عرق فروشی و مرکز فروش داروهای جنسی

توی دارو خونه یه دکتر اشنا نشسته بودم و اقای دکتر هم داشت مشتری ها رو جواب میداد … طوری نشسته بودم که مشتری ها من رو نمیدیدن اما من از توی اینه اونها رو میدیدم ! یه اقایی وارد شد و چون دید دکتر داره مشتری جواب میده رفت به طرف یه پستو که جلوش پرده بود و از پشت پرده یه شیشه برداشت کرد زیر کتش و امد به دکتر گفت : یکی …! و سه تا هزار تومنی داد رفت ! منم که فضول به دنیا اومدم رفتم طرف پستو و توی کارتن نگاه کردم دیدم پر از شیشه های الکل سفیده ! طبیعی کردم اومدم نشستم !

یه چند لحظه ای که گذشت یه جوون لاغر اندامی اومد تو و هی این پا اون پا کرد و به دکتر گفت : اقای دکتر راستش مو تازه ازدواج کــــِردُم …! خجالتم میکیشُم بُگم ولی مِگن دکتر محرمه ! راستش مُو زود خودمه خراب مُکنُم ! مِشه یک چیزی بدن که کمرُم سِفت بره ؟

دکتر دو نوع اسپری بی حسی امریکایی و المانی و سه نوع قرص ویگرا به بنده خدا نشون داد و قیمت هاش رو گفت و نوع استفاده …طرف یه اسپری و یه بسته قرص برداشت سیزده هزار تومن داد و خوشحال رفت بیرون !

یه خانوم جا افتاده  هم اومد و گفت : کرم سفت کننده سینه میخوام اقای دکتر …! تو رو خدا اصل باشه ! خسته شدم بس که این کرم های قلابی رو استفاده کردم … یه کرم میخوام هم سفت کنه هم بزرگ کنه دکتر ! دکتر هم یه قوطی کرم داد به اون خانوم و گفت این اصله ! طبق دستور بمالین حتما اثر میکنه ! اون خانوم هم چند تا دوهزار تومنی داد و خندان رفت بیرون !

یه خانوم های لایت کرده که ارایش غلیظی هم کرده بود داخل شد و بوی عطر تندش دارو خونه رو پر کرد … با یه عشوه ای به دکتر گفت : کاندوم چی دارین دکتر ؟ دکتر گفت چه میخواین ؟ خانومه لباشو غنچه کرد و کله شو اینور اونور تکون داد گفت : خار دار ! ایشون هم پول کاندوم خار دار رو دادن و با پیچ و تابی رفتن بیرون !

یه حاج خانوم نسخه به دست اومد تو و با نا امیدی نسخه رو داد به دکتر …. دکتر یه نگاهی کرد و گفت نداریم مادر جان … گیر نمیاد ! زن گفت از کوجا بیگیرُم اقای دکتر ؟ دکتر گفت : این کپسول ساندیمون کمیابه مادرجان …  هم کمیابه هم خیلی گرون …مخصوص بیمارای پیوند کلیه است !باید بگردی مادر ! زن باعث و بانی این کمیابی رو نفرینی کرد و با ناراحتی از داروخونه رفت بیرون …!

دکتر سرش که خلوت شد اومد نشست چاییشو بخوره گفتم : دکتر این تابلوی دارو خونه رو عوضش کن … تو که دارو نداری ! یه تابلو بزن روش نوشته باشه عرق فروشی و مرکز فروش داروهای محرک قوه باه و سفت کننده اندام بانوان …. دکتر خنده ای کرد و گفت ما خودمون تابلوییم عزیز ! مشتری بی تابلو خودش میاد ! خرجی باید یه جوری در بیاد دیگه !

منبع : وبلاگ تلخ نوشته های یک مشهدی