یکشنبه ۷ بهمن ۱۳۸۶ - ۲۷ ژانویه ۲۰۰۸
سقوط مرگبار جوان دانشجو،همچنان در هاله یی از ابهام
پسر دانشجو که متهم است همکلاسی خود را در خوابگاه دانشجویی به قتل رسانده برای دومین بار در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.به گزارش خبرنگار ما صفر خاکی نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست صادره علیه پسر دانشجو گفت؛ هفتم تیرماه سال 83 به ماموران پلیس خبر دادند، پسر جوانی به نام مهدی دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف از پنجره خوابگاه دانشجویی سقوط کرده و جان باخته است. وقتی ماموران در محل حاضر شدند شاهدان اعلام کردند که دیده اند مهدی کنار پنجره بوده و یکدفعه به پایین سقوط کرده است. در حالی که پلیس تصور می کرد مهدی در پی یک حادثه جان باخته است، یکی از شاهدان اعلام کرد شخصی به نام محمدمهدی که دانشجوی دانشگاه دیگری است در اتاق حضور داشته و مهدی را به پایین پرت کرده است.خاکی ادامه داد؛ هرچند محمدمهدی منکر جرم خود شد اما با توجه به گفته های شهود و مدارک دیگر وی از نظر دادسرا مجرم شناخته و در شعبه 79 دادگاه کیفری محاکمه شد و هیات قضات قتل را شبه عمد تشخیص دادند و محمد مهدی را به پرداخت دیه محکوم کردند اما با اعتراض اولیای دم پرونده در دیوان عالی کشور بررسی شد و دیوان حکم را نقض کرد و پرونده را از موارد لوث تشخیص داد. اکنون من به عنوان نماینده دادستان تهران یک بار دیگر برای متهم تقاضای مجازات دارم.بعد از اینکه پدر مقتول در جایگاه حاضر شد و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کرد وکیل مدافعش در جایگاه حضور یافت و گفت؛ مدارک موجود نشان می دهد متهم با مهدی از قبل درگیری داشته و حتی نزد چند نفر گفته بوده که قصد انتقام گیری دارد، ضمن اینکه بررسی صحنه جرم نشان می دهد اگر مهدی خودش به پایین پرت می شد مستقیم و با صورت به زمین برخورد نمی کرد و اینکه او به صورت مستقیم به زمین خورده به معنای آن است که کسی او را هل داده است. متهم در دانشگاه سابقه درگیری و دو ترم مشروطی هم دارد و این سوابق نشان می دهد او چندان هم موجه نیست، بنابراین با توجه به مدارک ارائه شده تقاضای صدور حکم قصاص به اتهام قتل عمد مهدی را دارم. در ادامه جلسه دادگاه محمدمهدی در جایگاه حضور یافت و اتهام قتل عمد را رد کرد. او گفت؛ من هیچ کینه و دشمنی با مهدی نداشتم و آنچه وکیل مدافع اولیای دم گفت، ساخته و پرداخته ذهن اوست. من در دانشگاه دیگری درس می خواندم و روز حادثه به عنوان میهمان در آن خوابگاه حضور داشتم. با مهدی هم خیلی شوخی داشتیم. وارد خوابگاه که شدم به سمت اتاق مهدی رفتم و آرام در را باز کردم. او کنار پنجره نشسته بود.متهم ادامه داد؛ آرام پشت سرش رفتم. در افکار خودش بود، خواستم با وی شوخی کنم. با صدایی بلند حرفی به مهدی زدم که یکدفعه انگار شوکه شد و تعادل خودش را از دست داد و سقوط کرد. به خاطر این حادثه ناراحت و پشیمان هستم اما هیچ قصدی برای قتل نداشتم. بعد از اینکه مهدی به زمین پرت شد من کنار پنجره رفتم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است و در آن لحظه بچه ها من را دیدند. پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش هیات قضات برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.
| nezam islami - ایران - تبریز |
واقعا ملایکه میدونستن بشر چه تحفه است که به باریتعالی در مورد خلقت بشر اعتراض کردن. |
پنجشنبه 3 مرداد 1387 |
|
| mangool - امریکا - لس انجلس |
مطمئنم کار خودشه. لب پشت بام که نبوده پشت پنجره اتاق بوده حتما یک هل جانانه هم با شوخی اش همراه بوده. |
پنجشنبه 3 مرداد 1387 |
|