گشت ارشادیها هم دل دارند
1- چرا نشستن در صندلی جلوی تاکسی اینقدر سوکسه دارد؟
یادش به خیر نباشد! یک زمانی تاکسیها اجازه داشتند در صندلی جلو، بغل راننده دو مسافر سوار کنند.
آنموقع اوج خوششانسیتان فقط میتوانست این باشد که هر دوی شما جلونشینان همجنس (هر دو زن یا هر دو مرد) آنهم از نوع لاغرش باشید.
تازه آنهم فرق میکرد که کنار پنجره بنشینید یا کنار راننده. چون لاغر هم که بودید پایتان بغل اهرم دنده قرار میگرفت و خیلی رانندهها تا به پای چپ شما دستی نمیرساندند دندهشان جا نمیرفت!
خیلی از خانمها و آقایان بههیچوجه حاضر نبودند جلو بنشینند و اگر ۱۰ تاکسی جلوخالی برایشان بوق میزد سوار نمیشدند و منتظر تاکسی عقبخالی میماندند!
البته استثنائاتی هم وجود داشت. مثلاً اگر دختر جوان و زیبایی از سر ناچاری، صندلی جلوی تاکسی مینشست ناگهان تعداد آقایانی که دیگر بیخیال چروکی کتوشلوار و تنگی جا بودند و میپریدند کنارش، زیاد میشد.
تا اینکه چند سال پیش مسوولان (از ترس به خطر افتادن دین و ایمان) سوار کردن دو مسافر در جلو را قدغن کردند و دل خلقی (بهخصوص خانمها) را شاد.
اما ملت ما با اینچیزها قانع نمیشوند. یواش یواش توقعشان بالا رفت. حالا دیگر عقبنشستن عذاب حساب میشود.
اگر خانمی در صندلی عقب، کنار آقایی نشسته باشد و آقایی دیگر بخواهد بیاید این طرفش بنشیند، پیاده میشود و میگذارد آن آقای دوم وسط بنشیند و خودش میرود کنار پنجره. اگر بپرسید چرا، حتماً در ایران زندگی نمیکنید.
شما فکر کنید هر یک از آقایانی که در جناحین شما نشستهاند پاهایشان را در حداقل زاویهای که عشقشان میکشد یعنی ۹۰ درجه باز کنند دیگر جایی برای پاهای شما میماند؟
حالا فکر کنید درجهی آنها بسیار بیشتر باشد. تازه این اشکال سهوی است. فکر کنید یکی از آقایان کیفی کتی چیزی روی پاهایش است و و دستش را یواشکی از آن زیر به پاهای شما بمالد.
شما کجا را دارید به آنجا پناه ببرید؟ لابد آغوش آن یکی آقا! اقلاً خدا پدر مادر پنجره تاکسی را بیامرزد که مذکر نیست و میشود مثل گوشت قصابی خودت را به آن آویزان کنی بدون اینکه حالی به حالی شود.
صندلی جلو برای خانمها خیلی سوکسه دارد. بهخصوص در تاکسی خطیهای با مسیر طولانی که خانم میتواند تا رسیدن به خانه احیاناً چشمی هم گرم کند.
مدتیست که به علت کارم مشتری دائم یکی از این خطوط مسافت بلند شدهام. یعنی هر روز موقع غروب باید مدتها در صف بایستم تا نوبت به من برسد، سوار شوم و به خانه بروم.
البته خوشبختانه دولت خدمتگرار، جلوی صف ما که در ضلع غربی میدان ونک واقع شده است سرگرمی گذاشته است.
یک ون گشت مبارزه با بدحجابی از صبح تا شب در همان منطقه مستقر است و ما با دیدن هر خانم مانتو کوتاه و آرایش کرده و شلحجاب یا آقای مو سیخسیخی و تیشرت نافنما، با بغل دستیمان شرط میبنیدم که حالا به این تذکر میدهد یا نه!
من در این شرطبندیها اکثراً میبرم چون حرفهای شدهام و بهجز بدحجابی، به حال و حوصلهی زنان و مردان تذکردهنده هم توجه میکنم. گاهی واقعاً حوصله ندارند و بدحجابترین زنان و مردان را ندیده میگیرند.
بگذریم، از موضوع صندلیهای تاکسی دور نیفتیم! داشتم میگفتم که مدتیست هر غروب باید در صف تاکسی خطی بایستم.
گاهی که گشت ارشاد در حال تعویض نیروست و حوصلهام سر میرود شروع میکنم به شمردن مسافران جلوییام و در ذهنم هر چهار نفر را در یک تاکسی جای میدهم و حساب میکنم تاکسی چندمی به من میرسد.
اما برعکس پیشبینیهای درستِ گیر دادنهای گشت ارشاد این یکی معادلهام همیشه اشتباه از آب درمیآید.
همینکه به حدود ۲۰ نفری جلو صف میرسم میبینم هرج و مرج است. چند زن جلویی سوار نمیشوند و هر کدام منتظرند در صندلی جلو تاکسی جلوس کنند. بعدیها هم که احساس رقابت میکنند حاضر نیستند بروند عقب.
و این وسط کسانی که تازه از گرد راه رسیدهاند و قاعدتاً باید بروند ته صف، از فرصت استفاده کرده و توی صندلی عقب تاکسی میچپند.
این دیگر روال صف تاکسی که من سوار میشوم شده و از شما چه پنهان خودم هم بعد از چند بار عقب نشستن کنار دو آقای هیکلی، چنان تا مقصد روغنام درآمده که من هم یاد گرفتهام.
با اینکه با تبعیض جنسیتی مخالفم اما اگر عقب دو آقا نشسته باشند کنارشان نمینشینم و من هم منتظر تاکسی بعدی میمانم. مگر اینکه ماشین جادار باشد و در صندلی عقب هم هر سه خانم باشیم!
این وضع بود تا اینکه دیروز برعکس همیشه به جلوی صف که رسیدم دیدم چند آقا جلوی صفند و هر ماشینی که میآید فقط یک نفرشان سوار میشوند و بقیه منتظر تاکسی بعدی میمانند و دوباره هرج و مرج و پریدن یک عده مسافر فرصتطلب از خارج صف و این قبیل حکایات.
رفتم جلو و گفتم. حالا که شما همه آقایید دیگر چه مشکلی با هم دارید؟ یکیشان گفت حوصله ندارم عقب بنشینم نکند خانمی بیاید پهلویم بنشیند و هی الکی پیفپیف کند و هی بگوید درست بنشین و تو به من نظر داری و...
کلی خندیدیم و فهمیدم بعضی آقایان هم همچین دل خوشی از کنار خانم نشستن ندارند!
۲- گشت ارشادیها هم دل دارند
با برادرم از میدان انقلاب میگذشتیم. برادرم خوشهیکل است و قد بلندی هم دارد (نمیگویم خوشگل است). آنروز داشتیم مهمانی میرفتیم و برادرم کلی هم به خودش رسیده بود و یک تیشرت و شلوار لی و کفش ورزشی قشنگ هم پوشیده بود.
از این طرف خیابان کارگر داشتیم میرفتیم آن طرف که ناگهان نگاه ِدختر چادری ریز نقشی را که کنار دو مامور مرد ایستاده بود و زیر گلویش روی مقنعه آرم سبز نیروی انتظامی زده بود روی پاهای خودم حس کردم. حواسم نبود که شلوارم اینقدر کوتاه است با صندل رنگی پاشنهبلند (که کمتر میپوشم) و لاک همرنگ کفش.
دختر اخمو و عصبانی درست آنطرف خطکشی خیابان منتظرم ایستاده بود و روی پاهایم زوم کرده بود.
غرورم اجازه نمی داد از وسط خطکشی راهم را کج کنم. همینطور ادامه دادم و میدانستم دارم در دل شیر میروم.
تنها کاری که کردم این بود که شالم را کمی آرودم جلو و سعی کردم موهایم را به زور هم که شده در آن شال باریک جا دهم. البته هر چه از جلو که پوشیدهتر شد از در عقب اوضاع خرابتر شد و موهایم از پشت بیرون ریخت. اما چه باک. آن دختر که عقب سرم را نمیبیند.
برادرم هم متوجه شده بود. کنارم راه میآمد و نمیتوانست هیچچیزی بگوید. انگار داشت همه چیز در یکی دو ثانیه اتفاق میافتاد. همین که رسیدم آنور.
دختر پرید جلویم وادارم کرد بایستم. خواست چیزی بگوید که یکهو حواسش رفت به برادرم که کنارم ایستاد.
خواست بگوید با شما کاری ندارم برو، که یکهو با دهان باز سرش را بالا گرفت و محو قد و بالا و شاید جمال برادرم شد. برادرم اعتماد به نفسی پیدا کرد و خندید.
دختر همانطور به برادرم نگاه میکرد و اصلاً یادش رفته بود مرا برای چه نگهداشته است. ماموران مرد هم متوجه شده بودند و داشتند جلو میآمدند.
من گفتم فرمایشی دارید؟ دختر یکهو به خودش آمد و هول شد و با شرمندگی گفت نخیر نخیر بفرمایید و دوباره به برادرم خیره شد.
نیش برادرم از ذوق تا گوشهایش باز شده بود. من دستش را کشیدم و یواشکی گفتم مگر اینها از تو خوششان بیاید! گفت بد شد خوشتیپی من از گرفتاری نجاتت داد؟
بعد از چند متر من و برادرم بیاختیار با کنجکاوی برگشتیم عقب را نگاه کردیم. دیدیم دختر هم برگشته و هنوز دارد نگاه میکند. خندیدیم... اما بعد دلمان برایش سوخت. گفتیم او الان باید با دوست پسرش در حال گردش باشد نه در حال گیر دادن به لباس این و آن.
3- آرایش خلیجی
هر دختری را دیدی که عینک خیلی خیلی بزرگی به چشمانش زده، شک کن که شاید به خاطر آرایشش باشد.
این روزها آرایش خلیج مد شده است. آرایشی که هر آرایشگری و با لوازم آرایش معمولی قادر به انجام آن نیست و برای همین بسیار گران تمام میشود.
ارزانترین آرایش چشم، مدل خلیج با نقاشیهای کوچک بغل چشم برای مهمانی خودمانی و خانگی حدود هفتاد هشتاد هزار تومن میشود. و گرانترینش آرایش خلیج برای عروس است که گاهی تا یکی دومیلیون تومان آب میخورد.
کسی که چند ساعت زیر دست آرایشگر مینشیند و برای نقاشی پشت پلک و گونههایش این همه پول پرداخت میکند دلش نمیآید تا مدتها آن را بشوید.
من دیدهام دختری که یک هفته به حمام نرفته مبادا آرایش خلیجیاش پاک شود. به آن شکل هم که نمیشود در خیابان ظاهر شد پس عینک گنده میزند که نصف صورتش را بپوشاند.
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل |
خدا همهٔ مسلمونها رو شفا بده، بقول خودشون: بگو ایشالا
|
جمعه 8 شهریور 1387 |
|
koresh - انگلیس - لندن |
اسلام اسهالی برکاتش یکی دوتا نیست |
جمعه 8 شهریور 1387 |
|
shayaan - المان - کلن |
اینروزها همه از خودشان خاطره (بلف) در و کنند شما چطور؟ |
جمعه 8 شهریور 1387 |
|
paltalk - اتریش - وین |
مسلمان یعنی مریض جنسی |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
farhad jam - ایران - ارومیه |
اااا میگم چرا این اعتراض همش عینک دودی بزرگ میزنه چشش... ای کلک... سوسماربخورتت... |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
secret - ایران - تهران |
koresh - انگلیس - لندن
اولاً اینا چه ربطی به اسلام داشت. کجای اسلام گفته برین گیر بدین به زنهای بد حجاب. اینها عقاید وارد شده در اسلامه نه خود اسلام.
ثانیاً اونایی که توی گشت ارشاد کار میکنن مامورن و معذور، بلاخره باید نونشون رو اینجوری درارن. در ادامه این بحث هم من به عنوان یک پسر حاضر نیستم عقب تاکسی با یه پیرزن یا یه خانم افاده ای بشینم. دو سه بار برقشون منو گرفته. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
pranses - ایران - تبریز |
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل
koresh - انگلیس - لندن
اسراییل بهتره بگی خدا خودتم شفا بده. انشالله
جناب کوروش کبیر از تو این حرفها بعیده...بهتره یکم فکر کنی بعد حرف بزنی .شما دیدگاه ات مشکل داره.بهتره اونم عملش کنی.... |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
arian swiss - سوئیس - زوریخ |
با سلام
یک خاطره بگویم:
یک روز از سر کار بر می گشتم که یک خانم چادی دست بلند کرد تا سوارش کنم. من هم از خود گذشتگی کردم و سوارش کردم . بعد از پیمودن مسافتی شرو به حرف زدن کردیم .چون مطمئن بودم که می دانست من مسافرکش نیستم به طور خیلی خودمانی باهاش حرف زدم و با هم دوست شدیم . چند ماهی با هم رابطه داشتیم که ناگهان یک روز که برای بردن سند به خاطر آزاد کردن یکی از دوستام به مفاسد اجتماعی رفتم اون را سوار بر یک بنز گشت مفاسد اجتماعی دیدم که از ماموریت برگشته بود و موقع پیاده شدن من را دید و من از ترس داشتم می مردم . اومد جلو و گفت اینجا چی کار داری من هم گفتم برای چی اومدم اینجا .
خلاصه از ترس دیگه جواب هیچ شماره ناشناس را ندادم . این ماجرا مربوط می شه به 5 سال پیش در یکی از شهر های ایران می باشد.
درود بر تمام اقوام ایرانی
درود بر میهن پرستان واقعی
درود بر ایران و ایرانی |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
saba_balvardi - کانادا - هالی فکس |
ببخشیدا تو انقدر ... که فک میکنی تمام زندگی قدم زدن با بی اف توی خیابون هست مشکل از خودت هست.برو یه فکری به حال خودت بکن |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
ali_dubai - امارات - دبی |
koresh - انگلیس - لندن
لطفا ... شو و حرف .... نزن .....از روزه قیامت بترس از اتش جهنم بترس.برای خواهر مادرای امثاله تو همین گشت ارشاد خوبه.از اتش جهنم بترس |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
darapey - ایران - تهران |
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل
خدا همهٔ مسلمونها رو شفا بده، بقول خودشون: بگو ایشالا...
خیلی ممنون یهوه همه شما یهودیها را نیز شفا بده
مگه شما یهودیهای افراطی وضعیت بهتری دارید
اگر یک نگاهی به تاریخ دنیا بیندازی می بینی که یک اقلیت کوچک همیشه دنبال بهانه بودند تا از مردم بهره کشی کنند یکی از این بهانه ها دین هست
فرقی نداره که چه دینی داشته باشی تو هم اگر در خانواده یهودی متولد نمی شدی معلوم نبود حالا چه دینی داشتی پس از این به بعد اظهار نظر هایت را سنجیده تر بنویس و سعی کن با همه مردم دنیا از هر دین رنگ نژاد کشور و.... دوست باشی
راستی این رو هم بگم که من بچه که بودم یک دکتر یهودی داشتم که خیلی دکتر خوبی بود و خیلی مهربان بود و در شهری که زندگی می کردم هنوز هم مردم از او به نیکی یاد می کنند. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
saharrr - امریکا - فلوریدا |
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل خدا تورو شفا بده ر....!! |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
ezatdf - ایران - تهران |
این روزها در ایران دخترها باید خیلی از قوانین جدید زندگی شهری رو دوباره از اول کشف کنند و یاد بگیرند و براش راه حل اختراع کنند از جمله ماشین های گشت به کی گیر می دن به کی گیر نمی دن مامورین گشت معمولا کجا ها ایست می کنند و چگونه می شه در خیابان تردد کرد و به آنها برخورد نکرد چند روز پیش توی مترو توپخانه داشتم از عابر بانک پول می گرفتم دیدم یه دختری اومد جلو گفت آقا ببخشید میشه لطف کنید اجازه بدید با هم از در مترو خارج بشیم من با تعجب بهش نگاه کردم گفتم برای چی گفت ماشین گشت ارشاد بیرون در ایستاده اگر دختری رو با یه پسر ببینند کمتر بهش گیر می دن من هم کمی فکر کردم و گفتم خوب شما می تونید از درب خروجی خیابان خیام خارج بشی اون در چون تردد کمی داره تقریبا متروکه است با خوشحالی تشکر کرد و رفت |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
مهتاب نوری - ایران - تهران |
موضوع اولی خیلی قشنگ بود خیلی خوشم آمد دقیقا حرف دل ما خانم های ایرانی بود . از دست این اقایان ایرانی البته بعضی از آنها خیلی ندیده هستند . در تاکسی وقتی می فهمند خانمی ان ته نشسته سریع خودشان را به آن می چسبانند |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
akbarjeni_shikar - المان - برلین |
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل
جیگر شما یهودیها که از ما مسلمونا تندرو تر هستین . اطرافه خودتونو یه نیگاه بکن. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
ZANDIGH - ایران - تهران |
الان دوباره یه احمق متحجر بیسواد مغز آکبند گوسفند صفت پیدا میشه میگه اینا ربطی به اسلام نداره.من نمیفهمم اسلامی که میگه باید زنها رو کتک زد(آیه 34 سوره نسا) اسلام راستین یا اسلامی که میگه باید گردن زد،انگشت قطع کرد و ...
جالبه که هیچ وقت هم این اسلام ناب محمدی (مدینه فاضله) تاحالا فرصت عرضه شدن نداشته چون با انسانیت و فطرت در تعارض بوده.دینی که 50 درصد وظیفش سعادت دنیوی انسانهاست وقتی دنیای آدمهارو به جهنم تبدیل میکنه و تاحالا نمونه موفقش رو هیج جا ندیدیم (اگر ترور و اعدام و تحجر و ... راموفقیت ندانیم!!!) پس کی میخواد عملی بشه ؟ اصلا اگر عملی نبود چرا خدا فرستاد؟
ولش کن...گوسفند بودن راحتتر است.نه؟ |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
زبون دراز - ایران - لار |
میگوم ها : یکی میدونه تاریخچه چادر سیاه چیه ؟ از کجا اومد تو ایرون ؟ آخه ایی عرب ها چادر سیاه ندارن موقع عزا یکیشون میمیره پارچه سیاه میندازن سرشون . باز خوبه تهرون دوتا یکی گیر میدن ایجا شده شهر مرده ها . حتی عروس خانوم باید چادر سر کنه و آرایش ساده باشه از قبل اجازه بیگیرن عروس کیه دوماد کیه چنتا مهمون دارن ....... |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
shams - المان - مونپخ |
یارو میره اداره ثبت میگه: اسم بچه ام رو میخوام بذارم احمدی نژاد
مامور ثبت احوال میپرسه: مرد حسابی این دیگه چه اسمیه؟
یارو میگه: آخه این بچه 24 ساعته هی زر میزنه و میگه این حق منه ,اون حق منه |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
dayanb - آمریکا - لس آنجلس |
نه گشت ارشادی ها دل نداردن که این مسخره بازیارو در میارن ......پولشون ته کشیده |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
dayanb - آمریکا - لس آنجلس |
در ضمن TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل تو اسراییل گشت ارشاد ندارین |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
moresh63 - ایران - یزد |
در مورد این خاطرهُ شوخی بامزه ای بود. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
خاک بر سر ملتی که بعد از سالها نفهمیدن چه فرقیست بین جانی و عالم ... حتی نماز خون شدن ..حتی دنبال جانی رفتن نماز خون شدن ریش گذاشتن برای اینکه 100 تومن پول بگیرن .. جهان میگذره با 100 تومن یا بی 100 تومن ولی خیلی بد آدم فاحشه مغزی بشه ..مرگ بر جهالت |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
TAAT - ایران - اردبیل |
ایران بدلیل محدودیتهای فرهنگی مردمش که عملاً باعث عدم بررّسی علمی موضوعات جنسی به طور شفاف توسط کارشناسان امر گردیده به نحوی که هیچکس در ایران کوچکترین آموزشی در این مورد نمی بیند و حتی جرأت بحث بر سر آن را ندارد، به کشور بیماران جنسی تبدیل شده است . خواندن گزارشهای اینچنینی و نگاهی به صفحات حوادث روزنامه ها از قتل های مکرّر ناموسی تا ازدواجها و طلاقهای عجیب، عمق فاجعه را به خوبی نشان میدهد |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
sarab22 - المان - دوسلدورف |
لطفا اسلام را بخطر نندازید سوسک وسنگ میشید ها از من گفتن. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
30min - ایران - ایران |
اه حالم از این جور آرایشا به هم میخوره.سادگی برازندگی |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
aryamard - هلند - هاردرویک |
ali_dubai - امارات - دبی
چیه؟باز یکی اومد دو تا حرف راست زد .شما رگ گردنتون زد بالا؟!شما لطفان برای دختران ایرانی که از برکات اسلام عزیز که (بوی گندش دنیا رو برداشته) در همان دبئ از روی فقر تن فروشی میکنند بزند بالا. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
sana_tigana - ایران - تهران |
این داستان ها همش خالی بندیه.شک نکنید. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
ADSI - چین - پکن |
ZANDIGH - ایران - تهران شما بگو ربطش به اسلام چیه؟ تو اسلام به زنانی که خیانت بکنن باید برخورد کرد چون شما مسلمون نیستی اگه زنت بهت خیانت کرد ویه شب رفتی خونه دیدی یه ..... ازش تشکر کن یا اگه یکی اومد و ....... یکی از مونث های خانوادت بازم برو ازش تشکر کن و کاری هم به اسلام نداشته باش همون بقول خودت گوسفند بمون بهتره برات البته سعی کن از...هم بیرون نیایی چون مسلمونا میگیرنت جلوی حاجی مکه ایشون قربونیت میکنن... |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
dosti - ایران - تهران |
arashk_fara - انگلیس - لندن
آفرین..کامنت بجایی بود ولی دوست عزیز چرا ننوشتی اینها رو زنده یاد فریدون فرخزاد گفتند؟ ای کلک!!!! |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
shayan96 - ایران - تهران |
بینید ایرانیهای فرنگ نشین رو خودشون رو به کوچه علی چپ میزنند در انگلستان دختران و پسران در سن 11 سالگی دور از چشم والدین با هم سکس میکنند حالا اینجا ایرانیها های دلسوز مقیم فرنگ واسه ما دارند نطق میکنند
در جوامع غربی حکومت ها مردمشون را به سکس و عیاشی وخوشگذارنی و غیره مشغول میکنند تا از کار حکومتهاشون سر در نیارند. |
شنبه 9 شهریور 1387 |
|
ZANDIGH - ایران - تهران |
ADSI - چین - پکن
بدتر از اینا هم میگفتی واسم مهم نبود.ذات اسلام همینه.تندروی ، فحاشی... |
یکشنبه 10 شهریور 1387 |
|
klcc - مالزی - کوالالامپور |
صلوات محمدی ختم کن...
الاف کردی ما را از سر صبح تا حالا.. |
یکشنبه 10 شهریور 1387 |
|
kitaro - ایران - تهران |
اولی عینه حقیقت بود اما موضوع دوم خیلی دیگه تخیلی بود..بابا حضرت یوسف بود مگه؟؟یارو ارشادیه هرچقدرم چشمش گرفته باشه که دیگه اینطوری ضایع نمیکنه...
فقط یه جور ممکنه اینطوری بشه اونم اینه که دختره اقا داداشو شناخته حالا از کجا؟!!!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!! :-)) |
یکشنبه 10 شهریور 1387 |
|
aryamard - هلند - هاردرویک |
shayan96 - ایران - تهران
تو که تا حالا از ایران و شاید تهران بیرون نرفتی چه میفهمی فرهنگ غرب چیه. |
یکشنبه 10 شهریور 1387 |
|
roshaanak_alman - آلمان - برلین |
shayan96 - ایران - تهران
در کشورهای اروپایی به محض این که دولت ها تصمیمی برخلاف میل مردم می گیرند همه تظاهرات می کنند. و کسی هم جلوشان رو نمی گیره. و اذیتشون نمیکنه. حداقل اینه که حرفشون و اعتراضشون رو با خیال راحت میگن. و مثل ایران نیست که هرکسی اعتراض کنه سرش رو زیر آب کنند.... بارها تظاهرات مردم رو در آلمان به خاطر افزایش حقوق و اعتراض به مسایل سیاسی دیده ام.
در ضمن اینطور نیست که کشورهای غربی مردم رو به شهوت پرستی دعوت کنند. چه بسا که در برنامه های تلویزیونی افراد را به ازدواج تشویق می کنند.
در عین حال هرکس در عقاید خودش آزاده. با حجاب و یا بی حجاب |
دوشنبه 11 شهریور 1387 |
|
sayna_a_2006 - ایران - سربندر (ونیز ایران ) |
TOMCAT2007 - اسراییل - اسراییل
روغن چراغ خدا یه عقلی به تو وهمکیشانت بده ایشالله. البته تا یادم نرفته می خواستم بژرسم کی قراره برید الاسکا؟ |
سهشنبه 12 شهریور 1387 |
|
تینا - ایران - تهران |
کار ما از این حرفا گذشته/از هزار سال پیش تا حالا چی درست از قرآن مونده؟!!!!!
اونم از مملکت این مردم احمق بدبخت از این بدترم جا داره سرشون بیاد/عزیز من خودشون خواستن که البته نسل جدید هم داره تاوان می ده |
سهشنبه 12 شهریور 1387 |
|
zabineh - ایران - تهران |
آقایان و خانم ها لطفاً در مورد ایران اینطوری قضاوت نکنین، ما فرهنگ و ریشۀ ایرانی داریم. اگر اینجا چیزهای بدی و بی مفهومی داره و برای جوانها تکراری شده درعوض چیزهای دیگری هم داره. ما خود خود ایران رو دوست داریم. نه شخص یا چیزی رو. |
چهارشنبه 13 شهریور 1387 |
|
تینا - ایران - تهران |
کدوم فرهنگ و ریشه؟!!دیگه چیز قابل دوست داشتنی نمونده.این فقط خود فریبیه.
در ضمن کسی راجع به خود ایران صحبت نکرد ما وضع کشور رو می گیم.
دوستان اینجا اومدن و نظر دادن فایده ای جز کمی آرام یا عصبانی شدن نداره تنها فایده اش واسه مخابرات که به برکت نظر دادنای ما داره نون کوفت می کنه |
چهارشنبه 13 شهریور 1387 |
|