ماجرای سرقت ماشین پیکان توسط محمد علی ابطحی و معاون وزیر کشور

ماجرای سرقت ماشین پیکان توسط محمد علی ابطحی و معاون وزیر کشور

فکر کنم سال ۱۳۶۴ بود. من مدیر رادیو بودم. پیکانی داشتم و به همراه دوست خوبم آقای محمد شریعتی که آن روزها معاون وزیر کشور بود، عازم دفتر امام بودیم. در سر بالائی خیابان جردن بنزین تمام کردیم. در همان کوچه روبه­رو منزل یکی از دوستانم بود. چون عجله داشتم، رفتم ماشینش را گرفتم و سویچ ماشینم را دادم که بنزین بزند تا ما برگردیم ماشینش را بدهیم و ماشین خودمان را سوار بشیم. خانه­ی دوست ما در طبقات بالای یک مجموعه آپارتمانی بود و پارکینگ داشت. وقتی برگشتیم، خانمش از بالا سویچ را فرستاد. دیدیم پیکان دیگری است. خود صاحبخانه نبود. فکر کردیم با ماشین ما جائی رفته. از پارکینگ که بیرون آمدیم، هنوز از کوچه بیرون نرفته بودیم که یک ماشین پلیس ریخت سرمان. یک آقای عصبانی هم داد می­زد. نفهمیدیم چی شده. پلیس گفت این اتومبیل این آقاست که به سرقت رفته. آقای شریعتی کارت معاونت وزارت کشورش را نشان داد. معلوم شد که دوست ما جلو چشم صاحب ماشین، اتومبیل دیگری را کلید انداخته و اتفاقا روشن هم شده و بنزین هم زده و داخل پارکینگ گذاشته است. صاحب ماشین هم این چند ساعت را داخل این کوچه­ها به همراهی پلیس دنبال ماشین می­گشته که ناگهان ما دو تا آخوند را پشت فرمان ماشین سرقت شده­اش دیده. کلی توضیح دادیم و بالاخره توانستیم موضوع را برای صاحب ماشین و پلیس روشن کنیم. با آن خستگی تازه رفتیم دنبال بنزین زدن ماشینمان. این هم همین جوری! ماجرای سرقت اتومبیل من و آقای شریعتی.

آقای محمد شریعتی

محمد علی ابطحی

مرد خشمگین - ایران - مشهد مقدس
من نمیدونم چرا اخر همه نوشته هاش مینویسه(این هم همین جوری ).ما خودمون هم میدونیم که همش همینجوریه.پناه میبرم بخدا از شر شیطان رانده شده. 000التماس دعا.
شنبه 15 دی 1386

ardalan5090 - ایران - مشهد
مرد خشمگین مثل اینکه باید به همه چیز گیر بدی نه ؟
شنبه 15 دی 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.