به کسی‌ که دوست نداشتی‌،بعدش پدر شوهرتو
یکشنبه 6 بهمن 1387

saharrr - امریکا - فلوریدا
اااه..اسم سحر واسه ادمای خوشگله معمولا ولی این سحره زشته!! :(...لول
یکشنبه 6 بهمن 1387

saharrr - امریکا - فلوریدا
baran-wien - اترپش - وپن اره مثل اینکه انقدر اذیتت کردن تو هم روانی شدی
دوشنبه 7 بهمن 1387

fardi - کانادا - هانور
... به قوانین احمقانه حاکم بر سرزمین مجبوب و محبوسمان. شرم و ننگ بر همه دست اندرکاران به لجن کشاندن آن سرزمین زیبا در سی سال گذشته. نفرت بر قضات کودن بی دادگاههای آن دیار...
دوشنبه 7 بهمن 1387

baran-wien - اترپش - وپن
سحر فلوریدا- اره مثل تو که فکر میکنی خوشگلی-ههههههه
دوشنبه 7 بهمن 1387

فراز_نروژ - نروژ - تونسبرگ
این ماجراها نیازی به وکیل ندارد چون به هرحال متهم از طناب آویزان خواهد شد. مخصوصا اگر یک زن بدبخت باشد ودرحال کتک خوردن ازخود دفاع کرده باشد. حتی اگر بلافاصله اورزانس راخبر کرده باشد.
دوشنبه 7 بهمن 1387

darya_24 - بحرین - .
متاسفم برای همیچین پدر و مادر هایی
سه‌شنبه 8 بهمن 1387

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.
  • رئیس موساد: تروریست‌ها و فرستندگان ایرانی‌شان را پیدا می‌کنیم و به حسابشان می‌رسیم
  • کارشناس صداوسیما: با توجه به گرانی برنج مردم میتوانند به جای آن جو بخورند
  • ویدیوی دلخراش درگیری جسورانه زوج پیر یهودی با مهاجمان سیدنی و کشته شدن توسط آنها
  • جزایر سه‌گانه؛ آیا چین شیوخ امارات را به روحانیون ایران ترجیح می‌دهد؟ اعداد با شما سخن می‌گویند
  • مدیرعامل ایران‌ایر: ۱۵ میلیون دلار به فرودگاه‌های استانبول، نجف، دبی، جده و مدینه بدهکاریم
  • دوران محمدرضا شاهی؛ ۲۵ آذر؛ روز مادران ایران (صد سال پهلوی؛ ۱۳۰۴ تا ۱۴۰۴) - بخش شصت و پنجم
  • گسترش قوانین شهروندی کانادا؛ کودکان مهاجران کانادایی متولد شده در خارج امکان دریافت شهروندی می‌یابند
  • تصاویر؛ وضعیت ابر ویلای معروف جاده چالوس بعد از اجرای حکم تخریب
  • ترامپ شهروندان هفت کشور دیگر را به فهرست «منع کامل سفر به آمریکا» افزود
  • یورش کماندوهای آمریکایی به کشتی عازم ایران؛ آیا واشنگتن می‌خواهد چین و جامعه بین‌الملل را محک بزند؟