تأیید مجازات زندان یکی از فعالان حقوق معلمان

تأیید مجازات زندان یکی از فعالان حقوق معلمان

شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران حکم مجازات سه سال زندان را برای دبیرکل سازمان معلمان ایران تأیید کرده است، که سنگین ترین مجازات قطعیت پیدا کرده برای فعالان حقوق صنفی معلمان ایرانی به شمار می رود.
سه سال زندان برای دبیرکل سازمان معلمان ایران، سنگینترین مجازات برای فعالان حقوق معلمان است که قطعیت پیدا می کند - عکس از سایت اخبار آموزش و پرورش

علیرضا هاشمی دبیرکل سازمان معلمان ایران پیشتر در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به جرم اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی و تمرد از دستور پلیس به مجازات سه سال زندان محکوم شده بود.

آقای هاشمی از سازماندهان تجمع گسترده معلمان در چهاردهم اسفند (23 مارس) سال گذشته در مقابل مجلس شورای اسلامی بود که در این ارتباط بازداشت شد و تا پایان ماه مارس (یازدهم فروردین) که برای رسیدگی به اتهاماتش آزاد شد در زندان اوین در سلول انفرادی به سر برد.

اتهاماتی که به صدور حکم مجازات برای علیرضا هاشمی انجامید به فعالیت وی در برگزاری دیگر تجمعات معلمان در زمستان سال گذشته نیز مربوط می شود.

این تجمعات که در تهران آغاز شد و به شماری از دیگر شهرهای ایران گسترش پیدا کرد عمده ترین حرکت اعتراضی فرهنگیان ایران در دوره جمهوری اسلامی به شمار می رود.

دلیل برگزاری تجمعات اعتراض به مشکلات معیشتی و سطح دستمزد فرهنگیان بود که معترضان خواهان تصویب لایحه مدیریت خدمات کشوری در مجلس و اجرای آن به منظور حل دست کم بخشی از این مشکلات بودند.

این لایحه که پس از تصویب اولیه مورد مخالفت شورای نگهبان قرارگرفته بود سرانجام پس از آنکه به مدت بیش از دو سال مورد کشاکش دولت، مجلس و شورای نگهبان قرار داشت در پاییز گذشته به تصویب نهائی مجلس و تأیید شورای نگهبان رسید و برای تنفیذ و اجرا به دولت فرستاده شد اما زمان به اجرا رسیدن آن هنوز در ابهام قرار دارد.

 
 تجمعات زمستان گذشته که در تهران آغاز شد و به شماری از دیگر شهرهای ایران گسترش پیدا کرد عمده ترین حرکت اعتراضی فرهنگیان ایران در دوره جمهوری اسلامی به شمار می رود
 

از جمله مهمترین مفاد این قانون این است که مبنای پرداخت حقوق کارکنان دولت را از ساعت کار به کمیت، کیفیت و نوع انجام دادن کار تغییر می دهد.

حرکت صنفی معلمان ایرانی برای تصویب و اجرای این قانون را کانون صنفی فرهنگیان و سازمان معلمان سازماندهی کردند که فعالان اصلی آنها هر کدام مدتی را در بازداشت گذراندند و تحت پیگرد قضائی قرار گرفتند.

اغلب این معلمان به حبس تعلیقی محکوم شدند و از میان آنان، علیرضا هاشمی، نخستین فعال حقوق معلمان است که حکم مجازاتش به تأیید مرجع تجدیدنظر رسیده و قطعیت یافته است.

از فریده غیرت، وکیل علیرضا هاشمی نقل شده که اگر تلاش برای جلوگیری از اجرای این حکم به نتیجه نرسد، موکل او باید از هشتم فوریه (نوزدهم بهمن) به زندان برود.

صدور دستور جلوگیری از اجرای حکم در صلاحیت رئیس قوه قضائیه یا دادستان کل کشور است.

اتهامات دیگر

علیرضا هاشمی در عین حال با اتهامات دیگری نیز مواجه است و در ارتباط با حرکت اعتراضی دیگری که سال گذشته به سؤالات آزمون ضمن خدمت معلمان انجام گرفت پرونده ای علیه وی تشکیل شده است.

در این آزمون که زمستان سال گذشته برگزار شد، پرسشهایی در ارتباط با غذا خوردن، رنگ مو و بعضی دیگر از جزئیات زندگی شخصی پیامبر اسلام طرح شده بود که شمار زیادی از فرهنگیان و همچنین نمایندگان مجلس به آنها اعتراض کردند و آنها را سطحی و توهین آمیز خواندند.

در پی بالا گرفتن اعتراضها، محمود فرشیدی، وزیر وقت آموزش و پرورش برای پاسخگویی در مجلس حاضر شد، معاون پژوهشی سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران از سمت خود استعفا کرد و طراح سؤالات بازداشت شد.

آقای هاشمی نویسنده بیانیه اعتراض آمیزی بود که با امضای شمار زیادی از معلمان در اعتراض به طرح این گونه سؤالات منتشر شد.

babaktoronto - کانادا - تورنتو
خانمها ویرا زینب هلیا و اقایان نفس دوسلدورف و بقیه دوستاران نظام ظلم و ستم اخوندی لطفا افتخار بدهند و در ایت رابطه ما را مستفیظ کنند
پنج‌شنبه 27 دی 1386

(1) سعید - ایران - تهران
با سلام
شاید خیلی از عزیزانی که مطالب درج شده را می خوانند یا نسبت به اجحافی که در این چند سال اخیر نسبت به ما معلمان شده متاسف هستند یا به دلیل بهم ریختن امنیت ملی (تهمتی که مسئولین نظام به ما زدند) ما را مستحق این برخوردها می دانند. اما برای روشن تر شدن مطلب ذهن دوستان بیطرف را به پاسخ به این سئوال جلب می کنم که مگر آرامش و آسایش فکری حق هر انسانی نیست؟ شما فرض کنید مشغول انجام کاری هستید ٬ مدام افکار مختلف از جمله اجاره خانه ٬ اقساط معوقه ٬ بدهکاریهای ریز و درشت و غیره و غیره به سراغ شما می آید انصافا با این همه افکار منفی دیگر توانی برای متمرکز کردن ذهنتان می ماند؟ حال من معلم نوعی ٬ چگونه می توانم فارغ البال به دانش آموزان خدمت کنم ؟ چگونه می توانم برای کشورم مفید باشم؟ اصلا مگر میشود که آن همه گرفتاریهای اقتصادی ریز و درشت را فراموش کرد؟ دانش آموز من چه گناهی کرده است که معلمش در دریایی از مشکلات غوطه ور است و نمی تواند با خیالی آسوده به او درس بدهد؟ چرا رخوت و واماندگی باید گریبان معلمان را بگیرد؟ چرا یک معلم این کشور اسلامی که مسئولین آن مدام از تولید علم دم می زنند باید از فرط گرفتاری به شغلهایی روی آورد که در شان خود نمی بیند؟ معلمی که 24 ساعت در هفته بطور موظف به تدریس اشتغال دارد و باید 24 ساعت مطالعه هم داشته باشد آیا گرفتاریهای زندگی فرصتی برای مطالعه و تحقیق برایش باقی می گذارد؟ معلمان این کشور که قاعدتا باید تاثیر گذار باشند چرا خود دچار ناامیدی و یاس شده اند؟ چرا باید آمار جرم و جنایت در قشر دانش آموز روز بروز افزایش یابد و کسی هم پاسخگو نباشد؟ چرا آقای خالد مشعل را با آن همه تشریفات به مجلس می پذیرند اما ما معلمان این کشور را بخاطر حضور در جلوی مجلس با باتوم و توهین پلیس بدرقه می کنند؟ چرا مقامات بالای این کشور ما را متهم به ارتباط با بیگانگان می کنند؟گویا هر که در این آب و خاک چرایی بگوید و پاسخی بخواهد به جرم اخلال در امنیت ملی و ارتباط با بیگانگان به زندان افتاده٬ تبعید ٬ انفصال موقت یا حتی به اخراج محکوم می شود؟ چرا کشور ما با آن همه منابع فوق عظیم خدادادی باید این همه فقیر داشته باشد؟ چرا مسئولین کشور علی الخصوص آقای رئیس جمهور خود را از هر گونه نقدی در امان می دانند؟ چرا دانش آموزان این کشور باید بخاطر نبود امکانات در مناطق مختلف کشور آسیب جسمی یا روحی ببینند و حق آنها در گوشه ی دیگری از دنیا هزینه شود؟ چرا ما را در جهان متوحش می دانند؟ چرا ما در جایگاهی نیستیم که باید باشیم؟ چرا نسبت به دینمان این قدر بی تفاوت شده ایم؟ چرا نسبت به آب و خاک خودمان بی تعصب شده ایم؟ چرا مسئولین نظام برای رسیدن به اهدافشان از خون شهدا و اسلام هزینه می کنند؟ چرا زن و دختر ایرانی را به جرم پوشش بازداشت و روانه ی زندان می کنند ودر مجالس همین آقایان چه کارها که نمی شود. و چه چیزها که دیده نمی شود. چرا غیرت جوانان ایرانی که روزی زبانزد عام و خاص بود بخاطر ندانم کاریهایی که هنوز هم ادامه دارد ٬در آتش مواد مخدر ٬ قرصهای روانگردان ٬ پارتی های شبانه و هزار ویک معضل دیگر می سوزد؟ و خیلی چراهای دیگر که پاسخ آن را در تجمع و تحصن هایمان جستجو می کردیم و دریافتیم که پاسخ این چراها چیزی جز ٬ زندان ٬ شکنجه ٬ توهین و خیلی چیزهای دیگر نمی باشد چرا که دوام حکومت زور جز با اعمال زور مقدور نیست. ولی دوستان من این را بدانید آنقدری که سیاستهای این آقایان و وجودشان برای نابودی این کشور خطرناک است تمام دنیا با همه ی تسلیحات اتمی و غیر اتمی ش خطرناک نیست. حاکمین این کشور از یک چیز می ترسند آن هم ذهن آگاه و فعال است. پس موثرترین سلاح برای نجات ایران اذهان بیدار و روشن مردم است. -از دوستان عزیزم بابت طولانی شدن مطلب عذر خواهی می کنم- با تشکر ویژه از سایت و دست اندرکاران آن که حامی آزادی بیان هستند. همواره موفق و پیروز باشید. ---------------------------------- کاربر گرامی لطفا نظرات خود را حتی الامکان کوتاهتر بفرمائید تا امکان درج آن در سایت میسر باشد. با تشکر از توجه شما سایت ایرانیان انگلستان
پنج‌شنبه 27 دی 1386

babaktoronto - کانادا - تورنتو
ویرا حالا نیایی و به جای جواب دادن اون اشتباه تایپیه منو در بالا مستمسک کنی و دوباره مثل همیشه مسخره بازی در بیاری
جمعه 28 دی 1386

azi_joon - ایران - تهران
این شما معلمان نبودید که به خاطر یک مشت بن که بهتون دادند سنگ این دولت را به سینه زدید و به این رییس جمهور که مایه وهن است رای دادید؟
جمعه 28 دی 1386

vira - ایران - تهران
بابک جان مستفیظ نه ٬ مستفیض . من اگه به جای سبز بنویسم صبز خوبه ؟ اخبار که نمیبینی . املاء ت هم که خرابه . بابا کامنت نذاری که بهتره . باید به این معلمان گرامی بگیم به جای اعتراض (تازه خوبه سه ماه تابستونشون هم تعطیله ) به بچه های مردم دیکته درست یاد بدن .
جمعه 28 دی 1386

parviz1 - انگلستان - کترینگ
(1)سعید جان سلام .میدانی که اکثریت ملت طرفدار آزادی و بدست اوردن حق و حقوقی که ملایان در این مدت از ملت ایران سلب شده است را خواستارند . ملت کاسه صبرشان پر شده و بیدار شده اند و نسل جدید هم با کارهایی که ملایان کرده اند دیگر پشیزی برایشان ارزش قائل نیستد. مزدوران و جانیهای وطن فروش دیگر فرصتشان برای تغییر رویه حکومت تمام شده .به امید پیروزی ملت غیور ایران و ایرانی موفق در همه عرصه ها و با تلاش شما مخصوصا در علم و روشن کردن راه برای ایندگان .موفق با.شید
جمعه 28 دی 1386

vira - ایران - تهران
بابک تورنتو این اسامی که بردی در یک نکته اتفاق نظر دارن و اون هم وطن پرستی و بیگانه نا پرستی ! است - اما من و بقیه دوستان در موارد زیادی اختلاف نظر داریم ( در عین دوستی ) - زینب و هلیا بر خلاف من بسیار معتقد هستند - نفس عزیز بر خلاف دوسلدورف عزیز یک شیعه خیلی معتقده - من مثل بقیه این دوستان ( وجه اشتراک ! ) طرفدار احمدی نژاد هستم و بر خلاف دوستانم هلیا و نفس و زینب به حکومت مذهبی پایبند نیستم و اصولا عقیده ندارم ( دوسلدورف عزیز رو نمیدونم ) اما یک چیز همه ما رو در یک جبهه ! قرار میده و اون هم وطن پرستی ٬ حق طلبی و استقلال خواهیست . بیخودی نمیخواد حکومت اخوندی و اینجور حرف های دهن پر کن رو وسط بکشی .
جمعه 28 دی 1386

بابک - ایران - سبزوار
درود بر معلمان ازادی خواه ایران که چنین مورد بی مهری قرار گرفته اند البته همکارانشان که صدها نفر هستند می توانند با یک اعتصاب پوزه این دولت را به خاک بمالند
جمعه 28 دی 1386

(1) سعید - ایران - تهران
با سلام. قصد من از مزاحمت مجدد ٬توضیحی است به((vira - ایران - تهران بابک جان مستفیظ نه ٬ مستفیض . من اگه به جای سبز بنویسم صبز خوبه ؟ اخبار که نمیبینی . املاء ت هم که خرابه . بابا کامنت نذاری که بهتره . باید به این معلمان گرامی بگیم به جای اعتراض (تازه خوبه سه ماه تابستونشون هم تعطیله ) به بچه های مردم دیکته درست یاد بدن . )) دوست عزیز سوادی که شما آن را به رخ دیگران می کشید مرهون حضور شما در کلاس درس همین معلمان است که شما امروز برای آنها تعیین تکلیف می کنید پس رعایت احترام آنها در هر حال بر شما لازم است متاسفانه نوع موضع گیری شما همانند موضع گیریهای دولت و حاکمان آن است که نسبت به علم و عالم دارند و نتیجه ی آن افزایش جرم و جنایت و بزهکاریهای گوناگون است گرچه با مرور توضیحات شما بر مطالب مندرج در سایت طی روزهای گذشته براحتی می توان دریافت که شما همانند سخنگوی حکومت عمل می کنید پس غیر از سفسطه گری متاسفانه کاری از دست شما بر نمی آید اگر حرف حسابی داشته باشید نیازی به سفسطه گری ندارید. شما می توانید مجددا من و یا امثال من را بکوبید ولی حق و منطق را نه. در پاسخ به یکی دیگر از دوستان(azi_joon - ایران - تهران) لازم است توضیحی بدهم که بدلیل درخواست سایت برای جلوگیری از اطاله ی کلام در بخش نظرات کاربران در مورد آن حرفی نمیزنم. ولی اگر این دوست عزیز بخواهد میتوانم توسط ایمیل پاسخ خود را به ایشان بدهم. - از دست اندرکاران سایت بسیار متشکرم. موفق باشید.-
جمعه 28 دی 1386

vira - ایران - تهران
سعید دوست عزیز : من قبلا هم در یکی از مطلب هایی که نوشته بودم تاکید کردم که طرفدار حکومت مذهبی نیستم . سلطنت طلب هم نیستم چون اصولا با دیکتاتوری مخالفم . اما طرفدار اقتدار ایرانم . در حال حاضر مردی روی کار اومده ( در عین ناباوری ) که خالصانه و شجاعانه برای اقتدار ایران تلاش میکنه و بیش از هر چیز نیاز به پشتیبانی مردم داره . دوست عزیز فریب تبلیغات سرمایه دارهای قدرت طلب که با وجود احمدی نژاد سرمایه های نا حقشون به خطر می افته نخورید . حداقل با طمانینه از کنار اخبار منفی بگذرید و راجع به اون ها فکر کنید و هر حرف و خبری رو در مورد دولت فورا باور نکنید . من اگر اینجا کامنت میگذارم صرفا به دلیل وجود اقای احمدی نژاده و دقیقا به دلیل حمایت از ایشونه چون بسیار ناروایی در حق این مرد شد که شرط انصاف نبود . من دقیقا سخنگوی دولت در این سایت هستم ! من که نه حجاب دارم و نه نماز خون هستم و نه از قشر محروم دوست عزیز . اما عزت وطنم رو عزت خود و هموطنانم میدونم . اگر احمدی نژاد متعصب و تند رو بود اقای کلهر رو به سمت مشاور فرهنگیش انتخاب نمیکرد .(البته چند سال قبل ) ( اگه مصاحبه های اقای کلهر رو بخونید متوجه منظور من میشید ) - احمدی نژاد در مورد مسءله هسته ای ایران بسیار شجاعانه و با اقتدار عمل کرده - و در زمینه حل مشکلات اقتصادی با وجود سنگ اندازی های سرمایه داران گردن کلفت تمام تلاشش رو به کار بسته . اینها برای به نتیجه رسیدن نیاز به حمایت داره دوست من - با غر زدن و ایراد گرفتن و فحش دادن کاری پیش نمیره هم وطن . در مورد معلمین هم تعطیلات عید رو هم باید به تابستون اضافه کنم ! البته اینها که شوخیه دوست عزیز احترام معلم همیشه محفوظه . من با بابک هم شوخی میکنم ولی نمیدونم چرا جدی میگیره ! ما اگه زیادی هم اینجا جدی حرف بزنیم حوصله مون سر میره اخه !
جمعه 28 دی 1386

vira - ایران - تهران
جا داره که من هم از مسوولین سایت به خاطر فضای نقد ازادی که به وجود اوردند تشکر کنم . خسته نباشید .
جمعه 28 دی 1386

بابک - ایران - سبزوار
دوست عزیز اقای vira - ایران - تهران با این کارت داری دودوزه بازی در می اوری کسی امروز نباید از اقای احمدی نژاد و کابینه اش که مملکت را به قهقرا برده اند دفاع کند شما از تورم- خروج سرمایه ها- خروج مغزها-تعطیلی کارخانه ها خبر نداری برادرم از چی احمدی نژاد دفاع می کنی ایشان به جز خفت وخواری هدیه دیگری نداشتند
شنبه 29 دی 1386

vira - ایران - تهران
بابک سبزوار دوست عزیز تو مثل اینکه اصلا کامنت ها رو نمیخونی ٬ موندم چه جوری جواب میدی ! خوبه من تو کامنت بالا نوشتم حجاب ندارم بازم به من میگی اقا و برادر !
شنبه 29 دی 1386

babaktoronto - کانادا - تورنتو
ویرا پرت و پلا نگو اگه راست میگی جواب این معلم عزیز رو در مورد اون بندهایی از کامنتش که نوشته بده اگر هم چیزی نداری بگی خوب مگه کسی چاقو رو گردنت گذاشته که کامنت نامربوط میگذاری این احمدی نژاد وزیرش باعث این مسایل شده عمه من که دخیل نبوده.
شنبه 29 دی 1386

vira - ایران - تهران
بابک جان فکر کنم اون کسی که چاقو رو گردنشه تویی دوست گرامی .
یکشنبه 30 دی 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.