سزارین در ولنتاین… وقتی ژولیوس سزار – سردار بزرگ رومی – در سال 1506 بهطور غیر معمول از شکم مادرش متولد شد، این روش غیرمعمول در اروپا و سپس در دنیا با نام عمل سزارین مطرح شد. گرچه ایرانیان قدیم خشمگین شدند که رستم ما سالها پیش از تولد سزار و با چنین عملی متولد شده پس چرا نام این عمل را رستمین، رستمینه، رستم زایی، شکاف رستمی و یا هراسم ترکیب شده دیگر که با رستم همراه است، نگذاریم! اما بعدها نیز خود به این نام قانع شدند و برای نسلهای بعد جا انداختند، از اینرو رستمینه غریب و سزارین آشنا شد، حیف شد! یک بار دیگر چیز بزرگی از کیسهمون رفت! مثل جریان ولنتاین، غربیها خوشحالند که روزی را کشف کردند به اسم روز عشق و دوست داشتن و به همدیگر کادو میدهند، اما نمیدانند که سالها پیش از آنها در ایران باستان مردم بیست و نهم بهمنماه را به عنوان روز عشق میشناختند و به نام روز امشاسپندان. نه تنها غربیها نمیدانند که خیلی از ماها هم از جریان بیخبریم و روز ولنتاین برای عقب نماندن از قافله، سنت دنبالهروی از فرنگیها را گرامی داشته و جشن میگیریم.سزارین یا رسمتین، ولنتاین یا امشاسپندان؟! زیاد فرقی نمیکند، مشکل جای دیگری است، مشکل این است که آنقدر سنتزده میشویم که یادمان میرود خیلی قبلتر از کشورهای دیگر، ما خیلی چیزها داشتیم که برایمان اهمیت نداشت، اما همین که فرنگیها همان سنتهای ما را با روکش جدید و مدرن به خودمان عرضه کردند، دهانمان از حیرت بازماند و بر فرهنگ و تمدنشان بارها احسنت نثار کردیم.
در هر صورت به استناد شاهنامه و طبق شواهدی که در ادبیات ایران به چشم میخورد، مخترع عمل سزارین – رستمین (یا هر عنوان دیگری که دلتان میخواهد) سیمرغ است که برای حفظ سلامت جان رودابه و به دنیا آمدن یلی چون رستم پیشنهاد چنین عملی را به زال داده و در نهایت پری از بال خود کنده و برای مداوای زخم رودابه به او میدهد. از اینرو یکی از دانشمندان ایرانی چند سالی است با کلی اسناد و مدارک به انجمن زنان و زایمان آمریکا رفت و آمد میکند تا گرد و غبار را از فرهنگ ایرانی پاک کند، هر چند وی موفق به متقاعد کردن انجمن شد که اگر نمیخواهند سزارین را به رستمین، رستمزایی، شکاف رستمی و… تغییر دهند لااقل از آن به عنوان سزارین – رستمی نام ببرند، گویا این انجمن اعتقادی به پهلوان اسطورهای ایران ندارد. البته ناگفته نماند در ایران هم فقط در چند روستا این عمل را به نام رستمزایی میشناسند… بیاورد یکی خنجر آبگون یکی مرد بینا دل پرفسون شکافید بیرنج پهلوی ماه بتابید مر بچه را سر ز راه چنان بیگزندش برون آورید که کس در جهان این شگفتی ندید از او چار پیکان به بیرون کشید به منقار از او خستگی خون کشید بر آن خستگیها بمالید پر هم اندر زمان گشت با زیب و فر دو دستش پر زخون ز مادر بزاد ندارد کسی اینچنین بچه یاد فرهنگستان ادب که چند سالی است به شدت سعی میکند تا روح اجنبی را از چهره گرد و غبار گرفته ادبیات پاک کند رستمینه را جایگزین سزارین کرده تا به قول معروف فارسی را پاس بدارد. تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که واقعا مرز بین علم و موهومات یا خرافات کجاست؟ به نظر شما چه چیز علمی و چه چیز غیرعلمی است؟ به راستی در دنیایی که هر روز اتفاقی دور از ذهن رخ داده و توجیه علمی مییابد وجه تسمیه امور علمی چیست؟ و اینگونه است که پای مدعیان فلسفه پوزیتویست هم لنگان است و علم را همچون گذشته حکم صادق اثبات شده عاری از اشتباه نمیدانند و به بیان کمتر ابطال شده در باب یک نظریه علمی بسنده میکنند. این همه را گفتیم تا بدین جا برسیم که امروزه جوامع به طور اعم و جامعه ما به طور اخص در حال پذیرفتن این نکته است که هیپنوتیزم و انرژی درمانی هم میتواند رشتهای از علوم باشد و دیدیم که چندی پیش آیدا حسنلو به جای استفاده از داروهای بیهوشی به وسیله هیپنوتیزم زایمان بدون درد را تجربه کرد. روزی که برای مصاحبه و اطلاع از چند و چون ماجرا به دفتر استاد الماسیان رفتیم زوجی جوان نیز آمده بودند تا از استاد به خاطر اینکه بچه آنها را به وسیله انرژی دادن درمان کرده بود تشکر کنند. ایلیا یک ساله وقتی شش ماهه و با ریه کامل نشده به دنیا آمد شاید خوشبینترین آدمها هم فکر نمیکردند که انرژی چاره کار او باشد خصوصا در این زمان که عدهای به بازار گرمی مشغول شده و با ادعای شقالقمر کردن پول زیادی به جیب زدند اما پدر و مادر ایلیا اعتقاد داشتند که سه جلسه انرژی دادن توسط استاد البته با کمک خدا و ارادهای که تنها مختص ذات اوست، کاری کرد که پزشکان امیدی به آن نداشتند. در هر صورت خبر به دنیا آمدن ساقی کوچولو که سر و صدای زیادی به راه انداخت ما را بر آن داشت که مصاحبهای را با گروهی که در این کار مشارکت داشتند به شرح ذیل ترتیب دهیم: ســزارین با هیپنـوتیزم چطور متوجه شدید چنین راهی هم برای زایمان وجود دارد؟ حسنلو: سال 79 زمانی که منشی استاد الماسیان بودم، از طریق ایشان با علم هیپنوتیزم آشنا شده و بعدها فهمیدم استاد دو خانم باردار را برای زایمان هیپنوتیزم کرده که نیازی به بیهوش کردنشان نبوده و از آن با عنوان زایمان بیدرد نام میبرد. پیش از آن چه ذهنیتی از هیپنوتیزم داشتید؟ حسنلو: من هم مثل اکثر آدمها ذهنیتی کاملا محدود و بسته به این علم داشتم. یادم میآید اولین روزی که برای کار آمدم دفتر، همزمان بود با جلسه ششم کلاسهای ایشان، یعنی زمانی که به مرحله بیحسی موضعی میرسند. در این مرحله سیخ از دستشان رد میکردند یا اینکه بین دو صندلی خشک میشدند و از این قبیل کارها، به قدری وحشت کرده بودم که شب تا صبح مدام همه مراحل و چیزهایی که دیده بودم را مرور میکردم. مدت زیادی نگذشته بود که به شدت به این علم علاقهمند شدم ضمن اینکه خیلی از سوالهای ذهنیام که مربوط به فلسفه و زندگی بود را استاد پاسخ گفته بودند. از این رو از نظر روحی به ایشان خود را نزدیک احساس میکردم، او همیشه مثل یک پدر بود به طوری که حتی در انتخاب همسر کمک بسیاری به من کرد، در هر حال همیشه به شاگردی استاد افتخار میکنم. یعنی شما هم دوره کامل این کلاسها را گذراندهاید؟ حسنلو: به طور کامل که نه، اما گریزی به کلاسها زدم، حدود هفت سال است که یک خط در میان سر کلاسها حاضر میشوم هر چند استاد معتقد است استعداد خوبی دارم اما هیچگاه شاگرد خوبی نبودم. پیشنهاد زایمان بدون درد از طرف ایشان بود؟ حسنلو: از خودم بود، ماههای اول بارداری سختی زیادی کشیدم، از این رو روحیه بسیار بدی پیدا کرده و استرس زایمان هم به آن اضافه شده بود. چهار ماه از بارداریام میگذشت که یک روز آمدم دفتر تا از استاد انرژی مثبت گرفته و نیز تکنیکهایی یادم دهد که بچه آرام و خوبی داشته باشم. همان جا تصمیم گرفتم زایمان بدون درد را تجربه کنم، به همین جهت استاد از من تست گرفت و برایش معلوم شد توانایی این عمل را دارم. شب قبل از عمل را چطور گذراندید؟ حسنلو: شاید باورتان نشود، به قدری روحیهام خوب بود که لحظه به لحظه فردایش را برای همسرم تشریح کردم؛ شاید بارها تکرار کرده بودم. فردا صبح که بیدار شدم فلان چیز را بر میدارم، ماشین مییاد دنبالمون، بعد میرم اتاق عمل، بعد تیغ میزنن و... بعد چشامو باز میکنم و میگم مهرداد بالاخره تونستم، یعنی میشود هر کار غیرممکنی را با توانستن انجام داد. در زمان هیپنوتیزم چه حسی داشتید، دردی احساس نمیکردید؟ حسنلو: حسی که ما در هیپنوتیزم صحبت میکنیم، بیهوشی عمومی نیست، یعنی متوجه حرکاتم بودم. رویا خدایی جراح، متخصص زنان، نازایی از دانشگاه شیراز علم همیشه مسائل را از راه تجربی و عملی ثابت میکند، شما چطور پذیرفتید بدون بیهوشی و از یک راه فراحسی عمل کنید؟
خدایی: صحبت شما کاملا منطقی است اما همیشه دوست داشتم در رابطه با فرآیند زایمان بیدرد تحولی به وجود آورم، سه سال پیش از مرحوم دکتر عیوضزاده، رییس بیمارستانی که در آن کار میکردم خواهش کردم تا بخش زایمان بیمارستان را در اختیار من بگذارد تا در این زمینه – زایمان بدون درد – فعالش نمایم. چرا برای این کار سزارین را انتخاب کردید؟ خدایی: با آزمایش متوجه شدیم جنین آیداجان در ماههای آخر رشد قابل توجهی داشته و با توجه به شرایط لگن امکان زایمان طبیعی نیست، در ادامه با توجه به زحماتی که استاد برایشان کشیده بود و دوست نداشتیم این همه تلاش بیسرانجام بماند، پیشنهاد کردم روش سزارین با هیپنوتیزم را انجام دهیم، در ابتدا تصمیمگیری برایشان سخت بود، به هر حال قبول کردند، تجربه بسیار جالبی بود. هنوز هم وقتی صحنههای اتاق عمل را به یاد میآورم، فکر میکنم خواب میبینم، برای خود من هم خیلی هیجانانگیز است که شخصی در کمال هوشیاری و در شرایطی که صحبت میکند، تحمل یک جراحی را هم داشته باشد. بعد از این زایمان، به شما برای تجربههای بعدی مراجعه شده؟ خدایی: برای سزارین نه، اما زایمان طبیعی چند نفری مراجعه کردند و اما به دلیل اینکه ماه هفتمشان هم گذشته بود، قبول نکردیم، چون حداقل از ماه پنجم باید تحت نظر بوده و آموزش ببینند. الماسیان یکی از هیپنوتراپیستهای انجمن معتبر HGN آمریکا بوده و در مدت پنجاه سال فعالیت در این زمینه سه بار زایمان بیدرد انجام داده و دختر خودش اولین محصول سزارین بدون بیهوشی در دنیاست. الماسیان: کارم مشاوره است و تخصصم هیپنوتراپی... چند سال پیش اولین سزارین بیدرد را انجام دادید؟ الماسیان: هفده سال پیش، شهریورماه سال 1369. شما غیر از این در زمینه هیپنوتیزم چه فعالیتهای دیگری انجام دادهاید؟ الماسیان: پانزده جلد کتاب نوشتم که ده جلد آن منتشر و پنج جلد دیگرش آماده چاپ است. اکثر آنها در زمینه هیپنوتیزم و روانشناسی است و مابقی در خصوص عرفان از جمله تفسیر ابیات مولانا و یا مطالب عرفانی به صورت سوال و جواب. علم در طول تاریخ به یک نوع میخواهد رابطه جسم و روح را اثبات کند مثل فلسفه دکارت اما هنوز به موفقیت چشمگیر و شایستهای نرسیده، شما ارتباط روح و جسم را چطور پذیرفتید؟ الماسیان: با یک مثال ساده پذیرفتنی است، مثل بنزین در اتومبیل که به انرژی تبدیل میشود، ما در ابتدا بنزین که ماده است را میبینیم ولی انرژی برایمان قابل دیدن و لمس نیست و تنها از کاربردش به وجودش پی میبریم. حیوانات را هم هیپنوتیزم میکنید؟ الماسیان: زمانی در روستایی تدریس میکردم که برای رسیدن به آن روزی هشت کیلومتر را در رفت و آمد بودم، یک روز در آنجا ماری را دیدم که 5-4 متر بیشتر با من فاصله نداشت، به مار تمرکز دادم و او متوقف شد، حدودا ده دقیقه نگاه کردم مار تکان نمیخورد اما میترسیدم ببینم هیپنوتیزم شده یا نه، وقتی با چوب به دمش زدم، دیدم که خشک شده، بعد از آن روی حیوانات مختلفی چون افعی، سگ، گربه و... این تجربه را تکرار کردم. این تیم علمی به مدیریت مهرانفرد متشکل از دکتر خدایی، دکتر مهرانفرد، دکتر رفیع، دکتر محمدزاده، دکتر الماسیان، دکتر ثریا، دکتر زاهدی، دکتر مهرعلی، دکتر خدابخش، دکتر واحدی، دکتر افراسیابنیا و چند متخصص دیگر بود که در کنار یکدیگر و با هماهنگی و هارمونی ویژه این عمل را برای اولین بار در دنیا شکل دادند. همچنین دکتر امیرعباس ثریا که ریاست بیمارستان عیوضزاده را برعهده دارد با ابراز خرسندی از اینکه این جراحی موفقیتآمیز در این بیمارستان انجام شده است گفت: بنده به خاطر علاقه وافری که به علم روانشناسی و متافیزیک دارم، دوست داشتم این عمل در بیمارستانی که من ریاست آن را برعهده دارم انجام شود. هنگام عمل نیز هیچگونه نگرانی نداشتم چون یک تیم حرفهای در اتاق عمل حضور داشت تا در صورت کوچکترین مشکلی وارد عمل شود.وی در پایان تاکید کرد امیدوارم عملهای بعدی در این روش در همین بیمارستان با موفقیت انجام شود. همچنین دکتر ناصر مهرانفرد که مدیریت این تیم جراحی و گروه علمی را برعهده دارد نیز معتقد است:انجام این عمل در حقیقت اولین حرکت ما در یک گروه علمی روانشناسی بود تا بتوانیم زایمان طبیعی بدون درد را با هیپنوتیزم انجام دهیم.مهرانفرد در ادامه افزود: قصد داریم از طریق هیپنوتیزم بازگشت به اعتیاد را در ضمیر ناخودآگاه افراد از بین ببریم و این نوید یک تحول عظیم در ترک اعتیاد و اختلالات نوروتیک خواهد بود.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.