عاملان جنایت در شهرک محلاتی، در انتظار مجازات

عاملان جنایت در شهرک محلاتی، در انتظار مجازات
پرونده متهمان قتل یک مرد نظامی در شهرک شهید محلاتی به دایره اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و سایه طناب دار بر سر قاتل جوان سایه انداخت.
به گزارش خبرنگار ما پرونده قتل فجیع این مرد که مرتضی نام داشت 23 تیر ماه سال 84 روی میز بازپرس ویژه قتل قرار گرفت. محتوای پرونده نشان می داد جسد مرتضی 24 ساعت بعد از مرگ وی به آتش کشیده و دود حاصل از آتش سوزی باعث شده همسایه ها متوجه شوند و جنازه مرتضی را پیدا کنند.
بعد از چندین ماه تحقیق مشخص شد روز حادثه دو زن وارد خانه مرتضی شدند و آنها آخرین کسانی بودند که مقتول را دیده اند. این دو زن که از دوستان همسر مرتضی بودند شناسایی شدند و مورد تحقیق قرار گرفتند. آنها ابتدا مدعی شدند مرتضی قصد آزار آنها را داشته و به همین خاطر مجبور شدند وی را بکشند اما تحقیقات فنی نشان داد دو پسر جوان دیگر هم در این قتل دست داشتند که مباشران جنایت بودند.در ادامه با تحقیق از جعفر و زهیر- دو جوان دستگیر شده- مشخص شد همسر مرتضی با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی مردم و برگزاری جلسات به ظاهر دینی عده یی را فریب داده و فرمان قتل شوهرش را صادر کرده است. همچنین معلوم شد این زن که سکینه نام دارد با مردی عرب رابطه داشته و به خاطر اختلافاتی که با شوهرش داشته تصمیم گرفته او را از سر راه بردارد و برای این کار دو تن از شاگردانش را اجیر کرده است. بعد از تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست جعفر و زهیر، تهمینه، معصومه و سکینه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.وقتی جعفر به عنوان متهم ردیف اول و قاتل اصلی در جایگاه حاضر شد، گفت؛ قبول دارم که ضربات را بر بدن مقتول وارد کردم اما مطمئن نیستم او با ضربات من کشته شده باشد، چون زمانی که برای آتش زدن جسد رفتم هنوز زنده بود. وی ادامه داد؛ چند روز قبل از حادثه تهمینه که معلم خواهرم بود با من تماس گرفت. او زن بسیار خوب و باایمانی بود و روی خواهرم تاثیر زیادی گذاشته بود، من از این خصلتش بسیار خوشم می آمد و هر حرفی که می زد قبول می کردم. وقتی تهمینه به من گفت مردی هست که در مقابل چشمان خانواده اش زنا می کند و باید کشته شود، قبول کردم. وی به من گفت؛ مرتضی خانواده اش را اذیت می کند و مهدورالدم است. من هم تصمیم گرفتم حکم الهی را اجرا کنم و با دوستم زهیر به خانه اش رفتیم و مرتضی را به قتل رساندیم.فردای آن روز تهمینه تماس گرفت و گفت باید برگردید و جسد را آتش بزنید که من هم این کار را انجام دادم.پس از جعفر و زهیر، تهمینه به عنوان متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ من فریب سکینه را خورده بودم که ادعا می کرده با بزرگان دین در ارتباط است. این زن طوری با اطرافیانش رفتار می کرد که همه مریدش شده بودند و به نزدیکانش لقب های مخصوص اعطا می کرد. وقتی سکینه مرا از نزدیکان خودش محسوب کرد خیلی خوشحال شدم. با من درددل می کرد و وقتی گفت شوهرش با زنان دیگر رابطه دارد و مفسد فی الارض است حرفش را باور کردم. سکینه به من گفت باید مرتضی از بین برود و من هم از جعفر خواستم این کار را بکند، سکینه می گفت هر کس مرتضی را بکشد رستگار می شود و خدا از او خشنود است. او من و معصومه را مامور کرد که این کار را بکنیم.هر چند سکینه وقتی در جایگاه حاضر شد اتهامش را نپذیرفت، اما قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران جعفر را به قصاص و دو سال حبس، زهیر را به 18 ماه حبس، تهمینه و معصومه را به 18 ماه زندان و دو سال حبس تعلیقی و سکینه را به 15 سال حبس محکوم کردند. سرانجام این حکم از سوی دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت و پرونده دیروز برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.
(1) سعید - ایران - تهران
مقتول (مرتضی) را به سبب نزدیکی و آشنایی بسیار خوب می شناختم مرتضی به لحاظ پاکی و طهارت بسیار شناخته شده بود اما همسرش به جهت ارتباط با افراد خاصی که ادعای دیانت و نیابت داشتند و به بهانه های کاملا واهی او را از سر راه خود برداشت.خدا از سر تقصیر مسببین نگذرد.
سه‌شنبه 7 اسفند 1386

dandy - امارات - امارات
پس اعدام نمیشند هیچکدوم...؟؟قضیه یک جاش لنگه و یک جاش میلنگه....حکم الهی !! کی خداوند گفت بدون دلیل وتا ندیدی و مطمئن نشدی دست به اقدام بزن...خداوند چرا اصلن قاضی را بوجود اورد...؟!بابا این عقاید مزخرف و بزارید کنار به والله خداوند اینطور نگفت دین و خراب نکنید..
سه‌شنبه 7 اسفند 1386

شیراز+دوحه+لندن - انگلستان - لندن
واقعا اول از همه واسه سکینه متاسفم... و بعد از اون واسه اون 2تا زن احمق....و بعد از اینا این 2تا پسر احمق تر.... خاک بر سرتون.... حیف اسم اسلام که شماها به زبون میارین....
چهار‌شنبه 8 اسفند 1386

دریا-بابایی - ایران - اهواز
هر چی میکشیم از مذهب می کشیم
چهار‌شنبه 8 اسفند 1386

ensan - ایران - تهران
شیطان هم در عجب از اینهمه خلاقیت است.
چهار‌شنبه 8 اسفند 1386

fati1378 - فرانسه - پاریس
میخواست شوهرش رو از سر راهش برداره چون مزاحمش بود.زن روانی با اون دخترای احمقش..
چهار‌شنبه 8 اسفند 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.