جمعه ۲ شهریور ۱۳۸۶ - ۲۴ آگوست ۲۰۰۷
غار رستم - خاطره ایی از جنگ
شب که میشد اتش خمپاره دشمن همه رو کلافه میکرد ! نفر بر زرهی رو زده بودیم بغل دیواره یک تپه سنگی و چهار نفری توش میخوابیدیم … یکی از سربازای جیرفتی اسمش رستم بود و بر عکس اسمش خیلی ترسو ! هرخمپاره که صداش میومد چشماش رو گرد میکرد و میگفت : الان میخوره رو نفربر ! یا علی …یا ابلفض … روز ها هم هی میومد خبر خوش میاورد که بچه ها عراقیا هلی برد کردن ! بدبخت شدیم …. محاصره شدیم ! یا تا مثلا گلوله های کاتیوشا گرد و خاک بلند میکرد ماسکش رو میزد میگفت : شیمیایی …شیمیایی ! خلاصه فکر و غصه خودمون کم بود ترس بیش از حد اینم شده بود قوز بالا قوز !
یه شب اتش دشمن بیشتر شد و پشت سر هم خمپاره بود که میومد !… رستم هم طبق معمول نشسته بود توی نفربر و هی ایه یاس میخوند !..اخرش طاقت نیاورد و گفت تا صبح این نفربر میپوکه ! یکی از همین خمپاره ها صاف میخوره روش هممون به ک….. میریم ! من که رفتم !… رستم رفت بیرون ما هم راحت گرفتیم خوابیدیم … صبح دیدم سر حال صبحونه گرفته اومد توی نفربر ..گفتم رستم کجا رفتی دیشب ؟ گفت : بالای تپه یه غار هست تا صبح اونجا خوابیدم ! بدبختا تو این نفربر میخوابین یک شب خمپاره میخوره بهتون پوت پوت میشین ! صبحونه که خوردیم بهش گفتم بریم ببینیم این غار رو … یه فررفتگی داخل سنگ رو بهش میگفت غار که به اندازه یک نفر میشد داخلش خوابید !
از اونشب به بعد دیگه رستم پهلوی ما نخوابید و میرفت توی همون سوراخ کوه که حالا معروف شده بود به غار رستم ! …صبح ها هم صبحانه رو میگرفت میاورد تو نفربر میخوردیم …روز چهارم دیدیم رستم نیومد ! بلند شدم رفتم بالا دیدم خوابیده … گفتم رستم … رستم ! وخه یره لنگه ظهره ! جواب نداد ! با دست برش گردوندم دیدم سرش خونیه …تموم کرده بود ! یه ترکش خورده بود توی سرش جابجا شهید شده بود !
اونجا بود که فهمیدم از مرگ نمیشه فرار کرد ! هر جابری دنبالت میاد …. حتی توی غار … روحش شاد !
منبع : وبلاگ تلخ نوشته ها
iranppp - آآلمان - دوسلدورف |
درود بر رستم ها و همه قهرمانان گمنام جنگ. |
شنبه 15 دی 1386 |
|
mah1 - ایران - تهران |
اخی چه دله ادم میسوزه خاک عالم به سر صدامو صدامها که این همه جونهایه مردم رو به کشتن دادن.... |
یکشنبه 16 دی 1386 |
|
RezaRaza - ایران - تهران |
روح او و تمام شهیدان و مظلومان تاریخ سرزمینمان -با هر کیش و آیینی- شاد. |
دوشنبه 17 دی 1386 |
|
Geelongcat - استرالیا - سیدنی |
روحش شاد. خدا رحمتش کند انشا...
خدا صدام را لعنت کند.
خدا لعنت کند کسانی را که باعث شدند عراق تانک 5000داشته باشد و ایران 500
|
دوشنبه 17 دی 1386 |
|