پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۶ - ۰۷ فوریه ۲۰۰۸
رابطه جنسی قبل از ازدواج
منبع این مطلب وبلاگ از قلب کویر می باشد . https://kavir-semnan.blogsky.com/
پ.ن
اون ماجرایی که تو پست قبل گفتم اینجاست از زبون دوستم:
بعد از چند باری که با هم رفته بودیم بیرون، دعوتش کردم به آپارتمانم، همیشه بیرون خیلی خوش برخورد و شیطون بود، اونشب هم با یک دسته گل اومده بود خونه ام، گاهی که با هم بودیم به اصرار میخواست از تعداد دوست دخترای قبلیش بگه و اینکه چه روابط تند و آتشینی داشته و اینکه همه دوست دختراش بعد از رفتنش دچار افسردگی می شدند چون این توی رابطه فوق العاده پرفکت بوده، و من همیشه شنونده بودم، حتی آخرین بار هم من حرف رو کشیدم به جای باریک، و بهش گفتم من تا خودم نبینم باور نمیکنم و همین شد که شوخی شوخی قرار شد بیاد به آپارتمانم و بهم ثابت کنه که چه پارتنر تک و بی عیب و نقصیه. از همون اول بهش گفتم که بساط باربیکیو رو توی تراس روبراه کردم بریم اونجا رو تاب و با هم چند تا بال مرغ کباب شده بخوریم و کمی گپ بزنیم و اونهم استقبال کرد، ازش پرسیدم درینک چی دوست داری؟ گفت هر چی برای خودت میاری برای منم بیار، هیچوقت توی رستوران با من مشروب نخورده بود ، میگفت میخوام درایو کنم میترسم، و من اصرار نکرده بودم، اونشب بهش گفتم من دلم یک آبجوی خنک میخواد، اما شراب هم دارم، گفت نه من همون آبجو میخوام، 2 تا باز کردم با یک ظرف پسته و 2 مدل چیپس و اسنک با طعم های مختلف آوردم توی تراس، شب قشنگی بود و هوا عالی، هنوز کاملا تاریک نشده بود، برای اولین بار خیلی نزدیکش نشستم، و خودم رو چسبوندم بهش، باورم نمیشد رانهاش که به رانهایم چسبیده بود میلرزید، حتی دستش به حدی میلرزید که مجبور شد دولا بشه و شیشه آبجو رو بذاره پایین پاش، ته دلم داشتم شک میکردم که این پسر تا به حال اصلا با زنی به این نزدیکی نشسته یا نه؟ اما به روی خودم نیاوردم، میخواستم کاملا راحت باشه، بهش حق میدادم، پسری که تا چند ماه پیش از اون توی ایران داشته فوق لیسانس میگرفته حالا هم اومده اینجا برای دکترا ، 27 سالش هم که بیشتر نبود، اصلا وقت نداشته، اما پس اون قصه ها چی بود که میگفت از دوست دختراش، از دیدارهای یواشکیش، کلا تصمیم گرفتم با مغزم نجنگم به هر حال من سابقه ارتباط با مرد رو داشتم و میتونستم یک جوری اوضاع رو کنترل کنم. بلند شدم یک تکه بال مرغ داغ از روی باربیکیو برداشتم و گرفتم دستم، گفتم میخوری؟ گفت آره با کمال میل، دستم رو کشیدم کنار به جاش لبهام رو غنچه کردم آوردم جلو گفتم بفرما بخور شام شما امشب اینه، زرد شده بود، نفسش بند اومده بود، عرق کرده بود، دیگه مطمئن بودم تازه کاره، قدرت هیچ عکس العملی نداشت، صاف نگاهم میکرد و نفس نفس میزد، دستم از داغی مرغ کباب شده داشت می سوخت، خودم رفتم جلو و با همون لبهای غنچه ام فقط یک بوسه خیلی آروم به زیر چونه اش زدم و دستم رو بردم طرفش که بیا مرغ رو بگیر و با دست دیگه ام شیشه آبجوش رو دادم دستش، و شیشه خودم رو زدم بهش و چرز گفتم، هنوز مثل یک مجسمه بود، انگار یکباره از خواب پریده باشه، خنده ای کرد که بیشترش عصبی و از سر اضطراب بود، اما به روی خودم نیاوردم، سعی کردم تا میتونم حرفهای سکسی بزنم، دیگه حالا اصلا هدفم این نبود که من با این پسر حال کنم، میخواستم یخ و ترس اون رو بشکنم و راحتش کنم، الان دیگه کل هدف من اون بود، میخواستم بهش فشار نیاد، چه روحی و چه جسمی، میخواستم خاطره بدی براش نمونه، چون میدونستم دیگه بار اولشه، یک لحظه به نظرم اومد این پسری که روبروم نشسته الان به کمک من احتیاج داره، اینبار نه از لرزش بلکه از تلخی آبجو باز شیشه رو گذاشت زمین، دیگه نمیخواستم اصرار کنم، بلند شدم از جام رفتم سراغ بار بیکیو، نمیدونم چرا اینقدر اصرار داشتم کاری کنم که اون تحریک بشه و خودش شروع کنه، اینجوری بهتر میتونست با لحظه حرکت کنه، حالا برای من هم لحظات سخت شده بودند، لباسم خیلی باز و سکسی بود، اما این پسر همینجور منو نگاه میکرد، انگار هیچیش نمیشد، اینبار مرغها رو گذاشتم تو یک بشقاب و آوردم، روی تاب، اما به محض اینکه نشستم پهلوش دستم رو انداختم دور شونه هاش و سرم رو گذاشتم زیر گردنش، همزمان با دست دیگه شروع کردم به نوازش و بازی کردن با تخته سینه اش، میدونستم دستم رو باید کجا حرکت بدم، بازم نشسته بود، فقط یک لحظه خیلی ناگهانی یک بوسه کاملا هول و پر از ترس روی موهام زد.
اینم خودش بد نبود، داشت راه میفتاد، منم همین رو میخواستم که اون راه بیفته، که بتونه پا به پام بیاد، من میدونستم باید چکار کنم، بدون اینکه دستی به کمربند یا دکمه اش بزنم، زیپش رو باز کردم، ترسید، خیلی هم ترسید، نگاهش رفت به کاندومینیوم های بلند اطراف خونه که به تراس ما مشرف بود، و با صدایی خفه گفت، اینجا نه، میبینند!!!! گفتم منکه کاری نکردم، دارم حست میکنم، اینجا هم که ایران نیست که بترسی، خوب ببینند، اینها که این حرفا رو ندارند، اما گفت نه، بریم تو، گفتم باشه، میریم، اما الان کبابت رو بخور، گفت نه میل ندارم، راحتش گذاشتم کمی، اما خودم خوردم، دیگه همه چیز شده بود من، تنها حرف میزدم، من تنها باربیکیو میکردم، من تنها نوازش میکردم، من تنها میخوردم، دیگه خودم هم کاملا سرد شده بودم، اصلا دیگه دلم میخواست که در رو باز کنه بره، اما خیلی طول نکشید وقتیکه دید من کاملا ساکت شدم و در سکوت دارم بالهای مرغ رو گاز میزنم، شروع کرد به حرف زدن، اون داشت خودش رو پیدا میکرد، اما من کاملا سرد بودم، به خودم قول دادم با همه بی میلی که الان در من ایجاد شده اگه اون خواست بیاد جلو هیچی نگم، باید این وحشتش می شکست، حتی به قیمت یک شب سخت گذشتن به من، کم کم همراهم شد، کمی هله هوله خورد و اومدیم تو، اینبار در کمال ناباوری پیش قدم شد برای بوسیدنم، بد نبود اما بازم معلوم بود بیشتر دیده بود تا بوسیده باشه، بیشتر داشت اداش رو در می آورد، یه جورایی اجزای بدنش با هم هماهنگی نداشت، اگه می بوسید دستاش بیکار بود، اگه دستاش کار میکرد لبهاش از کار میفتاد، دیگه وقت عمل بود، دست به کار شدم و مسئولیت خیلی چیز ها رو به عهده گرفتم، اما به محض اینکه شروع کردم به در آوردن لباسش دوباره آنچنان لرزید که مجبور شدم همینجوری هدایتش کنم سمت تخت، جدی مثل یک گنجشک میلرزید، اون شب خیلی از دستش حتی درد کشیدم، چون وقتی که افتاد رو دور ، یادش رفته بود که چه خبره، میخواست هر چی که دیده و شنیده رو روی من اجرا کنه، حالا کم کم داشت حالتش بر عکس می شد، اونشب تموم شد، اما اصلا شب لذت بخشی برام نبود، آگاهانه خودم رو سپردم به دستش. اما چند روز بعدش که دوباره اومد سراغم و اینبار از همون جلوی در شروع به بوسیدنم و گاز گرفتن سینه هام کرد، فهمیدم که اون ترس و ابهام ریخته، دیگه برای این پسر تقریبا همه چیز حله، و وقتی که بهش گفتم چرا راجع به روابط قبلیت دروغ گفتی ، گفته بود که دوستام گفتند، هیچ زنی مخصوصا زنهایی که بزرگترند و قبلا رابطه داشتند خوششون نمیاد با یک پسر دست نخورده باشند برای همین باید خودت رو خیلی کار کشته نشون بدی، و من براش توضیح دادم که هر دوستی نمیتونه مرجع خوبی برای اطلاعات دادن و گرفتن باشه، ولی الان یک چیز رو مطمئنم که وقتی روزی ازدواج کنی، چه همسرت دختر دست نخورده ای باشه به راحتی میتونی هدایتش کنی و چه اینکه دختر با تجربه ای باشه از بودن با هم نهایت لذت رو می برید چون دیگه حد اقل با فیزیک هم مشکل ندارید.
اینجاش خیلی شاید ربطی نداشته باشه اما این پسر بعدا با همین خانم ازدواج کرد و تنها 2-3 سال بعد، شروع کرد به سر کوفت زدن که چون تو اولین پارتنر سکسی من بودی به من لذت زیادی دادی و من به تو وابسته شدم و ازدواج کردم وگرنه اصلا فکر نمیکردم با زنی که از خودم بزرگتره ازدواج کنم، این آقا خیلی طول نکشید که از قالب اون پسرک خجالتی لرزان در اومد و خیانتی بود که چپ و راست تحویل این زن میداد، با هر دختری از هر ملیتی به راحتی دوست میشد و امتحان میکرد و فاجعه آمیز ترین قسمت ماجرا زمانی بود که میومد برای این تعریف میکرد که وای وای زنها هم با هم فرق دارند ها کی میگه همه یک حس رو منتقل میکنند، من بدبخت رو نادون گیر آوردی و گرفتارم کردی و چون من بی تجربه بودم تونستی روی من اثر بذاری، و در جواب اعتراض این خانم گفته بود که این حق من نیست که جوونی نکرده اسیر درگیریهای یک مرد متاهل بشم میخوام جوونی کنم و داره میکنه هنوزم چه جوونیی، اما همسرش حتی کارش رو از دست داد از افسردگی و الان جز اینکه هر دو ماه یکبار یه چند روزی توی آسایشگاه روانی بستری بشه کاری نداره بکنه، و با چندر غاز کمک هزینه دولت زندگی میکنه، مشکل این خانم عشقش به پسر نبود که افسرده شد حرفای زشت و توهینهای اون بود که هر روز سرکوفتی جدید مبنی بر به دام انداخته شدن خوش توسط یک زن جور میکرد و میزد توی سر این خانم.
پایان
این قصه رو داشته باشید که بگم، من بسیار موافقم که قبل از ازدواج یک رابطه از نوع درست و صحیحش وجود داشته باشه، لطفا قبل از فحش و بد و بیراه دقت کنید که گفتم درست و صحیح با پارتنر مناسب، توی این چند روز گذشته با این سوال خیلی روبرو شدم که این کار درستیه که با یک زن تن فروش ارتباطی برقرار کنند که تجربه ای کسب کرده باشند چون امکان داشتن دوست دختر اونهم با این ارتباط نزدیک وجود نداره، حتی امین که توی کامنت پست قبلی از قول دوستش اینو نوشته، اما من میگم نعععععععععع با اون مدل زنها نه، دلایلش زیاده، اونم اینکه حسی که یک پسر ازسکس واقعی میگیره با حسی که از صنایع دستی و هنرهای تجسمی میگیره کاملا متفاوته کاملاااا، و تا زمانیکه اون حس دوم رو نچشیده و مزه نکرده، به راحتی میتونه با حالت اول کنار بیاد و صبر کنه که روزی ازدواج کنه و بره سراغ زندگیش، اما اگه یکبار و فقط یکبار این حس خوب رو تجربه کنه رسما بیچاره میشه، و باید مرتب وجود داشته باشه، که میشه تازه اول درد سر، این یک دلیلی که میگم فقط به خاطر تجربه کردن خودتون رو اسیر نکنید، چون مطمئنا امکان پذیر نیست که هفته ای حتی یکبار پول بدین برای اینکار. دلیل دوم و مهمترش اینکه وقتی که دارید برای گرفتن این سرویس مبلغی میپردازید صرفا خلاص کردن خودتونه و بس، احساس هیچ جای این رابطه نقشی نداره و در حقیقت هم پول دادید، هم ریسک هزار خطر رو کردید، هم اون حس لازم ایجاد نشده،ضمن اینکه حس اون زن هم همینه به راحتی به خودش اجازه میده بکن نکن بکنه بهتون، و غر بزنه یا شاید با حالت نه چندان خوشایندی بگه خوب زود باش کارت رو تموم کن، یا اینکار نه اونکار رو برات نمیکنم، چون سکس یک رابطه ای هست که برای لذت کامل ازش، باید حسش وجود داشته باشه و اون حس باعث میشه که هیچکس نباید دیگری رو هدایت کنه بلکه مثل یک جریان روان و نرمال و طبیعی حرکت میکنه، نه کسی از دیگری توقع بیجا داره و نه طرف مقابل فکر میکنه که داره ازش استفاده میشه به نفع اون طرف و این میشه که یک جریان طبیعی همراه با احساس لازم پیش میره.
یادتون باشه که سکس تکمیل کننده تپش قلب شما و عشقتون به یک نفره و دلیل لذتش همینه، و اگر اون احساس قوی و قشنگ بین دو نفر نباشه اون رابطه هم به جایی که باید برسه نمیرسه جز اینکه این بدن چشمش به روی یکی از لذات دنیا باز شده که نبودش اذیتش میکنه، حتی ممکنه باعث یک انتخاب اشتباه هم بشه، اینکه یک پسر بدون اینکه به عشق فکر کنه با اولین دختری که دوست شد، تصمیم بگیره که ارتباطش رو محکم کنه و یک دفعه ببینه که بله افتاده تو بد هچلی که نمیتونه از توش بیاد بیرون.
اما در مورد این موضوع که اصلا پسر ها ویرجین بمونند تا موقع ازدواج چرا مخالفم؟ چون اگه نگم مهمترین عامل بهانه گیری و لگد پرونی زندگی زناشویی همین موضوعه میتونم بگم درصد بالاییش اینه، پس انجام درست و به موقعش به همراه اون احساس خوب از واجبات شرعی!!!!!!!!!!!!!!! است و بر هر انسانی واجب!!!!!!!! اینکه یک مرد قدرت کنترل زن رو درسکس داشته باشه خیلی لذت بخشه، نکته بعدی اینکه نمیدونم این چه مشکلیه که توی مردا بعد از 35 پیدا میشه ( این رو عملا در خیلی ها اطرافم دیدم، خیلی زیاد البته به جز مریخی خودم چون 40 سالش بود که با من ازدواج کرد، سو تعبیر نشه که منظورم به زندگی خودم بود، نه.) که به شدت حس شیطونیشون میزنه بالا و همیشه هم یک شعار با حال دارند، که ما که جوونی نکردیم و زود ازدواج کردیم و بعدش هم فوری بچه دار شدیم و هیچی نفهمیدیم، مخصوصا اگه در اطرافشون مردهای تقریبا هم سن و سال ببینند که بدون کوچکترین مشغله ای دختر بازی میکنند.
باشه بعدا باز شاید بقیه اش رو نوشتم، اما جون مامانتون نرید فردا صبح یک کاری دست خودتون بدین بگین مرجان گفت ها، نه من فقط نظر خودم رو گفتم مردای ویرجین بعد از ازدواج خیلی شیطنت زیاد میکنند.حتی از نوع لاس خشکه، کلا هیز تر و لاسی ترند و کنجکاو تر که ببینند زیر لباس هر زنی چه خبره، خلاصه که کلا اگه بتونید پارتنری مناسب پیدا کنید که از روز اول هر دونفر قبول کنند که با مسئولیت خودشون با هم ارتباط داشته باشند بدون اینکه به ازدواج فکر کنند، خیلی از مشکلات حل میشه. منظورم همون ایرانه وگرنه بیرون از ایران که مشکل حل شده است.
یک کم باید فرهنگ رو تغییر داد به سمتی که هرزگی کم بشه، بی بند و باری کم بشه، مشکلات و استرس های جسمی و سکسی جوونها کم بشه، روحیه شور و نشاط و شادی بره بالا، هیچکس هم از هیچکس سو استفاده نکنه، هیچکس خودش رو محق ندونه، و جوونها بتونند به راحتی یک ارتباط سالم رو با یک پارتنر سالم برقرار کننند، اگر تفاهم ها به حدی رسید که تصمیم به ازدواج گرفتند که فبها اگر نه مثل دو تا دوست با شخصیت از هم جدا بشن. بیایید با تغییر رفتارهامون این حس زشت بد بینی رو از بین ببریم، اینکه الان دختر و پسر جوون جامعه برای هم جبهه میگیرن خیلی فاجعه آوره هر کدوم داره خیال میکنه اون یکی داره سو استفاده میکنه، بیاید یاد بگیریم که با قلبمون بریم جلو، و با همون قلب ادامه بدیم که امکان نداره خوشبختی پشتش نیاد.
بنده خدا میره دندونپزشکی یارو دکتره ازش می پرسه : شما شبا قبل خواب چیکار می کنی ؟ بنده خدا میگه : جیش ، بوس ، لاس ، لیس ، ناز ، گاز ، روش ، توش ، دوش ، لالا !!! دکتره میگه : اون وسطا حتما یه جا مسواک بزن
nobody_hichkas - ایران - تهران |
ایول اینجا داره میشه بهتر از سایت آویزون . دمتون گرم |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
fariba1982 - ایران - تهران |
عزیزم مخالفم مخالفم مخالفم مخالفم.
من دوست دارم که بی تجربگی همسرم رو تجربه کنم دوست دارم با هم حرفه ای بشیم دوست ندارم مقایسه اش کنم دوست ندارم مقایسه بشم |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
javadremix - ایران - تهران |
توصیه من اینه که یک بار سری آمریکن پای رو ببینید واقعا من با دیدن این سری فیلم کلی از اضطرابم کم شد تازه فهمیدم که فکر کردن به سکس در سن تینجر اونم هر ثانیه غیر طبیعیه هیچ وقت جمله سکانس رقص عروسی آمریکن ودینگ یادم نمیره
we are normal ,we are really normal |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
maghame moazzame rahbari - امریکا - لاس وگاس |
قابل توجه خانم اعتراض! |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
persian - امریکا - ریچمند |
به نظر من همه این لذتها اگه با ازدواج باشه زیباست و اونجاست که میشه برای خانواده چهارچوب رو معرفی کرد بهتر اینه که هر دو طرف اماتور باشن و همه چیز رو با هم تجربه کنن واینجاست که پاکی وپاکدامنی معنا میگیره والبته شاید دوستان دیگه طرز فکر دیگه ای داشته باشن و البته هر کس میتونه با عقل و منطق خودش زندگی شو بسازه و توقعات افراد و دیدشون به زندگی متفاوته و امری طبیعی به امید زندگی سالم و پراز موفقیت و برکت برای همه |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
ashi bomer - مالزی - کوالالامپور |
البته خوب اگه پسر چند تا دوست دختر داشته باشه یلی از مسائلش حله... |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
omide por jalal - امریکا - لس انجلس |
اگر چه اشنائی و صمیمیت دخترو پسر قبل از ازدواج و در یک دوره زمانی کافی لازم است ولی رابطه جنسی قبل از ان نه تنها مفید نیست بلکه چه از لحاظ اجتماعی چه از لحاظ اعتقادی و نیز ازلحاظ روانشناسی مضر و باعث انحراف وبیماری جامعه خواهد شد. |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
iran zamen - نروژ - روگنان |
پ ن.با شما موافقم ولی باز بستگی داره .به شخصیت ان فرد.دکتر یا مهندس بودن نشانه شخصیت نیست.شخصیت در وجود انسان نهفته است.ولی از داستانتان لذت بردم و حق را بشما میدهم. |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
persian_gulf - کانادا - همیلتون |
با احترام به نطر سایر دوستان
خیلی جای تعجب بود برام که این سایت این مطالب رو تبلیغ کنه. من با شناختی که از جامعه ایرانی و فرهنگ اون و ادماش دارم تصور نمی کنم که هنوز حتی ذره ای امادگی برای این شکل روابط در فرهنگ ما باشه. یادمون باشه که دخترای ایرانی اکثرا کاملا ساده لوح هستند (منظورم توهین نیست) اونها اولین دوست دارم رو کاملا جدی می گیرند و با توجه به مردانگی های نسل جوان ما- دختر بیچاره در اولین قراری که میگذاره خودشو با چندیدن متجاوز مواجه می بینه. البته حتما این برای همه اتفاق نمی افته اما کی تضمین میکنه که این اتفاق بیافته یا نه. ایا شما این ریسک رو برای خواهر یا دختر خودتون توصیه می کنید؟
|
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
kamal tar zan - المان - هامبور |
مرسی.خیلی جالب بود. |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
moeJ - انگلستان - لندن |
فقط میتونم بگم عالی بود ...!!!!! |
چهارشنبه 16 مرداد 1387 |
|
beatrix_alien - ایران - ساری |
متاسفانه شما دارید زیاده روی می کنید و این اموزش صحیح نیست هر کس از یه ظرفیت خاص بهره می بره و شعور و شخصیت خاص داره اگه قرار بود این رابطه مثل روابط حیوانها باشه تا به حال چیزی به نام کانون خانواده نه تو ایران نه تو هیچ جا ی جهان وجود نداشت |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
shirazi - آمریکا - کالیفرنیا |
به نظر من سکس قبل از ازدواج در ایران مناسب نیست
چون نه جامعه و نه دخترها و پسرهای ما چنین ظرفیتی را ندارند و می تواند باعث بروز مشکلاتی برای آنها بشود. البته در فرهنگهای پیشرفته مثل آمریکا این موارد حل شده و مشکلی هم پیش نمی آید و در این جوامع سکس قبل از ازدواج مزایایی دارد از جمله :
ازدواج افراد، به دلیل نیاز به سکس نسیت
امکان سوء استفاده جنسی خیلی کم است
تجربه جنسی خودش تجربه مهمی است که در زندگی ارزشمند و مهم است.
در سنین جوانی که انسان نیاز زیادی به سکس دارد می تواند به راحتی این نیاز را برآورده کند.
وقتی این نیاز برآورده میشود جوان به جای فکر به سکس می تواند به مسائل مهمتر و ازجمله کار و تفریح فکر کند
به قول یکی از مدیران سابق ما در ایران:
"در آمریکا جوانان فکرشان توی کار است و ....شان توی ....... اما در ایران جوانان فکرشان در ...... است و .......شان در کار" |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
farzadshahinshahr - ایران - شاهین شهر |
به نظر من سکس قبل از ازدواج داشته باشن به شرطی که همسرشون چیزی نفهمه |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
farzadshahinshahr - ایران - شاهین شهر |
persian - امریکا - ریچمند
نظرت زیبا بود |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
saeed rahmani - رومانی - کاراکال |
دوستان مطلب خوب واموزنده ای بود و من از این مطلب این نتیجه را گرفتم که
عمده ترین مشکل مردم ملت ایران سکس است ببینید در در هیچ یک از کامنتها بد گویی از رژیم بد گویی از احمدی نژاد به چشم نمیخورد وسکس چگونه همه را به باد فراموشی سپرد ای خاااااااااااک بر سر اون دسته از انسانهایی نفسشان بر انها غلبه کرده و جز اعمال شیطانی وپلید کار دیگری نمیدانید و این را بدانید که هیچوقت اهداف و ارمانهای یک مملکت با اولین برخورد جنسی یک زوج قابل مقایسه نیست این باشد که کمی به خودمان اییم و منطقی تر فکر.وعمل کنیم.زنده باد ایران |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
soroush m - ایران - ایران |
اولا ممنون از مطلب خوبتون .علیرغم اینکه خودم زیاد با ازدواج در دنیای امروز موافق نیستم ولی مطمءن هستم که اگه 2 تا آماتور با هم ازدواج کنن به احتمال زیاد شکست میخورن . چراکه تازه بعد از ازدواج به شخصیت جنسی خودشون (از لحاظ های مختلف از جمله سرد مزاج یا گرم مزاج بودن) پی میبرن و به احتمال زیاد با هم متفاوت خواهند بود. در واقع حرف اصلی من اینه که سکس به هیچ عنوان (بخصوص در دنیای امروز) نمیتونه دلیل خوبی برای ازدواج باشه و فرد باید زمانی ازدواج کنه که تحت فشار جنسی نباشه. |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
evin_209 - ترکیه - وان |
خیلی جالب بود. قابل توجه دختراها و پسر های جوان. اینم 1 تجربه خوب بود که میتونید حد اقل راجع بهش فکر کنید. لطفا اسلام رو این وسط دخالت ندین. این 1 حقیقت است که در روابت جنسی میان پسران و دختران بوجود می آید. بنظر من دختری که رابطه با پسری ندارد یا پسری که با جنس دختر آشنا نیست بعد از ازدواج دچار مشکل خواهند شد. زندگی زناشویی تکنیکها و تاکتیکهای مخصوص خودش را دارد و الزاما تمامش مسا یل جنسی نیست و تا ما این مسایل را برای خودمان تجربه نکنیم و با انها آشنا نشویم نمیتوانیم وارد این عرصه بشویم. این گونه تجربه ها با تعریف کردن دیگران از قبیل دوستان و آشنایان نمی تواند راهگشای مشکلات آینده ما در زندگی زناشویی شود. مثلاَ وقتی دختر ها پریود میشوند اگر پسر تجربه لازم را برای بر خورد با این موضوع نداشته باشد بجز اینکه باعث رنجش شدید دختر شود کار دیگری نمی تواند بکند. و در نهایت باعث طلاق این زوج یا حد اقل رنجش شدید بین ان دو میشود و مسایل دیگر که اینجا جای توضیح دادن ندارد. در کل از این تجربه ای که در اختیار ما قرار دادین متشکریم |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
evin_209 - ترکیه - وان |
persian_gulf - کانادا - همیلتون
از سبک نوشتن تان معلوم است هنوز در 1400 سال پیش زندگی میکنید. دوست عزیز اولا از کجا معلوم که اولین نفری که به خانمی پیشنهاد دوستی میدهد واقعا عاشق او نباشد و همسری خوب برای زندگی آ ینده اش نشود. دوما شما جوری صحبت میکنید که انگار دختران ایرانی همگی ساده لو و گاگگول هستند. این هم که تجویز میکنید : آیا شما راضی هستید که دخترتان و خواهرتان دوست پسر داشته باشد یا نه؟ این یک مسئله کاملا شخصی است که به خود دختر ربط دارد . و مثل این میماند که من به شما که مسلمان واقعی هستید بگویم : آیا راضی هستید خواهر یا مادر یا دخترت صیغه من بشوند یا نه؟ این را گفتم که یادت باشد دیگر این حرف احمقانه را نزنی که معمولا بچه حزب الله ها میزنند |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
yekyek - ایران - ورامین |
میخواستم یخ و ترس اون رو بشکنم...
ولی دمش گرم طرف از اون یخ شکنهای کارکشته بوده |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
Surrender - دانمارک - شیلند |
به نظر من ، دختر و پسری که در دام عشق همدیگه گرفتار شدن ، برای تکمیل عشقشون نیاز به برقراری یک رابطه ی جنسی همراه با محبت و فضای رومانتیک دارن.. بعد از اون بهتر می تونن که همدیگرو برای انتخاب ازدواج محک بزنن . چون در این صورت ، اونها به خاطر خودشون با هم ازدواج می کنن ،نه اینکه بخوان ازدواج رو بهانه ای برای ارضای غرایزشون در نظر بگیرن. |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
Ya_Ali - المان - کلن |
سلام علیکم.
خوشحالم که کم کم دارید متوجه چگونگی این سایت می شوید . عملکرد این سایت واقعا مغرضانه است . مواظب فطرت خود باشید .
والسلام. |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
Ya_Ali - المان - کلن |
سلام علیکم .
این را حتما ببینید .
(https://www.youtube.com/watch?v=akdd0TNMCuA)
والسلام. |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
baran-wien - اترپش - وپن |
به نظر من مردی که زیاد رابطه داشته همیشه این کارو ادامه میده شاید بعد از ازدواج یکمدتئ ارام بگیرد اما طاقت نمیاره ترک عادت موجب مررض است.کلا اقایان هر کاری براشون بکنی کم مگه نه؟ |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
bya909 - ایران - تهران |
در هنگام جست و جوی یک کار پژوهشی برای روابط انسانی با سایت شما آشنا شدم و البته با عبور از فیلتر چند صفحه از آن را خواندم. باید بگویم که جزو معدود سایتهایی بود که حاضر شدم در آن عضو بشوم. برایتان آرزوی موفقیت دارم. افرادی مانند شما اگر می توانستند در جاهای مختلف این سرزمین به آموزش و حتی پشتیبانی روانی این مردم ستمدیده - که البته محصول نادانی خودشان هست - بپردازند بعد از یک یا دو نسل شاهد رشد وسیعی در این زمینه و بسیاری از جنبه های زندگی انسانی بودیم. |
پنجشنبه 17 مرداد 1387 |
|
persian_gulf - کانادا - همیلتون |
evin_209 - ترکیه - وان
1- تو که اینقدر به روز فکر می کنی و مال خود خود 2008 بلکه 2009 هستی معلومه که چقدر شعورت اجازه که به نظر دیگران احترام بگذاری. تو که اینقدر جنبه خوندن یک اظهار نظر رو نداری ادعای اینو داری که ظرفیت این مسایل مطرح شده را داشته باشی؟
2 - تو ازادی که اینها رو برای خواهر یا مادر یا دختر یا هر کس دیگه ای داری توصیه کنی. امیدوارم که بهشون خوش بگذره.
3- بچه کجایی؟ |
جمعه 18 مرداد 1387 |
|
yankee - اروپای - آزاد |
سکس قبل از ازدواج برای جوان های تو ایرن بیشتر از اروپا هستش
رمانی که سمنان دانشجو بود حاظرم قسم بخورم با یکی از دختر هی هم دانشگاهی تو خیابان بودم پلیس ما رو گرفت و بعد از کلی دردسر ما رو آزاد کرد
مامور پلیس یک پیشنهاد بیشرمانه به ماداد گفت از این به بعد اینجا با هم بیرون نیایید و هرکاری میکنید تو خونه بکنید...
تهارن مخصوصآ بچه بالا شهر هم که کسی قبل از ازدواج 20-30 دفعه سکس نکرده باشه بهش میگن -جواد -گاگول
من اینجا تو اروپا کمتر میبینم ادم ها اینقدر سکس کنن |
جمعه 18 مرداد 1387 |
|
saharrr - امریکا - فلوریدا |
yankee - اروپای - آزاد اون جوونای بدبخت تهران میان ادای اینجارو دربیارن و نمیدونن که تو غرب ویرجین بودن افتخاره.متاسفم واسشون |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
hadib - مالزی - کوالامپور |
اگر کسی وابسته بشه اون وقت که از زندگی می افته نه؟؟؟؟؟؟ |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
hadib - مالزی - کوالامپور |
اگه کسی وابسته یشه اون چی ؟؟؟ |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
evin_209 - ترکیه - وان |
persian_gulf - کانادا - همیلتون
عزیز دلم چرا اینقدر زود بهت بر می خوره. من که حرف بدی به نزدم. شاه پسر یا گل دختر من ظرفیتم خیلی بالاست تو هم بهتره اینقدر زود به رگ غیرت ت بر نخوره ورگ گردنت در نیاد. من که حرف بدی بهت نزدم. یا اینوری هستی یا اونوری. نکنه تو برای خواهر و مادر و خترت تصمیم میگیری که با کی ازدواج کنند و با کی رابطه داشته با شند و با کی رابطه نداشته باشند. من که حرف بدی نزدم یا توهین به تو نکردم. شما فرموده بودین ریسک را برای دختر یا خواهرتان قبول میکنید. خوب مسلما تا سن هیجده انها باید اموزشهای لازم را ببیند. بعد از اون خودشون مسئول زندگی خدشان هستند و دیگران در صورت لزوم نقش یک مشاور را دارن. شما می خوای 24 ساعت دنبال موئنث های خانواده باشی که ببینی کی با کی می خواهد رابطه برقرا کند. و کی دوست پسر دارد و کی ندارد. من خدمتتان عرض کردم این یک مسئله شخصی است. مسلما خانم ها به اندازه خودشان عقل و شعور و تجربه دارند. من هم دقیقا مربوط به همین2008 هستم |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
evin_209 - ترکیه - وان |
Ya_Ali - المان - کلن
این لینک مسخره که دادی چه ربطی به موضوع داشت؟ این سایت هم خیی خوبه. بچه آخوند اگر خوشت نمیاد از این سایت راتو بکش بزن به چاک. کسی برات دعوت نامه نفرستاده. رفتی آلمان یا علی میگی؟ برگرد برو ایران تو که بچه مسلمونی. من موندم توش که این ایرانیا چه جونور هایی هستند ( البته بعضی هاشون) میرن این ور اون ور حالا یا با پناهندگی یا با خواهش و التماس. بعدش با پول پناهندگی یا ..... سفره ابولفضل می ندازن. آخه تو که رفتی توی آدمهای نجست هر روز هم زن نامحرم میبینی فک و فامیل و خواهر و .... هم بردی توی فرنگ و هر روز همه دارن موهاشون رو می بینن ( حد اقل ) تو دیگه این حرفهات برای چیه؟ برگرد برو توی همون مملکت جمهوری اسلامیت کمک محمود جونت کن ( دکتر محمود احمدینژاد). ما از دست شا فرار کردی اومدیم خارج خیر سرمون. اینجا هم نفوذ کردین؟ این همون صادر کردن انقلابتونه؟ واقعا تصمیم گرفتین که بری... ن توی دنیا؟ ( ببخشید کلمه بهتری برای این برادر بسیجی پیدا نکردم) |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
evin_209 - ترکیه - وان |
yankee - اروپای - آزاد
نمی دونم چرا بعضی ها اینقدر با کلمه سکس مشکل دارند. عزیز دل برادر اوناهم به اندازه نیازشون سکس می کنند. ایران توی دنیا یک اثتثنا است. به دلیل شرایط مسخره ای که داره. روابط اونجا عادی نیست. بنابر این ادمهای اونجا هم عادی نخواهند بود. |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
shahryar_n - ایران - کرج |
من معتقدم چه پسر و چه دختر بهتره قبل از ازدواج سکس نداشته باشن!البته خوب تعریف من از ازدواج یه مقداری متفاوته:بنظر من هر وقت دو نفر عاشق هم شدن و به یک اندازه همدیگه رو دوست داشتن حق دارن با هم سکس کنن،بهم عشق بورزن،و در نهایت برای هم زندگی کنند،حتی اگه عقد و صیغه ای هم در کار نباشه و کسی هم خبر نداشته باشه!
که البته اگه نظر من به مرحله اجرایی برسه،اولین لازمه ش اینه که قبل از 20-25 سالگی ازدواج صورت بگیره و بقیه هم این مسئله رو بپذیرند و عادی برخورد کنند. |
یکشنبه 20 مرداد 1387 |
|
moresh63 - ایران - اردکان |
سوال من از دوستان اینست که به نظرشان چند درصد از پسران ایرانی (حتی همانها که تجربه اینگونه روابط را قبل از ازدواج داشتند) حاضرند دختری را به همسری بگیرند که قبلا با دیگری رابطه سکسی داشته؟ من با نظر خانم فریبا کاملا موافقم. من نیز دوست دارم بی تجربگی همسرم را تجربه کنم. شما که این نسخه ها را برای جوان ایرانی می پیچید آیا کمی به این حرفهایی که زده اید فکر کرده اید؟ رک بگویم من نیز مانند اکثریت قریب به اتفاق جوانان ایرانی ظرفیت اینگونه روابط را نداریم. حتی اگر از جنبه مذهبی نیز به این مساله نگاه نکنیم باید گفت اجرای این نسخه برای جوانان ایرانی از نظر روانی و روحی و اجتماعی پر خطر است.
محمدرضا |
دوشنبه 21 مرداد 1387 |
|
neyestan - ایران - اهواز |
از نظر من داشتن سکس تنها بدلیل ارضای یکی از نیازهای قوی جسمانی بدون ایجاد عشق و علاقه و پیوندی زیبا بین دو روح عملی بی معنا و حتی بدون لذت حقیقی می باشد.آنچه این عمل را زیبا و سکر آور و آرام بخش می کند پیش زمینه احساس و عشقی عمیق بین دو انسان است که آماده اند جسم و روحشان را به هم پیوند دهند.و تا انسان با فردی به چنین مرحله ای از خواستن و دوست داشتن نرسیده است داشتن سکس با او کار بیهوده و حتی غیر انسانی ایست. من داشتن سکس قبل از عاشق شدنی راستین و ازدواج را صرفا بدلیل بی تجربه نبودن در این وادی یا....درست نمیبینم.آخر چطور ممکن است تا آدمی عاشق و طالب روح و جان کسی نشود طالب به معنای واقعی تن او گردد؟و بدون اتصال روحها از اتصال جسمهایشان به اوج لذت برسد؟ |
سهشنبه 22 مرداد 1387 |
|