مریخی ها و ونوسی ها در اتاق خواب - بخش ۲

مریخی ها و ونوسی ها در اتاق خواب - بخش 2

لذت سکس سریعدکتر جان گری

در انبوه کتاب‌های مربوط به سکس، از صرف وقت برای رساندن زن به لذت حرف‌ها زده شده؛‌ ولی در هیچ کتابی ندیده‌ام از نیاز مشروع مرد به سکس سریع چیزی آمده باشد.
مرد معمولاً از کامیاب کردن زن شاد می‌شود؛ ولی بعضی وقت‌ها حس می‌کند دلش می‌خواهد از پیش‌نوازش‌ها در برود و به کار خود بپردازد. چیزی در وجودش عمیقاً خواستار توقف بازداری می‌شود. دوست دارد دلواپسی برای صرف وقت و یا انجام آنچه زن می‌طلبد را کنار گذارد؛ فقط خودش باشد.در این حالت، تمایل به شادی زن همچنان در او هست، ولی دیگر نمی‌خواهد صبر کند.در کنار پیش بردن، پیش رفتن هم لازم است. مرد همان طور که با محبت وقت می‌گذارد و زن را به لذت می‌رساند، گاهی نیاز دارد به کار خود مشغول شود و سکس سریع داشته باشد. غریزه‌ را آزاد گذاردن و نیاز تند مردانه را بی‌زمینه‌سازی برآوردن، او را مهیا می‌کند در مواقع دیگر آسان‌تر برای زن باشد. بخش‌هایی از وجود مرد شبیه ماشینی‌اند که گاه گاه با سریع رفتن کاربراتورش تمیز می‌شود. بدن مرد نیاز دارد بعضی وقت‌ها بدون هر نوع بازداشتی به کارکرد طبیعی خود مشغول شود.احساسمان از این نیاز آگاه باشد، چیزی است؛ و پرداختن به آن، چیزی دیگر. جیمز وقتی با لوسی سکس سریع داشت، غالباً دچار این احساس می‌شد که لوسی به آنچه نیاز دارد نمی‌رسد. جیمز حس می‌کرد لوسی آمیزش جنسی بدون پیش‌نوازش را خودخواهی می‌داند. شوهر از این بابت خود را در تنگنا می‌دید و واهمه داشت که عاشق خوبی به حساب نیاید. بنابراین، تا نزدیکی‌های رفتنش به اداره صبر می‌کرد و آنگاه لوسی را به آغوش می‌کشید.او به زن می‌گفت: «خوب، چند دقیقه وقت دارم. بیا سکس داشته باشیم.» زن به خوبی همراهی می‌کرد و جیمز با خیالی آسوده از سکس سریع لذت می‌برد.اما، به تدریج جیمز به خاطر رویه‌ی فریبکارانه‌اش احساس گناه می‌کرد. او دیگر نمی‌خواست با تظاهر به وقت نداشتن،‌ سکس سریع داشته باشد. به جیمز و لوسی پیش‌نهاد کردم که مسئله را می‌توانند با گفت‌وگو درباره‌ی آن به طور موثر حل کنند.سکس سریع در عوض در آغوش گرفتنجیمز به لوسی گفت: «گاهی سکس را بدون مقدمات می‌خواهم. می‌دانم سکس بون پیش‌نوازش آنچه را که می‌خواهی به تو نمی‌دهد؛ولی برای من بسیار لذت‌بخش است.» از زن پرسیدم: «جیمز در مقابل سکس سریع چه می‌تواند برایت انجام دهد؟»لوسی گفت: «درست نمی‌دانم. در این باره، زیاد فکر کرده‌ام؛ نگرانم که با پذیرش سکس سریع، همه‌ی تجاربمان به آن خلاصه شود.»جیمز با آرامش اظهار کرد: «این حرف منطقی است. بسیار خوب، اگر قول دهم تجارب بی‌شتابی درست مانند آنچه تاکنون داشته‌ایم، با هم داشته باشیم، چطور؟»او پاسخ داد: «خوب است، اما در مورد این که سکس واقعاً‌ مخصوص نیز داشته باشیم یا حداقل ماهی یک بار شب را بیرون به سر بریم و سکس رمانتیک داشته باشیم چه می‌گویی؟»لوسی می‌دانست در این لحظه حرف اول را می‌زند، اکنون ماه را به دست آورده بود و می‌خواست ستارگان را نیز داشته باشد. جیمز نیز خوشحال بود که او را همراهی می‌کند.زن گفت: «اگر سکس سریع را مرتباً می‌خواهی، من هم در آغوش‌گیری و نوازش را می‌خواهم. دوست دارم میلت را برای در آغوش گرفتنم به مدت چند دقیقه احساس کنم، بدون آنکه لازم باشد همواره پس از آن سکس داشته باشیم.»جیمز گفت:‌ «مسئله‌ای نیست. هرگاه که خواستی، به من بگو تا خود را بازدارم و با گرمی و محبت به آغوشت گیرم.» سپس کمی مکث کرد و گفت: «آیا چیز دیگری هم هست؟»لوسی با شادمانی پاسخ داد: «نه، فکرمی‌کنم که همین کافی است.»

چهار وضعیتدکتر جان گریمعتقدم برای هر دو معامله‌ی خوبی بود. به آن‌ها توصیه کردم برای آن که سکس سریعشان خالی از هر نوع تأثیر منفی‌ای باشد، معامله‌شان را خلاصه کنند.جیمز موارد را چنین جمع‌بندی کرد: «چهار وضعیت پیشنهادیم برای تو چنین است: ‌سکس مرتب بی‌شتاب که در آرامش خانه به کمال می‌رسد، ماهی یک بار سکس کاملاً مخصوص و رمانتیک در بیرون از خانه، نداشتن هیچ توقعی از تو در طی سکس سریع و همچنین در آغوش گیری مرتب. آیا با توجه به این چهار وضعیت راضی هستی با من سکس حاضری داشته باشی؟»لوسی گفت: «به نظرم خیلی خوب است؛‌ ولی اگر احساس خستگی کنم یا بدون دلیل مشخصی آمادگی‌اش را نداشته باشم، دلم نمی‌خواهد اجباراً جواب مثبت دهم.»جیمز با رضایت خاطر لبخند زد و موافقتش را اعلام کرد.چگونه می‌توان جذابیت جنسی را افزایش داد؟آنچه پس از این معامله رخ داد، دور از تصور جیمز و لوسی بود. زندگی جنسی‌شان کاملاً بهبود یافت و جیمز آشکارا می‌دید که جذابیت‌های جنسی لوسی برایش بسیار زیاد شده است.خودش مسئله را این چنین توضیح داد: «برای اولین بار در طول زندگی جنسی‌ام احساس آزادی کردم. ناگهان خود را رها دیدم تا بدون نیاز به پیش‌نوازش، یک راست به سراغ آنچه دلم می‌خواهد بروم. اولین بار بود که دلواپسی از طرز عملم یا لزوم خشنود کردن همسرم نداشتم. همه‌چیز برای خودم بود، آن هم بدون احساس گناه از این که مبادا او ارضا نشود. واقعاً لذت‌بخش بود. هر دوی ما احساس خوبی داشتیم، زیرا می‌دانستیم او آنچه را می‌خواهد بعداً به دست می‌آورد.»سکس سریع بدون احساس گناه شیرینی شگفتی دارد. آن برای جیمز و اکثر مردان رهایی باشکوهی به بار می‌آورد. تصور کنید به فروشگاه بروید و هر آنچه بخواهید بخرید یا با هر سرعتی که دلتان می‌خواهد با خیال آسوده برانید یا بدون کلاه بر موتورسیکلت سوار شوید و باد را لابه‌لای موهایتان احساس کنید. سکس سریع تجربه‌ای این چنین دل‌چسب است. بله، آن نوعی بازگشت به نوجوانی است. چشمه‌‌ی جدیدی از بالندگی و شکوفایی عاطفی برای مرد است. مرد در نوجوانی بر اسب شاهوار جنیست سوار می‌شود. بودن شک، آزادی سکس سریع نشستن دوباره بر زین آن اسب است.جیمز بعد از توافقشان نگران عدم پذیرش نبود و با اطمینان سکس را شروع می‌کرد. لوسی نیز در تجاربشان، اگر حال و حوصله نداشت، به جای نه گفتن، سکس سریع را پیشنهاد می‌کرد.به هر حال، بعد از چند سال رابطه‌ی آزاد و بدون احساس گناه، سکس سریع به نحو قابل توجه‌ای اهمیتش را برای جیمز از دست داد. او به این خصلت رسیده بود که اگر لوسی آمادگی نداشت در بسیاری از مواقع، به جای پرداختن به سکس سریع، با روی گشاده صبر می‌کرد تا آمادگی‌اش را بیابد.جیمز بدون مخالفتی همواره قادر بود به سکس سریع بپردازد. پس، وقتی لوسی میل به سکس آهسته و بی‌شتاب نداشت، او به هیچ‌وجه احساس عدم پذیرش و رد شدن نمی‌کرد- این احساس ضروری‌ای است برای آن که مرد با شور و حرارت مجذوب همسرش باقی بماند. آنگاه که توافق حاصل شد و مرد در اثر آن دیگر احساس عدم پذیرش و رد شدن نکرد، احساس عالی‌ای که برایشان برقرار می‌شود، همانا گاه گاه لذت بردن از سکسی است که نیاز به فشردن پا روی ترمز ندارد.زن که آماده نیست، چطور می‌توان سکس ایمن داشت؟با رفع شدن برداشت بد از سکس سریع، زن عملاً مرد را برای آغاز این نوع سکس حمایت می‌کند. در زیر، عبارتی که مرد معمولاً برای شروع سکس بیان می‌کند می‌آید؛ و همچنین پاسخ‌هایی که زن می‌تواند در هنگام عدم تمایل به سکس همیشگی، به جای نه گفتن، به زبان آورد.١.مرد می‌گوید: واقعاً تحریکم کرده‌ای، بیا با هم باشیم.زن پاسخ می‌دهد: آمادگی ندارم، ولی سکس حاضری خوب است.٢.مرد می‌گوید: دلم خیلی هوایت را کرده؛ کارها را کنار بگذار، بیا سکس داشته باشیم.زن پاسخ می‌دهد: آه! خیلی خوب است؛ ولی وقت زیادی ندارم. بگذار سکس سریع داشته باشیم.٣.مرد می‌گوید: الان وقتم آزاد است. مایلی سکس داشته باشیم؟زن پاسخ می‌دهد: اکنون می‌توانیم سکس حاضری داشته باشیم؛ اما فردا شاید مجالمان بیشتر باشد.٤.مرد می‌گوید:‌ می‌خواهی به اتاق‌خواب برویم و وقتمان را صمیمانه بگذرانیم؟زن پاسخ می‌دهد: سکس سریع خوب است. شاید کمکم کند کمی بیاسایم؛ و آنگاه بشود صحبت کنیم.٥.مرد می‌گوید: موافقی امروز وقتی برای عشق‌بازی کنار بگذاریم؟زن پاسخ می‌دهد: میلی به پیش‌نوازش ندارم؛ ولی سکس سریع اشکالی ندارد. فکر می‌کنم گاهی از سکس، فقط کنار تو بودن را می‌‌خواهم.٦.مرد می‌گوید: حس می‌کنم حسابی تحریک شده‌ام. خیلی دلم سکس می‌خواهد.زن پاسخ می‌دهد: من هم همین‌طور؛ ولی وقت کافی نداریم، بیا سکس سریع داشته باشیم.٧.مرد می‌گوید: امشب با عشق‌بازی چطوری؟زن پاسخ می‌دهد: حالا سکس سریع می‌خواهم، چون سرم بدجوری درد می‌کند. کاش تا فردا بهتر شود.٨.مرد حرفی نمی‌زند؛ ولی روی تخت می‌رود و تمایلش را با حرکاتی نشان می‌دهد.زن زمزمه‌ می‌کند: اوه! احساس خوبی است. امشب دلواپس من نباش، کار خودت را بکن.٩.در طی سکس، زن می‌فهمد ماه کامل نیست.زن دستان مرد را به آرامی می‌گیرد و می‌گوید: به درونم بیا. دوست دارم آنجا احساسات کنم. لذت بردن تو برایم خیلی خوشایند است. (گفته‌ی او این مفهوم کلیدی را می‌رساند که «نیازی نیست برایم وقت بگذاری، چرا که بدنم آمادگی ارگاسم را ندارد.»)١٠.مرد وقت زیادی صرف می‌کند و زن می‌فهمد که آمادگی‌اش را ندارد. زن فقط دوست دارد کنار مرد باشد و او را از لذت برخوردار کند.زن می‌تواند مرد را به درون خود هدایت کند و بگوید: بیا امشب سکس سریع داشته باشیم.افزودن سکس سریع بدون احساس گناه به حیات جنسی برای هر یک از زوجین رهایی غیرقابل انتظاری به بار می‌آورد. تا وقتی مرد از نگرانی بابت پذیرفته نشدن آزاد نشود، نمی‌تواند درک کند که این دلواپسی چگونه بر او تأثیر می‌گذاشته و مانع شور و حرارت جنسی‌اش می‌شده. بهره‌بردن از مهارت‌های ارتباطی جدید، زن را نیز آزاد می‌سازد در مواقعی که آمادگی‌ ندارد، به تلاش بیهوده برای ارگاسم نپردازد یا تظاهر به آن نکند.

چطور می‌شود که مردان دیگر سکس را شروع نمی‌کنند؟دکتر جان گریمرد با هر پذیرفته نشدن بیشتر می‌رنجد و غرورش عمیق‌تر جریحه‌دار می‌شود. وقتی تقاضاهایش به طور مکرر رد می‌شوند، اعتماد به نفسش را از دست داده و سکس را با تردید آغاز می‌کند. حتی ممکن است تمایلش را به زن از دست دهد یا تمایل به زنی که او را رد نمی‌کند پیدا کند و یا کلاً علایق جنسی‌اش فروکش کند. درحالی که مجذوب زن دیگری شده، شاید به اشتباه فکر کند که دیگر تمایل به زن خود ندارد؛ یا اگر علاقه‌اش را به سکس از دست دهد، ممکن است آن را به علت بالا رفتن سن خود بداند.در آغاز رابطه‌ی عاشقانه، زوج‌ها غالباً هرگاه که بشود به سکس می‌پردازند، سپس، همچنان که زندگی عملی کار و خانه دوباره در برابر دیدگانشان ظاهر می‌شود، تبعاً کمتر به سکس می‌پردازند. با به دنیا آمدن بچه‌ها وقت باز هم محدودتر شده و باید زمان به خصوصی را در نظر بگیرند یا منتظر فرصت مناسبی بمانند.در این شرایط، وقتی مرد خواهش خود را با گفتن «بیا عشق‌بازی کنیم» ابراز می‌کند، معمولاً زن بدون تأمل کافی پاسخ منفی‌ای شبیه جملات زیر می‌دهد: - الان نمی‌شود، باید شام درست کنم.- الان نمی‌شود، باید تلفن بزنم.- نمی‌شود، باید خرید کنم.- کار دارم.- نمی‌توانم، خیلی سرم شلوغ است.- حالا حوصله‌اش را ندارم.- الان موقع مناسبی نیست.- سرم درد می‌کند.- آمادگی فکر کردن به سکس را ندارم.- پریودم.مرد هر بار که جوابی از این نوع می‌شنود، در سطح عواطفش به نوسان افتاده و تلاش می‌کند همسرش را بفهمد؛ اما در هر بار برای او سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود که احساس رد شدگی و عدم پذیرش نکند، و چه بسا پس از چندی از پرداختن به سکس باز می‌ایستد. در این حالت، ممکن است هنوز سکس بخواهد، ولی بعد از چندین و چند بار جواب منفی شنیدن ترجیح می‌دهد جلوی خود را بگیرد و منتظر علامت واضحی از جانب همسرش شود مبنی بر این که وی آمادگی آن را دارد.مرد در بعضی موارد، وقت می‌گذارد و برای تشخیص زمان مناسب تلاش زیادی به خرج می‌دهد. او از خود می‌پرسد: «آیا اکنون زمان خوبی است؟ آیا اکنون زنم آمادگی‌اش را دارد؟» او هر چند کمتر احتمال دارد که بداند در هنگام تمایل به سکس، خود را از آن باز داشتن چه تأثیری بر وجودش می‌گذارد؛ ولی حقیقت این است که این بازداری‌ها احساس عدم پذیرش و طردشدگی را در مرد تقویت می‌کند.آن طورها هم که به نظر می‌رسد نیستهفت سال از ازدواج جک و آنی می‌گذشت. آن‌ها برایم گفتند که در ابتدا شیفته‌ی هم بودند، ولی پس از سه سال مشکلات زناشویی‌شان شروع شده و به تدریج شور و حرارتشان را نسبت به هم از دست داده‌اند؛ ‌و حال، برای حل مسائلشان به من رجوع کرده‌اند.طی مشاوره‌، آنی به جک گفت: «دلم می‌خواهد، مثل گذشته‌ها، زیاد سکس داشته باشیم. آیا کاری کرده‌ام که باعث ناراحتی تو شده است؟»جک حیرت‌زده پاسخ داد: «من این طور فکر می‌کنم که خودم همیشه سکس می‌خواهم، ولی تو نمی‌خواهی. آیا این حقیقتاً خواسته‌ی توست؟! در خیلی مواقع، چون آمادگی سکس را در تو نمی‌بینم، از سکس خواستن پرهیز می‌کنم.»آنی گفت: «چطور ممکن است بدون پرسیدن، متوجه‌ شوی که آمادگی‌اش را ندارم؟»جک درنگ کرد. بعد در حالی که کمی گره به ابروها انداخته بود گفت:‌ «می‌دانم، برای فهمیدنش به اندازه‌ی کافی مرا رد کرده‌ای.»آنی پاسخ داد: «این منصفانه نیست. گاهی که احساس بی‌حوصلگی می‌کنم، گفتن این که سکس می‌خواهی، می‌تواند مرا- حتی اگر کمی طول بکشد- سر حوصله آورد. سکس خواستنت احساسم را هدایت می‌کند. من واقعاً از گفتن این که سکس می‌خواهی ممنون می‌شوم.»جک و آنی بعد از اصلاح برداشتشان از خواست‌های یکدیگر و وقتی سکس سریع را بدون احساس گناه آموختند، توانستند شور و حرارت را به رابطه‌شان بازگردانند.در قسمت بعد به این می‌پردازیم که چرا مردان احساس طردشدگی می‌کنند.

چرا مردان احساس طردشدگی می‌کنند؟دکتر جان گریآنی هنگام گفت‌وگو با جک، درباره‌ی مواقعی که سکس را نمی‌خواست، دچار سردرگمی می‌شد. او نمی‌توانست بفهمد وقتی آمادگی ندارد، چرا شوهرش باید این قدر احساس طردشدگی کند. به نظر او، علاقه‌ی واقعی‌اش به سکس داشتن با جک در مواقعی که آمادگی‌اش را داشت، برای آسوده‌ کردن خیال همسرش کافی بود.مرد نیز از نظر منطقی با این قضیه موافق بود، ولی از نظر عاطفی مسئله‌ برایش بسیار فرق می‌کرد. به دلایل گوناگون، عدم پذیرش جنسی از حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین نقاط وجودی مرد است.مردان، از نظر بیولوژیکی و هورمونی، تمایل بیشتری به سکس دارند. سکس به طور طبیعی دائماً در ذهنشان است؛ و چون سکس را بسیار می‌خواهند، وقتی زن با آن موافقت نمی‌کند غالباً احساس پذیرفته نشدن و طرد شدن می‌کنند.همان طور که قبلاً گفتم برانگیختگی جنسی بیشترین تأثیر را بر مرد می‌گذارد و احساس را به او باز می‌گرداند. اما همه‌ی داستان این نیست. در شرایط تحریک، مرد در آسیب‌پذیرترین وضعیت نیز قرار دارد؛ و از این رو، به بدترین وجهی درد عدم پذیرش و طردشدگی را تجربه می‌کند.تحریک باعث یادآوری رنجش‌های گذشته نیز می‌شود. ناخوشایندی‌های تجارب گذشته زنده می‌شوند و دردشان مجدداً احساس می‌شود. در نتیجه وقتی مرد تحریک می‌شود، آن احساسات بد برایش تجدید شده و شاید، بدون آن که خود بفهمد، او را دچار خشم و عصبانیت کنند.مردی که نداند چطور از احساس طردشدگی دوری کند، یک راست به دامن درد و استیصال می‌افتد. چه باید کرد؟ چون راه گریزی نمی‌بیند، به تکرار تجربه‌ی درد کشیده می‌شود و سرانجام جاذبه‌ی همسرش را از دست می‌دهد. تصورش را بکنید. مرد چون در خودآگاه راه حلی نمی‌یابد، در ناخودآگاه شهوت نسبت به همسرش را متوقف می‌کند. البته رسیدن به این فقدان میل از روی انتخاب و اراده نیست، بلکه امری خود به خود و غیر ارادی است.مجذوبیت جنسی مرد گاه به جای دیگری منتقل می‌شود. او به زنی فانتزی که دست رد به سینه‌اش نمی‌گذارد یا به زنی فاقد اهمیت که به کار معاشقه می‌آید، میل جنسی‌اش را معطوف می‌کند. این هم دلیلش روشن است، اگر به زن اهمیت ندهد، احتمال طرد شدن دردناک وجود نخواهد داشت. بله، به همین علت است که برخی مردان در برابر زن ناشناس برانگیخته می‌شوند، ولی جذب زنی که بیش از همه دوست دارند، نمی‌شوند.زنان سکس را دوست دارندزنان سکس را دوست دارند، ولی تمایل جنسی‌شان به سادگی مردان آفتابی نمی‌شود. زن برای حس کردن میل جنسی زمان، امنیت و مهربانی می‌خواهد. بله، او این‌ها را می‌خواهد تا نشان دهد معدنی از احساس است. مردان این را نمی‌دانند؛ زیرا در طول زندگی مشترک بسیاری از پیام‌هایی که از همسرشان دریافت می‌کنند به نظرشان خلاف آن معنا می‌دهد. مردان برای زنده نگه داشتن شور و حرارت و شیفتگی جنسی‌شان در طی سال‌های طولانی، نیاز به پیام‌های روشنی حاکی از علاقمندی همسرشان به سکس دارند.به طور کلی، مردان در سن هفده یا هجده سالگی در اوج علاقه‌ی جنسی هستند. زنان این بهار را در36 تا 38 سالگی تجربه می‌کنند. فرصت لازم برای برانگیخته شدن مردان و زنان نیز به همین الگو شبیه است. مرد با کمی نوازش تحریک می‌شود، حال آن که زن به زمان قابل توجه‌ای نیاز دارد. خوب، وقتی مرد احساسش کاملاً پخته می‌شود، زن هنوز در آغاز راه است. پس، به طور عادی مرد فکر می‌کند زن سکس را دوست ندارد؛ زیرا در هنگام برانگیختگی خود، زن را هنوز آرام و بی احساس می‌بیند.در نحوه‌ی برداشت مرد، واهمه‌های دوران نوجوانی نیز می‌توانند نقش داشته باشند. اگر پسر می‌ترسیده مادرش از علاقه‌ی روزافزون او به سکس و دختران باخبر شود، شاید دچار این باور شده باشد که تمایل جنسی چیز بدی است. بعداً همسرش را می‌بیند که به زندگی‌شان می‌رسد. نجواهای شوم کوچک یا احساسات نابخودی مرد را فرا می‌گیرند که «میل جنسی‌ات را خاموش کن. نگذار بفهمد، چون تو را از خود خواهد راند». تجارب منفی دوران زندگی با والدین الزاماً چنین تأثیر مستقیمی نمی‌گذارند؛ اما مطمئناً هنگامی که زن بی‌علاقه به سکس به نظر می‌رسد، حساسیت مرد را به حس طردشدگی افزایش می‌دهند. زن وقتی که آماده‌ی سکس نباشد یا خلقش را نداشته باشد، مرد بی‌درنگ با خود می‌گوید: « می‌دانستم، او سکس نمی‌خواهد.»زن برای حل این مشکل چه می‌تواند بکند؟‌ یکی از راه‌ها نشان دادن زیرکانه‌ی علاقمندی‌اش به سکس است. پذیرش گهگاه سکس سریع قوی‌ترین پیام مثبت را به مرد می‌دهد؛ و حمایت از مرد در زمان شروع سکس، پیام قدرتمند دیگری است.موضوع بعد: وقتی مردان همه‌چیز را خراب می‌کنند.

ستاره - ایران - تهران
ای کاش آقایون کمی هم وقت صرف شناخت خانمها میکردن وبعد ازدواج میکردن.با تشکر فراوان من خیلی مساءل را یاد گرفتم برای زندکی اینده ام.مرسی
پنج‌شنبه 17 آبان 1386

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.