جوک های بامزه
فیلم های در حال ساخت جام جهانی: 1 پت و مت با بازیه میرزاپور و رحمان رضایی 2 تام و جری با هنرمندی فیگو و کعبی 3 2قلوهای افسانه ای با بازیه برانکو و چلنگر 4 زندگی پیامبران با حضور افتخاریه علی دایی در نقش حضرت نوح
12می دونی یه اصفهانی رو چه جوری شکنجه می دن؟ می بندنش به تیر چراغ برق می گن کوچه بغلی شام می دن
یه فارس چاق جلو دوستاش می ره رو ترازو واسه اینکه ضایع نشه شکمش رو می ده تو
فارسه می ره دکتر می گه من شبا خواب می بینم با خرا فوتبال بازی می کنم. دکتر می گه بیلا این قرصا رو بخور می گه: می شه از فردا بخورم امشب فیناله
تهرانیه داشت واسه ابادانیه لاف می زد که من یه سگ دارم وقتی می خواد بیاد تو خونه در می زنه. ابادانیه گفت : ولک مگه کلید نداره؟!!!
می دونید فرق سوزن با کاه چیه؟
.......
.......
......
........
......
همیشه که جواب این زیر نیست یه بار مغز پوک خودتو به کار بنداز
به فارسه می گن علی یارت . می گه یار خودتون ما تیم مون تکمیله
در زندگی راه های زیادی به ازادی وجود دارد فقط باید بهای ان را پرداخت...............از رسالت 500 تومان. از انقلاب 300تومان..............
یک فارسه چگونه یک پرنده را می کشد؟ ان را از بالای یک صخره به پایین پرتاب می کند
اصفهانیه سوار تاکسی میشه، آخر مسیر به راننده میگه: حاج آقا کرایه ما چقدر شدس؟ یارو میگه: 50 تومن. اصفهانیه میگه: چه خبرس؟! اولندش که 40تومن بیشتر نیمیشد، بعدشم من 30تومن بیشتر ندارم، حالا فعلا این 20 تومنو بگیر... یارو پولو میگیره، میشمره میبینه 10 تومنه!
لره میره مکه. وقتی برمیگرده رفقاش میپرسن: تعریف کن چجوریا بود؟ لره میگه: ایلده باز خدا نبود، ملت همه تو حیاط ولو بودن!
رشتی یک سکه میندازه هوا، شیر میاد، فرار میکنه!
یارو تلویزیون رو روشن میکنه. کانال 1: قرآن. کانال 2: قرآن. کانال 3: قرآن. کانال 4: قرآن. کانال 5: قرآن. کانال 6: قرآن. پا میشه تلویزیون رو میبوسه میذاره رو طاقچه!
یه روز یه مرده پشت موتور گازی نشسته بوده و هی از یه بنز جلو میزده... راننده بنز عصبانی میشه و میزنه کنار و به موتوری میگه: آقا تو چطور از من جلو میزدی؟ مرده میگه: ببخشید... کش شلوارم به آینه بغل شما گیر کرده بود!
به یارو میگن نظرت راجب آتروپات چیه؟ میگه خوبه ولی یخمک خوشمزه تره!
یه روز یه نفر از کنار جاده ای رد میشده که میشنوه یه چوپون داره نی میزنه. یارو از ریتم نی زدن میفهمه که چوپونه لره پس میره جلو و میخواد سربه سر چوپونه بذاره و بهش میگه:آی چوپون اگه بگم از چه طایفه ای هستی حاضری یکی از گوسفنداتو بمن بدی؟چوپان ساده دل هم میگه :آره یارو میگه:تو لری.چوپونه میگه باشه تو شرطو بردی هر کدوم از گوسفندا رو که میخوای سوا کن ببر. طرف هم یکی از درشتاشو سوا میکنه میخواد ببره که چوپونه میگه:عمو اگه من بگم تو از چه طایفه ای هستی حاضری هرچی رو که برداشتی پس بدی؟طرف میگه:آره خوب بگو ..چوپونه میگه:تو لری.لره میگه:آره اما تو از کجا فهمیدی؟ چوپونه میگه:آخه اونی که سوا کردی سگ گله اس نه گوسفند
|