داستان لیلا دختری که از فحشا و مرگ نجات یافت

داستان لیلا دختری که از فحشا و مرگ نجات یافت

فروخته شده به عالم فحشا در سن 9 سالگی و محکوم شده به مرگ توسط یک قاضی ایرانی در سن 18 سالگی، لیلا به دست گروهی از فعالان حقوق بشر نجات داده شد.

"نه سالم بود که مادرم شروع کرد به فروختنم. نمی فهمیدم چه اتفاقی می افتد."

امروز لیلا یک زن جوان 22 ساله است. او دو سال گذشته را در خانه امید مهر، یک مرکز نگاهداری غیردولتی زنان درمانده جوان در تهران گذرانده است.

"مادرم می گفت: 'برویم چیزی بخریم، مثل شکلات.' قصد داشت گولم بزند. خیلی بچه بودم. او مرا به جاهایی می برد."

حرف زدن درباره گذشته هنوز برای لیلا سخت است. اما معلوم است که "جاهایی" که از آنها حرف می زند همان جاهایی است که در ازای پول فروخته شد و مورد تجاوز قرار گرفت.

لیلا به منبع درآمد اصلی خانواده ای پنج نفره بدل شد.

وکیلی که در نهایت زندگی لیلا را نجات داد، شادی صدر، یک چهره جنجالی در ایران است. هرچند او پیشتر در سال جاری به خاطر شرکت در یک تظاهرات حقوق بشر دستگیر شد، اما در جامعه احترام زیادی دارد و در روزنامه ها مکررا از او نقل قول می شود.

خانم صدر می گوید سرگذشت لیلا استثنایی نیست.

 از چشم یک پدر و مادر فقیر در ایران دختر یکی از اموال یا دارایی هایی فرض می شود که می توان مبادله کرد یا فروخت
 
شادی صدر، وکیل

او می گوید: "از چشم یک پدر و مادر فقیر در ایران دختر یکی از اموال یا دارایی هایی فرض می شود که می توان مبادله کرد یا فروخت."

خانم صدر می گوید در ایران عملا بر اساس قوانین کیفری اسلامی یک پدر قدرت خارق العاده ای بر فرزندان خود دارد.

"اگر پدری تصمیم بگیرد فرزند خود را به قتل برساند به مرگ محکوم نخواهد شد، بلکه تنها برای چند سال زندانی خواهد شد."

همسر فردا

لیلا در اراک زندگی می کرد، شهر کوچکی در چهار ساعتی جنوب تهران که در زمینه جرم و جنایت و مواد مخدر بدنام است. بخش اعظم درآمد لیلا صرف خرید مواد مخدر برای خانواده اش می شد.

به گفته سازمان ملل سه چهارم ضبط مواد مخدر جهان در ایران صورت می گیرد و مقام ها اذعان می کنند که اعتیاد یک معضل جدی است.

وکلای حقوق بشر می گویند مورد لیلا استثنا نیست

اما در مورد فحشا چنین آماری وجود ندارد. مدیر مرکز امید مهر در تهران می گوید این مشکلی رو به گسترش است.

عشرت قلی پور می گوید: "من به خانه های زیادی در جنوب تهران سر زده ام که دختران جوان مجبور بوده اند بروند خودفروشی تا خرج اعتیاد پدرشان تامین شود."

"همچنین در چندین مورد شاهد بوده ام که خانواده ها دختر خود را در خانه ها زنجیر می کنند تا مانع فرار آنها شوند."

شوهر لیلا شروع به فروختن او به گاهی تا 15 مرد در طول فقط یک شب کرد. دو ماه پس از ازدواج، پلیس به خانه آنها یورش برد و همه را دستگیر کرد.

شوهر لیلا به جرم راه انداختن خانه ای برای روسپی گری به پنج سال زندان محکوم شد.

در جریان تحقیقات جنایی، برادران لیلا اعتراف کردند که به او تجاوز کرده اند. آنها شلاق خوردند. به همین دلیل لیلا متهم به زنا با محارم شد. جرمی که مجازاتش مرگ است.

 می خواهم خبری به شما بدهم ولی لطفا ناراحت نشو. قرار است دارآویز شوی
 
زندانبان خطاب به لیلا

لیلا در زندان زنان به سر می برد که حکم مجازات خود را از زندانبان شنید: "می خواهم خبری به شما بدهم ولی لطفا ناراحت نشو. قرار است دارآویز شوی."

خانم صدر می گوید: "این قضات مرد هیچ آموزشی درباره اتهامات جنسی ندیده اند. همه آنها یک نگاه مردسالارانه دارند و زن را مقصر می شناسند."

برادر لیلا بعدا اعتراف خود را پس گرفت. خانم صدر خواستار تجدید نظر در پرونده لیلا شد و برد.

حکم اعدام

پیشتر در سال جاری خانم صدر از نازنین 19 ساله - که به خاطر کشتن مردی که قصد تجاوز به او را داشت به مرگ محکوم شده بود - دفاع کرد و آن را برد. امروز نازنین یک زن آزاد است.

 آنقدر اعتراض یا آنقدر شکایت از طرف فعالان حقوق بشر خواهد شد که قضات تحت فشارند مجازات اعدام صادر نکنند
 
شادی صدر

به گفته گروه حقوق بشر "عفو بین الملل" 177 نفر سال گذشته در ایران اعدام شدند، در میان آنها 4 نفر زن بودند - امسال شمار آنها به پنج افزایش یافته است. ارقام واقعی می تواند بالاتر باشد زیرا اعدام ها همیشه گزارش نمی شود.

اما خانم صدر و سایر وکلای ایرانی می گویند که فعالیت و مبارزه دائمی در زمینه حقوق بشر و جلب توجه عمومی به مساله، قضات ایرانی را نسبت به افکار عمومی حساس تر کرده است.

او می گوید: "آنقدر اعتراض یا آنقدر شکایت از طرف فعالان حقوق بشر خواهد شد که قضات تحت فشارند مجازات اعدام صادر نکنند."

امید لرزان

امروز لیلا در یک خانه آپارتمانی کوچک با یک پرستار که خرجش را خانم صدر و امید ایران می دهند زندگی می کند.

مرجانه حالتی، که در لندن زندگی می کند، موسس این مرکز بهسازی است. وی می گوید وقتی لیلا وارد مرکز شد سواد نداشت و باید اصول ابتدایی زندگی را فرا می گرفت.

لیلا درحال بازسازی زندگی و آموختن زندگی مستقل است

"او هیچ چیز نمی دانست. تا جایی که نمی دانست وقت عادت ماهانه باید نوار بهداشتی استفاده کند."

امروز لیلا درحال یادگیری خواندن است و با کارهای کوچک خیاطی پول درمی آورد.

اما خانم حالتی همچنین می داند که این مرکز با کمک به دخترانی مثل لیلا - با تقویت اعتماد به نفس آنها و تشویق استقلال - بر جاده ای لغزان گام می زند.

او می گوید: "ما در ایران زندگی می کنیم و مقررات خاصی هست که باید از آنها اطاعت کنیم، اما به این معنی نیست که نتوانیم به دخترها بگوییم که فرقی با مردها ندارند. آنها هم فرد هستند و فردیت دارند."

امروز لیلا آزاد است و نگرش ها ممکن است آرام آرام درحال عوض شدن باشند. ایران پنج سال قبل نخستین قانون حفاظت از کودکان در این کشور را تصویب کرد.

انتظار می رود در بهار آینده، لایحه تازه ای که پیشنویس آن توسط وکلای حقوق بشر تنظیم شده، به مجلس برود که هدف آن آسانتر کردن تعقیب قضایی آزاردهندگان کودکان است.

برنامه "عبور از قاره ها" کانال چهار رادیو بی بی سی ساعت 11 صبح روز پنجشنبه 29 نوامبر داستان لیلا را پخش می کند. این داستان همچنین ساعت 9 صبح روز چهارشنبه 5 دسامبر از برنامه "Assignment" سرویس جهانی بی بی سی پخش خواهد شد.

مصاحبه لیلا توسط حمید رحمانیان، فیلمساز ایرانی، برای فیلمی درباره امید ایران که به زودی منتشر می شود ضبط شد.

لیلا بی سواد بود اما حالا دارد خواندن می آموزد
هومن - ایران - تهران
گاهی سکوت بلند ترین نعره ممکنه . . .
پنج‌شنبه 8 آذر 1386

اریا - ایران - ایران
دیگه همه چی باز یافت می شود حتی ؟؟؟؟
پنج‌شنبه 8 آذر 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.