پرسش مهم نتانیاهو از رضا پهلوی در تل آویو؛ اکبر گنجی

... که آگاهی از آن بر هر ایرانی واجب ملی است

اکبر گنجی

بی بی: از اینکه عامل ما و پیرو رهبری ما شده اید بسیار خشنودم. اما ایرانی ها چگونه می پذیرند که شما به کشورتان خیانت کنید؟

رضا پهلوی: چون دیکتاتوری جمهوری اسلامی و علی خامنه ای علت تامه همه مشکلات و مسائل ایران و ایرانیان هستند. یا بهتر بگویم، ما این نظر را جا می اندازیم و جا انداخته ایم. باید به فرایندهای خائن ساز هم توجه کنید و به جای محکوم کردن خائن(من و پیروانم) خائن ساز(جمهوری اسلامی و خامنه ای) را به شدت محکوم کنید. به تعبیر دیگر، به جای مجازات کردن فردی که به زن با شورت و سوتین در کنار دریا تجاوز کرده، باید زن را مجازات کنید که با شورت و سوتین موجب تحریک جنسی مرد و سوق دادن او به تجاوز شده.

بی بی: خب تو جهان کلی حکومت استبدادیِ به شدت سرکوبگرتر از جمهوری اسلامی مثل عربستان سعودی و کره شمالی و شوروی دوران استالین وجود دارد و داشت، پس چرا آنها به کشورشان خیانت نمی کنند؟

رضا: چون تو ایران ما میگیم نه تنها همه چیز تقصیر جمهوری اسلامی و خامنه ای است، بلکه نظام سیاسی حاکم بر کشور کاملاً جدای از میهن است. می گوئیم وقتی شما ایران را بمباران می کنید، به جنگ جمهوری اسلامی رفته اید، نه ایران. دفاع از وطن در برابر تجاوز دشمن یعنی پذیرش رهبری هیتلر.

بی بی: یعنی وقتی ما همه زیرساخت های ایران را بمباران می کنیم و مردم غیر نظامی ایران را قتل عام می کنیم، در حال جنگ با جمهوری اسلامی و علی خامنه ای هستیم؟

رضا: بله دقیقا. یعنی ما اینگونه قلمداد می کنیم.

 

بی بی: موساد یک تحقیقی روی اپوزیسیون کلیه کشورها انجام داده که به کلی سری است. نتیجه این تحقیق این است که هیچ کشوری چنین اپوزیسیون خائن و وطن فروشی ندارد. ما و کلیه کشورهای «لیبرال دموکراسی غربی» جرم خیانت به کشور- «دعوت یک دولت خارجی به حمله نظامی به کشور و همکاری با دولت متجاوز»- داریم و خائن ها را به شدت مجازات می کنیم.

رضا: جناب نخست وزیر، ما در این مورد هم رویکرد متفاوتی داریم. می گوئیم خیانت به کشور چه معنایی دارد؟ ما پیرو پلورالیسم نظری و عملی هستیم. مطابق پلورالیسم راولزی این یک اختلاف نظری و اختلاف عملی است و باید مطابق «واقعیت پلورالیسم» به رسمیت شناخته شود. این عین دموکراسی است که شما نباید صدای هیچ فرد و گروهی را خفه کنید.

بی بی: تو که فلسفه نمی دانی چیست. اینها رو از کجا آورده ای و کی در دهانت گذاشته؟

رضا: یک سری از روشنفکران ایرانی که اولاً: برخی شان فلسفه خوانده اند، ثانیاً: برخی شان فلسفه تدریس می کنند، ثالثاً: برخی شان داخل کشور هستند.

 

بی بی: به آن روشنفکران و فیلسوفان داخل کشورتان از طرف من بگو که لیبرالیسم تقدم تاریخی-وجودی بر دموکراسی دارد. پلورالیسم هم یکی از دستاوردهای لیبرال ها بوده و متفاوت با دموکراسی است. همچنین «حکومت قانون» از دیگر ویژگی های تاریخی لیبراسم است که بر دموکراسی تقدم تاریخی دارد. اگر حکومت قانون نباشد؛ دموکراسی به فاشیسم و نازیسم و صهیونیسم و توتالیتاریسم تبدیل می شود. دقیقا همان کاری که ما در داخل فلسطین و سطح جهانی کرده ایم و می کنیم. ما جهان را به وضعیتِ طبیعیِ فاقدِ قانون هابزی باز گردانده ایم و جهان را بی قانون کرده ایم، نه دوران پسا توافق هابزی و تأسیس حکومتِ قانون. یکی از قوانین تمامی لیبرال دموکراسی ها، جرم «خیانت به کشور» است. اگر این نباشد، دموکراسی و لیبرالیسم فاقد معنا می شود. حقوق لاکی تبدیل به قانون شد. جان لاک حتی ارتداد را مجاز نمی دانست.

رضا: جناب نخست وزیر، من که از اینها سر در نمی آورم، اما ما به ایرانی ها می گوئیم اسرائیل هر کاری انجام دهد حق دارد و همه مسائل و مشکلات جهان ناشی از علی خامنه ای و جمهوری اسلامی است. نمی شود برخی از مشکلات و مسائل جهان و خاورمیانه را به گردن آمریکا و اسرائیل و دیگران انداخت.

بی بی: یعنی در داخل ایران عده ای اسم خودشان را روشنفکر، فعال سیاسی و فیلسوف گذاشته اند می گویند اگر فردی (مثلاً اکبر گنجی) به تو(پادشاه)،همسرت (شهبانو به عنوان یک مقام سیاسی) که گفت و می گوید #اسرائیل_بزن، دخترت (ولیعهد به عنوان یک مقام سیاسی) که پرچم اسرائیل در دست در تجمعات اسرائیلی ها شرکت کرده و از تجاوز ما به ایران حمایت کرده، سعید قاسمی نژاد دست راست ات که نقشه اولویت های بمباران ایران را به ارتش ما داد و الان هم از طرف تو به اسرائیل برای مأموریت جدید آمده، و مهدی نصیری که شبانه روز در حال صدور فتوا برای توجیه قتل عام ۶۴ هزار فلسطینی توسط ما و کشتار ۱۱۰۰ ایرانی و تجاوز دوباره به ایران است ، بگوید به وطن-میهن خیانت کرده اید، این مخالف فلسفه سیاسی تامس نیگل و پلورالیسم جان راولز است؟

رضا: آره دقیقاً. نمی دانم چرا موساد به شما تاکنون اطلاع نداده است. من به شما الان یک گزارش عینی در این مورد می دهم:

اولاً: این فیلسوفان و روشنفکران چون مثل مهدی نصیری آخوند مشرب اند، می گویند یاسمین و نور پهلوی «حوزه خصوصی» من هستند. و گنجی نباید درباره حوزه خصوصی من صحبت کند.

ثانیاً: وقتی گنجی می گوید اینها نه تنها مقامات سیاسی (شهبانو و ولیعهد) هستند، بلکه خودشان هم گفته اند که با ما به عنوان دو شخصیتِ سیاسیِ مستقل برخورد کنید، نه اموالِ حوزه خصوصی رضا پهلوی، آنها می گویند که تامس نیگل گفته که مطلقا نباید در مورد زندگی خصوصی افراد و سیاستمداران افشاگری کرد و گنجی در مورد یاسمین و نور کرده است.

ثالثاً: وقتی گنجی می گوید عکس های یاسمین و نور را خودشان در اینستاگرام عمومی شان با افتخار منتشر کرده و می کنند و فیلم هایشان را هم همچنین( یا برخی را موساد و اطلاعات سپاه منتشر کرده) و دیگر اینها مطلقا به حوزه خصوصی مربوط نیستند، آنها می گویند تامس نیگل فرموده وارد این مسایل نشو.

رابعاً: وقتی گنجی می گوید که ملکه و ولیعهد هیچ یک از خاندان های سلطنتی اروپایی چنین رفتاری ندارند و هرگز چنین عکس و ها و فیلم هایی از خود منتشر نکرده اند و ما نمی توانیم چنین شاه و چنین شهبانو و چنین ولیعهدی داشته باشیم و زندگی رهبران سیاسی کاملاً به شهروندانِ انتخابگر مربوط است، دوباره همین روشنفکران و فیلسوفان گرامی آخوند می شوند و می گویند اسلام به ما اجازه نمی دهد در مورد این نوع مسائل بحث کنیم. اخلاقی (کدام اخلاق؟ اخلاق سنتی یا اخلاق مدرن؟ اخلاق فردی یا اخلاق جمعی، ماندویل در «افسانه زنبوران»؟) هم نیست. پس به فیلم خرگوش بازی همزمان یاسمین و نور با تام مورلی کاری نداشته باش که تامس نیگل بسیار عصبانی می شود و ممکن است سکته کند.

خامساً: وقتی گنجی فقط اندکی با من (شاه خائن) و یاسمین(شهبانوی خائن) و نور(ولیعهد خائن) و سعید قاسمی نژاد(دست راست اسرائیلی من) و مهدی نصیری(فقیه خائن سلطنت طلبان و اسرائیل) نامهربانی زبانی می کند، آنها می گویند و می نویسند که گنجی هم مثل مهدی نصیری «مطلق‌گرای افراطی و تخاصم گرا» ست و برخی دیگر هم می گویند که گنجی با این گونه نقدهای روزانه مانع پروژه سیاسی «از تاجزاده تا شاهزاده» است که ما الان در دوران ۱۲ بهمن(آمدن خمینی به تهران) و ۲۲ بهمن‌(پیروزی انقلاب) قرار داریم و به شدت نیازمند چنین جبهه ی نجات بخش فراگیری هستیم. گنجی نباید خواهان موضع گیری و مرزبندی صریح اصلاح طلبان با مهدی نصیری شود، چون به پروژه ی سیاسی ما صدمه می زند و انقلاب مان از دست می رود.

سادساً: گنجی می گوید «در مورد مهدی نصیری دو احتمال وجود دارد. یا فرستاده سازمان اطلاعات سپاه برای نفوذ دیگری در اطراف رضا پهلوی است، یا عامل موساد است. وقتی مهدی نصیری به راحتی در گذشته فتوای سرکوب رسانه ای روشنفکران را می داد و با علی خامنه ای بیعت کرده بود و اینک با رضا پهلوی بیعت کرده و فتوای کشتار فلسطینی ها و ایرانیان توسط نتانیاهو را صادر می کند، پس عامل موساد است.

آیا صدور این فتوا توسط او که اگر فلان زن شوهردار به تام مورلی در ۴۰ سالگی تام مورلی شیر داده باشد بر او حلال می شود؛ برای نصیری چندان دشوار است؟» ، فیلسوفان و روشنفکران ما به گنجی می تازند که این حد از تنبیه زبانی خائن های به وطن-میهن نارواست. یعنی جبهه ما را تقویت می کنند و خیانت به ایران را عادی سازی می کنند. مسلئه گنجی عادی سازی خیانت به وطن توسط من و یاسمین و نور و کل سلطنت طلبان است، نه تجدید پادشاهی من در ایران که او احتمال اش را زیر ۵ درصد به شمار می آورد.

بی بی: این مزخرفات را روشنفکران و فیلسوفان شما می گویند تا جرم «خیانت به کشورِ» همه لیبرال دموکراسی ها را کاملاً بی اثر کنند و دیگر هیچ فرقی میان خادم و خائن نباشد؟ ما اگر بودیم این گونه مدعیان روشنفکری و فیلسوفی را مدتی در جایی بستری می کردیم تا تحت درمان قرار گیرند. آخر چگونه می توانید یک جبهه سیاسی واحد درست کرد که یک سرش تو و کل سلطنت طلبان وابسته ی به ما (موساد و اسرائیل) باشند و یک سر دیگرش مصطفی تاجزاده و مهندس موسوی و زهرا رهنورد ملی گرا و محکوم کننده ی صریح تجاوز اسرائیل و آمریکا به ایران؟ در اسرائیل اگر کسی از یاوه ها بگوید تکلیف اش را می رسیم. در آمریکا هم که خودتان می بینید دولتهای جو بایدن و دونالد ترامپ با ناقدان نسل کشی ما در دانشگاه ها چه کردند و چه می کنند.

به آنها می گویند «حامیان تروریست» و از دانشگاه ها اخراج شان می کنند و دانشجویان را حتی از آمریکا هم اخراج می کنند. وقتی ما، آمریکا، اروپا، کانادا و...به ناقدانِ فقط معترض می گوئیم «تروریست» و مجازاتشان می کنیم، آیا اکبر گنجی حق ندارد با شما خائن های به کشورتان اندکی نامهربانی زبانی کند و این برخلاف پلورالیسم راولزی و فلسفه تامس نیگلی بوده و به شدت حذف کننده است؟ به قول اکبر گنجی؛ رضا و یاسمین و نور پهلوی و سلطنت طلبان سریع بروند و با زبانشان توالت های نتانیاهو و اسرائیلی ها را تمیز کنند. این اندازه نامهربانی زبانی در حق خائن های به وطن-میهن نه خلاف اخلاق است، نه تجاوز به حوزه خصوصی و نه سرکوبگرانه و حذف کننده است.

به فیلسوفان و روشنفکران تان هم بگو که اجازه دهند هابز و روالز در‌آن دنیا آرامش داشته باشند و أعصاب تامس نیگل را هم خرد نکنند که ما نه تنها پدر ایلان پاپه های یهودی- اسرائیلی را بابت انتقاد در آورده ایم، بلکه سوزان نیمن- فیلسوفِ بزرگِ یهودیِ آمریکایی و شاگرد جان راولز- را از اسرائیل به آلمان فراری دادیم. مارتا نسبام- فیلسوفِ بزرگِ یهودیِ آمریکایی و از نظریه پردازانِ جدی لیبرالیسم برابری خواه با نظریه «توانمندی»- هم در کتاب «سلطنت ترس» توضیح داده که در کنفرانس های اسرائیل با منتقدان نرم یهودی چه می کنیم. تازه همین کارل پوپر یهودی هم که پیشوای گروهی از فیلسوفان و روشنفکران شماست به صراحت تمام در زندگینامه خودنوشت اش نوشته: صهیونیسم چیزی جز نژادپرستی نیست.