دست مجسمه آزادی آمریکا پائین آمد(عجیب ترین حادثه در آمریکا)

عجیب‌ترین حادثه تاریخ آمریکا
دست مجسمه آزادی افتاد


■ این تصویر برای اولین بار در دنیا از این وبلاگ به نمایش در می‌آید.
امشب یکی از دوستانم از نیویورک زنگ زد و با صدایی لرزان پرسید: ای‌میلم رو گرفتی؟ گفتم: نه کدوم ای‌میل؟ گفت: میل‌باکست رو چک کن. بعد از خداحافظی وقتی ای‌میل را دیدم خیلی تعجب کردم. «ف» هیچ وقت اهل شوخی نبود. یک آدم جدی و منضبط که تمام وقتش را به کار و درس می‌گذراند و به ندرت تفریح هم می‌رفت. یک ایرانی آرام که چند سالی است در آمریکا با تلاش تمام هم کار می‌کند و هم درس می‌خواند. عکسی که فرستاده بود و متن نامه او را اینجا می‌آورم:به اتفاق دوستانم کوین کانر و ماریا یاپ امروز تصمیم گرفتیم در نیویورک گردش کنیم. من با این که ماه‌هاست به نیوریورک آمده‌ام اما هیچ وقت مجسمه آزادی را از نزدیک ندیده بودم یعنی فرصتش را نداشتم و امروز به اتفاق دوستانم آنجا رفتیم...در حال گرفتن عکس بودم و توریست‌ها نیز در پای مجسمه سرگرم عکاسی از مجسمه و اطراف آن بودند که از پشت دوربین متوجه چیز بسیار عجیبی شدم: دست مجسمه 225 تنی آزادی به مدت 10 ثانیه آرام آرام داشت پایین می‌آمد! و بعد سرش را انداخت و به یک‌سو چرخید و مثل یک آدم زنده چند لحظه به زمین خیره شد! ناباورانه فکر کردم خواب می‌بینم و برای لحظاتی شوکه شده بودم اما واقعیت داشت و من تند تند شروع به عکس گرفتن کردم ولی دستم می‌لرزید و تنها یکی دو تا از آنها خوب درآمد. بعد دوباره دست مجسمه در همان مدت بالا رفت و به حالت اول برگشت. صدای جیغ و فریاد تعجب توریست‌ها و افراد پای مجسمه را می‌شنیدم و بعد برای لحظاتی مبهوت به مجسمه که دوباره به حالت اول برگشته بود نگاه کردم. فکر کردم کسی دارد ما را سر کار می‌گذارد یا مثلاً یکی از برنامه‌های دوربین مخفی است اما با صدای حیرت و غریو جمعیت به خود آمدم. ما شاهد عجیب‌ترین حادثه تاریخ آمریکا بودیم و آن را ثبت کردیم. ماریا و کوین بهت‌زده به مجسمه خیره شده بودند. من هم تقریباً در همان حالت بهت داشتم می‌لرزیدم که یکباره صدای آژیر پلیس شنیدم و پس از مدتی پلیس نیویورک با اتومبیل‌های زیاد دیگری به محوطه ریختند و افراد زیادی با لباس شخصی آنجا را محاصره کردند. من و دوستانم چون دورتر از آنجا ایستاده بودیم به آرامی از صحنه دور شدیم بعد شنیدیم که دوربین و تمام وسایل همه‌ی افرادی را که آنجا جمع شده بودند گرفته و چند نفر را هم با خود برده بودند. فکر کردم امروز تمام کانال‌های تلویزیونی و رسانه‌ها در این مورد خواهند گفت اما هیچ چیزی در این رابطه گفته نشد و من دارم از این سکوت وحشت می‌کنم.تقریباً از شوک حادثه بی‌حس شده بودم و کوین و ماریا هم دست کمی از من نداشتند. ما به یکدیگر قول دادیم که این حادثه را برای کسی بازگو نکنیم اما چون من تنها کسی بودم که از این حادثه‌ی عجیب عکس گرفته و خارجی هم هستم گفتم آن را برایت بفرستم تا همه‌ی دنیا بدانند. به خانه که رسیدم بلافاصله فایل‌ها را روی کامپیوتر ریختم و یکی دو تا از عکس‌ها را برایت می‌فرستم. حیف که دوربین تصویربرداری نداشتم ولی مطمئنم چند نفر از همان ها که دوربین‌هایشان را ضبط کردند از آن در زاویه نزدیک فیلم گرفته‌اند. امیدوارم هر طور می‌دانی از آن استفاده کنی. الان تا سرحد مرگ خسته و گیج شده‌ام... و حالا من مانده‌ام و پرسش‌های بسیار:- آیا این از علائم ظهور یا آخرالزمان است؟- آیا امکان دارد یک شبکه تلویزیونی با ما شوخی کرده باشد؟- آیا ما همان جیم کری در فیلم نمایش ترومن نیستیم؟- آیا یک اتفاق ماوراءالطبیعه افتاده که از ادراک ما خارج است؟- آیا موجودات فرازمینی این کار را کرده بودند؟- آیا مجسمه آزادی از این همه شعار آزادی خسته شده؟- آیا ما همگی دیوانه شده بودیم!؟
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.