از تهران تا سیدنی با "ویزای کار و تعطیلات"
|
جمله کسب درآمد بیشتر دلیل مهاجرت بسیاری از |
بسیاری از جوانان ایرانی به دلایل مختلفی از جمله اوضاع اقتصادی ایران، معضل بیکاری، به دست آوردن آزادیهای فردی و اجتماعی، ادامه تحصیل و تجربه زندگی در دنیای غرب، تمایل دارند چند صباحی را در خارج از کشور بگذرانند.
اما انگیزه مجید از سفر به استرالیا بیشتر برآورده ساختن نیازهای مالی بود. او در رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه سراسری فارغ التحصیل شده بود و تصمیم زندگی در خارج از کشور را زمانی گرفت که نتوانست در ایران کار مورد نظر خود را دست و پا کند. در حقیقت او به دنبال در آوردن پول بود تا صرف مخارج عروسی و خرید مسکن خود در آینده نزدیک کند.
سفر مرگ
|
|
بعضی تا هزاران دلار هزینه می کنند تا از راه های غیرقانونی وارد استرالیا شوند |
مجید در ابتدا قصد داشت تا بطور غیر قانونی به استرالیا عزیمت کند، اما در رسیدن به هدف خود ناکام ماند. او یک بار به اندونزی سفر کرد تا از طریق دریا به استرالیا وارد شود، اما پلیس اندونزی او را دستگیر کرد و نتوانست به سفر خود ادامه دهد.
باید اذعان داشت که دولت استرالیا همواره با معضل پناهجویان غیرقانونی دست به گریبان بوده است. بیشتر این پناهجویان شهروندان کشورهای آسیای شرقی، خاورمیانه، آمریکای جنوبی و آفریقا هستند که در ابتدا به مالزی یا اندونزی سفر کرده و سپس قاچاقچیان انسان با دریافت مبالغ گزافی، آنان را از طریق دریا روانه استرالیا می کنند.
در برخی موارد، این سفرهای دریایی به سفر آخرت تبدیل شده و قایقهای کهنه و خارج از استاندارد قاچاقچیان، "مسافران خوشبخت" را به کام مرگ فرستاده است.
مجید در سفر قبلی خود مبلغ ۳۰۰۰ دلار به یک قاچاقچی انسان در اندونزی پرداخته بود و قرار بود که با کشتی به همراه تعدادی پناهجوی دیگربه سمت استرالیا عزیمت نماید. اما پس از دستگیری توسط پلیس و سپری کردن چند روزی در زندان، او نه تنها نتوانست ۳۰۰۰ دلار خود را پس بگیرد بلکه هزینه های زیادی را نیز بابت هواپیما و هتل پرداخت و سرانجام، دست خالی به ایران بازگشت.
ورود به استرالیا از طریق اندونزی، مسیری بود که بهنام، دوست دوران دبیرستان مجید به او پیشنهاد کرده بود. بهنام سالهای قبل از طریق عبور از اقیانوس خود را به استرالیا رسانده بود و بتازگی توانسته بود از کمپ پناهجویان در استرالیا پس از اخذ اجازه اقامت دائم بیرون بیاید.
|
|
طبق آمار رسمی کشور استرالیا میزبان حدود۲۵۰۰۰ ایرانی است، هر چند گفته می شود شمار واقعی ایرانیان بیش از این است. |
پناهجویان ایرانی در استرالیا
بهنام بسیار خوش شانس بود که توانسته بود با قایق خود را به استرالیا برساند. بهنام به محض ورود به خاک استرالیا توسط پلیس دستگیر شد و پس از تقاضای پناهندگی به عنوان پناه جو به اردوگاه منتقل شد و چهار سال در آنجا زندگی کرد.
آمارها نشان می دهد که در حدود سه میلیون ایرانی خارج از ایران زندگی می کنند و تعداد ایرانیان مقیم استرالیا ۲۴۵۵۸ نفر است. با توجه به این که بسیاری از ایرانیان هنگام ورود به استرالیا به علتهای مختلف ملیت خود را ایرانی اعلام نکرده و خود را شهروندان کشورهای دیگر معرفی کرده اند این آمار دقیق نیست. به هر حال نام ایران در فهرست کشورهایی است که بخش عمده ای از پناهجویان از آنجا به استرالیا آمده اند.
پناهجویان ایرانی، برای جلب نظر مسئولین اداره مهاجرت، دلایلی از جمله مشکلات سیاسی و یا آزادی های مذهبی یا اجتماعی را دستاویز گرفتن اقامت دائم خود قرار می دادند و به مرور زمان، دست اندرکاران امور پناهندگی در استرالیا دریافتند که در عین حالی که پناهجویان واقعی با دلایل موجه کم نیستند، بخش عمده ای از این دلایل، خیلی به واقعیت نزدیک نبوده و فقط به منظور اخذ اقامت دائم بیان می شدند.
بهنام هنگامی که در اردوگاه بسر می برد، دلیل پناهندگی خود را به استرالیا تغییر مذهب عنوان کرده بود. بهنام به مامورین اداره مهاجرت گفته بود که به دلیل اینکه در ایران، مجازات اعدام برای کسانی که از اسلام روی برگردانند در نظر گرفته شده، لذا تامین جانی برای او در ایران وجود نداشت و مجبور بوده که ایران را ترک کند.
بر اساس قانون فعلی، کلیه کسانی که پس از ورود به استرالیا تقاضای پناهندگی می کنند مجبور هستند تا زمان تکمیل فرآیند بررسی پرونده هایشان در اردوگاه ها اقامت گزینند. بررسی تقاضای پناهندگی معمولاً چند ماه به طول می انجامد، گاهی نیز در صورت درخواست تجدید نظر، ممکن است سال ها زمان ببرد. این مسئله باعث شده برخی از ایرانیانی که در اردوگاههای پناه جویان بسر می بردند به دلیل فشارهای روحی بارها دست به خودکشی بزنند و سازمانهای بشر دوستانه، دولت استرالیا را تحت فشار قرار داده اند تا هر چه زودتر وضعیت آنها را روشن کند.
سیل گسترده ورود پناهجویان به استرالیا از یک طرف و فشار سازمان های بین المللی غیردولتی و همچنین کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در خصوص وضعیت بد پناهجویان در اردوگاهها، مقامات استرالیایی را بر آن داشت تا تدبیری در این خصوص بیندیشند.
اعزام نیروی کار راه حلی برای دو طرف
مجید پس از بازداشتش توسط پلیس اندونزی و پس از اینکه نتوانست بطور غیر قانونی به استرالیا بیاید مدام در فکر این بود تا راهی را برای ورود به خاک استرالیا بیابد تا سرانجام در روزنامه ها خواند که تفاهم نامه ای بین ایران و استرالیا در خصوص اعزام نیروی کار به امضاء رسیده است.
در سال ۲۰۰۳ صفدر حسینی وزیر کار دولت خاتمی تفاهم نامه ای را با فیلیپ رادوک وزیر مهاجرت دولت استرالیا به امضاء رساند که بر اساس آن، ایران امیدوار بود تا بتواند از طرفی بخشی از نیاز استرالیا به نیروی کار را تامین نماید واز طرفی دیگر راه حلی برای معضل بیکاری جوانان ایرانی فراهم آورد.
|
|
طراحی ویزای "کار و تعطیلات" از سوی دولت استرالیا به منظور کاهش ورود غیرقانونی به این کشور انجام شد. |
چندی نگذشت که پس از امضاء این تفاهم نامه، استرالیا ویزایی خاص را به نام کار و تعطیلات (Work and Holiday) ویژه ایرانیان طراحی کرد که پس از آزمایش موفقیت آمیز این نوع ویزا در ایران، دو کشور تایلند و شیلی نیز به دارندگان این نوع ویزا پیوستند. اخیراً دولت استرالیا موافقت نامه هایی را با کشورهای بنگلادش و ترکیه نیز به امضاء رسانده تا این ویزا در این کشورها نیز صادر شود.
دولت استرالیا، شرایط متفاوتی را برای هر کشور در خصوص اعطای این نوع ویزا در نظر گرفته است و در ایران فقط به افرادی اعطا می شود که بین ۱۸ تا ۳۰ سال سن داشته و حداقل مدرک فوق دیپلم را دارا باشند و بتوانند در امتحان IELTS حداقل نمره چهار و نیم را کسب نمایند. بر اساس شرایط صدور، این افراد پس از دریافت ویزا قادرند تا سقف ۱۲ ماه در استرالیا کار کرده و یا تا سقف چهار ماه تحصیل نمایند. چنانچه سن آنان کمتر از سی سال باشد ویزای کار و تعطیلات حداکثر تا سه سال قابل تمدید است.
بر اساس قانون استرالیا، دارندگان این ویزا نمی توانند بیش از سقف ۶ ماه در یک کار باشند ودر ۶ ماه بعدی حتماً باید محل کار خود را تغییر دهند، در غیر اینصورت، ویزای آنان از درجه اعتبار ساقط می شود و باید استرالیا را ترک کنند. گرفتن برگه عدم سوء پیشینه از نیروی انتظامی و داشتن ۵۰۰۰ دلار استرالیا در حساب بانکی از دیگر شرایط ویزای کار و تعطیلات است. همچنین متقاضیان باید از آزمایشات پزشکی سربلند بیرون آیند و از وزارت کار و امور اجتماعی تاییدیه دریافت دارند.
خوشبختاته مجید تمامی شرایط را دارا بود و در دل خوشحال بود که می تواند به آرزوی دیرینه اش دست یابد و سپس عزم خود را جزم کرد که به هر صورتی شده به استرالیا بعنوان نیروی کار اعزام شود.
ویزای کار و تعطیلات، تجارتی پر سود
هنگامی که مجید به وزارت کار مراجعه کرد تا از چگونگی گرفتن ویزا اطلاع حاصل نماید به او گفته شد که بخش خصوصی متولی رسیدگی و پیگیری پرونده های اعزام نیروی کار است. به مجید فهرستی از دفاتر کاریابی داده شد. او تمامی مراحل را یکی پس از دیگری طی کرد و در امتحان IELTS شرکت کرد و پس از گرفتن نمره مورد نظر و پرداخت ۷۰۰۰ دلار به یکی از دفاتر کاریابی توانست ویزای استرالیا را بگیرد. مجید مبلغی را که پرداخت شامل هزینه های اقامت ۱۵ روز اول در استرالیا و همچنین بابت یافتن کار در رشته مرتبط با تحصیلاتش بود.
در حقیقت مجید نمی دانست که دفاتر کاریابی مجاز به گرفتن چنین پولهایی از داوطلبان نیستند و عملاً این کار غیر قانونی است.
ناصر نادری، مدیر کل کاریابی وزارت کار در مرداد ماه سال ۸۵ در واکنش به اخذ پول از داوطلبان توسط دفاتر کاریابی در مصاحبه با ایرنا گفت که متقاضیان در صورت مراجعه به دفاتر کاریابی غیر دولتی خارجی جهت ثبت نام و تشریفات اداری تا انعقاد قرارداد از پرداخت هرگونه وجهی با عنوان هزینه صدور ویزا معاف خواهند بود.
به گفته او کاریابیهای غیردولتی خارجی فقط مجاز هستند، در صورت انعقاد قرارداد یکساله یا بیشتر با کارفرمای استرالیایی، فقط یک ماه حقوق دریافتی کارجو از کارفرما را به عنوان حقالزحمه در انتهای سال و یا در مدت یک سال به نسبت یک دوازدهم، دریافت کنند."
ورود به سیدنی
در راه سفر به استرالیا، مجید بسیار خوشحال بود که توانسته پس از دوندگی های بسیار مسیر ورود قانونی خود به استرالیا را هموار کند. او در راه رویایهای زیادی را در سر می پروراند. اما اولین شوک پس از برزمین نشستن هواپیما در فرودگاه سیدنی به او وارد شد، چون هیچ کس به استقبال مجید نیامد و این برخلاف قولی بود که دفتر کاریابی به او داده بود. سرانجام مجید پس از سرگردانی زیاد توانست رابط دفتر کاریابی را در سیدنی بیابد، اما چند روز گذشت وهیچ چیز مطابق با شرایط قرارداد پیش نرفت.
مجید می گوید: "من در دفتر کاریابی مبلغ ۷۰۰۰ دلار بابت کار آتی خود پرداخت کردم ولی پس از اینکه به سیدنی آمدم نمایندگان دفتر مرا در یک بقالی مشغول به کار کردند و دو هفته بعد صاحبکارم که یک نفر هندی بود مرا از کار اخراج کرد. بعدها فهمیدم دفتر کاریابی مبلغ ۴۰۰ دلار به صاحبکارم پرداخت کرده تا بطور صوری دو هفته مرا مشغول به کار کرده و سپس به بهانه ای واهی مرا اخراج کند."
کاهش شانس مهاجرت
مجید قبل از سفر، پیش خود فکر می کرد که پس از ورود به استرالیا شانس بیشتری را در گرفتن اقامت دائم پیدا می کند اما نمی دانست از جهاتی، دارندگان طریق ویزای کار و تعطیلات شانس کمتری در گرفتن اقامت دائم دارند.
یکی از شروط گرفتن ویزای مهاجرت به استرالیا داشتن سوابق کار مرتبط با رشته تحصیلی به مدت سه سال است که عملاً با توجه به اینکه ایرانیانی که با ویزای کار وتعطیلات می آیند در کارهایی غیر مرتبط با رشته خود مشغول می شوند، به هیچ وجه نمی توانند سابقه کار مفید ارائه دهند.
مجید پس از اینکه نتوانست به کار خود را در بقالی ادامه دهد، مدت مدیدی تلاش کرد که کار جدیدی برای خود دست و پا کند اما کوشش هایش نتیجه مطلوبی در بر نداشت. متاسفانه تجربیاتی که در ایران کسب کرده بود، بهیچ وجه مطابق با استانداردهای کار در استرالیا نبود و سرانجام مجبور شد در کارهای ساختمانی مشغول به کار شود تا بتواند هزینه های زندگی در شهر گرانی همچون سیدنی را بپردازد.
اما واقعیت امر این بود که کارفرمایان استرالیایی تمایل بیشتری برای بکارگیری افرادی دارند که از کشورهایی اروپایی به استرالیا برای اقامت کوتاه مدت می آیند؛ چرا که نیاز به آموزش کمتری به آنان وجود دارد. این در حالی است که چنانچه یک ایرانی بخواهد در مشاغل مرتبط با تحصیلات خود مشغول بکار شود ماهها نیاز به آموزش دارد.
سیاست کارآمد استرالیا
متاسفانه مجید بدلیل ضعف جسمانی نتوانست به کارهای ساختمانی ادامه دهد و پس از تلاش بسیاردر یافتن کار، سرانجام در یک کارواش که متعلق به یک افغانی بود مشغول به کار شد. اما او دیگر آن مجید اولی نبود بلکه سختی های زندگی در غربت او را هر روز افسرده و افسرده تر می ساخت.
مجید پس از گذشت چند ماه، تصمیم گرفت به این وضعیت پایان دهد. چون با این همه تلاش و صرف میلیونها تومان پول، او نه تنها نتوانسته بود هیچ اندوخته ای برای مخارج عروسی و زندگی آینده اش کنار بگذارد ، بلکه حقوق ناچیزش کفاف مخارج زندگی او را دراسترالیا نیز نمی داد. بهمین خاطر عزم خود را جزم کرد و مصمم شد که خود را به عنوان پناهنده معرفی نماید تا بتواند از مزایای پناهندگان بهره مند شود اما بعد متوجه شد که نمی تواند چنین کاری کند.
زیرا یکی از شروط اعطای ویزای کار و تعطیلات، ارائه برگه عدم سوء پیشینه از نیروی انتظامی ایران و دیگری تعهد وزارت کار و امور اجتماعی در خصوص داوطلب است. دولت استرالیا با این شروط زیرکانه راه را برای اعلام درخواست پناهندگی سیاسی و اجتماعی دارندگان ویزای کار و تعطیلات بست زیرا اولاً ارائه برگه عدم سوء پیشینه بدین مفهوم است که فرد هیچ گونه مشکل سیاسی ویا مذهبی با دولت ایران نداشته و ثانیاً تاییدیه وزارت کار، به منزله آگاهی دولت ایران از خروج چنین فردی از کشور به عنوان نیروی متخصص است.
از سوی دیگر، دولت استرالیا توانست با اعطای چنین ویزایی منافع مادی زیادی را نصیب کشور خود سازد. دارندگان ویزای کار وتعطیلات میزان بیشتری مالیات نسبت به شهروندان استرالیایی - در حدود سی درصد درآمد خود- به دولت می پردازند.
بازگشت به ایران
آمارهای اداره مهاجرت استرالیا نشان می دهد که از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۶ تنها ۱۰۵۰ ویزای کار وتعطیلات برای سه کشور ایران، شیلی و تایلند صادر شده است و چنانچه خوشبینانه سهم ایران را ۶۰ درصد این میزان یعنی ۶۳۰ نفر تخمین بزنیم در می یابیم که سالیانه بطور متوسط حدود ۲۰۰ نفر ایرانی تحصیل کرده به استرالیا اعزام شده اند تا از سر ناچاری در مشاغلی همچون نقاشی ساختمان، صافکاری، ظرفشویی، پخش تراکت های تبلیغاتی ، کارهای ساختمانی و مشاغلی از این دست مشغول به کار شوند. کارهایی که به هیچ وجه نیازی به داشتن مدرک دانشگاهی ندارد.
از طرفی دیگر، در حالی که میلیون ها جوان بیکار در ایران وجود دارد، به نظر نمی رسد یافتن ۶۳۰ کار عمدتاً غیر مرتبط ، در ظرف مدت سه سال برای ۶۳۰ جوان دانشگاهی ایرانی بتواند گرهی از معضلات بیکاری جوانان باز کند. تازه در این میان برخی از دارندگان ویزای کار و تعطیلات، بویژه خانمها ، به علت فشارهای زیاد غربت و پس از صرف میلیونها تومان هزینه، چند هفته ای بیشتر در استرالیا دوام نمی آورند و به ایران باز می گردند.
در سالن پروازهای ورودی فرودگاه امام خمینی، خانواده های بیشماری با دسته های گل گرد هم آمده بودند تا به استقبال مسافران خود بروند. سرانجام هواپیمای شرکت امارات به زمین نشست و چندی نگذشت که مجید بسرعت از هواپیما بیرون آمد و پس از انجام تشریفات اداری و عبور از گمرک به سالن خروجی آمد.
اما هیچ کس به استقبال او نیامده بود، چون این خواسته خود مجید بود تا هیچ کس از بازگشتش به ایران مطلع نباشد. مجید با قلبی شکسته و چهره ای مغموم در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود سوار بر تاکسی به سمت خانه آمد.
From: BBC Persian