فرار مرد کارخانه دار از چنگ گروگانگیران
رأی دهید
فرار مرد کارخانه دار از چنگ گروگانگیران
مرد کارخانه داری که توسط کارگرش گروگان گرفته شده بود توانست با استفاده از غفلت آدم ربایان از چنگ آنها فرار کند.
به گزارش خبرنگار ما کارخانه دار 67 ساله بعدازظهر روز 21 اردیبهشت ماه هنگامی که به سمت منزلش در ولنجک در حرکت بود ناگهان از سوی سه مرد متوقف شد و آنان وی را با تهدید چاقو و قمه ربودند و با خود به یک باغ بردند. آدم ربایان پس از آنکه مرحله اول نقشه خود را با موفقیت پیش بردند با خانواده این مرد تماس گرفتند و آزادی او را منوط به پرداخت 200 میلیون تومان پول نقد کردند.در حالی که خانواده مرد ربوده شده سراسیمه و مضطرب در تدارک اقدامی بودند تا بتوانند کارخانه دار میانسال را نجات دهند و وی را از بند برهانند روز 23 اردیبهشت ماه او خودش به منزل بازگشت و سپس با مراجعه به اداره 11 پلیس آگاهی علیه گروگانگیران شکایت کرد. وی گفت؛«یکی از آدم ربایان رسول نام دارد، او در کارخانه من کار می کند و به همین دلیل نیز از وضعیت مالی ام کمابیش اطلاع دارد. او و دوستش پس از اینکه با تهدید مرا ربودند به باغی در کرج بردند و گفتند اگر بخواهم در برابرشان مقاومت کنم یا پلیس از ماجرا مطلع شود مرا می کشند. به رغم تمام این تهدیدها من سعی کردم روحیه ام را حفظ کنم و در تمام دو روزی که در اسارت بودم به دنبال راه فراری می گشتم تا اینکه بالاخره این فرصت دست داد و زمانی که سه آدم ربا برای انجام کاری از من غافل شدند به سرعت از باغ بیرون رفتم. دوان دوان خودم را به خیابان اصلی رساندم و به این ترتیب نجات یافتم.»پس از اعلام این گزارش کارآگاهان بلافاصله اقدامات خود را برای دستگیری سه آدم ربا آغاز کردند اما متوجه شدند متهمان در پی فرار مرد کارخانه دار باغ را تخلیه کرده و گریخته اند. تحقیقات برای ردیابی متهم تا پنجشنبه هفته گذشته به طول انجامید و کارآگاهان در این روز توانستند رسول و یکی از همدستانش را بازداشت کنند. این دو در بازجویی های صورت گرفته توسط دادیار قریشی زاده- دادیار شعبه 6 دادسرای جنایی تهران - به جرم شان اعتراف کردند و راهی زندان شدند. اکنون پلیس در تلاش است تا آخرین عضو این باند را نیز به دام بیندازد.در همین حال پرونده شکایت کارخانه داری دیگر که توسط کارگر سابقش ربوده شده و مورد زورگیری قرار گرفته بود در مجتمع قضایی بعثت در جریان است. مطابق محتویات این پرونده مرد کارخانه دار وقتی سوار بر اتومبیلش از محل کار خود به سمت منزلش در حرکت بود توسط دو مرد ربوده و اموالش غارت شد. این مرد که سلمان نام دارد با حضور در شعبه 1142 مجتمع قضایی بعثت ضمن ارائه شکواییه به قاضی قلی زاده گفت؛ چندی پیش حدود ساعت 30/20 وقتی که به سمت منزل در حال حرکت بودم پشت چراغ قرمز میدان توحید دو فرد ناشناس از شیشه ماشین ضربه یی به سرم زدند و یکی از آنها هم موهایم را کشید. بدین طریق به زور وارد ماشین شدند و با تهدید سلاح من را وادار کردند تا به سمت بهشت زهرا(س) حرکت کنم. آدم ربایان بیسیم هم در اختیار داشتند و مرتب با آن مکالمه می کردند. یکی از آنان در بین راه مرا تهدید کرد و گفت من روابط نامشروع دارم و قاچاق کوکائین نیز انجام می دهم. هر چه من ادعاهای آنان را انکار کردم آنها بیشتر من را تهدید کردند تا اینکه به مکانی خلوت در نزدیک بهشت زهرا(س) رسیدیم. در این هنگام یکی از آنان سلاحش را مسلح کرد، به سمت من گرفت و گفت باید هر چه پول و شیء با ارزش همراه دارم به آنان بدهم. من که تحت فشار بودم به ناچار به خواسته شان تن دادم و حدود یک میلیون تومان چک پول و مدارک ماشین را به آنان دادم سپس من را از ماشین پیاده کردند و دست و پایم را با بند کفش بستند. در این هنگام دو سرباز وظیفه که از آن حوالی عبور می کردند با دیدن صحنه به سمت ما دویدند که آدم ربایان با دیدن آنها به سرعت با ماشینم از محل متواری شدند. این مرد ادامه داد؛ از میدان توحید تا محلی که آدم ربایان رهایم کردند یک پژو پرشیا در تعقیب ما بود و دو سارق مدام با موبایل با فردی که گمان می کنم همان راننده پژو بود در تماس بودند. وی افزود؛ آن روز به کمک دو سرباز وظیفه توانستم خودم را به خانه برسانم و یک روز بعد با اعلام شماره ماشینم به پلیس سارقان شناسایی و دستگیر شدند. اما مشخص شد طراح اصلی این نقشه شخصی به نام شایان است و او بود که سوار بر پژو پرشیا در تعقیب ما بود. شایان کارگر من بود و سال قبل به خاطر اختلافی که با من پیدا کرد او را اخراج کردم. روز حادثه نیز وی پس از یک سال به بهانه آب خوردن نزد من آمد و در مدتی که آنجا بود فردی چندین فقره چک پول به من داد و من هم در مقابل شایان آنها را در جیبم گذاشتم و او که از من به خاطر اخراجش کینه به دل داشت آن شب با کمک دو نفر دیگر چک پول ها را از من ربود. پس از اظهارات مالباخته شایان به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ سال گذشته وضعیت مالی سلمان خوب نبود و بدهی های زیادی داشت من برای کمک به او تلاش های زیادی انجام دادم و با کمک دوستی که در بانک داشتم برای وی وام تهیه کردم و او از بحران مالی نجات پیدا کرد اما بابت این کمک هیچ پولی به من نداد. وقتی که در این باره با وی صحبت کردم او گفت حاضر نیست پولی بپردازد. درنهایت همین اختلاف باعث اخراج من شد و از آن روز از سلیمان کینه به دل گرفتم.پس از شنیدن اظهارات طرفین پرونده قاضی قلی زاده ادامه رسیدگی به این پرونده را به جلسه دیگری موکول کرد.
|