پنجشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۸۶ - ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۷
من فانوس شما هستم - نامه سرگشاده بابک دادبخش زندانی سیاسی
من فانوس شما هستم / نامه سرگشاده بابک دادبخش
تاریخ :5/11/86
فعالان حقوق بشر در ایران
خطاب به افکار عمومی ، متولیان و روسای محترم ، ریاست محترم قوه قضائیه آقای شاهرودی ، رئیس جمهور احمدی نژاد ، ریاست محترم بازرسی کل کشور ، ریاست محترم سازمان زندانها ، متولیان سازمانهای حقوق بشری داخلی و خارجی ، حاکمان کشور ، ای کسانی که وقتی نام حقوق بشر و حقوق شهروندی برده میشود هیچ کشوری را در مراعات آن از خود بالاتر نمیدانید و تعریف مبانی حقوق بشر که در ایران مراعات میشود را در مجامع بین المللی تبلیغ کرده و می گوئید تمام زندانهای جهان باید از زندانهای ایران الگوبردارند و فعالان حقوق بشر داخلی و خارجی ، فرهیختگان سیاسی ، اجتماعی و قضائی ، سفیران ، وزیران و نمایندگان خارجی که در هیئتهای بعضاً چند ده نفره به همراه خبرنگران بصورت نمایشی به زندان رجایی شهر آمدید ، بدانید جنایتی که تا به امروز ، هر روز و پی در پی در حق زندانیان بی پناه و پنهان نگاه داشته شده در دخمه های این زندان رقم زده میشود در اثر بی کفایتی و خیانت شماست . شما هستید که بدون اینکه کنکاش کنید و به همه جا و همه دخمه ها و بازداشتگاهها ، سالنها و مسلخهای این زندان سر بزنید ، در جراید و خبرگزاریها مهر تائیدی بر عملکرد متولیانی که صبح تا شب دست و پای فرزندان این مملکت را با هزاران بهانه ضداخلاقی و غیر انسانی با میله های آهنین میشکنند و در دخمه ها و انفرادیها دست و پا بسته ، توطئه گرانه با نام خودکشی می آویزند و معدوم میکنند و یا دستور تکه تکه شدنشان را توسط مزدوران تحت امرشان صادرمیکنند میزنید.
و این مهر تائید ناعادلانه شما باعث شده هر ساله صدها تن در دخمه های این زندان به قتل برسند و خودکشی کنند یا سلاخی شوند ، مثله شوند ، نقص عضو یا فلج شوند . دیوانه یا مجنون گردند یا دست و پاهایشان توسط مامورین شکسته و خورد گردد و به مال و ناموس و شرافت و حیثیت و حقوق انسانیشان تعرض و تجاوز شود ، فقط به خاطر اینکه عده ای نمیخواهند ، ببینند و به تعهدات شغلی و انسانی خود عمل کنند و به جای اینکه در بازدیدها به دنبال متولیان زندان بیفتند خود کنکاشگر باشند و به جای بازدید از دو سالن فرمایشی و نمایشی دارالقرآن و آمفی تئاتر و کتابخانه ای که زندانیان حق استفاده از آن را ندارند به 24 سالن دیگر خصوصاً سالنهای 13و14و15 اندرزگاه 5 سر بزنند .
بدنبال احیای حقوق بشر و نقض نشدن آن در اروپا و کانادا و آمریکا نباشید ، بدنبال احیا و صدور حقوق بشر به کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای استبدادی و دیکتاتوری نباشید . بیائید به داخل خانه خود نگاه کنید . من از فاجعه ای صحبت میکنم که اگر بیائید و ببینید اقرار میکنید فجایع دارفور و بوسنی و هرزه گوین و فلسطین و گوانتانامو و ابوغریب و سونامی و فقر و گرسنگی مطلق در آفریقا و طاعون و سیل و زلزله چیزی نیست نسبت به فجایع انسانی که در این جا واقع میشود و هزاران مورد آن در قلب تاریک دخمه ها ، فراموش شده و مدعیان آن یا کشته و یا معدوم و یا مجنون شده اند . اینجا برای گرفتن حقوقی که قانون برای انسان تعیین کرده است باید بهایی پرداخت ، یا جان خودت را یا جان دوستت را ، یا مالت را یا ناموست را اینجا راه سومی وجود ندارد جز اینکه تو را به حد جنون برسانند تا خودکشی کنی و یا کشته شوی که بگویند خودکشی کرده.
در نهایت سوگند میخورم به تمام باورهایی که بشر از ابتدای خلقت تا به حال داشته است که در کل عمرم با تمامی دیده ها وشنیده ، فجایعی که در این کپرها و آلونکهای حلبی آبادی که در جاهای دخمه وار و به شکل نامرئی در زندان رجایی شهر بالاخص اندرزگاه 5 سالنهای 13و14و15 دیده ام ، ندیده و نشنیده بودم . چه بسا اگر شرافتی باشد و هیئت تحقیق و تفحصی در مورد جنایات پنهان نگاه داشته شده اعزام شود ، آنقدر جنایت فاش می شود که برای بررسی سالیان سال کافی است ، ولی اعتباری نیست چون فریب شما همانگونه که طی 27 سال همیشه آسان بوده اینبار نیز راحت خواهد بود و یا اینکه اگر معطل کنید دور شو و کور شو میزنند و فضای مصنوعی و غیرواقعی از واقعیات به شما نشان میدهند . حال و قبل از اینکه مرا در یکی از این دخمه ها با لباس زیرم حلق آویز شده بیابید و یا جسدم را زیر پتویی در حالی که مورد اصابت صدها ضربه چاقو قرارگرفته بیابید من فانوس شما میباشم و تمام دخمه ها را به شما نشان میدهم . خصوصاً فجایع جاری در کپرهایی که قصی القلب ترین افراد نیز از دیدن آنها منقلب میشود
من بابک دابخش فرزند جبرئیل هستم و در اعتراض به وضعیت زندان و در اعتصاب غذا ده روز است لبهایم را دوخته ام و منتظر شما هستم.
زندانی سیاسی
بابک دادبخش - 4/11/86
زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج - سالن 13 اندرزگاه5
soshians - ایران - تهران |
امیدوارم خداوند به طرفداران این رژیم فاسد به جای دهان گشاد یاوه گویشان چشم بصیرت و قلب و خرد عطا فرماید تا شاید پی به درجه کثافت پولی که از این راه نصیبشان می شود ببرند. |
پنجشنبه 18 بهمن 1386 |
|
(1) سعید - ایران - تهران |
متاسفم برای کسانی که سر خود را همانند کبک به زیر برف فرو برده اند و تصور می کنند کسی شاهد اعمال و رفتارشان نیست. روی سخنم با کسانی است که از این وحشیگری رژیم آخوندی و ددمنش کورکورانه حمایت می کنند. من کاری به صحت و سقم نامه ی بالا ندارم این نامه بهانه ای را دست من و خیلی ها ی دیگر می دهد که سفره ی دلشان را باز کنند تا بلکه گوش شنوایی پیدا شود و بجای اینکه سنگ سرشان شود سنگ صبورشان باشد آقایان و خانمهای محترمی که سنگ این حکومت را به سینه می زنید این را بدانید اگر آغاز این حکومت با هدفی والا همراه بود ولی هم اکنون این رژیم با دست درازی به حقوق و ناموس مردم سعی در افزایش قدرت نامشروع خود دارد گوشت و خون من و امثال من با این آب و خاک عجین است مشکلات جامعه را دقیقا حس می کنم حرفهایم از عصبانیت نیست .
آهای مسئولین رژیم مرتجع افراطی و طرفدارانشان نمیدانم می توانید درک کنید که در جای جای این مرز و بوم هستند کسانی که بخاطر یک لقمه نان دست به هر عملی میزنند . و در گوشه دیگرهستند افرادی که تا همین چند سال پیش چهارپایی نداشتند که بر رویش سوار شوند و حال انواع و اقسام اتومبیلها و امکانات آنچنانی که هوش را از سر میبرد برای خود از همین بیت المال تدارک دیده اند نمیدانم درک می کنید حال و روز دختران و زنانی که بخاطر نان شبشان دست به هر ... میزنند. نمیدانم درک می کنید که ناموس این مردم ٬ناموس کشور کورش کبیر در آغوش عربهای بی غیرتی که درو دیوار کاخشان از دلارهای نفتی سر به فلک کشیده است ٬جای گیرند چه مفهومی دارد؟ اصلا معنی ناموس را میدانید؟ میدانید که حاکمان این رژیم منحرف برای دستیابی به اطلاعات بیشتر چه ها که با این زندانیان در بند نمی کنند؟ میدانید که در عصر اطلاعات مردم را نفهم فرض کردن یعنی چه؟ میدانید که از شهید و اسیر و ... نردبانی برای رسیدن به قله های قدرت ساختن یعنی چه؟
حکومتی که خود در دریایی از کثافت و فساد غوطه ور است چطور بخود اجازه میدهد که محمدرضا پهلوی را فاسد بنامد و ساواکی را که ندای حق طلبی مردم را با وحشیانه ترین شکل خفه کرد ٬ نکوهش کند؟ هنوز هم که هنوز است وجدانهای بیداری در جامعه حضور دارند که روزی در برابرشان خیلی ها باید پاسخگو باشند. امیدوارم این حکومت راه و روش پست خود را تغییر دهد و گرنه روزی خواهد آمد که تمامی اینها و ظالمین اول و آخر در جهنم همدیگر را ملاقات خواهند نمود. به امید آن روز.
|
پنجشنبه 18 بهمن 1386 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
انچه البته به جایئ نرسدفریاد است ! |
پنجشنبه 18 بهمن 1386 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
20 سال دیگه هم فریاد بزنه مردم ((شریف و وطن دوست ما )) به فریادش نمیرسن.البته برای فیلبراری و دیدن برنامه زنده ادمکشی حتما میان نگران نباش |
جمعه 19 بهمن 1386 |
|