برادر فاطمه رجبی: همه چیز از اخراج خواهرم شروع شد

برادر فاطمه رجبی: همه چیز از اخراج خواهرم شروع شد

برادر فاطه رجبی ناگفته هایی از رازهای مقاله نویسی تند خواهرش و روابط او با پدرشان ، مرحوم علی دوانی، را بازگو کرد .

به گزارش عصرایران محمد حسن رجبی که با هفته نامه "شهروند امروز " گفت و گو می کرد ، تصریح کرد که فاطمه رجبی بعد از آن به نگارش مقالات تند علیه اصلاح طلبان پرداخت که در دوران خاتمی از دبیرستانی که در آن به صورت حق التدریس فعالیت داشت ، اخراج شد .

بخش هایی از این گفت و گو که توسط فرید مدرسی انجام شده در زیر می آید:

نظر مرحوم دوانی در مورد فعالیت‌های سیاسی فرزندانش چه بود؟

پدرم همواره ما و حتی دامادهایشان را از دو مساله برحذر می‌داشت؛ ورود به فعالیت‌های اقتصادی و نیز به فعالیت‌های سیاسی مناقشه‌آمیز. لذا ایشان نسبت به کارهای همشیره ما به شدت معترض بودند. حتی پیش از انتشار نامه اعتراض‌آمیز خود بارها حضوراً و در جمع خانوادگی ابراز نارضایتی شدید می‌کردند. اما به دلیل بی‌توجهی خواهرم اقدام به انتشار علنی نامه کردند. البته این نامه، به خواهش من و یکی از برادرانم تعدیل شد.

کمتر اظهارات آشکار سیاسی از آقای دوانی دیده می‌شد، پس چگونه شد که این نامه را در برابر فعالیت‌های دخترشان نوشتند؟

انتشار این نامه، امری سیاسی نبود، بلکه به حیثیت افرادی توهین شده بود که از ارکان نظام بودند. ایشان می‌فرمودند که اگر هم قرار باشد انتقاداتی به شخصیت‌های بالای نظام شود، فرزندان بنده در سطحی نیستند که اینگونه و با این ادبیات از این شخصیت‌ها انتقاد کنند.

آیا افرادی از مرحوم دوانی خواسته بودند تا در مورد مطالب دخترشان موضع بگیرد؟

‌خیر، ایشان خودشان این رفتارها را به هیچ‌وجه نمی‌پسندیدند و حاضر نبودند فرزندانشان به اینگونه فعالیت‌های مناقشه‌آمیز وارد شوند.

آقای رجبی! اگر ممکن است بفرمایید که اصلا نامه‌نگاری‌ها و مقاله‌نویسی‌های خواهرتان از کجا آغاز شد و در نهایت پدرتان در برابر این فعالیت‌ها چه موضعی گرفتند و چه اقدامی انجام دادند؟

جریان از آنجا آغاز شد که در سال 76، ایشان را از دبیرستانی که تدریس می‌کرد، اخراج کردند. علت اخراج هم این بود که ایشان درس تاریخ سیاسی ایران را که به صورت حق‌التدریسی، تدریس می‌کرد به تفسیر سیاسی و شخصی تبدیل کرده بود که شاگردان ایشان که عمدتا خانواده شهدا بودند، به این مساله اعتراض کردند و باعث اخراج ایشان شد.
پس از این مساله، تلقی خواهر بنده این بود که دولت اصلاحات تحمل انتقادات ایشان را ندارد! لذا انتقادات ایشان بیشتر به سمت و سوی اصلاح‌طلبان و شخص آقای خاتمی پیش رفت.

 البته به دلیل کسالت پدرم، سعی می‌کردیم ایشان حتی‌المقدور مطلع نشوند، اما بر اثر تماس‌های تلفنی و دیدن برخی جراید، اندک‌اندک پدرم از این مساله مطلع شدند و خواهرم را بارها از ادامه این کارها منع کردند.

خانم رجبی در برابر منع پدر چه کار می‌کردند؟

البته ایشان سکوت می‌کردند، اما پس از آن بی‌توجه به اعتراضات پدرم، به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. پدرم وقتی که بی‌تفاوتی او را دیدند، ابتدا به هفته‌نامه «یالثارات» نامه نوشتند و خواستند که مطالب دخترشان را منتشر نکنند که متن نامه در آن نشریه چاپ شد. اما متاسفانه وی بار دیگر به اقدامات گذشته خود ادامه داد. پس از روی کار آمدن دولت جدید نیز ایشان همچنان مطالبی می‌نوشتند و حتی با ادبیاتی تندتر و شدیدتر نسبت به قبل. لذا این سئوال و شبهه در میان افرادی که با خانواده ما مرتبط بودند، پیش آمده بود که آیا خانواده از این رفتارها حمایت می‌کند؟! در برابر این اتفاق، بنده در مرداد 85، نامه‌ای به روزنامه‌ها نوشتم و برائت خودم را از نوشته‌های خواهرم اعلام کردم. اما اندکی بعد با وجود کتمان کردن ما، پدرم از این مساله مطلع شدند و خود نامه‌ای نوشتند که ضمن اعلام برائت ایشان را به قطع همیشگی رابطه پدر و فرزندی تهدید کردند.

پیش از نوشتن آن نامه، مرحوم دوانی از دامادشان ]آقای الهام[ نخواستند که از فعالیت‌های همسرشان جلوگیری کند؟

چند بار از ایشان خواستند، ‌اما آقای الهام می‌گفتند با خودشان صحبت کنید. مرحوم پدرم وقتی دیدند که از جانب همسرشان هم به نتیجه نمی‌رسند، ناگزیر به نگارش و انتشار آن نامه شدند.

شما گفتید که نامه منتشر شده تعدیل یافته بود، دلیل این امر چه بود؟

ما احساس کردیم، شاید این تعبیرات تند برای شخصیت وی خوب نباشد. لذا فقط آن بخش از نامه که متضمن برائت مرحوم پدرم از مطالب خواهرم بود، انتخاب و در رسانه‌ها منتشر شد.

آیا پس از انتشار آن نامه، صحبتی میان مرحوم دوانی و دخترشان برقرار نشد؟

پس از نگارش آن نامه، ارتباطی میان خانواده ایشان و پدرم برقرار نبود. البته گهگاه خواهرم خیلی کوتاه به منزل پدرم می‌آمد و شب قبل از وفات (شب عید غدیر 85)، پدرم برای دیدار آنها – که چند ماه از ایشان بی‌خبر بود- به بهانه دیدار فرزندشان که از سفر آمده بود، به منزل آنها رفت.
متاسفانه پس از رحلت پدرم، خواهرم همچنان به نامه‌پراکنی‌های خود ادامه داد. در کتابی که به نام «پدرم علامه علی دوانی» در چهلم ایشان انتشار داد و نیز در نامه‌های بعدی خود، از زبان پدرم به تمجید و ستایش از آقای دکتر احمدی‌نژاد و انتقاد تند و شدید از مخالفان و منتقدان سیاسی ایشان پرداخت و حال آنکه در مقالات و نامه‌های قبلی که در زمان حیات پدرم نوشته بود، حتی یک بار به سخنان و آثار ایشان اشاره نکرده بود، زیرا به خوبی می‌دانست که با واکنش شدید ایشان مواجه خواهد شد.
 
اگر واقعا آنچه خواهرم از زبان پدرم گفته است حقیقت داشت،‌آیا پدرم به عنوان یک روحانی عالم، تکلیف خود را بهتر تشخیص نمی‌داد که آنها را به صورت مناسب به اطلاع آن شخصیت‌ها یا عموم مردم برساند؟ امیدوارم که برای ایشان تنبهی حاصل شود و قلم توانمند خود را در اموری که خیر و صلاح خود و جامعه در آن است به کار برد. انشاالله.
(1) سعید - ایران - تهران
این خانم سخنگوی نهان و در پرده ی دولت احمدی نژاد است و هر آن چیزی که دولت نهم نمی تواند بی پروا بیان کند بر عهده ی این خانم می گذارد با این اوصاف روشنتر شد که اکثریت دولت نهم از قماش همین خانم هستند و بالعکس. و وای بر ما که این عقده ایها بر سر ما حکومت می کنند. گرچه هستند افرادی که فی الفور عملکرد خانم رجبی را با سفسطه گرایی های آنچنانی خود توجیه می کنند امیدوارم آنها هم روزی از آکبندی خارج شوند. با تشکر
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

vira - ایران - تهران
طرفداری های این خانم جز اینکه به ضرر دولت تموم بشه نتیجه ای نداشته .
جمعه 5 بهمن 1386

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
گزارش بسیار درجه یکی بود. من از جریان تکفیر این خانم از طرف مرحوم آیت الله دوانی مطلع بودم. اما همواره سوال این بود که دولت اصلاحات چه هیزم تری به این خانم فروخته است که اینچنین شمشیر را از رو می بندد. بحمدالله روشن شد که عمق دید طرفداران و هوچی های آقای رییس جمهور چند سانتی متر است. انشاالله که این خانم محترم دوباره با حقوق مکفی به سر کلاس های درس برگشته؛ دست از تسویه حساب های شخصی برداشته؛ کار سیاست را به سیاست مداران وا گذارند.
جمعه 5 بهمن 1386

neogold - پرشیا - تهران
خیلی جالبه هر سایتی که یه کم در مورد آقایون تند می نویسه به ثانیه نکشیده فیلتر میشه اما سایت این خانم چی که هر چی دلش میخواد میگه واقعا آدم به آزادی بیان در این مملکت امیدوار میشه بعد میگن غربی ها آزادی بیان ندارن ولی ما داریم...
جمعه 5 بهمن 1386

vira - ایران - تهران
اقای نیو گلد اکثر وبلاگ ها و سایت ها در ایران مشغول فحاشی و ناسزا گویی به دولت هستند . یکی از سایت هایی که سراسر ناسزاست سایت باز نگاره که پیش نهاد میکنم سری به وبلاگ های مرتبطش بزنید همینطور سایت خبری دانشجویان دانشگاه امیر کبیر . هیچکدوم هم فیلتر نشدن . اگر بخوام تمامی سایت ها رو نام ببرم باید تا فردا تایپ کنم . از سایت ایرانیان یو کی خواهش میکنم اگر نوشتن اسم سایت های دیگه اینجا ممنوعه فقط اسم اونها رو از کامنت من حذف کنند و بقیه نوشته رو در سایت بگذارند . با تشکر .
جمعه 5 بهمن 1386

hasti40 - ایران - تهران
خوب پس معلوم شد این خانم چرا اینقدر توپش پره از قبل عقده داشته و حالا که خودش به جایی رسیده داره تلافی می کنه ما رو باش که تو چه مملکتی داریم زندگی میکنیم یکسری ادمهای عقده ای دارند برای ما تصمیم می گیرند ادمهایی که تظاهر به خدا شناسی میکنند و مردم رو فریب میدند های تمام کسانی که میاید تو این سایت آیا شرکت در انتخابات مجلس وباقی انتخابات خیانت به آرمانهای خودتان نیست؟؟؟؟؟
شنبه 6 بهمن 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.