ارتباط زن با مرد جوان، جنایتی حیوانی را رقم زد
ارتباط زن با مرد جوان، جنایتی حیوانی را رقم زد
جوانی که درپی برقراری رابطه پنهانی با زن مورد علاقه اش، همسر وی را هنگام ملاقات شبانه به قتل رسانده بود بازداشت شد.
این جوان 30ساله که ابراهیم نام دارد وقتی خود را در برابر همسر معشوقه اش دید، ابتدا سعی کرد، نشان دهد که سارق است و برای سرقت به آنجا آمده، اما وقتی پی برد که وی ادعایش را نپذیرفته با وی درگیر شد و پس از زدن چند ضربه چاقو به پیکرش، با روسری وی را خفه کرد و سپس برای شناسایی نشدن جسد، آن را به آتش کشید.
به گزارش خبرنگار جنایی ما؛ ساعت 6 صبح پنجشنبه 24خردادماه جاری، عابران با مشاهده جسدی که در فضای سبز محدوده خیابان شیرازی درحال سوختن بود با مرکز فوریتهای پلیسی 110تماس گرفتند.
به دنبال این گزارش عوامل کلانتری 157 «مسعودیه» در جریان ماجرا قرار گرفتند و دقایقی بعد درمحل حادثه حاضر شدند. با خاموش شدن آتش، «شهریاری» بازپرس کشیک ویژه قتل از شعبه هفتم دادسرای جنایی و تیم پزشکی قانونی برای بررسی و تحقیقات اولیه در صحنه حاضر شدند.
در بازرسی از جسد سوخته این مرد که فاقد مدارک هویتی بود با اینکه مدارکش در آتش سوخته بود آثاری از شی نرم و نازکی روی دستهایش مشاهده می شد.
با این سرنخ تحقیقات جنایی رنگ جدیتری به خود گرفت و دو فرضیه برای قاضی تحقیق پرونده مطرح شد.
شهریاری در ابتدا و پس از تحقیق از چند نفر از ساکنان محل کشف جسد احتمال داد که مقتول کارتن خواب بوده و از سوی شخص و یا اشخاصی به عمد به آتش کشیده شده است.
از سوی دیگر آثار شی نرم و برنده روی دستها و همچنین نبود هیچ اثری از قتل در محل کشف جسد، این فرضیه را تقویت کرد که عامل یا عاملان جنایت، این مرد را در جای دیگر به قتل رساندند و سپس وی را به این محل منتقل کردند و برای شناسایی نشدن جسد و پنهان ماندن راز جنایت، جسدش را به آتش کشیدند.بدین ترتیب به دستور شهریاری، جسد برای تعیین علت و زمان دقیق فوت به پزشکی قانونی انتقال یافت.
در بررسیها و معاینات پزشکی آثاری از شکستگی در جمجمه، ضربات چاقو و خفگی مشاهده شد و همچنین مشخص شد از زمان مرگ این مرد 48 ساعت می گذرد.
با این اطلاعات، برای شناسایی هویت مقتول، تحقیقات قضایی روی پرونده های فقدانی که از دو روز قبل از کشف این جسد به دادسرای جنایی تهران گزارش شده بود متمرکز شد.
برپایه این گزارش؛ از آنجایی که آخرین پرونده فقدانی از محدوده یاد شده مربوط به یک جوان 30ساله به نام «روحا...» بود که همسرش در 22خردادماه جاری با مراجعه به دادسرای جنایی تهران فقدانی وی را اعلام کرده بود، جسد وی به همسرش «فاطمه» نشان داده شد.
این زن 25ساله ابتدا جسد همسرش را شناسایی کرد اما پس از دقایقی ادعا کرد که جسد کشف شده متعلق به روح ا... شوهرش نیست.
بنا بر این گزارش؛ اظهارات ضد و نقیض «فاطمه» و همچنین مشخصاتی که وی پیش تر از همسرش به دادسرای جنایی ارایه داده بود موجب شد تا تیم تحقیق به وی مظنون شود.
به دستور شهریاری نامبرده بازداشت و تحت بازجویی علمی قرار گرفت.
وی در بازجوییهای اولیه سعی داشت نشان دهد که جسد کشف شده متعلق به روح ا... نیست اما سرانجام پذیرفت و پرده از راز جنایت برداشت و گفت: همسرش توسط جوانی به نام ابراهیم به قتل رسیده است.
به دنبال اعترافهای فاطمه، «ابراهیم» عامل جنایت بلافاصله شناسایی و عصر شنبه 26خردادماه در منزلش دستگیر شد.
با دستگیری متهمان این پرونده، آنان صبح یکشنبه در شعبه هفت بازپرسی و در برابر «شهریاری» قاضی تحقیق این جنایت حاضر شدند.
در این بازجویی قضایی «فاطمه» همسر مقتول ضمن اعتراف به رابطه نامشروع با ابراهیم ادعا کرد که روح ا... ساعت 30/23 دقیقه 22خردادماه به دست ابراهیم به قتل رسیده است.به دنبال اظهارات این زن، «ابراهیم» تحت بازجویی قرار گرفت و پذیرفت وقتی شب حادثه با روح ا... در خانه اش روبه رو شده در درگیری با وی، با وارد کردن ضربات چاقو و گوشتکوب وی را مجروح و سپس با روسری خفه اش کرده است.
گفتنی است، خبرنگار ما در پایان این بازجویی گفت و گویی کوتاه با فاطمه همسر مقتول انجام داده است:
اظهارات همسر مقتول* درخصوص نحوه و چگونگی آشنایی خود با ابراهیم بگوئید؟ ** حدود یک سال قبل بود. هر وقت از پنجره خانه مان به بیرون نگاه می کردم او را می دیدم. همین آغازی برای آشنایی ما بود. چون او تصور می کرد من به او توجه می کنم. * اولین بار چه طور و کجا با هم قرار گذاشتید؟** توی کوچه اولین برخورد ما بود. از آنجا با هم رفتیم پارکی که در نزدیکی خانه ما قرار دارد. آنجا با هم حرف زدیم. به او گفتم که شوهر و بچه دارم. اما او به این موضوع اهمیتی نداد. * چرا با وجود آنکه متأهل و دارای بچه هستی به آشنایی و ارتباط پنهانی با مرد دیگری رضایت دادی؟** شوهرم به من توجهی نداشت. هیچ وقت به من محبت نمی کرد. او فقط درپی شرب خمر و به فکر ارتباط با زنان دیگر بود. * هیچ وقت در این ایام شده بود که از آشنایی و ارتباط با ابراهیم پشیمان شده و تصمیم گرفته باشی که توبه کنی و به زندگی ات برگردی؟** بله، دو سه بار دچار عذاب وجدان شده بودم. میخواستم توبه کنم، اما دیگر برای من دوری از وی سخت بود. * وقتی هیچ احساسی به همسرت نداشتی و به قول خودت از او متنفر شده بودی، پس چرا از وی جدا نشدی و طلاق نگرفتی؟** چون بچه ام را دوست داشتم. نمی خواستم پسرم فرزند طلاق باشد. * وقتی شب حادثه همسرت به خانه آمد و ابراهیم را آنجا دید چه عکس العملی داشتی؟خیلی ترسیده بودم و وقتی از من سؤال کرد که این مرد کیست؟ می خواستم با بردن او به اطاق دیگر بگویم که یکی از بستگان دور ماست که ابراهیم گفت بگو سارق است.