روح سرکشی به نام پرسپولیس

پرسپولیس در تعریف عامیانه به یک باشگاه اطلاق می‌شود اما به واقع این یک باشگاه نیست بلکه مجموعه‌ای از دل و جان مردم است که چهره ظاهری آن در هیبت یک باشگاه به نمایش درآمده است. پرسپولیس دارای روح سرکشی است که همچون اسبی رام نشده دائما در جست‌وخیز است و بیچاره مدیران ساده‌ای که تصور می‌کنند به راحتی می‌توانند از این اسب چموش، سواری گرفته و قهرمان این مسابقه شوند، باید بدانند این اسب تاکنون ده‌ها سوار را زیر پاهای زرین خود له کرده است زیرا پرسپولیس روح بزرگی است که دامنه فعالیت آن در نقطه‌نقطه ایران بزرگ و حتی در سایر کشورها گسترده شده است، اگر کسی می‌خواهد بر این اسب سرکش دهنه مدیریتی بزند و آن را رام کند باید تجربه‌ای فراتر از روح سرکش یک اسب چموش باهوش را داشته باشد. نگاهی به قربانیان نشسته بر گرده این اسب بیندازید تا بیشتر به ادعای ما پی ببرید.
     پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بولینگ عبده که در حقیقت محل اداره پرسپولیس بود توسط انقلابیون، تصرف و در یک آتش‌سوزی مشکوک، طبقه زیرین این باشگاه که در آن بازی بولینگ انجام می‌شد احتمالا به تصور قمارخانه بودن به آتش کشیده شد.

    این مرکز ابتدا در اختیار تربیت‌بدنی شمیران قرار گرفت، پس از طی مراحل توقیفی این مرکز و مصادره قانونی آن توسط دادگاه انقلاب این مجموعه در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت، بنیاد مستضعفان با تصرف آن کوشش کرد از آن به عنوان یک مرکز ورزشی، فرهنگی و هنری استفاده کند.

     در زمان توقیف این مجموعه، آموزش و پرورش آن را بازسازی کرده و قسمتی از آن را در اختیار تیم فوتبال پرسپولیس به سرپرستی محمود خوردبین و مربیگری علی پروین قرار داد. مدیریت بنیاد مستضعفان در جلسه هیئت رییسه خود نام باشگاه را از پرسپولیس به باشگاه پیروزی تغییر داده و اولین مدیرعامل باشگاه را منصوب کرد.
    
    1-عباس وکیل (اولین مدیرعامل پیروزی)
    عباس وکیل، عضو بنیاد مستضعفان از نیروهای انقلابی بعدها به عنوان مدیرکل سازمان ایرانگردی و جهانگردی منصوب شد. وی بعدها عضو شورای مرکزی هیئت موتلفه اسلامی شد.
     او که هرگز با ‌نظرات علی پروین موافق نبود با مخالفت با پروین وی را از سرمربیگری پیروزی برکنار و به جای او محمدحسن انصاری‌فرد را به عنوان مربی تیم پیروزی منصوب و به بازی‌های بنگلادش اعزام کرد. تیم پیروزی در همان زمان برای تقویت کادر فنی، فریدون معینی را هم همراه خود برد اما به سبب شکست پرسپولیس در آن بازی‌ها عباس وکیل برکنار و مدیرعامل دیگری برای پرسپولیس انتخاب و مشغول به کار شد.
    
    2-امیر عابدینی (مدیرعامل ترانسفر)


    امیر عابدینی (مدیر عامل ترانسفر) بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس و مدیر وزارت صنایع به همراه محلوجی، وزیر صنایع به حیطه فوتبال آمد محلوجی بعدها تا سطح کمیته المپیک هم راه پیدا کرد اما امیر عابدینی به مدیرعاملی پرسپولیس رسید وی با مطرح شدن توسط یکی از هفته‌نامه‌های ورزشی سابق به سمت رییس فدراسیون فوتبال رسید. امیر عابدینی به دلیل حضور در سطح مدیریت کلان ورزش از توان سازماندهی اقتصادی بالایی برخوردار بود در زمان او پرسپولیس هرگز نگرانی تامین هزینه مالی را نداشت، در این دوره امیر عابدینی با ترانسفرهای متعدد و تقریبا بی‌سابقه تا آن زمان بیشترین پول را به باشگاه پرسپولیس آورد.
    
    3- حجت‌الاسلام زم (حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی)
    حجت‌الاسلام زم به دلیل توانمندی در اداره حوزه هنری و قدرت بیان و موفقیت در حوزه هنر و از سوی دیگر وجود پتانسیل تبلیغاتی پرسپولیس برای سازمان تبلیغات این سازمان تصمیم گرفت از این پتانسیل در جهت جذب جوانان و علاقه‌مندان استفاده نماید.
    لذا باشگاه پرسپولیس برای مدتی به حوزه هنری سازمان تبلیغات واگذار شد. عابدینی که حضور در پرسپولیس دیگر او را راضی نمی‌کرد به فدراسیون فوتبال رفت و با توجه به رفاقت بین حجت‌الاسلام زم و امیر عابدینی، پرسپولیس به سازمان تعلیمات اسلامی واگذار شد.
    
    4- عباس انصاری‌فرد (مدیرعامل چک)
    عباس انصاری‌فرد به سبب عدم توانایی در تامین بودجه مالی و عدم پشتوانه حمایتی نه تنها دوره‌های موفقی را برای اداره پرسپولیس رقم نزد بلکه با صدور چک‌های بی‌محل هم خود را گرفتار و هم بازیکنان را دچار سرگردانی کرد.
    وی مدت‌ها پس از کناره‌گیری از اداره پرسپولیس به حالت نیمه مخفی زندگی می‌کرد. عباس انصاری‌فرد دوباره مدیرعامل پرسپولیس شد.
    
    5- علی پروین (مدیرعامل همیشه پرسپولیس)
    سرانجام علی پروین در یک برهه‌ای از زمان سکان اداره پرسپولیس را به دست گرفت، در تمام دوران مدیرعاملی دیگران،

علی پروین در راس تیم حکومت می‌کرد و تقریبا هیچ تصمیمی بدون موافقت با او امکان عملی شدن نداشت لذا اگر بنا باشد تحلیلی از مدیریت پرسپولیس داشته باشیم تنها مدیرعاملی که همواره بر پرسپولیس حاکمیت داشته علی پروین بوده و بقیه در حقیقت سایه‌هایی بودند که پشت سر او تصمیمات وی را اجرا می‌کردند. فقط در برهه‌ای از دوره مدیرعاملی غمخوار، سایه حکومت ظاهری پروین کم‌رنگ و پس از غمخوار، سایه سنگین او همچنان بر تیم پرسپولیس حکومت می‌کند.
    تلاش عابدینی برای ترانسفر مهدی مهدوی‌کیا باعث ایجاد درآمدی قابل توجه برای تیم شد اما او هرگز نتوانست از این پول استفاده کند لذا این پول در اختیار علی پروین قرار گرفت و بهترین فرصت برای هزینه کردن این پول فراهم شد. بعدها هرگز هیچ حساب و کتاب مشخصی از درآمد ترانسفر مهدوی‌کیا انتشار نیافت.
    
    6- علی میرزایی (مدیرعامل فکسی و نمابری)
    علی میرزایی از جمله مدیران عامل باشگاه پیروزی یا پرسپولیس بود که در مدت اداره این باشگاه با مخالفت‌ها و کارشکنی‌های بسیاری دست و پنجه نرم کرد.
    تمام مدت، تلاش میرزایی در پرسپولیس صفر زدن فکس و پیگیری تلفنی و نامه‌نگاری با مراکز قانونی، قضایی و دادگاهی سپری شد. علی میرزایی اعتقاد راسخ داشت که پرسپولیس قانونا و اخلاقا متعلق به اوست لذا در برهه‌ای از زمان هم دادگاه حکم به حقانیت او داد اما دخالت سازمان و تصرف پرسپولیس توسط مهندس مهر‌علیزاده آب پاکی را روی دست میرزایی ریخته و کار را یکسره کرد و در نتیجه پرسپولیس به سازمان تربیت بدنی واگذار شد.
    


    7- اکبر غمخوار
    اکبر غمخوار از نیروهای جبهه و مسئول تدارکات جنگ بود. فردی که توانایی تدارکات یک سپاه را به همراه داشت آمده بود تا تحولی زیربنایی در پرسپولیس ایجاد کند. پس از مدتی از فراز و نشیب و ناکامی‌های مدیریتی در پرسپولیس وی به مدیر عاملی پرسپولیس منصوب شد.
     غمخوار با سابقه اداره تدارکات جنگ، تجربه جهانگردی و ایرانگردی و توانایی اقتصادی امید می‌‌رفت بتواند به خوبی پرسپولیس را اداره کند. وی معتقد بود که هیچ مدیرعاملی تا زمانی‌که پروین در راس مربیگری تیم پرسپولیس است نمی‌‌تواند موفق شود. مخالفت دیگر او با سرپرستی محمود خوردبین بود، اقدام به برکناری پروین و آوردن مربی خارجی چالش بزرگ غمخوار در پرسپولیس بود. دو دستگی طرفداران غمخوار و طرفداران پروین در صحنه مسابقات کاملا مشهود بود.
    در دوره غمخوار حضور علی دایی در پرسپولیس خود واقعه‌ای بود که قسمت اعظم تنش‌های پرسپولیس از آن‌جا آغاز شد. دوران غمخوار پرتنش‌ترین و بحرانی‌ترین دوران مدیریت پرسپولیس را رقم زده است.
    غمخوار نیز سرانجام به دلیل اختلاف و دودستگی و عدم موفقیت، تیم پرسپولیس را ترک کرد.
    
    8- حجت‌ا... خطیب
    خطیب، مدیر کل 16 ساله تربیت‌بدنی تهران با توجه به روابط بسیار بالایی که با مسئولان سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال داشت به نظر می‌‌رسید بهترین و مناسب‌ترین مدیر عامل تاریخ پرسپولیس باشد اما به عدم توانایی در تامین منابع مالی، عدم قاطعیت در تصمیمات مدیریتی در پرسپولیس و عدم توانایی در اداره مستقل تیم از او مدیری خنثی و ناتوان ساخت.بدهکاری‌های میلیاردی، هجوم طلب‌کاران به باشگاه و عدم پاسخگویی و سکوت معنادار خطیب باعث شد سرانجام او نیز با استعفای خود جان خود را بر دارد و از دنیای بحرانی پرسپولیس فرار کند.
    پس از کناره‌گیری خطیب مراکز نظارتی، قبول مسئولیت او در پرسپولیس را مغایر قانون و جرم تلقی کرده و او را تحت پیگرد قرار دادند.
    
    9- محمد‌حسن انصاری‌فرد
    پس از حجت‌ا... خطیب محمد‌حسن انصاری‌فرد، بازیکن محجوب، سر به زیر و به شدت اخلاقی پرسپولیس که از احترام

خاصی نزد پروین و طرفداران برخوردار بود سکان اداره پرسپولیس را بر عهده گرفت اما این مدیرعامل به دلیل بدهکاری‌های قبلی و عدم تامین منابع مالی متناسب با این بدهکاری‌ها به شدت تحت فشار طلبکاران و بازیکنانی قرار گرفت که باید پیش پرداخت‌های خود را دریافت می‌‌کردند. از سوی دیگر تیم پرسپولیس با توجه به موقعیت و جایگاهی که داشت باید از بهترین‌ها بهره می‌گرفت و آوردن مربیانی چون آری‌‌هان، دنیزلی، بگوویچ و استخدام بازیکنان خارجی برای این تیم نیازمند تامین منابع مالی بالا بود. پرسپولیس همچون استقلال تحت مدیریت سازمان، با استفاده از بودجه‌های اهدایی دولتی سازمان هرگز نتوانسته است از زیر بار قرض‌های انباشته شده جان به سلامت ببرد و هنوز هم درگیر همین مشکل است. بحران اداره پرسپولیس هنوز که هنوز است پابرجا و هیچ هیئت رییسه‌ای نتوانسته مشکلات این تیم مردمی را حل کند علیرغم این که دولت، سخاوتمندانه مدیران خود را برای اداره پرسپولیس مامور کرده است آنها نیز نتوانستند مشکل اصلی این تیم را حل کنند. امروز شاهد حضور معاون اول اجرایی رییس‌جمهور و معاون رییس‌جمهور در مبارزه با مصرف مواد مخدر در هیئت رییسه این باشگاه هستیم اما گویی مشکلات پرسپولیس قصد حل شدن ندارند.

رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.