مساله قصاص پدر و جد پدری

مساله قصاص پدر و جد پدری
در سال های اخیر تعداد قتل های عمدی به طور نگران کننده یی در حال افزایش بوده است. بارها گفته شده است که افزایش جمعیت کشور نسبت به طور طبیعی نباید موجب بالا رفتن آمار جرائم خصوصاً قتل تا ده ها برابر شده باشد. هر از گاهی در نشریات می خوانیم که دختری معصوم و بی گناه توسط پدرش به طرز فجیعی به قتل رسیده است. همین دو سال پیش پدری دخترش را در زیرزمین منزل سر برید. پیگیری پرونده به نگارنده محول شده بود و بازپرس با جدیت رسیدگی می کرد چون ادعا شده بود پدر اختلال روانی داشته و پزشک نیز مساله را تایید کرده بود. قصد داشتم به نظریه پزشکی اعتراض کنم ولی مادر طفل مقتول از من خواست قضیه را دنبال نکنم و محترمانه عزلم کرد. حالا نمی دانم آیا مرتکب با تشخیص قطعی جنون در یکی از مراکز نگهداری مجانین تحت کنترل و نظارت دادستانی است یا وضعیت دیگری پیدا کرده است. نفس عزل من از وکالت آن پرونده با وجود مجانی بودن وکالت، خود محل تامل بود. چند روز پیش در روزنامه آمده بود پدری دختر 8 ساله اش به نام نرگس را در حمام خانه خفه کرده است. در بازجویی می گوید ترس از اینکه این دختر در 20 سالگی فاسد شود او را وادار به ارتکاب این جنایت کرده است. با وجود اینکه جنایت فرزندکشی جامعه را به شدت تکان می دهد و باعث آزردگی 70 میلیون جمعیت ایرانی و تمامی مردم جهان که در جریان این خبر قرار می گیرند، می شود اما با گذشت چندین سال برای رفع این مشکل قانونی توسط مجلس و قوه قضائیه اقدامی صورت نگرفته است. تهیه لوایح مناسب قضایی یکی از مسوولیت های قوه قضائیه است. بگذریم که هنوز یک مجموعه جزایی که به صورت دو شوری و ماده به ماده در مجلس به تصویب رسیده باشد، نداریم. در مواردی نظیر فرزندکشی یا مهدورالدم که احساسات عمومی را به شدت آزرده می کند و راه گریزی برای معافیت از مجازات شده است نیز اراده یی برای رفع معضل به چشم نمی خورد و مرتکبین این گونه جرائم با پشت گرمی به وجود بعضی مواد در مجموعه جزایی فعلی کشور بی ترس از کیفر دست به جنایت می زنند. تصور نمی کنم حکم موضوع ماده 220 قانون مجازات اسلامی مبنی بر سقوط قصاص از پدر و جد پدری مطلق باشد. این وظیفه فقهاست که همانند آیت الله صانعی با اظهارنظر متناسب زمان و مقتضیات روز جامعه زمینه تغییر اینگونه قوانین را به دست بدهند، همزمان قوه قضائیه و مجلس نسبت به فسخ و حذف و اصلاح این مواد اقدام کنند. مگر نه این است که اجرای احکام اسلامی نباید موجب نفرت و بیزاری مردم نسبت به اسلام شود و هرجا که احساس شود اجرای حکمی نتیجه منفی می دهد باید خودداری شود. به نظر می رسد قتل با سبق تصمیم و تهیه مقدمات مشمول معافیت از قصاص نیست. حجت الاسلام دکتر محقق داماد می گوید قصاص نشدن پدر در حالتی است که به قصد تادیب فرزندش را بزند و اتفاقاً موجب مرگ شود. این قاتل برای کشتن دخترش در کمال آزادی و شعور دو مارمولک را خشک کرده که فرزندش را با آنها مسموم کند چون از این راه توفیق نداشته دخترک را معصومانه در حمام خفه کرده است. چه کسی حق دارد چنین جنایتکاری را صرفاً به این علت که پدر قربانی است از قصاص معاف کند و آیا نظر شارع عدم مجازات چنین قاتلی است؟ هرچند به ظاهر هیچ عقل سلیمی نباید چنین حکمی کند اما قضاتی که این جانی را محاکمه می کنند آیا با وجود حاکمیت ماده 220 قانون مجازات اسلامی خواهند توانست حکم قصاص علیه این متهم صادر کنند؟
ماده 220 قانون مجازات اسلامی به شرح زیر است؛ «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی شود و به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد.» به امید آنکه مسوولان پرونده با تفسیر قضایی مناسب همانند آن قاضی شجاعی که حکم معروف برابری دیه غیرمسلمان اهل کتاب را حتی قبل از اصلاحات قانونی صادر کرد با ایجاد رویه قضایی بی عملی دیگران را جبران کنند و به ندای در گلو مانده نرگس پاسخی شایسته بدهند.
*وکیل دادگستری
غلامعلی ریاحی
babaktoronto - کانادا - تورنتو
کشور تحت حاکمیت اخوندها اگر غیر از این باشه باید متعجب بود. کشوری شده در همه زمینه ها منحصر به فرد هر روز یک خبر بد و امارهای تاسف برانگیز. خدا لعنت کنه دولتمردانی را که باوجود بی لیاغتی در اداره مملکت حاضر به ترک قدرت نیستند و ماحصلش هم همینی میشه که بر کشور مصیبت زده ما ایران میره.
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
به به این ماده سرور و سالار همه مواد دیگر است! از این قوانین اسلام عزیز متمدن تر و پر و پیمان تر در سرار گیتی یافت نمی شود!!! چه کسی می تواند منکر شود که کشتن فرزند بدون مجازات برگرفته از قوانین عرب هزاره پیش نیست؟ مگر این همان کاری نیست که اعراب در سالهای قطحی و خشکسالی با فرزندان تازه متولد شده خود انجام می دادند؟!
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

parviz1 - انگلستان - کترینگ
بچه آدم تب میکنه شب تا صبح دکتر و دوا و پاشوره و بازم آرام و قرار نداریم . اون وقت همون بچه را آدم چطور میتونه ناقص کنه یا بکشه؟و قانون هم نگاه کنه!! در قوانین اسلامی و حمایت از قاتل !!!من که در قران یک چنین چیزی ندیدم.ولی قانون عربها و در فرهنگ آنها شاید طبیعی باشه .
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

vira - ایران - تهران
اونوقت نکته بسیار جالب اینه که پدر حق کشتن فرزند بالغ رو داره اما حق کشتن بچه ای رو که هنوز به دنیا نیومده نداره ! سقط جنین حتی به خواست پدر غیر قانونیست . قوه قضاییه مملکت نیاز به اصلاحات خیلی خیلی خیلی ! اساسی داره .
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

chinamroosh - ایران - ایران
مصونیت کیفری مرتکب جرم « فرزند کشی » از قصاص نفس که در حقوق جزای اسلامی مجازات اصلی و اولیه جرم قتل نفس محسوب می شود از ویژگیهای نظام جزایی اسلام است که از محل های مورد تعارض در حقوق عرفی از جمله حقوق بشر می باشد هر چند که چنین تعارض و تضادی در منبع اصلی حقوق اسلامی یعنی« قران » در آیاتی مانند « آیه 32 سوره مایده » و «آیه 33 سوره اسراء » بروشنی قابل استنباط است ولو آنکه آیه اخیر می تواند از منظر ولایت و ابوت مبنای مصونیت یاد شده قرار داده شود اما در جستجوی مبانی آن بدون تاخیر باید سنت ها و آیین های سرزمین عاری از دانش و مدنیت آنروزگاران عربستان را مطالعه نمود که از این دست « احکام اربابانه و مرد سالارانه » در آن به فراوانی حتی در سده 21 از جمله پرونده اخیر « بنت قطیف» یافت می گردد البته در وهله اول بنظر می رسد که این مصونیت تنها پدر وجد پدری مجنی علیه را در بر نمی گیرد چرا که در جرم « سقط جنین » مادر مرتکب جرم نیز از کیفر قصاص معاف و تنها مسیولیت مدنی مادر (مجرم) باقی می ماند اما در واقع تساوی نگری قانونگذار اسلامی در بین پدر و مادر مرتکب جرم « فرزند کشی » فارغ از مرحله بارداری و جنینی مجنی علیه یکسان نبوده و مسیولیت کیفری مادری که فرزند خود را پس از تولد به قتل رساند بصورت مجازات قصاص باقی می ماند طرفه آنکه بر اساس متون فقهی مجازات قصاص برای «شریک جرم فرزند کشی » برغم مصونیت پدر قاتل باقی است یعنی اگر پدری فرزند خود را با مشارکت فرد دیگری بکشد شریک جرم به مجازات اعدام محکوم اما پدر مجنی علیه از این مجازات معاف خواهد بود که چنین قوانین موهوم و باستانی موجبات قتل بسی کودکان معصوم بویژه دختر را مخصوصا در استانهایی مانند خوزستان فراهم آورده است .
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
اگر کمی واقع بین تر باشیم می توان دید که این قوه قضاییه نیست که به اصلاحات عمقی نیاز دارد. این قوانین شرع مبین هست که باید به روز شود و نیازمند اصلاحات اساسی است. قوه قضاییه یک مری بیش نیست.
پنج‌شنبه 4 بهمن 1386

aaj - ایران - قم
با سلام! من سعی ندارم توضیح دھم کہ چرا قوانین باید در طول زمان متحول شوند. بہ ھر حال اکنون نیز مجتھدینی ھستند کہ واقع بینانہ بہ مسائل پیرامون می نگرند. شاید بد نباشد کہ در این مسئلہ و نیز مسائل دیگر نگاھی بہ نظرات حضرت آیۃ اللہ العظمی صانعی بیندازید.
شنبه 6 بهمن 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.