دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۸۶ - ۳۰ جولای ۲۰۰۷
بازنشستگی دیرهنگام، تشدیدکننده بیکاری
جوانان هر اجتماعی سرمایههای آن اجتماع محسوب میشوند. این چیزی است که تحقیقات جامعهشناختی در هر جامعهای آن را اثبات کرده. بازار کار برای این سرمایههای ملی در جامعه ما بسیار ضعیف است. علیرغم تمام تبلیغاتی که از سوی سازمانها و مراکز مختلف جهت اشتغال جوانان صورت میگیرد، بازهم تغییر آنچنانی در روند این مشکل که این روزها به صورت معضل درآمده، دیده نمیشود. این را میتوان با گذری بر شهر به وضوح مشاهده کرد. در دانشگاهها به روی جوانان باز است و هر روز قوانین راحتتری برای ورود جوانان به دانشگاهها طرح میشود در صورتی که تقریبا فکری برای دوران فارغالتحصیلی و مسئله کاری و شغلی آنان نمیشود. با نگاهی به ارگانها و سازمانهای دولتی بزرگ مثل راهآهن، شهرداری و... میبینیم هنوز افرادی هستند که با وجود سابقه کاری بالای سی سال، هنوز هم در این مراکز در حال فعالیت هستند. وقتی از علت عدم بازنشسته شدن آنها میپرسیم، میگویند «جوانان نمیتوانند کار آنها را انجام دهند و از عهده آنها خارج است.» پس تا چه وقت میخواهیم به این روند ادامه دهیم؟ آیا جوانی که چند سالی را در دانشگاه با موفقیت سپری کرده و در آنجا قادر بوده درسها و مطالب آموزشی را به خوبی فراگیرد، نمیتواند مدتی در کنار آن فرد کارکشته که دیگر بدنش توان کار کردن ندارد، برای مدت کوتاهی کار را یاد بگیرد و جایگزین او شود؟ اینگونه صحبتها بیشتر به بهانههایی از سوی این سازمانها شباهت دارد. به طور حتم کسی که سنی از او گذشته و سالهای مدیدی را در سازمانها و ارگانهای دولتی سپری کرده، به خاطر بالا رفتن سن، دیگر قدرت این را ندارد که به خوبی پاسخگوی نیازهای آن سازمان باشد و اگر با اربابرجوع، سر وکار داشته باشد شاید با رفتارهای تند که نشان از حالات فکری و فیزیکی اوست، آنها را از خود دلگیر نمایند و حتی موجشبات نگرانی برای دیگر همکاران را نیز فراهم کند. نمیگوییم آنها دیگر پیر شدهاند و به درد کارهای سازمانی نمیخورند، هرگز چنین نیست بلکه باید جوانان در کنار این موسفیدان و باتجربههای سازمانها قرار گیرند و کار را از آنها فرا گرفته و سازمان نیز پس از آن، این افراد را رهسپار استراحت دوران بازنشستگی کنند. شاید با این روش گوشه ناچیزی از مشکلات بیکاری برطرف شود.
بابک - کانادا - تورونتو |
من در یک شرکتی پاره وقت کار میکنم الان ماههاست که دنبال چند کارگر میگردند و پیدا نمیکنند . در امریکا و کانادا کار به وفور پیدا میشود. فقط باید اهل کار باشی. اونوقت میگن اینجا سرزمین کفاره. تو ایران هم که الا ماشاالله کار فراوان ریخته. رو درب هر کارخانه نوشته کارگر نیاز نداریم زنگ نزنید. حضرت علی هم که گفته اگر فقر از یک درب خانه وارد شد دین از درب دیگر خارج میشود(اقا باز هم این ایمان از کانادا الان میگه این حدیث جعلیه و اون سارا از فیلیپین هم براش دست میزنه) خوب شما خودتون مقایسه کنید از اون سه مطلبی که گفتم کدوم این کشورها میتوانند ملتی پایبند به دین داشته باشند. ایران یا کانادا و امریکا ؟ خوب متدین بودن که به این نیست که ادم تظاهر کنه. و هی حرف از خدا و پیغمبر و اسلام بزنه. همش حرف حرف حرف پس کو عمل؟ میگویند که به خواجه عبدالله انصاری گفتند چه شد که شما به این مقام رسیدی. ایشان در جواب گفت در شب سرد زمستان که اذوقه بدست در راه منزل بودم سگی که تازه زاییده بود و دنبال غذا میگشت باعث شد تا تمام ان اذوغه را به سگ بدهم و این شد که خدا این مقام را به من داد. حالا ببینید که چرا خدا به این خارجیها (حداقل تو این دنیا) مقام داده. چون بنده خدا رو سیر میکنند و براش کار ایجاد میکنند . حالا ببینید جوانی که کار نداشته باشه و جامعه ای که برای قشر جوانش هیچگونه تدارکی نه برای حال و نه برای اینده اش ندیده چه انتظاری از اون جوون میخواهید داشته باشید؟ اگر معتاد شد اگر مشروب خوار شد اگر ادم کش شد اگر متجاوز به نوامیس مردم شد این اون نیست که مقصره این جامعه و در راس اون دولت اون جامعه است که تقصیر داره. حالا شاید یک عده بیایند و بگویند پس چرا ما که وضع مالی و اجتماعی انچنانی هم نداریم اینجوری نشدیم و بعد نتیجه گیری کنند که من اشتباه میکنم. دوستان یادتان باشد همه انسانها در مواجهه با ناملایمات و سختیها و کمبودهای اجتماعی عین هم نیستند و کارشناسان اجتماعی همواره در ارایه راه حل انها را هدف و مورد مطالعه قرار میدهند. ایا امروز این نظام پس از 28 سال توانسته پاسخگوی نسلی باشد که از همه چیزش برای این مملکت گذشته؟ پاسخ روشن است. خیر |
سهشنبه 20 آذر 1386 |
|
سپیده - مالزی - کوالالامپور |
آخه این نسخه پیچی ها رو تو کدوم عطاری می نویسند.
خاک برسر ها می بینند تمام جوون های ما بیکارند و داراند معتاد و بزه کار میشوند !
این چرندیات رو تحویل میدهند !
یک مشت بز دارند مملکت داری می کنند !!!!!!!!!!!!!
|
چهارشنبه 21 آذر 1386 |
|
سپیده - مالزی - کوالالامپور |
آدرس بدید بیاییم کارگری |
چهارشنبه 21 آذر 1386 |
|
قندی - ایران - قند شهر |
آقایان لطفا بداد شرکت کابلهای مخابراتی شهید قندی هم باشید که گیر یک مشت بازنشسته دزد و کلاش افتاده که فقط به منافع خودشان فکر میکنند و دارند با آینده یک عده خانواده بازی میکنند هزار بار لعنت به شما باد ذبیحی ننگت باد میر بها شرمت باد اقتصادی کیانی خجالت خجالت آیا شما میتوانید با حقوق ماهی 180 هزارتومان زندگی کنید یک عده را به عنوان قرارددی میخواهید از نان خوردن بیندازید شما که شیره این شرکت را کشیدید شورا بی کفایت هم دنبال رو شما است از که صد لعنت بر شما باد |
چهارشنبه 21 آذر 1386 |
|
جمشیدی - ایران - ابادان |
احسنتبابک از کانادا |
چهارشنبه 21 آذر 1386 |
|