کارتر، شاه و خمینی به روایت اسناد آمریکا
رأی دهید
در حالیکه محافظهکاران در آمریکا، کارتر را به سادهلوحی در قبال آیتالله روحالله خمینی، پشت کردن به محمدرضا شاه پهلوی و «از دست دادن ایران» متهم میکنند، هواداران پادشاهی -و شاید بسیاری از ایرانیان- یک گام فراتر رفتهاند و شاه را قربانی «توطئه» شرکتهای نفتی و «معاملات پنهانی» قدرتهای بزرگ میدانند.
باور غالب و به اصطلاح «رسمی» در غرب، اما این است که دولت کارتر به علت اختلافات داخلی بین یک وزیر خارجه میانهرو و مشاور امنیت ملی محافظهکار فلج شده بود و جیمی کارتر «سردرگم» در رویارویی با بحران توانایی چندانی نداشت.
بر اساس این روایت، با وجود همه چالشها، کارتر تا لحظه آخر پشت حکومت شاهنشاهی ماند ولی یک سفیر «سرکش» و «خودسر» به نام ویلیام سالیوان در تهران داشت که در پی تعامل با نمایندگان خمینی و تشکیل جمهوری اسلامی بود. سالیوان در پشت صحنه دست به اقداماتی زد که ابداً مورد تأیید کارتر نبود.
این داستان انقلاب - که عمدتاً در نظرات چهرههای آکادمیک طیف چپ و خاطرات مقامات سابق دولت کارتر ریشه دارد - تا حد زیادی پس از اشغال سفارت ایالات متحده در چهارم نوامبر سال ۱۹۷۹ میلادی (۱۳ آبان ۱۳۵۸) نگاشته شده است؛ زمانیکه کاخ سفید متوجه شد تلاشهای پنهانی قبل و بعد از انقلاب برای کنار آمدن با خمینی نتیجه معکوس داده و آمریکا با یک بحران تمامعیار روبهرو است، تا آنجا که ممکن است بهزودی تحقیقات کنگره درباره عملکرد کارتر در قبال دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی را در پی داشته باشد.
بنا بر اسناد موجود، مدت کوتاهی پس از اشغال سفارت، کارتر دستور داد که مطابق اسناد محرمانه آن زمان، مطالعه جامع و کاملی درباره اقدامات دولتش در جریان انقلاب انجام شود. هدف آماده شدن برای دفاع در برابر حملات رسانهای منتقدان و تحقیقات آتی کنگره بود تا کاخ سفید از اتهام «از دست دادن ایران» تبرئه شود.
کارتر در ابتدا خواهان تدوین سند موسوم به «کاغذ سفید ایران» (White Paper) بود؛ یک سند جامع و کامل که در برگیرنده جزئیات بحثهای داخلی دولت و اقداماتش در قبال وقایع ایران باشد اما مشاور امنیت ملی او با این کار مخالفت کرد. زبیگنیو برژینسکی هشدار داد که مجموعه تحقیقات مشابه در مورد چین و جنگ ویتنام در گذشته به رسانهها درز کرد و مایه شرمساری رؤسای جمهور سابق شد.
برژینسکی بهطور مستقیم بر کل فرآیند تدوین «تاریخچه روابط ایران و آمریکا» نظارت داشت، بهویژه بر میزان و چگونگی استفاده از آنچه «اسناد جذاب» (Sexy Materials) میخواند تا از درز احتمالی موارد حساس جلوگیری کند.
بخشی از آن اسناد که با استفاده از «اسناد جذاب» تهیه شده بود در سالهای اخیر از حالت طبقهبندی محرمانه خارج شده و تصویر دیگری از اقدامات دولت کارتر در پشت صحنه انقلاب و عملکرد واقعی تیم کارتر در آن بحران ارائه میدهد:
ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا در تهران، از اوایل نوامبر ۱۹۷۸ به بعد خواهان تشکیل جمهوری اسلامی بود و فعالانه علیه شاه و سپس علیه شاپور بختیار اقدام کرد. تماسهای سالیوان و دستیارانش با روحانیانی چون محمد بهشتی با اطلاع کامل و اجازه کاخ سفید انجام میشد.
فقط دو روز پس از خروج شاه از ایران، کاخ سفید به خمینی پیام داد که آمریکا اساساً با تغییر رژیم در ایران مخالفتی ندارد و امیران ارتش شاه هم در مورد آینده سیاسی خود انعطافپذیرند.
فقط دو هفته قبل از تسخیر سفارت آمریکا در تهران، کاخ سفید به امید ایجاد روابطی بهتر با جمهوری اسلامی در یک جلسه توجیهی، اطلاعات تازهای درباره مقاصد نظامی عراق علیه ایران به دولت بازرگان داد.
مدیریت خُرد یک بحران
بنا بر اسناد، کارتر نه با شاه خصومت خاصی داشت و نه به آیتالله خمینی ارادتی. او دیرتر از همه دستیارانش از شاه قطع امید کرد و دیرتر از آنها به تماس پنهانی «مستقیم» با خمینی تن داد. در واقع، کارتر در اوج بحران فقط در پی یک چیز بود: حفظ منافع حیاتی آمریکا در ایران.
مقاصد کارتر بهطور مشخص: جلوگیری از جنگ داخلی و هرجومرج در ایران تا امنیت حدود ۴۰ هزار مقیم آمریکایی به خطر نیفتد، ادامه رابطه دیپلماتیک «عادی» با حاکمان آینده در تهران، بهویژه برای جلوگیری از قطع شدن جریان نفت به غرب و عدم چرخش احتمالی ایران به سمت شوروی.
* خروج آرام شاه از ایران و کسب اطمینان از اینکه شاه از خارج از کشور به ارتش دستور سرکوب ندهد.
* تماس بیسروصدا با خمینی در فرانسه و کسب اطمینان از اینکه روند بازگشت رهبر آینده ایران به کشور بدون درگیری و خونریزی انجام شود.
* جلب رضایت سران ارتش با رفتن شاه و آمدن خمینی تا این که ارتش - یا به تعبیر سفیر آمریکا «جانور زخمی» - دست به کودتا یا سرکوب نزند.
* و در نهایت تشویق سران ارتش و ساواک به نشستن پای میز مذاکره با تیم خمینی، تا دولت بعدی تشکیل شود.
«شاه باید برود»
اسناد نشان میدهد که در پی وخیم شدن اوضاع در ایران، کارتر و دستیارانش - بهرغم همه اختلافهای اولیه - بر سر دو مسئله به اتفاق نظر رسیدند:
* مهمترین و قدیمیترین متحد آمریکا در منطقه بهزودی رفتنی است و آمریکا باید به فکر تأمین آینده منافعش در ایران باشد؛
* حفظ منافع ایجاب میکند که آمریکا حدود دو دهه سیاست خودداری از تماس پنهانی با منتقدان و دشمنان شاه را کنار بگذارد و بهطور مستقیم با خمینی که تازه از عراق به فرانسه رفته بود وارد گفتوگو شود و به تفاهم برسد.
این اجماع بهتدریج در میان بازیگران اصلی دولت کارتر ظاهر شد؛ ابتدا هنری پرکت، رئیس میز ایران در وزارت خارجه در اوایل سپتامبر ۱۹۷۸؛ بعد از او، سفیر آمریکا در تهران در اوایل نوامبر همان سال؛ سپس مشاور امنیت ملی، برژینسکی در اواسط دسامبر؛ و در نهایت، خود کارتر در اواخر دسامبر ۱۹۷۸ به این نتیجه رسیدند که دیگر به شاه امیدی نیست و او هرچه زودتر کنار برود، برای منافع آمریکا بهتر خواهد بود.
سؤال اما این بود که آیا جیمی کارتر این مسئله را بهطور مستقیم با شاه در میان بگذارد یا نه؟ کارتر مدتها از این کار ابا داشت تا اینکه سفیرش از تهران گزارش داد که برخی سران ارتش از سستی شاه به ستوه آمدهاند و قصد دارند تا روز ۱۲ ژانویه دست به کودتا بزنند.
کارتر ابتدا از شرکتکنندگان پرسید آیا باید به شاه بهطور مستقیم بگوید که کنار برود؟ فقط مشاور امنیت ملی با این کار مخالفت کرد. استدلال برژینسکی این بود که ممکن است همتای شاه در عربستان سعودی به این اقدام کارتر، واکنش منفی نشان دهد. برژینسکی اما متحدی نداشت.
استنفیلد ترنر، رئیس سازمان سیآیای، بیپرده گفت: «شاه باید برود.»
سایروس ونس، وزیر خارجه، همین حرف را با لحنی نرمتر و دیپلماتیکتر زد: «دولت ایالات متحده از اقداماتی که شاه تا کنون انجام داده، از جمله تصمیم او برای ترک کشور، حمایت میکند.»
والتر ماندیل، معاون رئیسجمهور، این راهکار را ارائه داد: «باید شاه را جوری به خروج از کشور ترغیب کنیم که بهنظر نرسد [ما] چنین گفتهایم.»
نظر کارتر هم همین بود. او گفت: «میتوانیم طوری وانمود کنیم که خروج شاه به تصمیم خود او خواهد بود.»
او افزود: «یک ایرانِ بیطرف نباید برای ایالات متحده به عنوان عقبگرد تلقی شود.»
در این جلسه بود که کارتر مجوز «مأموریت هایزر» را صادر کرد - اعزام فوری و مخفیانه ژنرال رابرت هایزر، معاون ستاد فرماندهی نیروهای آمریکایی در اروپا، به تهران برای مهار ارتش شاهنشاهی.
هواداران سلطنت هنوز هم هایزر را نماد «خیانت آمریکا به شاه» میخوانند و او را مسبب انفعال ارتش و اعلان بیطرفی در روز ۲۲ بهمن میدانند.
این در حالی است که در روایت جمهوری اسلامی، فرستاده نظامی کارتر به تهران یک کودتاچی ناموفق بود که سران ارتش را به سرکوب تشویق کرد. ژنرال هایزر همه این اتهامات را بیاساس میدانست.
علاوهبر این، هرگونه تلاش برای سرنگونی دولت [بختیار] یا سرکوب خونین معترضان میتوانست حمایتهای تسلیحاتی-آموزشی آمریکا به ارتش ایران را به خطر بیندازد.
مأموریت ژنرال آمریکایی اما خیلی زود تا حدود یک ماه دیگر تمدید شد، چرا که کارتر به سفیرش در تهران اعتمادی نداشت (و حتی در پی اخراجش بود). او هایزر را فردی مطیع و قابل اطمینان میدید که دستوراتش را بهطور کامل اجرا میکرد.
بنا بر اسناد، زمانی که شاه هنوز ایران را ترک نکرده بود هایزر با اطلاع کامل کارتر، به میانجی پنهان بین امرای ارتش و آیتالله محمد بهشتی و مهدی بازرگان، به عنوان نمایندگان خمینی بدل شد؛ چنانکه وزیر دفاع وقت آمریکا در آستانه رفتن شاه از ایران در گزارشی جداگانه به کارتر مینویسد:
«دیدار سران ارتش و رهبران مذهبی هنوز انجام نشده. هایزر تلاش خواهد کرد تدارکات برگزاری این دیدار را تسریع کند. هایزر را از تلاشهای خودمان، از طریق دولت فرانسه و نیز یکی از نزدیکان خمینی برای تشویق خمینی به تسهیل این دیدار، مطلع کردهام.»
پیامهای کارتر و خمینی
با قطعی شدن برنامه خروج شاه از ایران، کارتر اجازه تماس محرمانه با خمینی از طریق سفارت آمریکا در پاریس را صادر کرد.
در جریان آن مذاکرات آمریکا متوجه شد خمینی از تکرار سناریوی کودتای ۲۸ مرداد و بازگرداندن شاه به تاجوتخت، عمیقاً نگران است.
آیتالله خمینی اما اطلاعات ارزشمندتری کسب کرد؛ اینکه برخلاف تصوراتش دولت کارتر اساساً با «بازگشت آرام» او به ایران و نیز تغییر قانون اساسی (به بیان صریحتر "تغییر رژیم") مخالف نیست - به شرط آنکه خشونت گستردهای در نگیرد.
در پاسخهای خمینی به سؤالهای دولت کارتر درباره آینده منافع آمریکا در ایران، او تصویری از یک حکومت اسلامی ضدکمونیستی را ترسیم کرد که با ایالات متحده تاحدودی روابط دوستانه دارد؛ ثبات منطقه را بر هم نمیزند و صادرات نفت به غرب را متوقف نخواهد کرد.
خمینی آن پیشنهاد همکاری را همراه با یک تهدید مطرح کرد: «فعالیتها و اقدامات بختیار و رهبران فعلی ارتش برای مردم ایران زیانبار است اما برای دولت آمریکا زیانبارتر است؛ بهویژه برای آینده آمریکاییها در ایران. این فعالیتها ممکن است باعث شوند که دستورات جدیدی در ایران صادر کنم.»
بنا بر اسناد موجود، کارتر جواب آن پیام مستقیم خمینی را نداد، اما پشت صحنه با فشار بر سران ارتش برای رایزنی با اردوی خمینی راه را برای ورود مسالمتآمیز بنیانگذار جمهوری اسلامی به کشور هموار کرد.
فرستاده نظامی او به ایران هم بعد از یک ماه تهران را ترک کرده و به مقر فرماندهیاش در آلمان بازگشته بود. یکی از آخرین توصیههای فرستاده کارتر به سران ارتش که در ایران ماندند و اکثراً هم اعدام شدند، این بود: «اگر مردم خواستند تهران را به آتش بکشند و نابود کنند، مانعشان نشوید.
دیدگاه خوانندگان
۵۰
kurosh-h - لوند، سوئد
شاه فقید چند اشتباه اساسی کرد ، در سیاست خارجی : غرب را خشمگین کرد : ۱.تقریبا اولین کشور مطرحی بود که با چین و شوروی رابطه دوستی داشت ، با روس ها قرارداد ذوب آهن را بست ، ۲ شاه شدیدا طرفدار بالا بردن قیمت نفت بر اساس اقتصاد جهانی بود ، رسما تومصاحبه عصبانی بیان کرد که غرب نمیتونه قیمت آرد و گوشت ۲-۳ برابر کنه ولی توقع داشته باشه نفت گران نشه ، ۳. شاه مغرورانه چند بار چشم آبی ها را مسخره و تحقیر کرد ( در عمل هژمونی و اتوریته امپریالیسم را زیر سوال برد ۴. لابی یهودیان و سنای امریکا قاطعانه تقاضای هسته ای کردن ایران را رد ، بستن قرارداد هستهای ایران با المان و فرانسه را توهین به خودشان و خطر امنیتی برای اسراییل یافتند ، در عرصه داخلی ، شاه به درستی از پیوند ارتجاع سرخ و سیاه بیم داست ، اما ارتجاع سیاه مذهبی را خلاصه در جریانات چریکی مسلمان میدید ( فداییان اسلام، مجاهدین ،،، ) در صورتیکه دشمن بزرگتر و حیله گر او در امام زاده ها و حسینیه ها بودند ، شاه علیرغم تجربه ۳۲ و تجارب اروپا ، نیروی ضد شورش خیابانی تشکیل نداد ، و خیابانها را باخت
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۳
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
تنها اشتباه شاه که باعث تمام این وقایع ناهنجار شد٬ این بود که مردم را ادم حساب نمی کرد ! از امریکا حساب میبرد و هارت و پورت زیاد می کرد . ادعای قدرت بزرگ و مهم منطقه را داشت ٬اما از یکی مثل گل سرخی مثل سگ میترسید ٫ ادای یک انسان متمدن و خود را مالک دروازه های تمدن بزرگ می دانست ! و به تمام توصیه های کاسبان دین امثال بروجردی در مواردی چون حق زن در حضانت فرزند و طلاق و چند همسری مرد و حق و حقوق ادیان و اقلیت های مذهبی عمل میکرد .شاه خودش خودش را سالها قبل انقلاب کرده بود! مرتیکه ۵۷ تی چپولی که با یک پخ خمینی از پاریس تنبان خیس کرد و چمدان پر از پول و در رفت ! این بود سرگذشت یک شاه بزدل و خاعن به کشورش!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
اتفاقا چون خیلی امت همیشه در صحنرو آدم حساب می کرد فک نمی کرد چقدر امت شیعه پرست می تونن بهش ضربه بزنند. آخوندا خوب فهمیدن باید چجوری با ایرانی جماعت برخورد کنن. به قول معروف چاقو دسته خودشو نمی بره!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
اتفاقا چون آنقدر در توهمات پادشاهی شیعیان و دست حضرت عباس محو شده بود و علاقه اش را همه به علی و خاندانش میدانند احمق بود و نادان تا بداند آن کسی که به او ضربه میزند اعتقادات پوچش به اسلام و انبیا است و نوکری نمایندگان آنها و نه خدمت گذاری به یک ملت !
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
۴۶
Dave07 - سیدنی، استرالیا
بسیار زیباست که دوستانه چپول و کمونیست هم اینجا خودی نشون بدهند.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
۴۶
Dave07 - سیدنی، استرالیا
بسیار زیباست که دوستانه چپول و کمونیست هم اینجا خودی نشون بدهند.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
اتفاقا چون آنقدر در توهمات پادشاهی شیعیان و دست حضرت عباس محو شده بود و علاقه اش را همه به علی و خاندانش میدانند احمق بود و نادان تا بداند آن کسی که به او ضربه میزند اعتقادات پوچش به اسلام و انبیا است و نوکری نمایندگان آنها و نه خدمت گذاری به یک ملت !
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
اتفاقا چون خیلی امت همیشه در صحنرو آدم حساب می کرد فک نمی کرد چقدر امت شیعه پرست می تونن بهش ضربه بزنند. آخوندا خوب فهمیدن باید چجوری با ایرانی جماعت برخورد کنن. به قول معروف چاقو دسته خودشو نمی بره!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
تنها اشتباه شاه که باعث تمام این وقایع ناهنجار شد٬ این بود که مردم را ادم حساب نمی کرد ! از امریکا حساب میبرد و هارت و پورت زیاد می کرد . ادعای قدرت بزرگ و مهم منطقه را داشت ٬اما از یکی مثل گل سرخی مثل سگ میترسید ٫ ادای یک انسان متمدن و خود را مالک دروازه های تمدن بزرگ می دانست ! و به تمام توصیه های کاسبان دین امثال بروجردی در مواردی چون حق زن در حضانت فرزند و طلاق و چند همسری مرد و حق و حقوق ادیان و اقلیت های مذهبی عمل میکرد .شاه خودش خودش را سالها قبل انقلاب کرده بود! مرتیکه ۵۷ تی چپولی که با یک پخ خمینی از پاریس تنبان خیس کرد و چمدان پر از پول و در رفت ! این بود سرگذشت یک شاه بزدل و خاعن به کشورش!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
۵۰
kurosh-h - لوند، سوئد
شاه فقید چند اشتباه اساسی کرد ، در سیاست خارجی : غرب را خشمگین کرد : ۱.تقریبا اولین کشور مطرحی بود که با چین و شوروی رابطه دوستی داشت ، با روس ها قرارداد ذوب آهن را بست ، ۲ شاه شدیدا طرفدار بالا بردن قیمت نفت بر اساس اقتصاد جهانی بود ، رسما تومصاحبه عصبانی بیان کرد که غرب نمیتونه قیمت آرد و گوشت ۲-۳ برابر کنه ولی توقع داشته باشه نفت گران نشه ، ۳. شاه مغرورانه چند بار چشم آبی ها را مسخره و تحقیر کرد ( در عمل هژمونی و اتوریته امپریالیسم را زیر سوال برد ۴. لابی یهودیان و سنای امریکا قاطعانه تقاضای هسته ای کردن ایران را رد ، بستن قرارداد هستهای ایران با المان و فرانسه را توهین به خودشان و خطر امنیتی برای اسراییل یافتند ، در عرصه داخلی ، شاه به درستی از پیوند ارتجاع سرخ و سیاه بیم داست ، اما ارتجاع سیاه مذهبی را خلاصه در جریانات چریکی مسلمان میدید ( فداییان اسلام، مجاهدین ،،، ) در صورتیکه دشمن بزرگتر و حیله گر او در امام زاده ها و حسینیه ها بودند ، شاه علیرغم تجربه ۳۲ و تجارب اروپا ، نیروی ضد شورش خیابانی تشکیل نداد ، و خیابانها را باخت
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۳
۵۰
kurosh-h - لوند، سوئد
شاه فقید چند اشتباه اساسی کرد ، در سیاست خارجی : غرب را خشمگین کرد : ۱.تقریبا اولین کشور مطرحی بود که با چین و شوروی رابطه دوستی داشت ، با روس ها قرارداد ذوب آهن را بست ، ۲ شاه شدیدا طرفدار بالا بردن قیمت نفت بر اساس اقتصاد جهانی بود ، رسما تومصاحبه عصبانی بیان کرد که غرب نمیتونه قیمت آرد و گوشت ۲-۳ برابر کنه ولی توقع داشته باشه نفت گران نشه ، ۳. شاه مغرورانه چند بار چشم آبی ها را مسخره و تحقیر کرد ( در عمل هژمونی و اتوریته امپریالیسم را زیر سوال برد ۴. لابی یهودیان و سنای امریکا قاطعانه تقاضای هسته ای کردن ایران را رد ، بستن قرارداد هستهای ایران با المان و فرانسه را توهین به خودشان و خطر امنیتی برای اسراییل یافتند ، در عرصه داخلی ، شاه به درستی از پیوند ارتجاع سرخ و سیاه بیم داست ، اما ارتجاع سیاه مذهبی را خلاصه در جریانات چریکی مسلمان میدید ( فداییان اسلام، مجاهدین ،،، ) در صورتیکه دشمن بزرگتر و حیله گر او در امام زاده ها و حسینیه ها بودند ، شاه علیرغم تجربه ۳۲ و تجارب اروپا ، نیروی ضد شورش خیابانی تشکیل نداد ، و خیابانها را باخت
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۳
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
تنها اشتباه شاه که باعث تمام این وقایع ناهنجار شد٬ این بود که مردم را ادم حساب نمی کرد ! از امریکا حساب میبرد و هارت و پورت زیاد می کرد . ادعای قدرت بزرگ و مهم منطقه را داشت ٬اما از یکی مثل گل سرخی مثل سگ میترسید ٫ ادای یک انسان متمدن و خود را مالک دروازه های تمدن بزرگ می دانست ! و به تمام توصیه های کاسبان دین امثال بروجردی در مواردی چون حق زن در حضانت فرزند و طلاق و چند همسری مرد و حق و حقوق ادیان و اقلیت های مذهبی عمل میکرد .شاه خودش خودش را سالها قبل انقلاب کرده بود! مرتیکه ۵۷ تی چپولی که با یک پخ خمینی از پاریس تنبان خیس کرد و چمدان پر از پول و در رفت ! این بود سرگذشت یک شاه بزدل و خاعن به کشورش!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
اتفاقا چون خیلی امت همیشه در صحنرو آدم حساب می کرد فک نمی کرد چقدر امت شیعه پرست می تونن بهش ضربه بزنند. آخوندا خوب فهمیدن باید چجوری با ایرانی جماعت برخورد کنن. به قول معروف چاقو دسته خودشو نمی بره!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
اتفاقا چون آنقدر در توهمات پادشاهی شیعیان و دست حضرت عباس محو شده بود و علاقه اش را همه به علی و خاندانش میدانند احمق بود و نادان تا بداند آن کسی که به او ضربه میزند اعتقادات پوچش به اسلام و انبیا است و نوکری نمایندگان آنها و نه خدمت گذاری به یک ملت !
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
۴۶
Dave07 - سیدنی، استرالیا
بسیار زیباست که دوستانه چپول و کمونیست هم اینجا خودی نشون بدهند.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
۵۰
kurosh-h - لوند، سوئد
شاه فقید چند اشتباه اساسی کرد ، در سیاست خارجی : غرب را خشمگین کرد : ۱.تقریبا اولین کشور مطرحی بود که با چین و شوروی رابطه دوستی داشت ، با روس ها قرارداد ذوب آهن را بست ، ۲ شاه شدیدا طرفدار بالا بردن قیمت نفت بر اساس اقتصاد جهانی بود ، رسما تومصاحبه عصبانی بیان کرد که غرب نمیتونه قیمت آرد و گوشت ۲-۳ برابر کنه ولی توقع داشته باشه نفت گران نشه ، ۳. شاه مغرورانه چند بار چشم آبی ها را مسخره و تحقیر کرد ( در عمل هژمونی و اتوریته امپریالیسم را زیر سوال برد ۴. لابی یهودیان و سنای امریکا قاطعانه تقاضای هسته ای کردن ایران را رد ، بستن قرارداد هستهای ایران با المان و فرانسه را توهین به خودشان و خطر امنیتی برای اسراییل یافتند ، در عرصه داخلی ، شاه به درستی از پیوند ارتجاع سرخ و سیاه بیم داست ، اما ارتجاع سیاه مذهبی را خلاصه در جریانات چریکی مسلمان میدید ( فداییان اسلام، مجاهدین ،،، ) در صورتیکه دشمن بزرگتر و حیله گر او در امام زاده ها و حسینیه ها بودند ، شاه علیرغم تجربه ۳۲ و تجارب اروپا ، نیروی ضد شورش خیابانی تشکیل نداد ، و خیابانها را باخت
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۳
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
اتفاقا چون خیلی امت همیشه در صحنرو آدم حساب می کرد فک نمی کرد چقدر امت شیعه پرست می تونن بهش ضربه بزنند. آخوندا خوب فهمیدن باید چجوری با ایرانی جماعت برخورد کنن. به قول معروف چاقو دسته خودشو نمی بره!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
۴۶
Dave07 - سیدنی، استرالیا
بسیار زیباست که دوستانه چپول و کمونیست هم اینجا خودی نشون بدهند.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
اتفاقا چون آنقدر در توهمات پادشاهی شیعیان و دست حضرت عباس محو شده بود و علاقه اش را همه به علی و خاندانش میدانند احمق بود و نادان تا بداند آن کسی که به او ضربه میزند اعتقادات پوچش به اسلام و انبیا است و نوکری نمایندگان آنها و نه خدمت گذاری به یک ملت !
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
تنها اشتباه شاه که باعث تمام این وقایع ناهنجار شد٬ این بود که مردم را ادم حساب نمی کرد ! از امریکا حساب میبرد و هارت و پورت زیاد می کرد . ادعای قدرت بزرگ و مهم منطقه را داشت ٬اما از یکی مثل گل سرخی مثل سگ میترسید ٫ ادای یک انسان متمدن و خود را مالک دروازه های تمدن بزرگ می دانست ! و به تمام توصیه های کاسبان دین امثال بروجردی در مواردی چون حق زن در حضانت فرزند و طلاق و چند همسری مرد و حق و حقوق ادیان و اقلیت های مذهبی عمل میکرد .شاه خودش خودش را سالها قبل انقلاب کرده بود! مرتیکه ۵۷ تی چپولی که با یک پخ خمینی از پاریس تنبان خیس کرد و چمدان پر از پول و در رفت ! این بود سرگذشت یک شاه بزدل و خاعن به کشورش!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
تنها اشتباه شاه که باعث تمام این وقایع ناهنجار شد٬ این بود که مردم را ادم حساب نمی کرد ! از امریکا حساب میبرد و هارت و پورت زیاد می کرد . ادعای قدرت بزرگ و مهم منطقه را داشت ٬اما از یکی مثل گل سرخی مثل سگ میترسید ٫ ادای یک انسان متمدن و خود را مالک دروازه های تمدن بزرگ می دانست ! و به تمام توصیه های کاسبان دین امثال بروجردی در مواردی چون حق زن در حضانت فرزند و طلاق و چند همسری مرد و حق و حقوق ادیان و اقلیت های مذهبی عمل میکرد .شاه خودش خودش را سالها قبل انقلاب کرده بود! مرتیکه ۵۷ تی چپولی که با یک پخ خمینی از پاریس تنبان خیس کرد و چمدان پر از پول و در رفت ! این بود سرگذشت یک شاه بزدل و خاعن به کشورش!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۶
۲۵
zan,zendgi,azadi - کلن، آلمان
اتفاقا چون آنقدر در توهمات پادشاهی شیعیان و دست حضرت عباس محو شده بود و علاقه اش را همه به علی و خاندانش میدانند احمق بود و نادان تا بداند آن کسی که به او ضربه میزند اعتقادات پوچش به اسلام و انبیا است و نوکری نمایندگان آنها و نه خدمت گذاری به یک ملت !
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۴
۴۶
Dave07 - سیدنی، استرالیا
بسیار زیباست که دوستانه چپول و کمونیست هم اینجا خودی نشون بدهند.
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۷
۴۶
amirHassna - سیدنی، استرالیا
اتفاقا چون خیلی امت همیشه در صحنرو آدم حساب می کرد فک نمی کرد چقدر امت شیعه پرست می تونن بهش ضربه بزنند. آخوندا خوب فهمیدن باید چجوری با ایرانی جماعت برخورد کنن. به قول معروف چاقو دسته خودشو نمی بره!
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۱
۵۰
kurosh-h - لوند، سوئد
شاه فقید چند اشتباه اساسی کرد ، در سیاست خارجی : غرب را خشمگین کرد : ۱.تقریبا اولین کشور مطرحی بود که با چین و شوروی رابطه دوستی داشت ، با روس ها قرارداد ذوب آهن را بست ، ۲ شاه شدیدا طرفدار بالا بردن قیمت نفت بر اساس اقتصاد جهانی بود ، رسما تومصاحبه عصبانی بیان کرد که غرب نمیتونه قیمت آرد و گوشت ۲-۳ برابر کنه ولی توقع داشته باشه نفت گران نشه ، ۳. شاه مغرورانه چند بار چشم آبی ها را مسخره و تحقیر کرد ( در عمل هژمونی و اتوریته امپریالیسم را زیر سوال برد ۴. لابی یهودیان و سنای امریکا قاطعانه تقاضای هسته ای کردن ایران را رد ، بستن قرارداد هستهای ایران با المان و فرانسه را توهین به خودشان و خطر امنیتی برای اسراییل یافتند ، در عرصه داخلی ، شاه به درستی از پیوند ارتجاع سرخ و سیاه بیم داست ، اما ارتجاع سیاه مذهبی را خلاصه در جریانات چریکی مسلمان میدید ( فداییان اسلام، مجاهدین ،،، ) در صورتیکه دشمن بزرگتر و حیله گر او در امام زاده ها و حسینیه ها بودند ، شاه علیرغم تجربه ۳۲ و تجارب اروپا ، نیروی ضد شورش خیابانی تشکیل نداد ، و خیابانها را باخت
دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۳