از سقز تا اورنج‌کانتی؛ ابراهیم کریمی برنده دو مدال برجسته فیزیک کیست؟

ابراهیم کریمی: ناامید نشدن از استمرار در کار می‌آید. چون به محض این‌که ناامید شوید استمرار را از دست می‌دهید
ایران وایر: رقیه رضایی
«ابراهیم کریمی»، فیزیک‌دان کُرد و زاده سقز است، متولد سال ۱۳۵۷، سال انقلاب. کودکی‌اش در جنگ و دهه ۶۰ و فرار از موشک‌های عراقی گذشته. حالا استاد فیزیک در دانشگاه‌های «اتاوا» در کانادا و «چپمن» در کالیفرنیای آمریکاست و برنده دو مدال معتبر فیزیک، مدال «هرزبرگ» و «روترفورد». 

مدال هرزبرگ از سوی انجمن فیزیک کانادا به فیزیکدانان برجسته اعطا می‌شود و مدال روترفورد از جمله افتخارات مهم در دنیای فیزیک است و به دانشمندان پیشرو اهدا می‌شود.


ابراهیم کریمی محققی است که عمدتا روی مکانیک کوانتومی و کارکرد آن در صنعت مخابرات و عکس‌برداری پزشکی کار می‌کند.

با او، ظهر یکی از آخرین روزهای سال ۲۰۲۵ صحبت کردیم. در کالیفرنیا بود ولی از سقز و امیدش به دیدار دوباره شهر زادگاهش گفت. از راه پررنج و زحمت تحصیل در علم و امید گفت، امید به تغییر دنیا با علم که خودش می‌گوید پل است و مثل موسیقی مرز نمی‌شناسد؛ پلی که نباید فدای چیز دیگری در دنیا شود.

این گزارش برگرفته از یک مصاحبه سی‌وچند دقیقه‌ای «ایران‌وایر» با ابراهیم کریمی است. در پایان این مصاحبه از او خواستیم که به زبان کُردی با مردم کُرد هم سخن بگوید، آرزوی سلامتی و پیروزی کرد و یادآور امید شد.

***متولد انقلاب و بزرگ‌شده جنگ؛ راهی که هموار نبود
ابراهیم کریمی، متولد ۱۳۵۷ است. او تمام کودکی و نوجوانی‌اش را در سقز بوده و در سقز مدرسه رفته است. دوران لیسانس خود را در دانشگاه «باهنر» کرمان گذرانده، دانشگاهی که خودش می‌گوید همه اعتبارش را از «افضلی‌پور»، شیمی‌دان خوش‌نامی که به‌همراه همسرش «فاخره صبا»، این دانشگاه را تاسیس کرد، می‌گیرد و باید نامش افضلی‌پور می‌بود. او در طول مصاحبه بارها از آدم‌هایی که در زندگی او تاثیر گذاشته‌اند، یاد می‌کند از معلمان دوران دبیرستان تا اساتید دانشگاه.  

ابراهیم کریمی می‌گوید علاقه‌اش به علم از معلمان خوب دوران دبیرستانش می‌آید. از زمانی که به نحوه کارکرد طبیعت علاقه‌مند بود ولی «آقای سیدیان، بهاری، اردلان، آقای حیدری و آقای هاشمی»، زندگی او و ده‌ها دانش‌آموز دیگر را تغییر دادند: «من از بچگی عاشق طبیعت بودم و عاشق این بودم که بدانم طبیعت چطور کار می‌کند. عاشق ریاضیات بودم. بسیار ریاضیات را دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم و می‌توانم بگویم بیشترین اثر را برای این‌که فیزیک را انتخاب کنم و شروع کنم به فیزیک خواندن، معلم‌های دبیرستانم داشتند. از آن‌ها همیشه یاد می‌کنم، به نیکی یاد می‌کنم. از آقای سیدیان، بهاری، اردلان، آقای حیدری و آقای هاشمی. این‌ها واقعا بی‌نظیر بودند. نه‌تنها در زندگی من، در زندگی خیلی از بچه‌ها اثر گذاشتند و در آن شرایط سختی که ما داشتیم، در شرایط پساجنگ، پساانقلاب، خیلی اثر گذاشتند. یک اثر جمعی بود. من به سمت فیزیک سوق داده شدم، بعضی‌های دیگر به سمت مهندسی و رشته‌های متفاوت.»

او در بخش دیگری از مصاحبه‌اش با ایران‌وایر نیز گفته که پایه تئوریک خود را مدیون دانشگاه کرمان و اساتید برجسته این دانشگاه است.  

کریمی بعد از لیسانس، برای دروره کارشناسی ارشد راهی دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان شد. آن‌جا زیر نظر پروفسور «یوسف ثبوتی»، فیزیک‌دان بسیار خوش‌نام ایرانی و موسس این دانشگاه تحصیل کرد. 

این استاد ایرانی‌تبار فیزیک، حین تحصیل در زنجان در دانشگاه آزاد این شهر و چند واحد دیگر در شهرهای اطراف نیز درس می‌داد، تا این‌که بعد از پایان دوره ارشد برای سربازی عازم دانشگاه کردستان شد و در آن‌جا به‌عنوان استاد امریه، درس داد.

به گفته ابراهیم کریمی، او در دانشگاه کردستان با همسرش آشنا شد و به‌رغم این‌که می‌توانست همان‌جا بماند و دکترا بخواند و بعد درس بدهد، تصمیم گرفت از ایران خارج شود: «توصیه‌های خیلی زیادی می‌شد. یک نمونه‌اش دکتر ثبوتی بود که می‌گفت پسرجان ماهی اگر توی یک تنگ بماند فضایش همان فضای تنگ است. ماهی باید برود به رودخانه برسد، برود به دریا برسد و بعد از آن به اقیانوس برسد. آن موقع است که بزرگ می‌شود و تجربه پیدا می‌کند. درست هم می‌گوید چون آدم‌ها همیشه محیط اطراف خودشان را در نظر می‌گیرند. جایی که راحت دارند زندگی می‌کنند. از تغییرات می‌ترسند و این تغییرات همیشه با درد می‌آید. اصطلاحا باید پوست‌اندازی انجام دهید و یک محیط جدید را می‌بینید و بعد از آن با آن فرهنگ و زبان آشنا بشوید و خیلی چیزها حتی کارهای ساده اداری و این اذیت‌کننده است.»

او درباره سختی‌های سال‌های نخست مهاجرت برای تحصیل در مقطع دکترا در ایتالیا نیز می‌گوید: «ما چیزهایی را یاد می‌گرفتیم که در زندگی ندیده بودیم. یادم است که چهار-پنج‌ماه اول، همه چیز برایم جدید بود. نمی‌فهمیدم چه‌کار دارم می‌کنم. مثل شناگری که شنا بلد نیست و هُلش دادند در استخر می‌گویند دست و پا بزن. من‌هم دست و پا می‌زدم تا یاد بگیرم.»
«ابراهیم کریمی» فیزیک‌دان کُرد و زاده سقز است، متولد سال ۱۳۵۷، سال انقلاب. کودکی‌اش در جنگ و دهه ۶۰ و فرار از موشک‌های عراقی گذشته. حالا استاد فیزیک در دانشگاه‌های «اتاوا» در کانادا و «چپمن» در کالیفرنیای آمریکاست و برنده دو مدال معتبر فیزیک، مدال «هرزبرگ» و «روترفورد»تحقیقاتی که می‌تواند تکنولوژی‌های موجود را دگرگون کند
ابراهیم کریمی در پاسخ به این سوال ایران‌وایر که آیا به فکر تبدیل تحقیقات خود و تیم‌اش به فناوری‌های قابل‌عرضه در بازار افتاده یا خیر، می‌گوید: «سوال خیلی سختی است. یک زمانی یک مقاله نوشتم و هیچ‌موقع چاپش نکردم راستش را بخواهید. کسانی‌که میزر و لیزر را درست کردند. یکی از آن‌ها گرند سوپروایزر من، یعنی سوپروایزر "باب بوید"، موقعی که این را در آزمایشگاه درست کردند، هیچ‌وقت فکر نمی‌کردند که لیزر این قدر کاربرد خواهد داشت. یعنی شما الان از مخابرات و رادار بگیر، از دستگاه‌های اندازه‌گیری بگیر, از آزمایشگاه‌های که کارهای بنیادی انجام می‌دهند و حتی سفینه‌ای که به فضا می‌فرستند و حتی مریخ پیما در تمام این‌ها لیزر استفاده می‌شود. ولی اگر از آن‌ها بپرسید که من این را از پروفسور تامز پرسیدم که آیا فکر می‌کردند که کاربردش این‌قدر وسیع باشد؟ نه! هیچ‌موقع به این فکر نمی‌کردند. اصلا نمی‌دانستند.»

او درباره حوزه‌های تحقیقاتی خود و تیمش نیز می‌گوید: «کاری که من و تیمم در آزمایشگاه داریم انجام می‌دهیم، بیشتر در دو زمینه متمرکز است. یکی مخابرات کوانتومی، یعنی از همین پدیده‌های کوانتومی استفاده کنیم یک کانال کوانتومی داشته باشیم و مشخص کنیم که آیا کانال‌مان امن هست یا خیر. الان من و شما داریم با پلتفرم خاصی با هم صحبت می‌کنیم. تمام این‌ها الگوریتمی پشت‌شان است و اند تو اند انکریپتد (سرتاسر رمزگذاری‌شده) هستند. این‌ها یک حساب و کتاب بسیار پیچیده ریاضی است.»

او ادامه می‌دهد: «دومین موضوعی که تیم ما رویش کار می‌کند، تصویربرداری کوانتومی است. شما نمی‌توانید در یک‌سال، ۵آزمایش اشعه ایکس و رادیولوژی بدهید. چون انرژی اشعه ایکس آن‌قدر زیاد است که ممکن است دی‌ان‌ای ما را عوض کند که می‌کند هم. بعد از آن، اگر از مقدار خاصی بیشتر باشد، تولید سلول‌های سرطانی و ایجاد سرطان می‌کند. سوال این‌جاست چرا با نور نمی‌توانیم این‌کار را انجام دهیم؟ چون طول موج نور به اندازه کافی پایین نیست که بتواند این کار را انجام دهد و اصطلاحا آن رزولوشن را به ما بدهد.»

به گفته او، فرض تیم آن‌ها این است که می‌توان از یک سلول، با وجود این‌که هیچ نوری به آن تابانیده نشده، تصویربرداری کرد: «این اصطلاحا Interaction Free Measurement است. یعنی بدون این‌که با آن برهم کنش کنید، می‌توانید از آن تصویربرداری کنید. این یک بحث ساده است. می‌توان از حالت‌های کوانتومی استفاده کنید و رزولوشن را بالاتر ببرید. نه‌تنها این‌که آن سلول را به آن نور نمی‌تابانید، بلکه می‌توانید از حالت‌های کوانتوم استفاده کنید و رزولوشنی که از آن می‌گیرد را بالا ببرید. هنوز البته در مرحله آزمایش هستند ولی امیدوارم یک روزی بتوانیم در رادیولوژی از آن‌ها استفاده کنیم.»ابراهیم کریمی در حین دریافت مدال روترفورد در اتاوای کاناداناامید نشوید، استمرار و امید شرط پیروزی است
ابراهیم کریمی که خود تجربه دوران جنگ و آوارگی برای حفظ زندگی تجربه کرده، می‌گوید که جوانان ایرانی و به‌خصوص آن‌هایی که به علم علاقه دارند، نباید ناامید شوند: «بهترین توصیه در این شرایط احتمالا توصیه نکردن است. اما، خود ما هم شرایط مشابه آن‌ها را از سر گذراندیم. نمی‌توان گفت بیشتر چون بحث سابجکتیو می‌شود. ولی برای خیلی از هم‌سن و سال‌های خودم صادق است. زمانی یادم است که فقط می‌جنگیدیم زنده بمانیم. فرار می‌کردیم از بمباران‌ها تا جایی بمانیم و زنده بمانیم. شب‌های زیادی بود که با چراغ نفتی درس می‌خواندیم. یک‌شب و دوشب نمی‌گویم، خیلی بیشتر از چند ماه. روزهای زیادی بود که در یک روستا بودیم، از سقز فرار کرده بودیم که برویم جای امنی. در این روستا، کلاس اول تا پنجم سر یک میز بودند و معلم به همه درس می‌داد. همان بچه‌ها بعدازظهر باید می‌رفتند کار می‌کردند. چوپانی می‌کردند و به خانواده کمک می‌کردند.»

به گفته او اما، چالش‌های امروز ایران متفاوت‌تر از زمان او و هم‌نسلانش است: «بعضی مواقع چالش‌های فکری سخت‌تر از چالش‌های فیزیکی است. چالشی که ما داشتیم فیزیکی بود، چالش آن‌ها ذهنی است. خیلی‌هایشان چالش آزادی را دارند که چرا جامعه ما به‌سمتی که بقیه دنیا می‌رود، نمی‌رود. چیزی که من می‌توانم بگویم این است که هیچ موقع ناامید نشوند، ناامیدی بسیار درد بدی است. هیچ موقع کنجکاوی‌شان را نکشند. این دو خیلی مهمند.»

این استاد ایرانی‌تبار کانادایی ادامه می‌دهد: «ناامید نشدن از استمرار در کار می‌آید. چون به محض این‌که ناامید شوید استمرار را از دست می‌دهید. این خیلی مهم است که در کنارشان این را نگه دارند. هر وقت دل‌شان سرد شد یادشان نرود که چیزهای دیگری برای کشف کردن و یادگیری وجود دارد. نگران این نباشند که چه اتفاقی دارد می‌افتد. درست است که باید دغدغه داشته باشند ولی نگران این نباشند. هیچ‌چیزی در دنیا نمی‌تواند جلوی علم و دانش را بگیرد. علم و دانش همیشه پل بوده برای آزادی و ساختن آینده بهتر برای بشریت و انسانیت.»
نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود
آقای کریمی در پایان صحبت‌هایش نیز به لزوم تداوم تلاش برای رسیدن به نتیجه اشاره کرده و می‌گوید: «امید بایستی داشته باشیم. امید به تغییر و امید به تغییر، از خودمان شروع خواهد شد. پرتلاش باشیم. نمی‌خواهم وارد موعظه شوم. به ناخودآگاه، ایرانی، کُرد، بلوچ و ترک به‌دنیا آمدن با سیاست اتوماتیک گره خورده است. الان فضای علم و سیاست فضایی بسیار کوچک است که کنار هم قرار گرفته و متاسفانه این‌ها با هم در آمیخته‌اند. خواهش می‌کنم دیگران را قضاوت نکنید. از طرف دیگر علم را هیچ‌وقت فدای چیز دیگری نکنید. علم پل است، پلی برای آزادی، برای ارتباط بین فرهنگ‌ها. مثل موسیقی که مرز ندارد. مگر می‌توانید بگویید موسیقی کردی و بلوچی و ترکی فرق دارند. علم پلی است برای ارتباط بین انسان‌ها و ملت‌ها.» او در پایان  سال نو میلادی را به کسانی که جشن می‌گیرند، تبریک می‌گوید.
رأی دهید
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.